کانون

نسخه‌ی کامل: آیه های منتخب قرآنی
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
سوره : الرعد ... آیه : 6


وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَقَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِمُ الْمَثُلاَتُ وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِّلنَّاسِ عَلَى ظُلْمِهِمْ وَإِنَّ رَبَّكَ لَشَدِيدُ الْعِقَابِ

به شتاب از تو پيش از خير و آمرزش ، عذاب می طلبند پيش از آنها، عذابهايی بوده است و پروردگار تو مردم را با آنکه ستم کرده اند می آمرزدو نيز پروردگار تو به سختی عقوبت می کند



«مثلات» جمع «مثله» عذاب وعقوبتى است كه به انسان روى مى‏آورد. گاهى عناد و لجاجت به جايى مى‏رسد كه انسان حاضر است آرزوى هلاكت كند، ولى حق را نپذيرد. در قرآن مجيد به نمونه‏هايى از اين نوع روحيه‏ها اشاره شده است، از جمله: كافران مى‏گفتند: خدايا اگر اين قرآن، حق و از جانب توست، پس يا از آسمان بر ما سنگ ببار و يا ما را به عذابى دردناك مبتلا نما (كه ما آنرا نمى‏پذيريم). <170> در جاى ديگر آمده: اگر ما اين قرآن را بر غير عرب (عجم) نازل مى‏كرديم و پيامبر آن را بر مردم قرائت مى‏فرمود: ايمان نمى‏آوردند وآن را نمى‏پذيرفتند. <171> يا اينكه اهل كتاب به كفار و بت‏پرستان مى‏گفتند: كه راه شما از راه اسلام بهتر است. <172> در صورتيكه اهل كتاب از مشركين به اسلام نزديكترند ولى لجاجت، آنها را از ابراز حق دور مى‏داشت. تعجيل عده‏اى از مردم به نزول قهر الهى، مى‏تواند به واسطه اين دلايل باشد: الف: غفلت و فراموشى تاريخ گذشتگان و باور نكردن و بعيد دانستن قهر الهى. ب: حسادت به داشته‏هاى ديگران. چنانكه در تاريخ آمده است چون اميرمؤمنان، حضرت على عليه السلام به امامت رسيد، شخصى كه تحمل اين موضوع را نداشت، آرزوى مرگ كرد، كه در شأن نزول سوره معارج بدان اشاره شده است. ج: احساس بريدگى و يأس و به بن‏بست كامل رسيدن. د: استهزا و عدم قبول و پذيرش، حتى به قيمت جان‏دادن. 1- انسان در اثر لجاجت، چنان سقوط مى‏كند كه حاضر است نابود شود ولى حق را نپذيرد. «و يستعجلونك بالعذاب» 2- تاريخ پيشينيان، بهترين الگو ونمونه است. «قدخلت من قبلهم المثلات» 3- قهر الهى را شوخى نپنداريد و به نمونه‏هاى گذشته توجه كنيد. «من قبلهم المثلات» 4- سنت خداوند مهلت‏دادن است و كارى به عجله مردم ندارد. «لذو مغفرة» <173> 5- راه توبه و بازگشت، براى افراد لجوج نيز باز است. «لذو مغفرة... على ظلمهم» 6- خداوند، انسانها را با همه‏ى بديهايى كه از آنها سر مى‏زند باز دوست دارد. «لذو مغفرة للناس على ظلمهم» 7- لطف خداوند بر قهر او مقدم است. «مغفرة - عقاب» 8- خوف ورجا وبيم واميد، در كنار هم عامل رشد است. «لذو مغفرة - لشديد العقاب» 9- قهر ولطف الهى از مقام ربوبيت اوست. «ربك لذو مغفرة، ربك لشديد العقاب»
فان مع العسر یسرا :با هرسختی اسانی هست ..........سوره شرح ایه 5

فاما من اعطی واتقی فسنیسره للیسری ....هرکه احسان کند وتقوا داشته باشد ما کار سخت اورا اسان می کنیم .....لیل آیه 5و7

قد افلح من تزکی .....هرکه نفس خود را اگناه نگهدارد به یقین رستگار می شود
شمس آیه 9
وقد خاب من دساها
هرکه نفس خود را به گناه پلید کند زیانکاراست
التماس دعا
قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند میشود همه از هم میپرسند ” چه کس مرده است؟ ” چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است .
قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام . یکی ذوق میکند که ترا بر روی برنج نوشته،‌یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،‌یکی ذوق میکند که ترابا طلا نوشته ،‌یکی به خود میبالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و … ! آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟
قرآن ! من شرمنده توام اگر حتی آنان که ترا می خوانند و ترا می شنوند ،‌آنچنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند . اگر چند آیه از ترا به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد میزنند ” احسنت …! ” گویی مسابقه نفس است …
قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ،‌خواندن تو آز آخر به اول ،‌یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند ،‌حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند .
خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو .
آنانکه وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ،‌گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما باقرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم.

در پناه خدا !
اینم آیه امشب:

وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى (40)
فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى (41)

و آن کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوي بازدارد،
قطعاً بهشت جايگاه اوست!


یا به قول خودمون بهشت را به بها دهند. باید با هوای نفس بجنگیم. هیچ راه دیگه ای نداریم.
سوره : يونس ... آیه : 61


وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِن قُرْآنٍ وَلاَ تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَمَا يَعْزُبُ عَن رَّبِّكَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء وَلاَ أَصْغَرَ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرَ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ

در هر کاری که باشی ، و هر چه از قرآن بخوانی و دست به هر عملی که بزنی هنگامی که بدان می پردازی ، ما بدان ناظر هستيم بر پروردگار تو حتی به مقدار ذره ای در زمين و آسمانها پوشيده نيست و هر چه کوچک تر از آن يا بزرگ تر از آن باشد ، در کتاب مبين نوشته شده است



«كتاب مبين»، لوح محفوظ يا علم وسيع خداوند به همه‏ى موجودات هستى است كه هم اعمال انسان را شامل مى‏شود و هم اشياى كوچك و بزرگ را در زمين و آسمان. امام صادق عليه السلام فرمود: هرگاه پيامبر اين آيه را مى‏خواند، به شدّت مى‏گريست. <297> 1- همه‏ى كارهاى پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله مهّم است، چون الگو و اسوه است. (تعبير به شأن، نشانه‏ى مهم بودن كار است) «ما تكون فى شأن» 2- حتّى رسول خداصلى الله عليه وآله هم زير نظر است. «وما تكون...الا كنّا عليكم شهوداً» 3- در تلاوت قرآن بايد مواظب بود غلط خوانده نشود، چون علاوه بر تبعاتِ منفى آن، گواهانى كار ما را زير نظر دارند. «ماتتلوا...الا كنّا عليكم شهوداً» 4- خداوند، هم شاهد بر افكار بشر، «شأنٍ» هم بر گفتار «تتلوا» وهم بر كردار اوست. « لا تعملون من عملٍ الا كنّا عليكم شهودا» 5 - تلاوت قرآن، در رديف مقام رسالت وهمه‏ى اعمالِ مردم قرار دارد. (در اين آيه، گواه وشاهد بودن خدا بر سه چيز مطرح شده: همه‏ى امور پيامبر، همه‏ى كارهاى مردم وتلاوت قرآن، واين تعبير نشانه‏ى اهميّت تلاوت قرآن است) 6- جهان محضر خدا و او شاهد بر اعمالِ ماست، پس مهلتى كه به ما مى‏دهد، نشان غفلت يا عدم احاطه‏ى او نيست. «كنّا عليكم شهوداً» 7- هم خدا و هم فرشتگان شاهد بر اعمال بشرند. «كنّا عليكم شهوداً» 8 - توجّه به حضور خداوند، موجب شرم و حيا از او مى‏شود. «شهوداً» 9- علم خداوند به دور و نزديك، كوچك و بزرگ، ظاهر و باطن، يكسان است. «مثقال ذرّة ، فى‏الارض، فى السماء، اصغر ، اكبر»
سوره : الزمر ... آیه : 19


متن عربی آیه : أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِي النَّارِ

آيا کسی را که حکم عذاب بر او محقق شده ، تو می توانی او را که در آتش است برهانی ؟



«غُرَف» جمع «غرفة» به معناى آبى است كه از محل خود بالا رود يا بنايى است كه در طبقه‏ى بالا ساخته شود. پيامبر اسلام براى هدايت افراد لجوج دلسوزى بسيارى داشت، لذا خداوند مى‏فرمايد: بيش از اين خود را به رنج مينداز زيرا كه سنّت خداوند درباره اين گروه عذاب قطعى است و نجاتشان در اختيار تو نيست. 1- برخى انسان‏ها با عناد و لجاجت خود، روزنه‏هاى عفو الهى را مى‏بندند. «حقّ عليه كلمة العذاب» 2- انحراف، در حقيقت آتش است. «تنقذ من فى النار» 3- بيم و اميد بايد در كنار هم باشند. در آيه 16 خوانديم: «لهم من فوقهم ظللٌ من النار» يعنى لايه‏هايى از آتش بالاى سر دوزخيان است و در اين آيه مى‏خوانيم: «لهم غرف من فوقها غرف» يعنى براى اهل تقوى غرفه‏هائى است كه بالاى آنها غرفه‏هاى ديگر است. 4- در بشارت و وعده‏هاى الهى خلافى نيست، ولى در هشدار و وعيدهاى خدا شايد عفو و لطفى پيش آيد و به آنها عمل نشود. «وعداللّه لايخلف اللّه الميعاد»
سوره : ق ... آیه : 3


أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا ذَلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ

آيا زمانی که مرديم و خاک شديم ديگر بار زنده می شويم ؟ اين بازگشتی محال است



مراد كفّار از «رجع بعيد»، بعيد بودن از نظر عقل و عادت است. يعنى بازگشت دوباره انسان، از جهت عقل و عادت، امرى بعيد است. بنابراين آنها دليلى بر انكار معاد ندارند و تنها استبعاد دارند. «مريج» به معناى اختلاط و آشفتگى است. چنانكه قرآن در مورد اختلاط آب‏هاى دو دريا مى‏فرمايد: «مَرج البحرَين يلتقيان»<339> كلمه «مريج» در قرآن تنها يكبار بكار رفته آن هم در قالب صفت مشبهه كه حاكى از تداوم سردرگى كفّار است. 1- توجّه به معاد، محور هشدار انبيا است. «جاءهم منذر... ذلك رجع بعيد» 2- به سؤالات و شبهات اعتقادى پاسخ دهيد. تعجّب كفّار، ناشى از متلاشى شدن جسد انسان در زمين است كه قرآن پاسخ مى‏دهد: ما اين فرسايش را مى‏دانيم. «ءاذا متنا... قد علمنا ما تنقص الارض» 3- تمام تحوّلات و تغييرات مادّى حساب و كتاب داشته و زير نظر خداست. «قد علمنا ما تنقص الارض» 4- زمين، خاصيّت فرسايش دهندگى دارد. «تنقص الارض منهم» 5 - علم خداوند به ذرّات هستى، منافاتى با ثبت و ضبط امور ندارد. «علمنا... و عندنا كتاب» (مثل آن كه شما به كسى بگويى: من خودم مى‏دانم و ضمناً اسناد و مدارك هم نشان بدهى.) 6- خداوند، نسبت به كفّار نيز اتمام حجت مى‏كند. «الحق لما جائهم» 7- ريشه اضطراب و سردرگمى، تكذيب وكفر است، همان‏گونه كه ريشه آرامش، توجّه به قرآن و ياد خداست. «بل كذبوا بالحق... فهم فى امر مريج» 8 - كسى كه ايمان ثابت و محكمى ندارد، هر لحظه سخنى مى‏گويد و مضطرب است. (گاهى پيامبر را ساحر و كاهن و گاهى مجنون و شاگرد ديگران مى‏خواندند.) «فى امر مريج»
سلام

شرط مغفرت در قرآن

یکی از اسماء خداوند غافر است که با مشتقاتش بارها در قران ذکر شده است و حتی سوره‏ای هم به نام غافر در کتاب خدا وجود دارد.

با این حال خوب است بدانید که غفران الهی شامل همه نمی‏شود و خداوند برای آنهایی که در دایره غفرانش قرار می‏گیرند، ویژگی‏هایی را بیان کرده است:

1- باید ایمان به خداوند داشته باشیم که مورد غفران قرار بگیریم. عبارت « إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِیغْفِرَ لَنَا » بارها در کتاب خدا ذکر شده است.

2- تقوا دومین نشانه افرادی است که مورد مغفرت واقع می‏شود، در قرآن آمده است: «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا وَیكَفِّرْ عَنْكُمْ سَیئَاتِكُمْ وَیغْفِرْ لَكُمْ». (الأنفال/29)

3- قرآن کریم پیروی از انبیا را دیگر شرط غفران الهی دانسته است. در آیه 31 سوره آل عمران درباره موسی علیه‏السلام آمده است: «فَاتَّبِعُونِی یحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَیغْفِرْ لَكُمْ / از من پیروی کنید! تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد».

4- مورد چهارم یک خبر خوب است به آنهایی که مردم را می‏بخشند. خدا به آنها وعده مغفرت داده است. در آیه 22 سوره نور آمده است: «وَلْیعْفُوا وَلْیصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ یغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ / آنها باید عفو کنند و چشم بپوشند. آیا دوست نمی‏دارید خداوند شما را ببخشد؟».

5- آنهایی که قرض‏الحسنه می‏دهند و به مردم از این طریق یاری می‏رسانند هم مورد غفران الهی واقع می‏شوند. در آیه 17 سوره تغابن آمده است: « إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یضَاعِفْهُ لَكُمْ وَیغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ شَكُورٌ حَلِیمٌ/ اگر به خدا قرض‏الحسنه دهید، آن را برای شما مضاعف می‏سازد و شما را می‏بخشد».

6- دعا و استغفار دیگر شرط مغفرت الهی است: «انی ظلمت نفسی فاغفر لی فغفر له انه هو الغفور الرحیم/ پروردگارا! من به خویشتن ستم کردم؛ مرا ببخش. خداوند او را بخشید».

این آیه‏ها نوید بزرگی است برای آنهایی که به رحمت الهی امیدوار هستند؛ خدایی که اهل بخشش است و به مغفرت عادت دارد.

آیه، ضمیمه همشهری جوان

در پناه خدا !
سلام

رفتار با پدر و مادر - ۷ آيه

قرآن در آيات مختلف انسان را به مهرباني با پدر و مادر سفارش كرده است. آياتي كه چگونگي رفتار با پدر و مادر در آنها توضيح داده شده, اينجا آورده شده اند

۱- سوره: ۴۶ , آیه: ۱۵

و انسان را [نسبت] به پدر و مادرش به احسان سفارش كرديم مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنيا آورد و باربرداشتن و از شيرگرفتن او سى ماه است تا آنگاه كه به رشد كامل خود برسد و به چهل سال برسد مى‏گويد پروردگارا بر دلم بيفكن تا نعمتى را كه به من و به پدر و مادرم ارزانى داشته‏اى سپاس گويم و كار شايسته‏اى انجام دهم كه آن را خوش دارى و فرزندانم را برايم شايسته گردان در حقيقت من به درگاه تو توبه آوردم و من از فرمان‏پذيرانم

۲- سوره: ۳۱ , آیه: ۱۴

و انسان را در باره پدر و مادرش سفارش كرديم مادرش به او باردار شد سستى بر روى سستى و از شير باز گرفتنش در دو سال است [آرى به او سفارش كرديم] كه شكرگزار من و پدر و مادرت باش كه بازگشت [همه] به سوى من است

۳- سوره: ۲۹ , آیه: ۸

و به انسان سفارش كرديم كه به پدر و مادر خود نيكى كند و[لى] اگر آنها با تو دركوشند تا چيزى را كه بدان علم ندارى با من شريك گردانى از ايشان اطاعت مكن سرانجامتان به سوى من است و شما را از [حقيقت] آنچه انجام مى‏داديد باخبر خواهم كرد

۴- سوره: ۴ , آیه: ۳۶

و خدا را بپرستيد و چيزى را با او شريك مگردانيد و به پدر و مادر احسان كنيد و در باره خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و همسايه خويش و همسايه بيگانه و همنشين و در راه‏مانده و بردگان خود [نيكى كنيد] كه خدا كسى را كه متكبر و فخرفروش است دوست نمى‏دارد

۵- سوره: ۱۷ , آیه: ۲۳

و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد اگر يكى از آن دو يا هر دو در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها [حتى] اوف مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى

۶- سوره: ۲ , آیه: ۸۳

و چون از فرزندان اسرائيل پيمان محكم گرفتيم كه جز خدا را نپرستيد و به پدر و مادر و خويشان و يتيمان و مستمندان احسان كنيد و با مردم [به زبان] خوش سخن بگوييد و نماز را به پا داريد و زكات را بدهيد آنگاه جز اندكى از شما [همگى] به حالت اعراض روى برتافتيد

۷- سوره: ۶ , آیه: ۱۵۱

بگو بياييد تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده براى شما بخوانم چيزى را با او شريك قرار مدهيد و به پدر و مادر احسان كنيد و فرزندان خود را از بيم تنگدستى مكشيد ما شما و آنان را روزى مى‏رسانيم و به كارهاى زشت چه علنى آن و چه پوشيده[اش] نزديك مشويد و ن فسى را كه خدا حرام گردانيده جز بحق مكشيد اينهاست كه [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش كرده است باشد كه بينديشد .

در پناه خدا !
سلام

عشق خداوند به بندگانش بر طبق آيات قرآن

قرآن, سوره ۳, آيات ۳۱ و ۳۲

“بگو اگر خدا را دوست داريد از من پيروى كنيد تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشايد و خداوند آمرزنده مهربان است”
“بگو خدا و پيامبر [او] را اطاعت كنيد پس اگر رويگردان شدند قطعا خداوند كافران را دوست ندارد”

تصويري كه از خداوند در قرآن مجيد رسم شده است , متفاوت با تصويري است كه بعضي اديان بزرگ ديگر نمايش مي دهند. بر طبق نظر مسلمانان, رفتار خداوند مجموعه اي است از عشق و محبت به انسانهاي خوب و ابراز انزجار از انسانهاي بد. به اين موضوع حداقل در چهل آيه از آيات قرآن بر مبناي تصويري روشن از انسانهاي خوب و بد اشاره شده است. هدف اين مقاله اين است كه اين تصوير از انسانهايي كه خداوند آنها را دوست دارد برمبناي آياتي از قرآن تصوير شود.

همانطور كه در دو آيه بالا به آن اشاره شده است, قدم اول براي دريافت عشق خداوند, دنبال كردن مسيري است كه پيامبرانش به ما نشان داده اند. اين زيباترين تصويري است كه مي توان از عشق دو طرفه خالق و مخلوق ترسيم كرد. اگر خداوند را دوست داريد, قرآن شما را راهنمايي مي كند تا خود را آماده دريافت عشق خداوند بكنيد. ولي در عين حال به اين موضوع نيز اشاره شده است كه اگر از راه راستي كه پيامبران نشان داده اند پيروي نكنيد, مشمول عشق خداوند نخواهيد شد.

اين موضوع, احتياج به توضيحات بيشتري دارد تا منظور قرآن از راه درست و خصايل انسانهاي خوب آشكار شود. شايد بتوان گفت كه بارزترين مشخصه انسانهاي خوب كه در پنج آيه (۲:۱۹۵, ۳:۱۳۴, ۳:۱۴۸, ۵:۱۳ و ۵:۹۳) از آيات قرآن به آن اشاره شده است,نيكوكاري نسبت به بقيه انسانهاست. نيكوكاري مي تواند كمك به انسانهاي فقير, حمايت از يتيمان و يا حتي احترام به پدر و مادر باشد.

علاوه بر اين, بر طبق قرآن, انسانهايي كه خداوند دوستشان دارد انسانهايي هستند كه:

از خود در برابر گناه محافظت مي كنند (۳:۷۶, ۹:۴, ۹:۷)
منصفانه قضاوت مي كنند (۵:۴۲, ۴۹:۹, ۶۰:۸)
در راه خدا تلاش و مجاهده مي كنند (۶۱:۴)
خود را براي خداوند خالص مي كنند (۲:۲۲۲, ۹:۱۰۸)
از كارهاي بد توبه مي كنند (۲:۲۲۲)
به خداوند توكل مي كنند (۳:۱۵۹)
و در برابرمشكلات صبور هستند (۳:۱۴۶)

از سويي ديگر, خداوند فردي را دوست ندارد كه:

به او معتقد نباشد (۳:۳۲, ۳۰:۴۵)
متكبر باشد (۱۶:۲۳, ۴:۳۶, ۳۱:۱۸, ۵۷:۲۳)
به ديگران بدي كند (۳:۵۷, ۳:۱۴۰, ۴۲:۴۰)
ناسپاس باشد (۲:۲۷۶, ۲۲:۳۸)
تجاوزكار باشد (۲:۱۹۰, ۵:۸۷, ۷:۵۵)
اسرافكار باشد (۶:۱۴۱, ۷:۳۱)
ديگران را گمراه كند (۲:۲۰۵, ۵:۶۴, ۲۸:۷۷)
عهد و پيمانش را بشكند (۸:۵۸, ۴:۱۰۷)
وبه داشتن مال و ثروت شادي كند (۲۸:۷۶)

در پناه خدا !
سلام

اَعوذُ بِالله مِنَ الشَّیطانِ الرَجیم

وَلَوْ أَنَّهُمْ رَضُوْاْ مَا آتَاهُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَقَالُواْ حَسْبُنَا اللّهُ سَيُؤْتِينَا اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَرَسُولُهُ إِنَّا إِلَى اللّهِ رَاغِبُونَ (توبه-59)

و اگر آنان به آنچه خدا و پيامبرش به ايشان عطا كرده اند ، خشنود مي شدند و مي گفتند : خدا ما را بس است ; خدا و پيامبرش به زودى از فضل و احسان خود به ما عطا مي كنند [ و ] ما فقط به سوى خدا مايل و علاقمنديم [ براى آنان بهتر بود . ]
(ترجمه استاد حسین انصاری)

یاعلی.
سلام

امید و آرزو در قرآن

«وَلاَ تَیْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ ؛ از رحمت خدا مأیوس نباشید كه همانا از رحمت خدا جز كافران مأیوس نمی باشند.» (یوسف آیه 67)

از ویژگی های بارز اهل ایمان، برخورداری از خوف و رجا است. «رجا» به معنای امیدواری به رحمت گسترده و فضل بیكران الهی است. قرآن كریم یأس از رحمت خدا را حالت قلبی گمراهان می داند: «وَ مَن یَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّآلُّونَ ؛ و چه كسی جز گمراهان از رحمت پروردگارش ناامید می شود؟» (حجر:56) و از آنجا كه سبب یأس از پروردگار عالم، اعتقاد نداشتن به قدرت و كرم و رحمت بی پایان اوست، آن را موجب كفر صاحب خود معرفی كرده است (آیه صدر بحث).

امید به خداوند سرمایه همه انبیای الهی و حركتهای توحیدی در طول تاریخ بوده است. از این رو امیرالمومنین علی(ع)، ناامیدی را بزرگترین بلا و آسیب معرفی می نمایند: «اعظم البلاء انقطاع الرجاء» (غررالحكم) و در حدیثی دیگر می فرمایند: «ناامیدی قاتل صاحب خویش است.» (همان) پس از شرك به خدا، هیچ گناهی بزرگتر از یأس نیست، زیرا هر گناهی كه از شخص سر می زند، تا وقتی كه مأیوس نباشد ممكن است در صدد توبه بر آمده و با استغفار آمرزیده شود، ولی شخص مأیوس آمرزیده شدنی نیست، زیرا امیدی به آمرزش و مغفرت خدا ندارد تا توبه نماید. از این گذشته، یأس از رحمت و مغفرت الهی سبب جرأت بر ارتكاب گناهان نیز می گردد.

كسی كه در مدار امید به رحمت و عفو و مغفرت قرار می گیرد، لازم است وسائل و اسباب تحقق امید خود را از قبیل پشیمانی جدی از گناه، ترك گناه، جبران گذشته، برگرداندن حق مردم به مردم، به جای آوردن عبادات ترك شده، اصلاح حال و عمل و اخلاق را فراهم آورد.

امید به خدا ریشه در توكل دارد و ناامیدی به فقدان شناخت و معرفت صحیح از خداوند باز می گردد. در حقیقت ناامیدی و یأس نشان از دلبستگی های كاذب به دنیا و مظاهر آن دارد و انسانی كه به درستی دنیا را شناخته و هدف خود را سعادت اخروی قرار داده و در تعامل با فرصتها و سرمایه های مادی، زهد را پیشه خود كرده، چنان اطمینان و ایمانی به حق تعالی دارد كه هرگز در ناكامی ها و بلاهای دنیوی ناامید نخواهد شد. خداوند بندگان گناهكار خود را كه در معرض ناامیدی از اویند از یأس برحذر داشته و غفران و بخشش خود را به آنان گوشزد كرده است: «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ » (زمر:53)

البته كسی كه در مدار امید به رحمت و عفو و مغفرت قرار می گیرد، لازم است وسائل و اسباب تحقق امید خود را از قبیل پشیمانی جدی از گناه، ترك گناه، جبران گذشته، برگرداندن حق مردم به مردم، به جای آوردن عبادات ترك شده، اصلاح حال و عمل و اخلاق را فراهم آورد. امید به خدا اگر از ابزار و وسائل مربوط به خودش، خالی باشد امیدی بی فایده و حالتی بی ثمر است.

وقتی از امام صادق (ع) در رابطه با مردمی كه آلوده به انواع گناهان هستند و در عین این آلودگی می گویند: «به رحمت و مغفرت و عفو خداوند امیدواریم»، سوال شد، حضرت فرمودند: «اینان مردمی هستند گرفتار آرزو نه آراسته به امید، كسی كه به چیزی امید دارد، برای بدست آوردنش اقدام لازم را انجام می دهد و آن كه از چیزی می ترسد از آن دوری می نماید.» (كافی2: 68)

همچنین فرمودند: «مومن، مومن نیست مگر این كه بترسد و امیدوار باشد و در ترس و امید نیست مگر این كه بر اساس ترس و امیدش عمل كند.» (بحارالانوار70: 365)

روایت شده: مردی به امیرالمومنین(ع) عرضه داشت: مرا موعظه كن،

حضرت فرمود: از آنان مباش كه نجات در آخرت را بدون عمل امید دارند و توبه را در فضای تاریك آرزوی دراز می خواهند، گفتارشان درباره دنیا گفتار اهل زهد ولی عملشان عمل خواهندگان دنیاست.»(همان72: 199)

همچنین در بیان دیگری فرمودند: «امیدواریت به آنچه امید نداری بیش از چیزی باشد كه امید داری، موسی بن عمران به امید قبسی از آتش از پیش زن و فرزند خود رفت، به مقام كلیم اللهی رسید و با منصب پیامبری بازگشت. ملكه سبا برای دیدن سلیمان و كشورش رفت ولی بدست سلیمان مسلمان شد، ساحران فرعونی برای عزت گرفتن از فرعون رفتند، اما مومنین واقعی بازگشتند.» (همان71: 134)

دعا و درخواست از خدا، یكی از ثمرات مهم امیدواری به اوست، زیرا تا بنده به فضل و رحمت و توجهات الهی امیدوار نباشد، حال و روح دعا در او پیدا نمی شود و اساساً یكی از لوازم دعا، امیدواری به فضل و رحمت خداوند است. امام سجاد(ع) در مناجات راجین (امیدواران) به محضر حضرت رب العالمین چنین عرضه می دارد: «ای آن كه چون بنده ای از او خواهش كند، عطا كندش و آنچه را در نزد اوست آرزو كند به آرزویش برساند و چون به او رو كند، به خود نزدیكش گرداند و چون به نافرمانی او تجاهر كند، گناهش را بپوشاند و پرده بر آن كشد و چون بر او توكل كند، او را به حساب خود گذارد و كفایتش كند، ای كسی كه سائلش هرگز رد نشده و آرزومند درگاهش هرگز ناامید نشده است.»
منبع : تبيان

در پناه خدا !
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ


أَلا إِنَّ أَوْلِيَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۶۲﴾

آگاه باشيد كه بر دوستان خدا نه بيمى است و نه آنان اندوهگين مى‏شوند


الَّذِينَ آمَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ ﴿۶۳﴾

همانان كه ايمان آورده و پرهيزگارى ورزيده‏اند



لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَياةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ لاَ تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۶۴﴾

در زندگى دنيا و در آخرت مژده براى آنان است وعده‏هاى خدا را تبديلى نيست اين همان كاميابى بزرگ است

"سوره یونس"


..سلام..

..یه بشارت برای رهایی از ترس و اندوه...
...سخته اما شدنی ...


53.در پناه امن یاد خدا، ایام به کام..یاعلی.53
سوره : فصلت ... آیه : 9


قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ

بگو : آيا به کسی که زمين را در دو روز آفريده است کافر می شويد و برای او همتايان قرار می دهيد ? اوست پروردگار جهانيان




«ممنون» به معناى قطع شده يا مورد منّت است. در آيه‏ى پنجم خوانديم كه كفّار با پنج عبارت گوناگون، لجاجت خود را مطرح كردند و گفتند: دل‏هاى ما در پرده و گوش‏هايمان سنگين است و... در اين آيه، خداوند به پيامبرش مى‏فرمايد: به اظهارات سنگدلانه‏ى آنها توجّه نكن و با سؤال و استدلال به كار خود ادامه بده. «قل ءَانكم لتكفرون» مراد از آفرينش كره زمين در دو روز، دو مرحله و دوره است، قبل از آفرينش زمين و آسمان و پيدايش شب و روز و ماه و سال، روز معنا نداشته كه بگوييم خداوند زمين را در دو روز آفريده است. قدرت خداوند همراه با حكمت او اعمال مى‏شود. با اين كه خداوند مى‏تواند با يك اراده آسمان‏ها و زمين و آن چه را كه ميان آنهاست خلق كند و بارها با جمله‏ى «كن فيكون» از اين قدرت سخن به ميان آورده است، ولى آفرينش آسمان‏ها و زمين را در چند مرحله و دوران قرار داده و اين نشان آن است كه اِعمال قدرت بايد همراه با مصلحت باشد و مصلحت آفرينش در چند مرحله بوده است. سؤال: در هفت مورد، قرآن مى‏فرمايد: آفرينش در شش روز بوده است، چهار مورد درباره‏ى آفرينش زمين و آسمان <14> و سه مورد درباره‏ى آفرينش زمين و آسمان و آنچه ميان آنهاست. <15> البتّه از سه آيه‏ى دوم مى‏توان فهميد كه آيات اول نيز مربوط به آفرينش آسمان‏ها و زمين و آنچه ميان آنهاست مى‏باشد. در اين جا سؤالى مطرح است و آن اين كه در اين آيه مى‏فرمايد: زمين در دو روز آفريده شده و در آيه‏ى 12 مى‏فرمايد: آسمان‏ها نيز در دو روز آفريده شدند. در آيه‏ى 10 مى‏فرمايد: روزى شما در چهار روز تقدير شد كه جمعاً هشت روز مى‏شود و با آيات شش روزه منافات دارد. پاسخ: آفرينش غير از تقديرِ روزى است و لذا جمع كردن اين دو با يكديگر كه هشت روز مى‏شود، درست نيست بلكه اين آيات فقط به چهار روز از مجموع شش روزِ آفرينش اشاره كرده و دو روز ديگر مربوط به آفرينش ميان آسمان‏ها و زمين است و يا امور ديگر كه اين آيات از بيان آن ساكت است. 1- در كنار تهديدِ كافران، ستايش از خوبان لازم است. «ويلٌ للمشركين... ان الّذين آمنوا...» 2- ايمان و عمل نيكو از هم جدا نيست. «آمنوا و عملوا الصالحات» 3- ايمان قبل از عمل است. («آمنوا» قبل از «عملوا» آمده است). 4- كسانى كه در دنيا عملِ بى‏منّت انجام مى‏دهند، در بهشت پاداش بى‏منّت دريافت مى‏نمايند. «لهم اجر غير ممنون» 5- خداى بزرگ براى آن همه نعمت‏هاى ابدى در بهشت منت نمى‏گذارد. (چه زشت است كه ما به خاطر يك احسان كوچك و موقت منت بگذاريم).«اجر غير ممنون» 6- بهترين راه دعوت كفّار، بيان لطف خداوند است. «لتكفرون بالّذى خلق...» 7- آفرينش كره زمين به تدريج و طىّ دو دوران اتفاق افتاده است. «خلق الارض فى يومين» 8- چگونه براى خداوند شريك قائل مى‏شويد، در حالى كه او در آفرينش زمين شريك نداشته است. «خلق الارض فى يومين و تجعلون له انداداً» 9- آفريدگار، همان پروردگار يكتاست. «خَلق... ربّ العالمين»
چهار مهارت زندگی از قرآن

با سلام

غافر، 44 و 45: ... و اُفَوِّضُ أمری إلَی اللهِ إنَّ اللهَ بصیرٌ بِالعِبادِ * فَوَقاهُ اللهُ سَیِّئاتِ ما مکروا و حاقَ بِألِ فرعَونَ سوءُ العذابِو

من کار خود را به خدا وامی‏گذارم زیرا خداوند به بندگانش بیناست. * پس فرعونیان آهنگ او کردند؛ اما چون او کار خود را به خدا واگذار کرده بود، خدا وی را از بدی‏های نیرنگ آنان نگاه داشت و عذابی ناگوار بر خاندان فرعون فرود آمد.امام صادق علیه السلام فرمود: در شگفتم از کسی که از چهار چیز در هراس است، چگونه به چهار چیز پناه نمی‏برد:

1. در شگفتم از کسی كه می‏ترسد، چگونه به سخن خدا «حسبنا الله و نعم الوکیل» پناه نمی‏برد؟! زیرا من از خدای بزرگ شنیده‏ام که در پی آن می‏فرماید: «پس با نعمت و بخششی از جانب خدا، بازگشتند در حالی که هیچ گزندی به آنان نرسیده بود.»

2. و در شگفتم از کسی که اندوهگین است چگونه به سخن خدای بزرگ «لا إله إلّا أنت سبحانَک إنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمین» پناه نمی‏برد؟! زیرا من از خدای بزرگ شنیده‏ام که در پی آن می‏فرماید: «پس خواسته‏ی او را پذیرفتم و او را از اندوه رهانیدیم و مؤمنان را این‏گونه رهایی می‏بخشیم.»

3. و در شگفتم از کسی که با او مکر و نیرنگ شده است، چگونه به این سخن خداوند «و اُفوِّضُ أمری إلَی الله إنّ الله بصیرٌ بالعباد» پناه نمی‏جوید؟! زیرا از خدای بزرگ شنیده‏ام که در پی آن می‏فرماید: «پس خداوند او را از بدی‏های نیرنگشان نگاه داشت.»

4. و در شگفتم از کسی که خواهان دنیا و زینت‏های آن است، چگونه به سخن خدای بزرگ « ما شآء الله لا قوّةَ إلّا بِالله» روی نمی‏آورد؟! زیرا من از خدای بزرگ شنیده‏ام که در پی آن می‏فرماید: « ... پس امید است که پروردگارم بهتر از بوستان تو به من عطا کند.»

(خصال صدوق، ص 218، ح43).

یا علی
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41