کانون

نسخه‌ی کامل: آرشیو تجربیات شما در ترک
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
(1396 خرداد 10، 22:16)طاهر نوشته است: [ -> ]یکی از روش هایی که برای من جواب میده اینه که خیلی به خودم سرکوفت نزنم و نگم من بدبختم نمیتونم
بجاش نقاط قوت خودم رو ببینم و رو اونا سرمایه گذاری کنم
من پذیرفتم یک شبه نمیشه ره صد ساله رو رفت
برای همین شروع کردم از گام های کوچک 
از اینکه هنوز در ابتدای راهم ناراحت نیستم 
از اینکه مسیر پیشرفتم کند پیش میره دلگیر و عصبی نیستم
برای همین تونستم به خودم تا یحدودی مسلط بشم
هرچند که جای کار زیاد دارم ولی دلم خوش که دست رو دست نذاشتم و خودم رو اذیت نمی کنم با سرکوفت زدن
به تو هم پیشنهاد میکنم این روش رو امتحان کنی
کمتر به خودت بد و بی راه بگو
کمتر خودت رو سرزنش کن
به خودت فرصت بده
فکر کن
بی قراری نکن
آروم باش
خودت رو همین جوری که هستی بپذیر
نقاط روشن و سفید رو ببین
همه اینا که هر کدوم رو تو یک خط گفتم نیاز به دقت و توجه دارن
سلام,,خداروشکر تا الان این چند روز که یادم بوده سوره لقمان رو بخونم خییلی اوضاعم خوب بوده,دو روز هم هست خودمو تو رودر بایستی میذارم و یه جورایی خودم و شیطان رو گول میزنم   4chsmu1 به این صورت که زودتر میام اعلام وضعیت میکنم,و میگم دیگه من اعلام وضعیت کردم و امروز پاکم 2uge4p4
نقل قول: - و اکنون سوال ویژه [تصویر:  p.gif] :
شما تو مسابقه 10 روزه زحمت زيادي کشيديد ، دست خيليا رو گرفتيد و نجات داديد و الانم به خيليا داريد کمک ميکنيد ، چه نکات ارزشمندي دستگيرتون شده تو اين مدت ؟ (خوب یکم از اون رازهای سرپرستی تون یاد ما هم بدید ، خسیس بازی نکنید خو
[تصویر:  c.gif])
فهمیدم ک انگیزه ی ترک اصل قضیه است
اگر انگیزه ی قوی پشت ترک باشه یه ضرب تا اون بالا بالا ها می رن
اگر نه ! یا اینکه امید زیادی به انگیزه ای که باعث ترکشون می شه نداشته باشن هم درجا می زنن

مثلا یکی می خواد واسه خدا ترک کنه اما باور نداره خدا واقعا توبه شو پذیرفته یا اینکه خدا واقعا می خواد و می تونه کمکش کنه

یا می خواد واسه درمان بیماری ترک کنه اما باور نداره ک ممکنه بیماریش درمان شه

بعدم این که چیزی ک من حس کردم ترک گروهی به معنای اینکه واقعا یه گروه باشه به علاوه ی یه حامی خیلی از ترک همین جوری مفید تره
(1396 تير 13، 10:23)همساده نوشته است: [ -> ]دوستان یه چیزی بگم؟ باشه میگم 4chsmu1
اگه به سختی می تونی چند روز پاک بمونی اینا قبول همه اینها رو من میپذیرم به عنوان یه دوست همدرد همش واسم قابل درکه واست دعا هم میکنم
ولی خدا وکیلی جون همساده که اینقدر واست عزیزه 53258zu2qvp1d9v جون کسی که دوست داری:
 نزار عادی بشه واست این چیزا 
نزار شهوترانی بشه جزیی از زندگی روزمره و روتینت 
بی تفاوت نشو نسبت به پاکیت حتی اگه هر روز لغزش میکنی
غسل کردنت رو به تعویق ننداز
پوشیدن لباس های تمیز
استغفار رو به تعویق ننداز
دعا برای پاک شدنت
پشیمونی تو قلب و ذهنت رو به تعویق ننداز
حذف کردن فیلتر شکن و دیلیت کردن فیلمها رو حتی اگه امیدی نداری که فردا باز نصبش نکنی به تعویق ننداز
دست از تلاش برندار
هیچ وقت نزار واست عادی بشه خودارضایی
تلاش کن این نفرت و کینه از شهوترانی همیشه تو دلت بمونه
هرگز توی سر خودت نزن و خودتو تف و لعنت نفرست ولی جان مادرت نزار عادی بشه واست لغزش حتی اگه سریالی هستی
به هر بهانه ای به هر هدفی به هر انگیزه نصفه نیمه ای شده یه جرقه درون خودت روشن نگه دار
هر بار که لغزش کردی حتی اگه امیدتم صفره پاک بشی بگو این بار آخره بگو دوباره شروع میکنم
اینو از داداش کوچیکتون قبول کنید که سیاهی و بدبختی و نکبت و کارهای به شدت پست و کثیفتر در راهه اگه همه چی واست عادی بشه
میگی کانون اومدنم سود نداشته نتونستم پاک بمونم ولی باز بیا هر روز بیا خودتم حرف نزدی حرفهای بقیه رو بخون
 بترس از سرنوشت انسانهایی که گفتن آب که از سر گذشت چه یه وجب چه صد وجب
  به خودت غره و مطمئن نباش
 نگو یه عکس و یه صحنه که این حرفا رو نداره  یهو چشمتو باز میکنی میبینی چیزایی رو از دست دادی که دیگه برگشت پذیر نیست
به افراد پاک و طاهر فکر کن نه به اینکه همه دچارن و مبتلا نگو منم یکی سر این همه مبتلا
در یه کلام  نزار هیچی واست عادی بشه نزار پشت درس و کار و مطالعه و تفریح قایم بشه شهوترانیت نزار دلمشغولی ها و گرفتاریها سرپوشی بشه برای اینکه یادت بره مشکلی هست
با هر درجه ای از پاکی با هر اعتقادی با خدا رابطه تو باهاش قطع نکن همیشه باهاش بحرف
دیگه سختی های اون دنیا رو نگفتم و کیفرهای اخروی رو چون نیازی نیست به نظرم تصور کیفرهای همین دنیا به اندازه کافی دردناک و بیم آور هست.
تجربه ای که من بعد از 100 روز پاکی دارم اینه: اولایه ترکم با سوره لقمان خودمو نگه داشتم و دلیل شکست قبلیم هم مغروز شدن بود و خیال میکردم دیگه تمومه مگه این یه عادت نیس پس منم ترکش کردم و دیدم شکستم اما اون موقع انرژی هایه شماها منو نجات داد و دوباره شروع کردم هر چی بیشتر میرفتم جلو به خودم میگفتم این بیماری یه لحظه غفلت از پا درت میاره آخه دیدم بچه هایی که 100 روز پاک چند ماه پاک بودن و شکسته بودن خیلی ناراحت میشدم ولی از اونطرفم  برای من هر لحظه یه تلنگر بود که هی رفیق حواست باشه تو چاه نیوفتی .ازتون میخوام فکر نکنید این بیماری با روزایه زیاد تر دیگه هیچ کاری نمیخواد بکنید اتفاقا هر چی روزتون بیشتر بشه حواستو باید جمع کنی منم تو این مدت لغزش داشتم ولی وقتی به فکر روزایه خوبت میوفتی میگی برو بدرک نمیخوام روزایه خوبمو از دست بدم نمیخوام رابطمو با خدام کم کنم و نمیخوام دوباره همون شخص ناامید کننده بشم . تو اون  لحظه ها هر کاری میتونید بکنید من حتی تو اون لحظه ها بازم سوره لقمان بهم کمک کرد و یه چیز دیگه قران بخونید بچه ها بخدا آرامشی که قران میده هیچی نمیده اصن عربیشو نمیفهمی فقط فارسیشو بخون یا حوصله نداری بخونی گوشش بده و هیچوقت یادت نره مغرور نشو به خودت ..اما هر روز به خودت امیدواری بده واز زندگیت با هر کم و کاستی لذت ببر و خدارو شکر کن بابت توانایی کهداری ترک کنی . ایشالا بنده حقیر تونسته باشم کمکی کنم Khansariha (84)
اگر وسوسه ها رو دسته کم نگیریم هیچوقت پاکیمون رو از دست نمیدیم.
همیشه اولین قدم حتا کوچیکترینش ب سمت تسلیم بزرگترین پشیمونی رو برامون داره
سلام 
من امروز چهل روزه که پاکم 
سال نود و چهار با بیچارگی روزای خوبمو به چهل روز رسوندم, روزای قبل از چهل روزگی مدام تو نسیم حیات از دوستان کمک میخواستم, مدام میگفتم اورژانسیم دیگه نمیتونم طاقت بیارم, آخرشم همون چهل روزگی شکستم, و کانونو ترک کردم 
 بعد از برگشت دوباره ام به کانون چند بار شیطان اومده سراغم که برو گناه کن اما با جدیت مقابلش ایستادم و گفتم نه 
الان داشتم فکر میکردم که چه فرقی با دفعه پیش داشتم که اونقدر خودمو کشتم تا چهل روزه شدم ولی ایندفعه خیلی راحت چهل روزه شدم البته وسوسه بود اما خیلی راحت نه گفتم
فهمیدم اونی که نداشتمش و الان دارمش قرآن هست...
اولش که روزی دوبار یا چندبار فایل صوتی سوره لقمان رو گوش میدادم, بخاطر بعضی مشکلات که قبلا هم بهش دچار بودم و با قرآن درمان شده بودم,دوباره شروع کردم قرآن خوندن,واقعا میتونم بگم وسوسه خیییییییلی کمه یا معمولا اصلا وسوسه نمیشم خداروشکر خداروشکر خداروشکر   302
فقط تو یه جمله تجربه ی پاکی 33روزمو میگم
نزارید تحریک بشید😎

ارسال شده از GT-N7100s با استفاده از kanoon
سلام
به نظرم آفت ترک نا امیدیه 
حتی اگه زندگی بدترین حالتشو بهت نشون بده و اوضاع خیلی خراب باشه مطمئن باشید خودارضایی چاره نیست
شاید دو دقیقه اوضاع رو خوب کنه ولی بعدش هیچ چی عوض که نمیشه هیچ بدترم میشه   128fs318181
من هر وقت به مرحله نا امیدی میرسم دیگه اوضاع کامل از دستم در میره 
مطمئن باشید هیچ مشکلی تا ابد ادامه پیدا نمیکنه بالاخره یه راهی پیدا میشه
نا امیدی وحشتناک ترین چیز تو دوران ترکه
راست میگن که تنهایی کلید همین لعنتیه
سعی کنید تنها نشید ، حتی اگه تو اوج وسوسه هم باشید ولی تو جمع باشید هیچ مشکلی براتون پیش نمیاد
امتحانش کنید 1
1-
یکی می بینی به بدبخت بودن عادت کرده
دیگه نمی تونه بدبختانه زندگی نکنه

تو این فضا نفس می کشه
خارجش کنی می میره

اون قدری به این زندگی نکبتی خو گرفته
که نمی تونی براش حرف از یه زندگی تازه بزنی

نمیذاره حرف بزنی
حرف بزنی نمی فهمه
ادامه بدی، فکر می کنه دیوونه ای!  53258zu2qvp1d9v

2-
یکی دیگه هم هست این بدبخت بودن رو نمی پذیره
هر جوری هست می خواد به خوشبختی برسه

هر چقدر بهش میگی بابا جون تو که شرایطت خیلی ناجوره؛ تو که خانواده ات داغونه؛ تو که تربیت درست حسابی نشدی؛ تو که امکانات لازم رو نداری؛ تو که گذشته ات فاجعه انگیزه؛
تو گوشش نمیره که نمیره

لج کرده
برای خوب زندگی کردن لج کرده
میگه الا و بلا باید خوب زندگی کنم

دوست داره آزاد زندگی کنه. رها باشه. لبخند بزنه. از ته دل خوشحال باشه.

اصلا سختی رو نمی فهمه.
درکی از زندگی ناگوار نداره.
میگه من با همین وضع موجود کولاک می کنم.

میگه هر چی که بود تموم شد رفت.
از امروز، هر روز من متفاوت دیروزمه.

تو بشین و تماشا کن.

از کجا اومدم،
الان کجام
و به کجا میرم.

این تمام تجربه ایه که اون داره.
تجربیات یکی از دوستان در رهروان

رضا222 نوشته است:با سلام خدمت دوستان محترم
ابن یه پست خیلی مهمه (از نظر من و شاید شما)امیدوارم که واقعا مفید باشه
چند روز پیش از یه سری دوستان که  چند روز قبل به این مشکل برخورده بودن پرسیدیم اصلی ترین دلیلی که اخرین بار باعث شد اینکار انجام بدیم چی بود ؟؟؟
جواب بسیار واضح بود همینطور که از قبل انتظارشو داشتیم:دیدن فیلم و یا عکس و یا تصویرسازی ازطریق فیلم هایی که قبلا دیده شده .مثلا ما گفتیم نباید بیکارباشیم که بعد نریم فیلم و عکس ببینیم و ...پس همه چی از چشم و فیلم شروع شد من خودم اخرین باری که(چند بار اخری که اینکارو انجام دادم )همش با دیدن فیلم بود یا حتی فشار زیاد زندگی باعث شده بود که برم فیلم ببینم و ادامه داستان .خب مگه قرار نبود ما نقظه ضعفامونو چک کنیم و اوانارو حذف کنیم پس چرا با اینکه میدونیم دیدن فیلم و گرافهاش اذیتمون میکنه باز هم اشتباه میکنیم...کاری که من انجام دادم یکی از دوستان(دراین زمینه تحقیقات و تحصیلات داره) مطرح کردم و جواب ایشون :   پرهیز کامل یعنی پاک کردن این فیلم ها از تمامی وسایل شده حتی برای مدتی گوشی های ساده استفاده کنید
سلامتی و پاکی روح مهمتراز همه چی  برای شماست....
تکرار این صحبت با خودتون که من میخوام خدا را از خودم راضی نگه دارم
وجود من باارزش نباید این آشغال ها را بخورم ...

و کاری که من کردم :پاک کردن تلگرام از گوشی و فیلم تا زمانی که با خودم کناربیام با داشتنش کار بدانجام ندم اما اگر با نصب دوباره باز هم به اشتباهاتم ادامه دادم باز هم پاکش میکنم چون وجود من با ارزش تر از داشتن تلگرام (البنه من مشکلم تلگرام بود بعضی ها با کامپیوتر و چیزاهای دیگه ای متاثر میشن همه چیزو پاک کنین هه چیزو مطمئن باشید هیچ اتفاق بدی نمیوفته برای مدتی اگر برای مدتی حااتون خوب بود به خودتون جایزه بدید(((مثلا نصب دوباره یا هر چی خودت چی دوست داری))) و اینکارو از سریالی شدن هم میتونه جلوگیری کنه البته باید بدونی چه تو دستته  و اونو پاک کنی که این یه سوال مهمه که اینطوزی ادامش میدم:
چرا بعد از مدتی که نسبتا خوب موفق میشیم  اینکارو ترک کنیم چرا دوباره مبتلا میشیم؟؟؟؟؟خب شما فرض کنید تو یه جاده بسیار لیزمیخوای عبورکنی اولش بسیاراهسته قدم بر میداری اما به محض اینکه چند روز از ترکت گذشت قدم هات سریع میشه و فکر میکنی چه خبره اونوقته که با سر میخوری زمین و ........شما وقتی اینکارو میکنید و بعد توبه میکنید وابراز پشیمانی و وقتی که همه چیو پاک میکنید و اهسته قدم برمیداری بعد چند روز دوباره وسوسه میشی و شیطان میاد  وتا ببینه شل کردی یه سیلی بهت بزنه که نفهمی از کجا خوردی پس توصیه اکید داریم که خیلی مراقب باشید وهمچنان به کارهایی که کردید روز اول کردید فکر کنید منظورم اینکه دوباره همون مراسم انجام بدید توبه کنید وبعد از 10روز وسواس بیشتری به خرج بدید دو واقع باید بیشتر حواستون باشه ...ترو خدا بیشتر دقت کنیم
ببخشید وقت نیست بیشتر توضیخ بدم ببخشید یکم ناقصه ...امیدوارم مفید باشه ممنون از همتون 53 53 53 53 53 53 53
وقتی به وسوسه بها داده می شه که حتا پاشو یه قدم جلوتر بذاره به این امید که میشه از پسش بر اومد کار رو 10 برابر برامون سخت می کنه 
فکر میکنم از همون ابتدای وسوسه باید ازش رها بشیم تا بتونیم بگیم ما این عادت رو  داریم ترک میکنیم
چون بها دادن به وسوسه با بودن این عادت برابری داره وگرنه دلیلی نداره من این وسوسه رو بسط بدم 
کوچکترین وسوسه ای رو اگر دست کم بگیریم ممکنه اخرش باز هم به پشیمونی برسیم 
مخصوصا اگر به مدت 40 روز به بالا ترک داشته باشیم
 هیچ وقت حرف یکی از قدیمی های کانون رو یادم نمیره که می گفت من برای وسوسه ها میگم امروز نه بذار فردا و اینجوری یک روز یک روز به پاکیش اضافه شد
سلام درمورد ترک یک چیز الان داره برام تجربه میشه
 همیشه خودم و بچه ها از این میترسیم نکنه بعد از ترک وسوسه بیاد سراغمون و زمین بخوریم،بنظر من بعد از ترک وسوسه خیلی قدرتش کم میشه و با وجود حتی وسوسه بازهم احتمال ابتلا به خودارضایی خیلی خیلی خیلی کمتر از زمانیه که ابتدای ترکیم،فقط یک حالت داره که دوباره بخوریم زمین اونم انجام خودارضایی از روی کنجکاوی و خوشی زدن زیر دلمونه،وگرنه وسوسه اونقدر ضعیف میشه که زورش به ما نمیرسه.این نظر شخصی من بود امیدوارم از استرس دوستان کم بشه.
تو مراحل ترک آدم به جایی می رسه که دیگه واسش فرقی نداره تو چه موقعیتی باشه

موقعی که خونه خالی میشه اصلا ذهنش درگیر این چیزا نمیشه
تازه یکی باید یادش بیاره تو قبلا موقعی که خونه خالی میشد چی کار می کردی
و با هزار یاد و یادآوری، بعدم معلوم نیست آخرش قبول کنه یا نه
میگه: من؟ واقعا من این کار رو می کردم؟  Swear1

کامپیوتر دم دستش باشه یا نه مهم نیست براش.
اینترنت آن چنانچی و بدون محدودیت براش معنا نداره.  53258zu2qvp1d9v

فیلترشکن جلوش باز بشه یا نباشه فرقی نداره. واسش مسخره است که تو بهش بگی فیلترشکن خطرناکه.
بهت لبخند میزنه و میگه این روان بیماره که خطرناکه؛ نه فیلترشکن. 1
وقتی روان بیمار تبدیل به یه روان سالم شد، زندگیش هم سالم میشه. کارهاش هم درست و بی اشتباه. تصمیم هاش و تفریح هاش هم عاقلانه میشه.

البته
منم میگم تو روزهای اول نه تنها تمام فیلم و عکس های کامپیوترت رو پاک کن
حتا کمتر در طول روز از کامپیوتر استفاده کن
شب ها زودتر بخواب
کمتر تنها بمون
حتا اگه ترک دیوار برات تحریک کننده است؛ برای ترک های دیوار هم فکری بکن!

مسابقات کانون برای همینه
برای همین روزهای ابتدایی که عقلت نمی تونه فرمان درست بده
هیجانت رو درگیر می کنه تا مانع شهوت بشه
به این طریق نفست رو گول می زنه.
نفس پیش خودش میگه: تو مسابقه کاپ میدن. مدال میدن. اعتبار میدن. حیفه خرابش کنم.

این روند اون قدر طی میشه تا کم کم شهوت فروکش می کنه و عقل مسلط و مسلط تر میشه.

بعد از مدتی حالا اینکه تو کدوم مسابقه باشی یا اگه تو مسابقه باشی یا نباشی دیگه برات مهم نیست
روان بیمار و آسیب زننده تبدیل به یه روان سالم و شکوفاکننده شده.

تو وارد دنیای دیگه ای شدی.
با تمام وجود زندگی سالم رو می خوای.
با تمام وجود از چیزهایی که حس می کنی برات بده فاصله میگیری.
بعد از مدتی حتا تلاش هم نمی کنی؛ ضمیر ناخودآگاهت باتوجه به آموخته های قبلی، خودش همه چی رو رو به راه می کنه؛ تو فقط با آسودگی میشینی و تماشا می کنی. 1

اشتباه نشه
شیطان همیشه هست. نفس اماره هم همیشه هست. آزمون های الهی هم هست.
مراقبت کردن باید دائمی باشه. پایبندی به خطوط قرمز بحث یک روز و دو روز نیست.

اما یادت نره که مسیر چه مسیریه.
روان، الانه که بیماره.
تو با هزار جور دوز و کلک و مسابقه و قول و قرار و اعتبار و مدال و کاپ جلوی حرکات بیمارگونه ی این روان رو میگیری.
اما فرداهایی میاد که روان سالم شده و چیزهای دیگه ای رو می طلبه و اون ها تبدیل به شوخی شده.

تا اون روز دست از تلاش برنداریم و صبر کنیم.  128fs318181
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38