کانون

نسخه‌ی کامل: آرشیو تجربیات شما در ترک
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
سلام 303
خداقوت به کیمیا خانم Khansariha (8)

یکی از بهترین تاپیک های کانون دقیقا همین جاست...
هر بار میشه چندین تجربه ی قشنگ رو کنار هم خوند...
حتی چیزایی رو هم که میدونیم، مرور کنیم... cheshmak

نقل قول: اصلا به اینکه یه روزی چه بلایی سر خودم آوردم فکر نمیکنم هرچی که بود گذشت و رفت بیخیال گذشته ها
این کار رو متاسفانه اغلب ما انجام نمیدیم...
حالا یا نمی خوایم! یا نمی تونیم! 53258zu2qvp1d9v

حتی خیلی وقتا درگیر گذشته و «نشدن ها» و «نتونستن ها»ی قبلی هستیم... 
اینکه من دفعه پیش رکوردم 10 روز بود یا یک ماه یا دو ماه، نباید بشه ملکه ی ذهنم... که بگم من تا همیشه رکوردم همین خواهد موند...
نباید واسه توانایی هامون سقف بذاریم!

تا وقتی تو گذشته باشیم، در بهترین حالت به همون گذشته می رسیم... نه چیزی بیشتر... 53258zu2qvp1d9v
سلام. اگر کاری را همیشه انجام داده اید باز هم همان نتیجه را میگیرید. پس بهتر است که گاهی اوقات در زمینه پاکی و دوری از گناه کارهای متفاوتی را انجام دهیم.


یا علی
تجربیات بچه های «گروه رهروان پاکی»

سئوال: چه طور میشه تغییر نگرش ذهنی رو در خودمون ایجاد کنیم و از گذشته جدا بشیم؟
تا با افکار سالم بتونیم تو ترک خ.ا موفق باشیم...


(1392 شهريور 5، 22:38)رند نوشته است: [ -> ]فکر ما ارتباط زیادی با کار ما داره.
یا بهتر بخوام بگم کارای روزمره ی ما باعث خیلی از فکرای ما میشه
پس ما اگه بخوایم خیلی از فکرامون رو تغییر بدیم باید یه سری از کارامون رو اصلاح کنیم و به طور کل ترک عادت های بد کنیم.
حالا این عادت ها میتونن عادت های اجرایی باشن یا خودشون فکری باشن اصلا

باید اصلاح بشن
منظور از فکری اینه که:
یه موقعایی میشه آدم وقتی برسی می کنه می بینه یه سری فکرای بد تو ذهنش میچرخه اونارو باید اصلاح کنه
من خودم یه زمانی میشد وقتی بیکار میشدم اونقدر به فکر کردن به گذشته فرو می رفتم که واقعا حالم بد میشد
تا  یه زمانی با خودم قرار گذاشتم اگه دیدم دارم به گذشته فکر می کنم از همونجا قطع کنم و دیگه ادامه ندم اوایل سخت بود ولی بعد کم کم شد 


(1392 شهريور 6، 9:38)milad+ نوشته است: [ -> ]واسه تغییر نگرش و زاویه دید من از یه مثال شروع میکنم 

تا حالا شده با دو زاویه متفاوت به یه موضوع نگاه کنید
یه زاویه منفی باشه و ناخوشایند به نظر برسه
 اما از یه زاویه دیگه کاملا مثبت باشه 

یا یه حس بد و عادت بد که تا حالا اذیتتون میکرده ولی دیگه کمتر از قبل ناراحتتون میکنه

میدونین علت این تغییر دیدگاه چیه؟ 

آگاهی ما نسبت به اون موضوع بیشتر شده و زاویه دید ما رو تغییر داده

اگاهی ما در طول زمان تغییر میکنه و ما هم بر اساس اگاهیمون تصمیم میگیریم و کارهامون رو انجام میدیم

این اگاهی رو ما از محیط اطرافمون کسب میکنیم و به همین خاطره که برای همه کم و بیش متفاوته و یکسان نیست 
پس دیدگاهمون هم متفاوت میشه
واسه همینه که دید من با شما نسبت به یک موضوع متفاوته

 هر وقت هم سر یه موضوعی اگاهیمون کم بود در عذاب بودیم 
علت اصلی ای که ما به اینکار دچار شدیم همین هست

خ.ا رو هم اگه واقعا به حقیقت بی ارزشش اگاه بشیم دیدمون نسبت بهش خیلی عوض میشه 
مثلا دید من تو این موضوع خیلی سطحیه ولی شما دید وسیع تری داری و تمام جزییات رو در نظر میگیری و راحت تر میتونی کنترل کنی

بنابراین همیشه راهی برای بهتر زندگی کردن هست ...
 کافیه نسبت به اون راه شناخت پیدا کنیم و زاویه دیدمون رو تغییر بدیم

(1392 شهريور 6، 13:22)armin100 نوشته است: [ -> ]یه چیزی هم من اضافه کنم... شاید بشه گفت در راستای همون صحبت داداش رند... از اصلاحی که صحبتش شد...
اون هم تکنیک جایگزینی تفکرات منفی با تفکرات مثبت هست...

ممکنه من ورزش کنم، نماز بخونم، دعا بخونم، پارک برم، سینما برم، مطالعه کنم و ...
اما هیچ کدوم از اینا تاثیر مثبتی رو من نذاره... و فکرم دست نخورده باقی بمونه...
چرا؟
چون تفکر مثبت رو همراه عملم نکردم... فقط عملش رو انجام دادم... 53258zu2qvp1d9v
 
در صورتی که وقتی من ورزش می کنم باید فکرمم مثبت باشه...
لذت ببرم از انجامش... از این که توانام.. از این که روز به روز دارم پیشرفت می کنم... از حس و حال خوبش...
ذهنم رو درگیر جنبه های مثبتش کنم... و اجازه ی ورود هیچ فکر بدی هم به خودم ندم...

همین طور هر کار و فعالیت روزانه ی دیگه ای که انجام میدم...

وقتی تغذیه ی مناسب فکر درست تأمین بشه، افکار منفی هم خیلی راحت تر محو و نابود میشه...
بهترین راه ترک عادات زشت جایگزین کردنشون است با عادات خوب

و یک راه دیگه اینکه یک جدول درست کنیم و از فواید و ضرر های یک عمل بنویسیم

بعد با مقایسه اونها همتمون برای ترک اون عمل بیشتر میشه
بعضی اوقات اصلا قصد خودارضایی نداری اما به محض اینکه در موقعیتی خاص قرار بگیری ، کارت به خودارضایی میکشه


من خودم خیلی از این موقعیت های خاص ضربه خوردم. یعنی اصلا به فکر انجام این کار نبود اما


وقتی تو موقعیتش قرار گرفتم خود به خود به این کار وادار شدم


مثلا:


1- همه میرن مهمونی ، تو خونه تنهای میمونی ، شاید اصلا نخوای خود ارضایی کنی اما
وقتی خونه تنها هستی اینقدر وسوسه میشی تا دیگه دووم نمیاری
و میری خودارضایی میکنی. به همین راحتی!!!


کسی خونه تنها باقی بمونه ، به احتمال بالای 90 درصد خودارضایی میکنه ! این موضوع ثابت شده است !!!
 
2-هیچ وقت در یک اتاق در بسته به اینترنت کانکت نشو ، در اتاقت همیشه باید باز باشه و کامپیوتر یا لپ تاپت رو طوری قرار بده که از بیرون اتاق دید داشته باشه ، 
هیچ وقت 12 شب به بعد اینترنت نیا ، بعضی نظرات بازدید کنندگان این وبلاگ 2 شب یا 3 شب هست !


همون موقع که همه خوابند و شیطان بغل دستمون نشسته و مشغول به گناه کشوندن ما هست !
 
3- خیلی از روزهایی که برات سخت میگذره ،


به خاطر نگاه هات هست که در بیرون خونه یا در تلویزیون باعث تحریکت شده !
 
اینها همه قرار گرفتن در موقعیت گناه هست !!!



من و شما خیلی چیزها رو رعایت نمی کنیم ، بعدش میگیم چقدر ترک خودارضایی سخته ؟!
از homaraha

اول از همه توی مسیر ترک باید حتما حتما حتما حتما... با خودت تکلیفت روشن  باشه، یعنی مطمئن و خیلی مصمم باشی که می خوای گناه رو ترک کنی

دوم اینکه ترک استمنا=کنترل وسوسه(عوامل ذهنی)+کنترل عوامل خارجی(نت و...)+عدم انجام عمل
وقتی با خودت عهد می بندی که دیگه سراغ این گناه نمی روم نمی شه با تحریک  کردن خودت به وسیله عوامل خارجی مثل فیلم عکس و نت و... آتش نیازت رو شعله  ور کنی و بعد بخوای باهاش بجنگی!!!!

تحریک شدن و بعد جلوگیری کردن خیلییییییییییییی کارو سخت می کنه و تقریبا محاله که بشه مدت زیادی به این شکل دوام آورد!!


برای اینکه بتونی ذهنتو کنترل کنی چند کار باید انجام بدی:

یکی اینکه عوامل تحریک و محیطهای تحریک آمیز رو شناسایی کنی
بعد از اون شرایط و محیط ها 100% دوری کنی، دقت کن 100% دوری کن، نمی گم کمش کن یا...می گم 100% حذفشون کن


دوم اینکه برنامه دقیق و کامل برای پر کردن اوقاتت داشته باش
خوب کار کن خوب درس بخون و وقتت رو هدر نده


سوم اینکه ذکــــــــــــــــــــــر یادت نره، ذکری برای خودت داشته باش،  ذکری که بیشتر بهت حال می ده، مثلا "لااله الا الله" یا "لا حول ولا قوه  الا بالله العلی العظیم" یا....همیشه ذکر بگو تا می خوای بی کار شی و  احتمال می دی که ذهنت منحرف شه تند تند ذکر بگو، ذکر آرومت میکنه و مانع از  انحراف ذهنت می شه

چهارم اینکه حتما حتما یه برنامه برای ورزش بریز، اگه می تونی برو باشگاه ،  اگه نه تو خونه حتی اگه شده بشین پاشو ودراز نشست رو انجام بده
ورزش فوق العاده اس، انرژی اضافیه بدنت رو تخلیه می کنه و نمی ذاره صرف کارای بیهودش کنی
(1388 بهمن 11، 16:53)آرا نوشته است: [ -> ]خودارضائی رو تو ذهنتون بزرگ جلوه ندید
Smiley-face-thumb
درسته...
خیلی هامون این قدر بزرگش کردیم... این قدر شاخ و برگ بهش دادیم... شده یه غول بی شاخ و دم!
یه غولی که فرق نداره ما کی باشیم... اون قدر قویه که به راحتی ما رو انگشت کوچیکه خودش می کنه و می زنه زمین! 17

خودمونو کم می بینیم... و همین کم دیدنه هست که راحت ما رو به ذلت گناه می کشونه... 53258zu2qvp1d9v

ایمان بیاریم و باور کنیم که اگه خدا غریزه ای به ما داده، اراده ی کنترل کردنش رو هم داده...
به جای اینکه خ.ا رو بزرگ کنیم، بیایم خودمونو بزرگ جلوه بدیم... اراده ای که خدا بهمون داده رو بزرگ جلوه بدیم... 53

بیاین به خودمون بگیم: خ.ا اگه غولم باشه، اراده ی من غول تره... پرابلم؟ 4fvfcja
سلام به همه

و تشکر از خانم کیمیا

تجربه ی dost بسیار جامع، واقع بینانه و کاربردیه ... و خصوصا اینجاش به شدت به کار مشکل من میاد:

""11- جایگزین کردن عادت خوب به جای بد   (من از زمان ترکم یه عادت خوبی رو به این کارام اضافه کردم که  آخر شب موقع خواب اول وضو میگیرم بعد با تسبیح ذکر میگم تا خوابم ببره طوری که  النان شده برام مثل عروسک بچه ها که شب باید مو قع خواب کنارشون باشه )""


اما،

به خاطر این حرف آرا که گفته بود:

""یه چیزه دیگه اینکه خودارضائی رو تو ذهنتون بزرگ جلوه ندید نه اینکه کم اهمیت کنید ولی زیاد تو افکارتون روش مانور ندید..چون یه مثل قدیمی هست که میگه از چیزی که بدت میاد سرت میاد..اوکی شدین ؟ ""


رایم رو به آرا دادم.

چون این خییییلی مهمه و من ازش ضربه ی مهلکی خوردم که میخوام جبران و تصحیح کنم.

هر جقدر هم که برنامه مون درست باشه،
این مساله ی رویکرد ذهنی
یه مساله ی پیشینی هست که باید حل بشه.

و باز هم تاکید که برنامه ی dost خیلی عالیه.

التماس دعا

یا علی

و من انگار ندیدم این جمله ی طلایی dost رو:

" با کریمان کار ها دشوار نیست. "
در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) داریم که فرمودند :

"کسی که شکم خود را گرسنه نگه دارد، اندیشه اش تربیت میابد."


فکر میکنم بسیاری از مشکلات ما، برای ترک کردن از شکم ما نشات میگیره.

- پر خوری خودش محرک و زیاد کننده شهوت هست.

- شکم پر و سنگین انسان را از تفکر های عمیق و عاقلانه باز میداره.

- عبادت ها رو با تنبلی و کسالت و بدون تمرکز کافی به جا میاره. و لذا اون نتیجه و اثری رو که باید، از عبادت ها بدست نمیاره.

- در روایات داریم که خداوند شکم پر را دشمن میدارد.....و این یعنی دوری از انوار الهی.

و....


در کل توی مراحل ترک باید به شدت هم مراقب " نوع" خوراک مون باشیم و هم " مقداری " که مصرف میکنیم.

اینطوری خودمون و پاکیمون رو در معرض خطر قرار نمیدیم.303
درووووووود

به نظر من برای نگه داشتن پاکی باید دو کار کرد


1 - ما اول باید برای خود ارضایی تو وجودمون جایگزین پیدا کنیم
نباید جوری باشه که تو وجودمون در گیری داشته باشیم که برم طرفش یا نه
باید از ریشه کنده بشه

2- باید جنبه ی خودمون رو ببریم بالا
ما باید کاری کنیم که نقطه ی تحریک پذیری مون کم بشه
ظرفیت و جنبه بالا
حالا اگر هم تحریک شدیم باید کنترل بشه نه اینکه رها بشهcheshmak

شاد باشین303
سلام

من فکر کنم باید ب ارامش روحی برسیم
حالا اگر مشکل استرسه اگر کسالته اگر زودرنجیه اگر کمبود اعتماد ب نفسه اگر روحمون رو ارومش کنیم و بهش برسیم همه چیز کلی بهتر یم شه

حیف ک واقعا خیلی از این مسایل رو نمی شه ب این اسونیا تغییر داد چون تغییر کردن خیلی سخته احتیاج ب صبر ایوب داره

Khansariha (8)

البته من هنوز پاک نیستم ولی فکر کنم یکی از گره های کار خودم همینه 303
سلام


به به چه بوی بارونی Khansariha (8)


_________________________


من خودم توو دو تا موقعیت آسیب پذیر میشم. 


- یکی وقتی که یه مشکلی پیش میاد و حس میکنم تو یه وضعیت بد گیر افتادم و نمی تونم درست کارم رو پیش ببرم.

ناراحت و افسرده میشم :(. همه ی زندگیم تبدیل میشه به اون مشکل و کم کم ممکنه برم به سمت ...


- یکی هم وقتی چند شب تنها باشم. جنبه ی تنهایی ندارم


راهکار:


- تو مورد اول روی روش برخوردم با مسائل کار کردم و الان بهترم.

       اولن میدونم که ادامه دادن به اون حالت افسردگی و رکود و  ... همه چیزو بدتر میکنه و من اینو نمی خوام. 
       دوم این که همه مواردی رو به خاطر میارم که با غلبه به این احساس بد و شروع فعالیت آهسته و ادامه دادن اون تونستم  به کمک خدا، شرایط خوبی رو به وجود بیارم. ورق برگشت و به نتیجه ی رضایت بخشی رسید هر چند با یک تاخیر زمانی.
       این طوری امید واسه شروع تلاش و عوض کردن موود به دست میاد. تلاش آهسته و پیوسته معمولا نتیجه راضی کننده ای داره

       سوم این که واسه نتیجه ای که براش تلاش میکنم "باید" نمی ذارم. این طوری ترس نرسیدن از بین می ره . به علاوه بارها دیدم وسط راه، راه حل ها و حالت های دیگه ای رو می بینم که اون ها هم مطلوبن هر چند این چیزها اول کار اصلن به ذهنم خطور نمی کردن. بعضی وقتا این ها از حالت اولی که واسش تلاش می کردم هم می تونن بهتر باشن.


- مورد دوم با این که ساده تر به نظر می رسه، واسم بغرنج تره! فقط سعی میکنم خودم رو توو این موقعیت قرار ندم. باید رو این مورد هم کار کنم
سلام

عزیز دلم ، آرمین، حرفای بسیار خوبی برام نوشته بود،(با اندکی تصرف)اینجا میذارم:

نقل قول: چقدر خوب برآرود کرده بودی وضعیتت رو... در مورد پریودیک بودن ترک های قبلیت...
آدم وقتی خودش رو بشناسه و بدونه مشکلش از کجاست... خیلی راحت می تونه راه در روشو پیدا کنه...

فقط اون بخش ذهنی رو که گفتی بودی رو تو خیلی ها دیدم...
مثلا یکی از بچه ها بود که میگفت من هر 3 ماه یه بار reset میشم... خواه ناخواه!
همین ذهنه در همون حالی که می تونه به ما کمک کنه، خیلی هم راحت می تونه مانعمون بشه...

با ذهنیت های غلط الکی!

نقل قول: نوشته است:اتفاقات ریز و درشتم رو ربط میدادم به ترک و شکست : مثلا الان که خوابت به هم ریخت نکنه بشکنی، حواست هست؟ الان که فلان حرفو زدی ... الان که نمازت خوب نبود ... اول وقت نبود و ...
می دونی من به خودم چی میگم داداش؟
همیشه به خودم میگم: تو انسان کاملی نیستی... یعنی خطا داری... اشتباه می کنی... خدایی نکرده گناه می کنی... و الی آخر...
و جدای از این ها همیشه ناراحتی ها هست... ترس هست... اضطراب هست... و باز هم الی آخر...
اما آرمین! هیچ کدوم از این ها نباید بذاری مانعت بشه... سعی کن تو همه چی بهترین باشی... اما اگه نشد، دیگه بسطش نده به بقیه چیزات... که یه مشکلت رو بکنی 2 تا... تو اون قدر قوی هستی که مشکل اولت رو کم کم اصلاح کنی... خودتو بی خود خراب تر از اینی که هست نکن... حتی اگه بازم اصلاح نشد، بازم دور از منطقه بسط دادن مشکلت...
وقتی نمازم اول وقت نیست به خودم میگم: خدایا منو ببخش که نمازم این سری اول وقت نشد... ولی بازم خدایا شکرت که پاکم...
یا مثلا درسته از دست فلان چیز به شدت ناراحتم... اما یاد پاکیم می افتم و میگم خدایا شکرت که پاکم...
یا خوابم به هم ریخت که ریخت! ولی ارادم که به هم نریخته... مطمئنم خدا منو این قدر ضعیف خلق نکرده که با به هم ریختن خوابم از هم بپاشم! به خودم میگم الان که دیگه نمی تونم کاری کنم... اما از فردا تمام تلاشمو میکنم درستش کنم... بازم خدا رو شکر که پاکم...

همین پاکی رو تو همه چیز می کنم دلگرمی خودم... و تاکیدش می کنم تو ذهنم...
نه تنها باقی امور نمی تونن این پاکی رو از بین ببرن... بلکه از همین دلگرمیه استفاده می کنم تا بتونم بقیه امور رو با فکر بازتر اصلاح کنم...

 
تجربه شخصیم رو گفتم...
ان شالله این سری تا خود پاکی ابدی میری جلو...
اگه این پاکی ابدی واسه یکی مثل تو نباشه، قطعا واسه هیچکی دیگه هم نمی تونه باشه! (حمراءالاسد:شعار جالبیه برای هممون)
مطمئن باش...
مراقب خودت باش داداش جون...
موفق باشی... [تصویر:  5.gif]
خوشبختانه ما توی جامعه مون مراسم ها و روزهای مذهبی زیادی رو داریم.

این روزها و ماه های خاص، هر کدوم میتونه محرکی باشه تا بخوایم گذشته رو جبران کنیم و روحمون رو صفایی بدیم 1

اعیاد ماه شعبان .....ماه رمضان....بعدش عید قربان...عید غدیر....محرم....و الی آخر.

این ها روزهای طلایی ای هستن که خدا به ما هدیه داده تا به کمک اونها روحمون رو پاک و زلال کنیم.

خوبه هر سال به  نحوی از روزهای خاص استفاده کنیم که انگار این آخرینش در عمر ماست. آخرین رمضون...آخرین عاشورا تاسوعا...

اونوقت پاکیمون مستحکم تر میشه

کمتر می لغزیم

کمتر کم میاریم! 1
سلاااممم
ممنون از تاپیک خووبتوون

خوب به نظر من اینکه ما اراده ای از خودمون ندارییم بالکل غلط هست.. حتی اون زمانی که فکر کنم منظورشون زمان وسوسه هست هم..خیلی از ما،خیلی اوقات میایم اورژانس..این خودش نشانه ای از وجود اراده هست
2-اگر بشه از قبل مقابل اینکه فرصتی ازمون بگیره وایسیم
به نوعی بشه از قبل جنگرو به نفع خودمون تغییر بدیم یا اصلن نزاریم جنگ به وجود بیاد؛بهتر نیست؟؟!
3-درسته،تقویت اراده خیلی هم خووب و مفیده،اما فکر میکنم تو تجربه ی اول نفس کشی،همون رام کردن نفس هم بشه معنی شه..

و اما تجربه دوم..
1-من فکر میکنم برای اون خیلی ها..کمی مطالعه ی قرآن و بعضی کتابهای عالی که در اختیارمون هست،و حتی خوندن دعای کمیل،میتونه درک آخرت رو خیلی راحتتر کنه..
2-من فکر میکنم بزرگترین مشکل(مشکلی که توسط خود فرد ایجاد بشه)(واسه ما یا هر شخص دیگه)اینه که زمان رو بیهوده از دست داد،و ندونست که واقعا زمان رو صرف چه کاری داره میکنه..که این شامل خ.ا و حتی افسوس های بیهوده هم میشه..
3-اگر منظور مشکلات خارجی هست که به نظرم خ.ا هیچ پاسخ مناسبی واسه تسکین نیست و همین طور به اونا اضافه میکنه..

53
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38