کانون

نسخه‌ی کامل: آرشیو تجربیات شما در ترک
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
آقای mehdi68


کارهایی که برای پاکیم انجام دادم :


1-دوری از عواملی که من رو به گناه نزدیک می کنه   

2-از 100 درصد انرژی برای ترک ، 80 درصدش برای عوامل قبل از گناه بود

3-انجام یک کار مستحبی به جای اشتباهم ( هر وقت احساس ميكردم تو ترك عوامل اين گناه كوتاهي كردم )
4-شرکت در جلسه ی مذهبی حداقل هفته ای یه ساعت


5-ورزش ، دقت در غذاهایی که می خورم و لباس هایی که می پوشم
6-توکل به خدا و کمک از خودش در هر شرایطی و توسل به امام زمان
شکست های پی در پی و خسته کننده در  ترک خودارضایی

 

زمانی این اعتیاد حسابی کلافم کرده بود .  قدرت مقاومت نداشتم و خراب میکردم . بعدش با خودم میگفتم دیگه بسه خفه شدم تو مرداب و کلی خودمو سرزنش می کردم تا یه تصمیم درست و حسابی بگیرم ولی فرداش دوباره ...  و من خسته تر از دیروز  طوری که فاصله های خود ارضایی بیشتر نمی شد و گاهی هم افراطی

 

با خودم میگفتم پس تا کی ؟ کی می تونم ترک کنم ؟ اصلا میشه ترک کرد؟؟من که رکوردم به هفته هم نمی رسه؟؟؟ این همه مدت میخوام ترکش کنم ولی چرا نمی تونم؟؟؟؟؟؟؟؟

خیلی دوست داشتم زود به نتیچه برسم ولی بدون اگاهی تلاش من دست و پا زدن تو مرداب بود

 

تا اینکه شکستها را از بالا نگاه کردم و خودمو دیدم که چطور تو این مرداب گیر کردم

 من فکر می کنم هر کسی که بخواد ترک کنه این مرحله را باید پشت سر بگذاره یعنی هر شکست ،شکستی دیگر به دنبال خواهد داشت تا زمانی که دید درستی به شکستها داشته باشیم 

 

احساس بی ارادگی و ضعیف بودن بعد از هر شکست وقتی با نا کامی ها و سختیها و شرایط بد روحی همراه می شن عاملی قوی برای خود ارضایی های افراطی هستن که بیرون اومدن از اون کار سختی هست تا وقتی که خودمون را اروم کنیم  و احساس بی ارادگی را نفی کنیم  و فکر خود ارضایی دوباره را دور بریزیم و با نا کامی ها واقع بینانه برخورد کنیم طوری نشه که فقط بیننده ی کوهی از گره های بسته باشیم بلکه با صبر گره ها را یکی یکی باز کنیم و معنای مبارزه را بفهمیم و قدر خودمونو بدونیم

  

 با اگاهی  و  عمل به ایمانی که کسب کردیم  تلاش کنیم که اخرین شکست را پشت سر بگذاریم  

نظر شما چی هست؟  چطور با شکستها مواجه شدید؟
مشارکت همساده:

پیرو صحبتی که داداش داوود کرد و نظر خواست.

من الان ابن فکر و عقیده شخصیمه که بدترین روش روبه رو شدن با لغزش اینه آدم تو سر خودش بزنه و خودشو شماتت کنه.و از طرف دیگه بیخیال بشه و بگه راهی نیست.با خودش بگه اگه راهی بود در هزار بار تصمیم قبلیم که هر بار تو شرایط مختلف و با راههای مختلف تصمیم به پاکی میگرفتم بالاخره یکی از این راهها باید جواب میداد.


دو طرز فکر بسیار بدی که قبلا داشتم موقع لغزشها و آسیب و خسارت خیلی بیشتر میشد تو این دو جمله زیر مینویسم:

1- خام تو سر بی عرضه ت که خدا و ائمه رو هم مسخره کردی و خجالت نمیکشی تو از قوم لوط بدتری

2- آب که از سر گذشت چه یه وجب چه صد وجب

یه چند وقتی هم هست بعد لغزشهام خیلی فکر میکنم که علت از کجاست؟ اصلا چی میشه بقیه میتونن و من نمیتونم.
و خدا رو شکر که امروزه هرگز از این جملات در مورد خودم استفاده نمیکنم.

ممنونم303
ُسلام

منم بسیار موافقم با دیدگاه برادر داوود،

در واقع بعد از 4 سال تلاشهای مکرر و پی در پی که از همون اوایلش رو برادر داوود در جریان بود،
اون چیزی که رهایی کامل رو به تاخیر انداخت همین بود
یعنی اقداماتی که از شروع یک شکست تا شروع یک دوره ی پاکی باید طی کرد؛
انقدر در مسیر اشتباه خودخوری پیش رفتم تا به بدترین درجه رسید و اونجا بود که به لطف خدا، مقداری خودم رو جمع کردم و حس کردم برای مدتی باید تحمل کنم، تا از اون شرایط خارج شم.

فکر میکنم یه طرز فکر انحرافی که در ما افتاده،
بت شدن ترک برای ما باشه!
وقتی بت روزهای زیاد پاکیمون و بت ترکمون شکسته میشه
ما هم دیگه بی همه چیز میشیم!
چون به یه چیز واهی دل خوش کردیم.

روزهای زیاد واقعا به خودی خودشون ارزشی ندارن
هر چند خبر از طی شدن دوره ی درمان رو میدن.

اما اگه قرار باشه، اصالت پاکی و وظیفه ای که به گردنمون هست فدای این بشه، به درد نمیخوره.

چطور میشه یه نفر بنده ی خدا باشه و برای بندگی خدا پاکی پیشه کنه
اما با اولین شکستش
دومی و سومی و ... رو هم متحمل بشه.

معلومه که بت دیگه ای داشته که اون شکسته و بعدش خودش شکسته.
سلام


برای پاکی :
-بخواین که پاک باشین؛ حب خدا وارد قلب که بشه غیر خدا میره، از خودش بخواین
-دنبال اصل خودتون باشین، همون که با نام "من" صداش میکنین. معرفت النفس به انسان دید خیلی بازتری میده، حیفه این گوهر، و گوهر وقت صرف کارهای بیهوده و بدتر از اون گناه بشه، یروز حتما حسرت میخوریم
-سرتونو شلوغ کنید در امور مناسب، اگه نجنبین و حرکت نکنین شیطون میکشدتون پایین، یا باید برید جلو یا میکشدت پایین، یجا بودن معنا نداره، یا باید خودتون خودتونو مشغول امور مناسب کنین یا شیطون مشغولتون میکنه به اونچه که میخواد
-دوستای خوب خیلی توی پاکی مؤثرن، خیلی ... معاشرت با بقیه رو شماهم به همون نسبت تأثیر میذاره، حتی خانواده، پس دنبال بهترین ها باشین، بازم از خدا بخواین
-سرچ الکی و گشت و گذار بی خودی تو نت ممنوع!
-شما باید فقط امروز پاک باشین، به گذشته و آینده فکر نکنید، هرچی میخواد پیش بیاد پیش بیاد، مهم امروز هست که باید مطیع خدا باشی، ن تنها امروز، ن تنها این ساعت، بلکه در همین لحظه.
لحظه لحظه ها جمع میشه وانگهی روز، ماه، سال و یه عمرتونو رقم میزنه؛ مواظب لحظه هاتون باشین، فقط کافیه مواظب همین لحظه باشین...همین لحظه [تصویر:  1.gif]
-برا وقتایی که وسوسه شدین یا فکر میکنین که وسوسه بشین یا در چند متری یا حتی چند کیلومتری گناه هستین، به نسبت خطر برنامه داشته باشین، این برنامه بستگی به خودتون و حالات و شرایطو میزان وسوسه داره، این برنامه باید جوری باشه که در وهله اول به سرعت حال و شرایط شما رو تغییر بده و فکر شمارو عوض کنه (حتی اگه دلیلی برای تغییر حالت و وسوسه ات نمیبینی، میدونی که حداقل یه دلیلی هست که تو این شرایط ممکنه تو نفهمیش یا یادت نیاد، پس حالتت رو تغییر بده. میدونی این حالت گذراست. قطع فکر گناه آلود، تغییر مکان، ذکر گفتن، مشغول کردن ذهن، صحبت بادیگران و ... میتونه از این مواردباشه). بعد از بهتر شدن حالتون، با خودتون و خدا خلوت کنین تا حالات خوب و خوبتری جایگزین کنین، فکر و تأمل کنین، گاهی این خلوت همراه فکر کردن ممکنه تا دو ساعت و بیشتر هم طول بکشه ولی خیلی کمک کنندست (اگه موارد دیگه رو اجرایی کنین شاید چن ماه به چن ماهم وسوسه نشین)
-برا هم دعا کنید، دعا برای دیگران تأثیر گذاره، مطمئن باشین
-به کم قانع نباشید

یا علی
به دستور بانو گلبرگ کپی میشه

نقل قول ها از آقای درخشنده هست


(1394 مرداد 29، 16:54)سنــا نوشته است: [ -> ]
نقل قول: هدف این نیست که بیام...درس بخونم....یه کاره ایی بشم...به آرزوم برسم...و مثل همه بمیرم! 

احتمالا هدف ما ازینجا بودن خیلی مهمتر ازین حرفاست..


53 



نقل قول: چطوریه یه نفر میاد کراک میسازه گند میزنه به دنیا اما ما فقط درگیریم که ترک کنیم و تموم....نه اقا اینطوری تموم نمیشه...

درسته ..برای بعضی از ماها ترک کردن شده همه ی زندگی وقتی بهش میرسیم مغرور میشیم انگار دنیا رو داریم دیگه مثل قبل تلاش نمیکنیم ، انگار که همه ی کارها رو به هدف ترک انجام میدادیم فقط!!!
و وقتی شکست میخوریم چنان مایوس میشیم انگار دنیا به آخر رسیده

شاید منظور شما چیز دیگه ایه ولی کلا میگم

 ترک کردن فقط یکی از هدف های  زندگیه .. نباید انقدر روش تمرکز کنیم و از قسمت های دیگه ی زندگی غافل بشیم

اصلا هرچی تمرکز رو ترک زیاد باشه برعکس کمتر نتیجه میگیریم به نظر من

اما برعکس اصلاح کردن قسمت های دیگه ی زندگی و رسیدن به هدف های مهمتر همزمان تاثیر مستقیم میذاره رو ترک

قبلنم این مثالو گفته بودم مثل این میمونه که با یه حیون وحشی درگیر بشی خب معلومه میزنه تیکه پارت میکنه
اما اگه برنامه ریزی داشته باشی ، بهش بی محلی کنی و به کارهای مهمترت برسی اونم کمتر بهت کار داره و به دست و پات میپیچه

کانونم برای اصلاح زندگی  قسمت های مختلفی داره ،  ان شاء الله ازش بهره ی کافی رو ببریم
سلام
من همیشه انگیزم برای ترک خدا نبوده
البته شاید این کارم اشتباهه ولی خب من بخاطر زشتی و پستی کار هست که همیشه خیلی عذابم میده و میخوام که ترکش کنم
اما یه مساله ای چند وقتیه اومده دنبالم
هر وقت فکر رفتن به سایت های مخرب میاد سراغم ناخوداگاه سها میاد جلوم نمی دونم چرا برام واقعا جالبه...
و همین باعث میشه سریع سیستم ام رو خاموش کنم و از اتاق برم بیرون و تازمانی که نرمال نشدم پای سیستم برنمیگردم
ی عامل مهم که در ترک کمک فراوان بهمون میکنه اینکه
خودمون بخواهیم که ترک کنیم و به این باور برسیم که میتوانیم ترک کنی آن هم ترک ابدی
وقتی خودمون بخواهیم وقتی شهوت میاد سراغمون
با سه تا صلوات
با ی لیوان آب سرد
با شستن دست و صورت
با چند لحظه قدم زدن
با گوش دادن آهنگ با صدای بلند
با دو رکعت نماز
با ی وضو
با ی اس زدن به دوستمون
با آمدن تو کانون
با چشما رو بستن و به چیزهای خوب فکر کردن
با نگاه کردن به آسمان
با رفتن پیش خانواده
با خواندن چند صفحه کتاب
با ی دوش آب سرد
با رفتن به پارک و قدم زدن تو کوچه و خیابون
با بازی کردن کامپیوتر و موبایل
و حتی با چیزهای خیلی معمولی تر
میشه شهوت رو از خودمون دور کنیم
فقط به شرط اینکه بخواهیم ترک کنیم و پاک باشیم
اما تا وقتی خودمون نخواهیم
صد برابر این چیزها هم باشه
خیلی راحت میشکنیم vayy
یه تجربه:مخاطب خودم:توانایی ترکت رو از خودت ندون ،مغرور نشو ،خدا یه لحظه نگاهشو برداره از روت زمین میخوری تا جایی که ایمان پیداکنی که بدون خدا هیچی نیستی
خدایا شکرت مثل همیشه هوامو داشته باش... 53
(1394 مرداد 24، 21:03)مرد مجاهد نوشته است: [ -> ]فکر میکنم یه طرز فکر انحرافی که در ما افتاده،
بت شدن ترک برای ما باشه!
وقتی بت روزهای زیاد پاکیمون و بت ترکمون شکسته میشه
ما هم دیگه بی همه چیز میشیم!
چون به یه چیز واهی دل خوش کردیم.


روزهای زیاد واقعا به خودی خودشون ارزشی ندارن
هر چند خبر از طی شدن دوره ی درمان رو میدن.

اما اگه قرار باشه، اصالت پاکی و وظیفه ای که به گردنمون هست فدای این بشه، به درد نمیخوره.

چطور میشه یه نفر بنده ی خدا باشه و برای بندگی خدا پاکی پیشه کنه
اما با اولین شکستش
دومی و سومی و ... رو هم متحمل بشه.


معلومه که بت دیگه ای داشته که اون شکسته و بعدش خودش شکسته.
سلام

دقیقا موافقم

گاهی وقتا هم کانون رو بت میکنیم ، وقتی دو روز کانون تعطیل میشه میریم سراغش
یا اینکه بعد یه بار شکست میگیم آب که از سر گذشت ، روزامون که صفر شد  .. و ادامه دار میشه 1276746pa51mbeg8j



در مورد ضربه خوردن از اینترنت گلبرگ جان گفتن تجربتون رو بگین

من تجربه ی خوبی ندارم ، دوستای عزیزی که تجربه دارن خوشحال میشیم بشنویم 53258zu2qvp1d9v
نقل قول: در مورد ضربه خوردن از اینترنت گلبرگ جان گفتن تجربتون رو بگین

من خودم بیشترین ضربه رو از اینترنت خوردم، به نظرم بدترین نوع پر کردن اوقات فراغت اینه که با اینترنت پر بشه؛ حداقل برای من اینطوره. اولش میگم میرم یه گشتی توی نت میزنم ببینم چه خبره و یکم استراحت کنم. ولی یکم که میگذره وسوسه میشم فیلترشکنو دانلود میکنم میرم سایت های... 1276746pa51mbeg8j بدتر از اون اینستاگرامه؛ خوشبختانه الان خیلی اینستاگرام رفتنو کم کردم Muscular ولی بازم بعضی وقت ها که میرم عقلمو از دست میدم میرم تو پیج هایی که نباید برم vayy واقعا توی این چندماهه بیشترین ضربه رو از اینترنت و اینستاگرام خوردم 20 ؛ بدیشم اینه که همیشه در دسترس هستن. راهش اینه که تا وقتی واقعا نیاز نداریم الکی نریم اینترنت و وقتی کارمون رو انجام دادیم سریع بیایم بیرون. حداقل تا وقتی کنترل 100% روی خودمون نداریم تنها راهش همینه 128fs318181
خب این از تجربه جناب خان بی تجربه 4
آقای مرد 

وقتی هنوز جایی که ازش ضربه میخوردم رو شناسایی نکرده بودم و جلوش رو نگرفته بودم بازم اون شکست ها ادامه داشت 


اول قدم برای اینکه ترک کنیم اینکه بشناسیم از کجا ضربه میخوریم
سلام
... همیشه دنبال راهی برای ترک بودم. معمولا بعد هر بار انجام دادن ساعتها پای اینترنت می نشستم و مضرات این کارو میخوندم و به نظر خودم یه تصمیم جدی میگرفتم ولی هیچوقت رفتن به سایتهای نامناسبو کنار نمیذاشتم هر وقت میخواستم نگاه میکردم فکر میکردم دیگه قوی شدم ولی یه روز تاثیرشو می گذاشت. دوباره قول و تصمیمم یادم می رفت و خودمو تو اوج خواری می دیدم و این خواری و ذلت و نا امیدی (که دیگه خدا منو نمیبخشه)ادامه داشت.
تا اینکه یه بار تو گشت و گذارم در اینترنت برای ترک ،(30 بهمن 93) با کانون آشنا شدم. یعنی خدا راهو برام هموار کرد[تصویر:  1.gif]
4 اسفند تو مسابقه ترک ثبت نام کردم و سعی کردم و به خدا قول دادم هیچ وقت هیچ سایت نا مناسبی رو هم نبینم و الان 188 روزه که به لطف خدا سر قولم موندم و پاکم. 317
دلایل موفقیت من:
1. خواست و لطف خدا
2. خواستن پاکی و درک اینکه "من میتونم پاک باشم"...این یکی از مهمترین دلایل موفقیت منه چون گاهی وقتها بود که حتی بلافاصله بعد نماز هم انجام میدادم چون از ته دل نمیخواستم انجام ندم.
وقتی بخوای که دیگه تکرار نکنی وسوسه که شدی باید بترسی باید یه کاری کنی که وسوسه ازت دور شه.
3. نرفتن و ندیدن سایت ها و عکس های مبتذل
4. وقتی یه نفر حرف هایی می زنه که احساس میکنم وسوسه میشم بحثو یه جوری عوض میکنم خیلی ساده و با احترام[تصویر:  1.gif] که طرف هم متوجه نمیشه.
5. وقتی تنهام برای خودم کار درست میکنم معمولا سعی میکنم یه جا نشینم کارای پر تحرک انجام میدم. مثلا اتاقو مرتب میکنم و ...
6. خدا رو شکر حمام رفتنم الان دیگه سخت نیست ولی اوایل که سخت بود درو یکم باز میذاشتم یا بلند آواز میخوندم یا بلند دعا میخوندم تا فکرا از سرم بپره[تصویر:  128fs318181.gif]

الان خیلی خوشحالم و خیلی مدیون همه شما... دست گلتون بابت تلاشتون بابت بودنتون بابت انگیزه ای که بهم دادین درد نکنه از خدا بهترین ها رو براتون میخوام. Khansariha (8)
امیدوارم مث همیشه خدا کمکمون کنه و تا آخرش این راهو بریم.
سلام راجع به مضرات چت و این استفاده بد از اینترنت من اینجا تجربه مو گفتم:
گروه همگانی( مشارکت همساده)

اما راجع به دیدن سایتهای پ . و . ر نو
آقا من بسم الله رو گفتم تجربیاتمو بگم.
دچار خشم و رنجش و درد عجیبی شدم. خاطرات بدی یادم اومد.
تف به این شهوت لعنتی که هر نقطه ش کثیفی و پلشتی هستش.دلم شکست و دلم نمیره چیزی تایپ کنم . یه چیزایی رو یادم رفته بود از دوران نوجوانی الان یادآوری شد.
حالم خیلی بد شد با یادآوری خاطرات واسم دعا کنید 17

خدایا من خیلی زجر کشیدم...کمکم کن...

فقط یه چیزی بگم که نیجه تجربیاتمه: اگه متوقفش نکنیم اگه رفتن به سایتهای بد رو متوقف نکنیم اگه استفاده بد از اینترنت رو تموم  نکنیم. تو زندگی متاهلیمون بیچاره میشیم. vayy
فکر کنم هر چی کمتر غصه بخوریم کمتر خودمونو ناراحت کنیم کمتر به شکستا فکر کنیم و .... راحت تر ترک میکنیم

در ضمن واقعا هر گناه یه پله است واسه گناه سنگین تر
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38