یه تجربه مشترک بین خیلی هامون؛ اگه نگیم بین همه مون:
دیدی بعضی وقتا هست که
حالت خیلی خوبه
اصلا بهش فکر نمیکنی
همه چی عالیه و سر جاش قرار داره
در نتیجه بدون استرس هستی
اصلنم نمیخوای گناه کنی یا اصلا فکر ناجور هم تو سرت نیست
با دوستات گل گفتی گل شنیدی
رفتی گردش کردی
فیلم دلخواهت رو دیدی
جایی بودی که بهت حسابی خوش گذشته
رفتی بازی کامپیوتری یا موبایلی دلخواهت رو کردی
و در کل
سرشار از انرژی مثبتی
شادی
البته شایدم این احساس خوب و شادی به خاطر اینه که تازه لغزش داشتی و مصمم هستی دیگه مرتکبش نشی
ولی یه لحظه غفلت میکنی
همین یک لحظه غفلت دقیقا بزنگاه شکسته
با خودت میگی دیگه اصلا امکان نداره من شکست بخورم
میخوای یجوری با وسوسه و گناه زور آزمایی کنی
میگی من حالم خوبه
من میتونم
غفلت میاد سراغت
غفلتم نه
ی لحظه غرور میگیردت
تو این لحظه اس که ضربه فنی میشی
و بد هم ضربه فنی میشی
جوری که خودت هم نمیفهمی از کجا خوردی
هنگ میکنی
چند لحظه قفل میکنی نمیفهمی چی به چی شده
تازه جالبیش اینجاس بعضی وقتا دوباره در دم این چرخه تکرار میشه برات
این حالتا تو وقتای فراغت بیشتر سراغ ادم میاد
چون کاری برای انجام نداری در نتیجه استرسی هم نداری
البته بعضی وقتا استرس بیشتر باعث لغزش میشه تا خیال اسوده گی!
توصیه اول اینه
سعی کن هیچ وقت بیکار نمونی
حتما برا خودت یکاری جور کن
فرمایش معصوم هست که میگه
نفست رو به کاری مشغول کن وگرنه او تورا مشغول خواهد کرد
نذار ذهنت بیکار بشینه
وگرنه پرنده خیال به همه جا سرک میکشه
توصیه دوم هم اینه
هروقت احساس کردی حالت خیلی خوبه
خیلی شادی
خیلی انرژی داری
و یک کوچولو غرور ته دلت اومده
حواستو جمع کن که لحظه سختی جلوته
که ممکنه حتی به ضربه فنی شدنت ختم بشه
پس خیلی حواستو جمع کن که ضربه فنی نشی
توصیه سوم که نقل قولی هست از یکی از بچه ها اینه که
شرایط عادی برای ما وجود نداره
ما نمیتونیم خیلی شل بگیریم قضیه رو
ما نمیتونیم از حالت آماده باش خارج بشیم
مطمئن باش لحظه ای که خواستی به خودت استراحت بدی
و از آماده باش خارج بشی
ضربه میخوری
و یه توصیه آخری هم هست که گفتنش خالی از لطف نیست
دل شیطان به ناامیدیه ما خوشه
بیایین با ناامید نشدن؛ شیطان رو از خودمون ناامید کنیم...
این توصیه اخری برای وقتایی هست که شکست خوردی
ولی باید به هر ترتیبی شده بلند شی که اگه نشی دشمنت انصاف و اخلاق تو کارش نیست
و در جا تو همون حالت خاک شده دوباره خاکت میکنه و ضربه میزنه...
از آقــای علــیرضا 68
هر بار تصمیم محکم گرفتم برای ترک و با قدرت بلند شدم و با عزم جزم شده و فولادین
با ابراز قوی تر از سری های قبل از جانب شیطان مواجه شدم با چیزی که تا به اون زمان آشنا نبودم
تجربه میگه :
هر وقت دیدی اون ابزار جدید گناه هست
اصلا سمتش نرو
و
اصلا امتحانش نکن حتی برای یک بار
خدا رو صدا کن ازش کمک بخواه و ازون چاله رد شو
( با بعضی ندیدن ها ، نشنیدن ها ، نفهمیدن ها و ...
زندگیمون خیلی قشنگ تره
لازمه ی زندگی به همین بعضی نفهمیدن هاس
به امتحانش نمی ارزه حتی یک بار )
اینم تجربه آقای عاشق حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
داشتن یه برنامه از پیش تعیین شده برای وسوسه خیلی مفیده. برنامه من اینه :
1- اعلام وضعیت در اورژانس
2- عوض کردن موقعیت
3- صد تا صلوات
4- سجده در مقابل خدا و عرضه داشتن مشکل
5- اگر خوب نشدیم ، از خانه بیرون زدن
می دونین خوبیش چیه؟ خوبیش اینه که وسوسه که می آد خود داشتن این برنامه باعث می شه آدم آروم بشه و حتی مرحله اول هم لازم نباشه انجام بشه.
(یه تجربه که خودم داشتم این بوده که بعضی موقع ها وسوسه می اومده و منم می گفتم که اگر وسوسه قوی تر شد می رم سراغ برنامه و این باعث می شد که وسوسه اونقدر قدرت بگیره که دیگه حتی توان مراجعه به برنامه هم نبوده ، پس مراجعه به برنامه از پیش تعیین شده وقتی در آغاز وسوسیده شدن
دعا خوبه نماز خوبه قرآن خوبه
اما همیشه که اینا به درد نمیخورن
مخصوصا وقتایی که سریالی شدی و بازم وسوسه میشی واسه ادامه به چرخه نابودی
اون وقته که باید سر صحبت رو با یکی باز کنی
انقدر حرف بزنی تا طرف دیگه مجبور باشه بره
مخصوصا ارتباطات غیر مستقیم مثل نرم افزارای موبایل یا مسنجر
میتونی هم زمان چهار پنج لیتر گریه کنی ولی با طرفت درباره خرید و لباس و ... صحبت کنی
اینا رو واسه میتوانم نوشتم
سایرین ببخشن اگر چیپه این روش
ی نکته کلیدی از تجربه موفق من:
هر وقت شهوت آمد سراغم
هر وقت وسوسه شدم
به این اندیشیدم که:
همین الان در همین لحظه و همین حال من
ی دختری هست که همین حس و حال رو داره
اگه من بشکنم اون هم میشکنه
اگه من چشم چرونی کنم اون هم چشم چرونی میکنه
اگه من هرزه برم اون هم هرزه میره
چون قرار همسر آیندم بشه
چون قرار عشق اول و آخرم یشه
چون قرار با هم و درکنار هم
ی زندگی شاد
ی زندگی رمانتیک
ی زندگی سرشار از عشق و محبت
ی زندگی خوشبخت در کنار هم
رو شکل بدیم
پس داداشا و آبجیا
اگه می خواهید خیانت نبینید
اگه می خواهید دلتون نشکنه
اگه می خواهید به عشق آیندتون اعتماد داشته باشید
اگه می خواهید زندگیتون بدون دغدغه باشه
اگه می خواهید..........
امروز پاک باشید
امروز همونجور باشید که دوست دارید فردا عشقتون همینجور باشه
.gif "Khansariha (48)")
خانم hf.zahra
اگه قراره نشکنم :
باید قاطع همون لحظه اول بگم"عمرا"
و
اون فکر رو با تیپا از ذهنم بندازم بیرون
سلام به همه دوستان یکی از عزیزان برام پیغام گذاشته بود که چطور تونستی این همه روز پاک باشی دلیلشو برا بچه ها بگو
شاید شنیدنی باشه
. من 171 روزه که خ.ا نکردم .گناهان دیگه داشتم فقط خ.ا نکردم پس نمیشه گفت پاک بودم. منم الان خیلی هارو میبینم که چند روز دووم میارن بعدش میشکنن. مثلأ یکی 7روز یکی 20 روز یکی 1ماه دووم میاره بعدش خ.ا میکنه منم قبلأ دقیقأ همین طور بودم حتی بدتر. چون وقتی بهش فکر میکنی یه احساسی به فکرت میاد که خیال میکنی لذت بخشه برا همین دوباره میری سراغش. اگه بخوام دلایل تکراری بگم اینه که کنترل ذهن و نگاه داشته باشید، از عوامل تحریک کننده تا میتونید دوری کنید، آیه ها و سوره هایی از قرآن که پناه بردن به خدا توش هست رو با تفکر بخونید . اما خارج از این بحثا باید بگم من زمانی که از این گناه کبیره خسته شده بودم. و هر بار بعد از انجام دادنش عذاب وجدان می گرفتم یکبار خیلی دعا کردم از صمیم قلب که خدا نجاتم بده نه با مریضی و ... اینکه با اراده خودم و کمک تو این گناهو از من دور کن . و گفتم خدا به وسیله قرآن جوابمو بده . تصادفی یک صفحه باز کردم که سوره فتح آمد
![[تصویر: 1.gif]](http://www.ktark.com/images/yahoo/1.gif)
و گفت ما به تو یک پیروزی عطا می کنیم که شکستی ندارد و من تا آخرشو خوندم و فهمیدم که مورد عنایت خدا قرار گرفتم .
خیلی وقتا خیلیییییییییییییییی تحریک شدم و شدیدأ نیاز به ارضا شدن در خودم حس میکردم. مثلأ 110 روز تا 117 روز فکر کنم، اصلأ دست خودم نبود دیگه فکر کنم هدایت اجباری بود برام چون واقعأ خدا نخواست که بشکنم میخوام بگم که به ریسمان محکم چنگ زدم برای اینکه سقوط نکنم شما هم همینطور باشید.
و اینکه از وقتی این گناهو گذاشتم کنار احساس میکنم یک سطح بالاتر رفتم من تقریبأ 26سالمه. و خیلی از بچه های کانون مثل من هستن. الان دنبال اینم یک سری گناهان دیگه رو ترک کنم. خ.ا از بدترین گناهان بود. بشینیم فکر کنیم تا کی باید درگیر این پدیده باشیم. خدا این کارو حرام کرده . از نظر روحی هم من رو خیلی درگیر خودش کرده بود و از نظرجسمی هم من رو ضعیف کرده بود . همیشه به این فکر میکنی چطور شرایطی جور کنی که تنها باشی تا خودتو ارضا کنی اما وقتی مثلأ الان تحت هیچ شرایطی نمیخوام خ.ا کنم فرقی نداره برام که تنها باشم یا تنها نباشم. حمامم طولانی باشه یا نباشه. شرایط داشته باشم یا نداشته باشم. الان خیلییییییییی بهتر از 172 روز پیشم. خیلی زیاد .
دوستون دارم
. به خدا پناه ببرید کمکتون میکنه
یه چیزی رو بهش رسیدم!
میگم بیاید هر چی فرمول برای پاکی و موفقیت و اینا هست رو فعلا بذاریم کنار،
اول بریم سراغ فرمولای خدا ... بعدش هر جا نیاز شد، خودمون هم فکر میکنیم و ایده میزنیم و از تجربه ها استفاده میکنیم.
اما مطمئنا هیچ فرمولی مثل فرمول خدا 100 درصدی نیست تضمینش.
(حواسمون به فرمول خدا باشه )
2 تا فــــرمــــول خــــدا:
1. قطعا نماز از زشتی و ناپسندی ها جلوگیری میکنه. (سوره ی عنکبوت)
2. و در دو طرف روز [اول و آخر آن] و نخستين ساعات شب نماز را برپا دار، زيرا خوبيها بديها را از ميان مى برد.
اين براى پندگيرندگان، پندى است.
( نقل قول از آقای مرد مجاهد )
هر ثانیه ای که میگذره یه نعمت هست از جانب خدا برای ما که بهتر باشیم . که تو این لحظه که زمان حال هست تغییر کنیم
هر روزی که میگذره یه فرصت دوباره هست برای متولد شدن ، و امید هست که می تونه سکوی پرواز ما باشه برای بیرون امدن از پیله
شما بهترین کسی هستید که میتونید به خودتون کمک کنید چرا که تمام نقاط ضعف و قوت خودتون را بهتر از هر کس دیگه می دونید. شما اگر سرجای اول ایستادید فقط به خاطر این بوده که خودتون خواستید!
گاهی وقتها لازم هست که تصمیم جدی با خودمون بگیریم و همیشه برای به دست اوردن باید چیزی را رها کنیم ، چیزی را رها کنیم تا حفره ای در وجودمون شکل بگیره تا جذب کنیم انچه را که می خواهیم و برامون ارزش مند هست
باید کینه ها نفرت ها حسرت ها وسوسه ها و ... را رها کنیم تا عشق ، دوستی ، امید و پاکی را جذب کنیم.
اگر اعتماد به نفس نداریم یک کار خوب این هست که هدفهامون را کوتاه مدت و قابل دسترسی در نظر بگیرید و کم کم به هدف های بلند مدت را در زندگی مون برسیم
حس بی تفاوتی ! مثل مردابی که ادم را درون خودش میکشه و هر چی که تلاش کنیم از اون بیرون بیاییم بیشتر در این باتلاق فرو میریم واقعا وحشتناکه ، تلاش بیهوده و عبث ، تلاشی که نه تنها باعث نمیشه از این باتلاق بیرون بیاییم بلکه باعث میشه بیشتر غرق بشیم و چه بهتر که بی تفاوت بشیم! پرتگاهی که لیز خوردیم و در حال سقوط هستیم و هیچ چیزی را نمی تونیم بگیریم و دستانمون از چنگ زدن های بیهوده زخمی و خسته شده
بهتر این هست که در این باتلاق دست و پا نزنیم، باید ارام ارام از این باتلاق بیرون آمد و چنگ بزنیم به رشته ای که محکم هست ، معنای انسان بودن را دریابیم
و اینجا هست که بهترین رشته محکم امید هست ایمان و توکل در لحظه ی حال به دور از سرزنش و حسرت و ناامیدی....
و اینجا هست لحظه ای که می توانیم دیدی تازه داشته باشیم از خودمون ، مثل عقابی که خودمون را از بالا می بینیم که در حال غرق شدن و این هنگام هست که می تونیم به خودمون کمک کنیم و نجات پیدا کنیم و تازه بشیم
هر حسی که درونمان هست پاسخی در بیرون داره و هیچ حسی بی پاسخ نمی مونه درست مثل تشنگی که با اب رفع میشه
ولی ایا تشنگی با اب شور رفع میشه؟ شما اینجا هستید چون این عادت برای شما مصنوعی هست . حسی که در وجود ما هست در مسیر صحیح ازدواج سیراب و ارضا میشه و ارامش و انرژی مثبتی داره ولی این عادت پاسخ صحیح و طبیعی این حس درونی نیست و نه تنها ارامشی نمیاره بلکه روز به روز عطش میاره و انرژی میگیره و اگر هر روز بیشتر بهش میدان بدیم اون هست که بر ما مسلط میشه و ما را بی تفاوت و بی اعتماد به نفس می کنه و از همه مهمتر ما را از خودمان و از خدای خودمان دور میکنه
هیچ وقت دیر نیست
از همین لحظه شروع کنیم به تغییر
تغییری در مسیر تکامل و ازادی
«تربیت کردن» کم کم آسان می‌شود
در ابتدا مشکل است و فشار دارد، امّا گام اوّل را که برداشتی، گام دوم فشارش شاید نصف گام اوّل باشد، گام سوم نصفِ نصف است. همینطور كه انسان جلو برود فشار كم می‌شود تا جایی كه غلبه بر هوای نفس بسیار ساده می‌شود. ابتدا باید پایش بایستد. همه اینها روش دارد و ما فقط اصل قضیه را مطرح کردیم؛ کسانی که میخواهند مربّی دیگران شوند باید اوّل خودشان را در بُعد نفسانی تربیت کنند که تربیت در بُعد نفسانی فشار دارد، ولی بعد فشارش کم می‌شود. البته شیطان در اینجا هم شیطنت میکند.
در مورد خود ارضایی هم همینطوره یادمه اکثر همسفرها از جمله خودم دو هفته ی اول ترک را روزهای سختی می دونستیم.
عامل اصلی ترک کردن من آباجیم بود که روان شناسه چون خیلی از نظر روان شناسی به من کمک کرد و باعث شد لغزش نداشته باشم .
