1396 شهريور 19، 8:51
سلام
میخواستم درباره حسی که بعد از شروع به ترک بهش رسیدم صحبت کنم
خب قبلا خیلی تو سایتهای مختلف میخوندم که چیزی که از وجود انسان با این عمل مورد هدف قرار میگیره ذهنشه. ذهن آدم بهم میریزه و خب طبیعتا همه چیز ازش گرفته میشه. خنده ، آرامش ، احساس رضایت ، اعتماد به نفس و ... اما خب تا حالا ایتقدر عمیق این رو تجربه نکرده بودم که چقدر شروع به حرکت به سمت پاکی میتونه به ذهن کمک کنه که به حالت اولیش برگرده
نکته جالبش اینجاست که برای من تو شروعش همون 3 4 روز اول خیلی حس بدی داشتم و اصلا به اون آرامشه نرسیده بودم. ولی بیشتر که گذشت هم خودم آروم تر شدم هم تمرکزم روی بقیه کارام بیشتر شد. جالبه هرچقدر بیشتر میگذره این شادی درونی و ارامشه بیشتر میشه انگار دارن خودشون رو تکثیر میکنن
مهم اینه که بذاریم اون روزهای اول که تلخه بگذره تا شیرینی ترک رو حتی کم حس کنیم تا همین امید کوچیک یه شمع بشه تو دلمون و کم کم اونقدر قویش کنیم که هیچی جلودارش نباشه
میخواستم درباره حسی که بعد از شروع به ترک بهش رسیدم صحبت کنم
خب قبلا خیلی تو سایتهای مختلف میخوندم که چیزی که از وجود انسان با این عمل مورد هدف قرار میگیره ذهنشه. ذهن آدم بهم میریزه و خب طبیعتا همه چیز ازش گرفته میشه. خنده ، آرامش ، احساس رضایت ، اعتماد به نفس و ... اما خب تا حالا ایتقدر عمیق این رو تجربه نکرده بودم که چقدر شروع به حرکت به سمت پاکی میتونه به ذهن کمک کنه که به حالت اولیش برگرده
نکته جالبش اینجاست که برای من تو شروعش همون 3 4 روز اول خیلی حس بدی داشتم و اصلا به اون آرامشه نرسیده بودم. ولی بیشتر که گذشت هم خودم آروم تر شدم هم تمرکزم روی بقیه کارام بیشتر شد. جالبه هرچقدر بیشتر میگذره این شادی درونی و ارامشه بیشتر میشه انگار دارن خودشون رو تکثیر میکنن
مهم اینه که بذاریم اون روزهای اول که تلخه بگذره تا شیرینی ترک رو حتی کم حس کنیم تا همین امید کوچیک یه شمع بشه تو دلمون و کم کم اونقدر قویش کنیم که هیچی جلودارش نباشه