کانون

نسخه‌ی کامل: آرشیو تجربیات شما در ترک
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
(1391 ارديبهشت 21، 14:18)مبارز نوشته است: [ -> ]وَإِمَّا ینْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّیطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ«200»
و هرگاه وسوسه‌ای از شیطان به تو رسد، به خدا پناه بر؛ که او شنونده و داناست!
عزیزم برای اینکه بتونی باهاش مقابله کنی اول از همه باید عمیقا ازش متنفر باشی
هرگز خودت رو راضی نکن به اینکه مثلا حالا بذار این عکس ببینم یا بذاراین مطلب رو بخونم من که نمی خوام خ.ا کنم
از کوچکترین چیزی که احتمال میدی(حتی یک صدم درصد )که تو رو به طرفش بکشونه دوری کن

و وقتی وسوسه میشی پشت سر هم و اگر تونستی بلند بلند این جمله ها رو تکرار کن
اعوذ بالله من االشیطان اللعین الرجیم فاستعذ بالله ان الله السمیع علیم لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
ایمان بیار که میتونی
ببخشید که خیلی پر حرفی کردم535353

(1391 ارديبهشت 21، 14:29)رکســــانـا نوشته است: [ -> ]سلام میتوانم خانوم گل
خوبی ؟
ببین عزیزم هیچکس به جز خودت نمیتونه بهت کمک کنه
خودت و فقط خودت میتونی راه بیفتی
بقیه کمکت میکنن
اگه پاک باشی تشویقت میکنن اگه خدای نکرده بشکنی دلداریت میدن
اما تنها کسی که میتونه استارت رو بزنه خودتی
و تا وقتی از ته دلت نخوای که ترک کنی نمیشه
بقول آقا پوریا یه حرفی زد به من که خیلی بهم چسبید
گفت تا وقتی شیرینی گناه تو دلت باشه ترکت بی نتیجست
باید طعم پاکی رو خودت بچشی
باید بخوای که پاک باشی
من نمیگم فقط یه تصمیم بگیر و تا ته میری
اما باید مصمم شروع کنی
باید کم کم شروع کنی
مثلا اگه همیشه بعده 2-3روز میشکنی
باید سعی کنی زیادش کنی
بشه 6-7روز و کم کم 10 روز و ... تا جایی که دیگه تکرارش نکنی
سعی کن سرتو شلوغ کنی
مثلا با درس یا هر سرگرمی که داری
برنامتو پر کن
اجازه نده اون فکرا بیاد سراغت
سعی کن هروقت فکرش اومد به چیزای دیگه فک کنی
اصن بحث معنویش و اینکه چقد گناه داره به کنار ، خودت بارها و بارها شنیدیش
اکثر آدما اینجورین که وقتی به اهداف دنیوی فک میکنن چون در دسترس ترن انگیزه بیشتری میگیرن تا زمانیکه بخوان فقط به بهشت و پاداش و ... فک کنن
به آیندت فک کن
به این که با اینکار چقد ممکنه به زندگی مشترکت آسیب بزنه
یا چقد میتونه انرژیتو هدر بده
ببین کدوم یکی از عوارض این کار بیشتر آزارت میده
مثلا من وقتی بعد اینکار زیره چشمام گود میره خیلی اعصابم خورد میشه
وقتی میشکنم همش حس میکنم زشت تر شدم
برا همین سعی میکنم با فک کردن به این سراغ اون کار نرم.

خود منم مدتی همینجوری بودم
تقریبا به مدت چندین ماه
هی میشکستم
بارها دیدم اومدنم به کانون بی فایده ست و میخواستم دیگه نیام
چون فقط مث یه آدم آهنی شده بودم
میومدم اعلام وضعیت شکست میکردم و باز دوباره ....
کلی تو همین 10 روزه موندم و درجا زدم
حرفهای بچه ها که بعد هر شکست بهم میزدن خیلی خوب بود بهم روحیه میداد برای ادامه
اما بازم بی فایده بود
تا وقتی که واقعا ازش زده شدم
با تمام وجودم صدمات روحی و روانی و گاهی جسمانی این کارو حس کردم
فکرمو درگیره مشغله های دیگه کردم
تصمیم گرفتم رفتارهای بد خودمو تغییر بدم
این که همراه با خ.ا. یه تغییرات دیگه ای هم تو خودم دادم خیلی بهم کمک کرد
چون اثر تغییر رفتارمو تو آدمها و دنیای اطرافم دیدم انگیزم برای ترک تقویت شد

الان فک نکنی من 1000ساله ترک کردم !
من تازه رسیدم ماهانه !
اما همین هم برا منی که نمیتونستم 2روز خودمو نگه دارم خیلی خوب بود
برا منی که نمیتونستم خودمو نگه دارم از ف.یل.ت.ر شکن استفاده نکنم یه موفقیت بود
امیدوارم حرفام بهت کمک کرده باشه
ببخشید که زیاد حرف زدم
برات آرزوی موفقیت میکنم گل دختر
Khansariha (18)
سلام بچه ها
پست طولانی هست ولی پیشنهاد میکنم تا آخر بخونی ضرر نداره
خواستم پست توی اینحا نذارم چون نوشته تجربیات موفق ترک ولی من هنوز تو وسط راهم ولی چون این راه رو انتخاب کردم مینوسم
ان شا ا... بتونم این راه رو تا آخر برم و به بقیه یاد بدم
وقتی که ریاضی میخونی اگه بلد نباشی میری روی بخشی که مشکل داری و تمرین میکنی ولی ترک مثل دیدن و تمرین کردن یک مسئله ریاضی نیست ! Khansariha (134)
چون نمیتونی مثلا عکس یا فیلم س.. رو ببینی و جلوشو بگیری ( البته همه میدونن)
دنبال راه رفتم که دیدم فقط با چند تا پشتیبان و کاملا مجهز بری به جنگ . چون هر بار که بری همون جوری مثل قبل شکست میخوری و هیچ شبیه ریاضی نیست
پس اول تصمیم گرفتم هیچ فیلمی نبینم یا اگه صحنه ای داشت جلو عقب کنم یا سرمو پایین بندازم ( تا آخر عمر نه تا وقتی دارم ترک میکنم!)
پس تکلیفم روشن شد با خودم ، بعد دنبال جایی که هر دفعه ضربه خوردم رفتم یعنی اینترنت ! Khansariha (56)
گفتم خب نمیشه که مثلا گوگل نرفت که چون باید تحقیقات انجام داد و خیلی کار دیگه و قولم به خودم داده بودم
پس هر وقت میرم جایی که شک دارم اول یه مداحی میذارم پخش بشه ( محمود کریمی ، بعضی روزا فکر میکنم ... (مثلا))
بعد کاملا دست به عصا و با طناب و این چیزا .... پیش میرم تا درست شناسایی کنم جایی که میخوام میرم
اگرم کلا دیدم که یه سری فکر خلاف اومده توی ذهنم کلا قبل از روشن کردم کامپیوتر تا یک روز کامپیوتر رو روشن نمیکنم 17
توی یکی از پست هام درباره ورع گقته بودم به نظرم تنها راه مبارزه و ترک رو همین ورع میدونم و بس
یعنی بوی گناه رو شنیدی فرار کن نه این که گناه رو دیدی تازه بخوای تکون بخوری چون آن قدر وقتی رویت بشه زرق و برق داره که نمیتونی ازش فرار کنی !
عین واقعیته ، خداوند در سوره یوسف میفرماید ما یوسف رو نجات دادیم ،یعنی گناه رو براش زشت نشون دادیم وگرنه او هم به گناه می افتاد ( البته نص صریح این نیست)
و میفرماید شیطان گناه رو برای مردم زیبا نشون میده یعنی اگه رویت بشه انگار یه سری طناب داره که هرکی میخوای باش دیگه خودتو به سمتش میکشه
پس من این راه رو انتخاب میکنم (ورع )
هر کی قبول داره یه صلوات برای سلامتی ارباب پاکی ها امام زمان بفرسته 53
(1389 تير 29، 3:00)ali206206206 نوشته است: [ -> ]بر خلاف کسایی که میگن اراده نداریم و سخته من بگم خیلی راحته فقط به این نکته ها توجه کنید:1 -یه حس تنفر از جنس مخالف در درون خودتون به وجود بیارید مثلا کسی که تحریکتون میکنه بهش یه ایرادی بگیرین مثلا فلانی دماغش خیلی بزرگه پس یه آدم بد قیافه ارزش نداره که من به خاطرش چندیدن سال از عمرم رو خراب کنم2-هر وقت دیدید افکار نابهنجار دارن سراغتون میان خودتون رو به کاری مشغول کنید 3-به نتیجه ترک فکر کنید و اینکه میتونید قسمت زیادی از گذشته را در اینده جبران کنید 4-موهای زاید رو به مدت زیادی اصلاح نکنید این یکی خیلی موثره چون صرف اصلاح کردن شمارو تحریک میکنه 5-سعی کنید اصلا تنها نباشید حتی اگه شده بیکار و بی عار تو خیابونا بگردین ولی تو خونه تنها نباشین 6-اگه اتاق جداگانه دارید درشو هیچ وقت قفل نکنید 7-شب زود بخوابید و صبح زود بیدار بشید8-سعی کنید خیلی زود به زود حمام برید ولی در حمام مدت زیادی نمونید9-یه راهی هم بگم که خودم خیلی ازش استفاده کردم یه کار دیگه رو با این عمل جایگزین کنید من خودم خوردن تنقلات رو جایگزین کرده بودم هر وقت میخواستم سراغ این کار برم اول با موسیقی و بازی کامپیوتری و ...فکرم رو از این عمل منحرف میکردم بعد مینشستم مقداری شکلات یا تنقلات میخوردم بعد میرفتم دست و صورتم رو میشستم میومدم با خودم میگفتم فکر کن یه بار اون عمل رو تکرار کردی خوب هنگام تکرار اون عمل چی عایدت میشد که الان نشده؟10آخرین نکته اینه که سختی ترک فقط تا هنگام اولین احتلام هست یعنی شما امروز تصمیم میگیری ترک کنی بعد از یکی دو هفته که تو خواب محتلم شدی تقریبا زهر از بدنت خارج میشه و دیگه تمایل به این عمل کاهش پیدا میکنه بعد از اون دیگه چند روزی هم سعی کنی تنها نباشی تقریبا تا 90 درصد راه رو رفتی.من خودم تقریبا در حدود 3 هفته ترکش کردم
به تجربیات منم خیلی نزدیکه ، واقعا نکات مفید و مهمی هستن :

(1391 خرداد 2، 19:08)mardemojahed نوشته است: [ -> ]سلام

این تجربه رو باید بنویسم تا لااقل برای خودم بمونه؛

واقعا ترک خود ارضایی رو باید از ذهن آغاز کرد.


و اما نکته ی مهم تر بعد از شکست بوده:



من می پذیرم که یه معتادم و امروز که 2 خرداد باشه ، اعتراف میکنم که ترک خودارضایی برای من یک کار سخت ولی ممکنه.


اما،

ممکنه،

چون قبلا تونستم، خوب هم تونستم.


35 روز اول معمولا وسوسه و شهوت زیادی وجود نداشته، به دو دلیل : یکی متاسفانه به دلیل تخلیه ی قوه ی جنسی و دیگری: تنفر از گناه و باقی موندن اثر کوتاه مدت تصمیم به ترک (این دوران دوران کنده شدن از عادت هست و بایدخودم رو بسازم.)

35 روز دوم: کم کم شهوت بیدار میشه و حمله های بدی میکنه. اما تجربه دارم که اگه 4 یا 5 روز مقاومت کنم، یه دفعه همه چیز بر میگرده. بدترین زمان ها توی این مدت زمان های بعد از احتلامه. من معمولا بعد از اینکه محتلم میشم، احتمال وسوسه و شکستم بیشتر میشده.


توی این 35 روز باید نظمم رو از دست ندم. نکته ی کلیدی همینه. اگه ذهن آرامی داشته باشم و روال روزانه ام رو به راه باشه، این وسوسه ها میشن مثل وزوز یه پشه. وزوز پشه خیلی اعصاب آدم رو خرد میکنه، اما چه آسیبی میرسونه؟ هیچی. اما اگه به خواب غفلت بری، اون موقع همین پشه های وزوزو میتونن حسابی خونتو بمکن.

35 روز سوم: مهم ترین نکته، مغرور نشدن و رها نکردن برنامه ی ترکه. تو این دوره شیطان هی میخواد بهت بگه که تو دیگه یه آدم عادی هستی، از زندگی لذت ببر و مثل آدمای عادی باش. انقدر به خودت سخت نگیر.

ضمنا، توی این 35 روز باید به نفست و شیطان حمله کنی؛ با چیزهایی مثل گریه ی شبانه و سحرگاهی و دعا و استغفار و قرآن خواندن؛ و اینکه احساس رضایت از پاکی رو در خودت تقویت کنی تا ارزش داشته هات رو بدونی.

باید اون خاطرات بد و اون تصاویر زشت رو از ذهنت بیرون کنی و واقعا از گناه متنفر بشی.Smiley-face-thumb
به نظرم اگه از آخرت غافل باشی و به دنیا بچسبی نمی تونی پلیدی کارهات رو بفهمی و درک کنی که هر یه نگاه چقدر تو رو عقب میندازه.
خصوصا توی 35 روز دوم دایما این فکر میاد که حالا واقعا مگه چقدر بده یه چند تا فیلم و تصویر دیدن؟

اونایی که قبلا دیدی مگه چه اشکالی پیش اومد؟ الان که همه چیزت رو به راهه!
از یادت میبره اون دشمن دیرینه ات، اون بدبختی های سابق گناه رو؛ و تو رو غافل میکنه از حساب و کتابی که در پیشه

از روزی که باید با خودت قلب سلیم ببری. قلبی که توش پره از تصاویر زشت و کثافت بار، چطور میتونه سلیم باشه؟ حاشا و کلّا!




من گرچه سیه روی و بدم یا الله
از درگه خود مکن ردم یا الله
گفتم که من و این همه عصیان چه کنم؟
گفتی که بیا من آمدم یا الله


درنگ جایز نیست!

بسم الله!
سلام 303

امروز بعد از شکستم نشستم فکر کردم و به این نتیجه رسیدم , عامل محرکمون هرچی که هست (سایتای مبتذل , فیلمای مبتذل , داستانای مبتذل , چشم چرانی یا هرچیز دیگه ای) فارغ ازین مسئله :


1) هرکسی که از خ ا رنج میبره و به دنبال
یه راهی برای ترک میگرده , تا الان N بار پشیمون شده از انجام این اشتباه , ولی این پشیمونی(حالا یا واقعی بوده یا کاذب) در طول زمان کم رنگ و کمرنگتر شده تا منجر به یک خ ا دیگه گشته است .

2) همگی N - 1 بار این اشتباه رو تکرار کردیم و از شکست قبلیمون درس نگرفتیم .

3) اگر M بار دیگر هم این اشتباه صورت بگیره , طبق تجربه بدست اومده , باز هم پشیمون خواهیم شد , پس باید در یک مقطعی از زندگی جلوی این اشتباهات رو بگیریم و چه زمانی بهتر از زمان حال , بدلیل اینکه به فردایمان آگاه نیستیم , در ثانی هنوز اونقدر دیر نشده که به عوارض جدی جسمی این گناه دچار بشیم .

* N = تعداد خ ا تا الان

امیدوارم مفید باشه و انشالله که بتونیم و بتونم ترک کنیم برای همیشه
cheshmak
سلام

بعد از بلند شدنم، با خودم خیلی فکر کردم؛من سابقه ی خوبی در ترک داشتم؛چی شد که این شد؟
اون مرد مجاهد ، من بودم

و کسی که در ماههای اخیر رویه اش تغییر کرده بود هم باز من بودم.

و مسئول هر دوی اون رویه ها خودمم.

و حاشا و کلّا اگر بخوام نوک پیکان مسئولیت شکستهام رو به سمت کس دیگری بچرخونم

بله

من صادقانه اعتراف میکنم که اشتباه کردم

و بزرگترین اشتباهم این بود که این چند ماه به وادی جبرگرایی افتاده بودم

و همه ی ناکامی هام رو میخواستم با نوشتن به پای حکمت و قضا و قدر ،
از به عهده گرفتن مسئولیتشون شانه خالی کنم.

بله، این بود لب لباب علتهای ناکامی های من.

و مسخره ترین حرف و سوال اینه که به درگاه الهی شکایت ببری که:

پروردگارا! من سالهاست که دارم ترک میکنم و نکردم. آخه چرا من؟ چرا باید نتونم ترک کنم.

و هر از گاهی موقع زیارت عاشورا خواندن هات،

به ذهنت خطور کنه که یا ابا عبدالله! چرا به من کمک نکردید در سال 87؟ اون موقعی که زیر و رو شده بودم از شکستن سد 11 ماهه و به درگاه شما ناله اوردم که به دادم برسید.
پس چه شد سفینه ی نجاتتان و مصباح هدایتان؟

بله؛

جای سوال کننده و سوال شونده عوض شده

و من دست پیش گرفتم که پس نیفتم.

وگرنه، این خدای تبارک و تعالی است که تو گویی از من پرسشگره که:

هر وقت که به خودت اومدی و اراده کردی، مدت طولانی تونستی ترک کنی.

پس توانایی ترک دایمی رو داشتی و نکردی.

چطور به بهشت و رضوان من امید بستی؟ ای خیره سر!

و من فقط میتونم بگم:

با من مگو که چرا خیره سر شدم
از من مپرس که چرا تارک سحر شدم
ذکری مکن ز غیب و عالم درون
سالهاست که دگر بی خبر شدم


و اینگونه بود که "من" صالح، "من" طالح شد.

و چطور میشه آدم زیارت عاشورا داشته باشه و بین سپاه حق و باطل، مذبذب باشه؟


بله بله،
لبیک اللهم لبیک؛
من قادر به ترکم و تو آماده ی کمک به من،

خدایا!
نمی خوام یاوه سر بدم،
نمیخوام بگم این آخرین باریه که بهت فرصت میدم که تقدیر من رو ترک کردن رقم بزنی؛
سبحانک و بحمدک؛
سبحان ربک رب العزة عما یصفون؛

می خوام بگم:

خدایا! یه فرصت دیگه بهم بده،
فقط یه فرصت دیگه،
خدایا! غلط کردم.
دیگه چه توجیهی دارم برای برگشتن؟
به قول خانم مونا، من که بدنم به ترکهای طولانی عادت کرده، میتونم ترک کنم.

خدایا! همین یه بار رو فرصت دارم.
برام خدایی کن؛ همونطور که همیشه کردی، خدا جونم!



من شاه بیت قصیده ی غم انگیز اشتباهاتم رو در بالا گفتم (یعنی جبر گرایی)

و من خودم مسئول کارهای خودمم


و در دادگاه رسیدگی به عوامل شکست های من،
تنها مجرم و محکوم، منم

و هیچ جرمی متوجه هیچ کسی جز من نیست.

من تو اون چند روز نحس ابتلا، چشمم به دست دیگران بود تا به نحوی ویژه از من دستگیری کنن،اما، انتظار بیجا بود و چشمم خسته و حسرت زده بازگشت.البته این مساله باعث شد،
که من در یکی دو روز بعد از بلند شدنم،
دایما
ورد
" لا اله "
در ذهنم چرخ بخوره
بله
روی هیچ چیز نباید حساب کرد
و به هیچ چیزز نباید اصالت داد
بله
" لا اله"
به شرط اینکه
به
" الا الله" برسه

به قول قیصیر امین پور مرحوم: لا اله ت را شنیدیم، پس الا الله چه شد؟
و به قول مولوی مرحوم :
لا اله اندر پی الا الله است
همچو لا ما هم به الا می رویم


من اینجا بس دلم تنگ است و
هر سازی که میبینم
سرد و بد آهنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بی برگشت بگذاریم
ببینیم
آیا
آسمان هر جا همین رنگ است؟


ممنون

التماس دعا

یه چیز به ذهنم اومد
دلم خواست بگم
شاید دلیل اینکه روندپاکیم سریع تر و خدا روشکر راحتتر بوده!!!!!!!! این باشه که من با دیده جبر ب این گناه نیگانکردم
آخه راستش من قبلا هر بار که می شکستم این می اومد به ذهنم که نکنه خدا می خواد من کلا آدم ناپاکی باشم؟
نکنه منو آفریده که بنده بدش باشم؟
این خیلی عذابم میداد

این بار از شروعش به خودم گفتم
حق نداری ازین فکرا کنی
باید به خودت اثبات کنی که این فکرا غلطه


و اینکه خیلی خیلی خیلی عادی دررابطه با این مشکل رفتار کردم

به خودی خود به این مشکل و ترکش فکر نکردم

چون ما به اندازه کافی تجربه کسب کردیم
و مطمئنا زمانهای شکست و دلایل و زمینه هاشو خوب می شناسیم

من بجای تلاش برای ترک
تلاش برای ترک زمینه ها کردم

طوری که این حس در من بوجود اومد که کوتاهی در هر کدوم از زمینه ها خودش شکسته
وقتی یه چیز بد دیدم باید اندازه شکست ناراحتم کنه
این حس اونقدر بد باشه که نتونم ادامه دارش کنم

این به حرف راحته
ولی اگه اوایل یه چنین مراقب سفت و سختی داشته باشید(کاری که من کردم)
کم کم براتون یه رویه عادی میشه انشالله
برای اینکه بتونی راحت تر این گناه رو ترک کنی به چیزایی که می گم خوووب دقت کن:

*به عواقب گناه و مشکلاتی که می تونه برات بوجود بیاره فکر کن

*با تمام توانت سعی کن که گناه نکنی، همه عوامل تحریک کننده رو از خودت دور کن و همه شرایط و عوامل گناه رو به طور کلی از زندگیت حذف کن

*از خدا کمک بخواه و به خودش امید داشته باش

*تغذیه و روابطت و استفاده ات از نت رو محدود کن

**اولین کار و مهم ترین کار شناسایی وضعیت و حالتیه که توی اون حالت، گناه برات اتفاق می افته(مثلا بعضیا توی تنهایی، بعضیا موقع خواب، وقت استفاده ازنت!، مواقع ناراحتی یا خوشحالی یا .....)

**به محض تنهایی یا بیکاری سعی کن سریع کاری برای خودت دست و پا کنی، اگه نه از خونه بزن بیرون یه چرخی بزن، یا به یکی از دوستات زنگ بزن باهاش حرف بزن، وقتتو پر کن(اگه می تونی یه برنامه روزانه داشته باش و بهش مقید باش)

**آرامش ناشی از ترک گناه رو با اتمام وجودت احساس کن ، سعی کن ازش لذت ببری

**حتما برای خودت یه ذکر داشته باش، هر ذکری که دوستش داری(مثلا "لاحول ولاقوه الا بالله العلی العظیم" یا "لا اله الا الله" یا هر چیز دیگه)وقتی که هوایی می شی ذکرتو اونقدر تکرار کن که ذهنتو از اون حالت بیاره بیرون

**کتاب بخون ، ورزش بکن، خودتو دوست داشته باش، به قول یکی از همسفرا به خودت و به خدای خودت احترام بذار

**برای خودت یه جریمه بذار برای هر وسوسه مثلا 100تا طناب بزنی یا جریمه نقدی

**به بخشش خدا هم امیدوار باش، شک نکن که اگه توبه کنی و برگردی خدا می بخشتت، با ناامیدی و سستی پاکی رو شروع نکن، با انرژی و توکل به خدا شروع کن، شک نکن که موفق می شی
بعد از اینکه گناه رو کنار می ذاری به خاطر این که بهش عادت کردی، ممکنه تا مدتی احساس رخوت و ناراحتی و بی حوصلگی داشته باشی،

نباید به وسوسه ها میدوون بدی

باید خیلی حواستو جمع کنی

سعی کن تو مواقع ناراحتیت و وقتایی که بی حوصله ای بی کار نمونی

خودتو باکتاب مشغول کن

آهنگ گوش بده

ذکر بگو

اگه می تونی ورزش کن

طناب بزن

برو تو پارک قدم بزن

با تغییر مکان و با صحبت کردن با دوستات اجازه بده حال و هوات عوض بشه

فکر نکن که خدا نمی بخشتت

ناامیدی از خدا بزرگترین گناهه

به خدا امیدوار باش

اون داره می بینتت

منتظره که ببینه به نفست چیره شدی

نذار زیاد منتظر بمونه
برای اونایی که شکستن:

ببین دلیل اینکه موفق به ترک نشدی می تونه این باشه که عامل گناهت رو از بین نبردی

هرچی هم از خدا کمک بخوای و بعد خودت عامل گناه رو از بین نبری بی فایده است

چون مثل اینه که تو بگی من با کارد می زنم رو دستم ولی نباید ببره!!!!!

نمیشه که

وقتی تو علت کاری رو داری شک نکن که معلولش هم بعدش میاد

به شرطی می تونی ترک کنی که عامل گناهت رو حذف کنی از کل ذهنت و زندگیت

این عامل می تونه دیدن عکس، فیلم یا تخیل باشه یا خوندن یه چیز!!

اگه واقعا قصد داری که ترک کنی نباید اجازه بدی اون عامل وجود داشته باشه
پست زیبای آقای عمو سعید در مسابقه 10 روزه

(1391 خرداد 17، 18:53)عمو سعید نوشته است: [ -> ]سلام به همه بجه ها ...303

من برگشتم ...

اما خیلی خوشحال نیومدم ... 1276746pa51mbeg8j

9 تا شکست تو طول 24 ساعت ...

چرا باید اینجوری شه؟

آیا جدی نیستیم؟

برای چی کانون ثبت نام کردیم؟

به غیر این بود که یه روش موثر برای ترک رو پیش رومون بگیریم؟

روشی که تو اون همه با هم و قدم به قدم میخوایم بریم به سمت رهایی ...

اینجا جایی هست که شکست تو باعث ناراحتی و حتی شاید شکست دیگری میشه ...

جایی که پاکی تو باعث شادی و پاکی دیگری ...

تو در قبال دوستت متعهدی ... چون کارمون گروهیه ... Khansariha (18)

وقتی چیزی زیاد شه، بعد از یه مدت عادی جلوه میکنه ... و این خطرناک ترین مساله اس ...

ما اینجا دنبال شکست عادتیم نه تاکید بر ادامه عادت با یه فرم دیگه (اعلام شکست ها رو میگم) ...

چرا کسی نیومد بگه چرا شکسته؟

آیا دلیلش رو نمیدونیم؟

اگر نمیدونیم چرا دنبالش نمیریم؟

چرا یه کم به خودمون اجازه تفکر درباره کاری که داریم انجام میدیم رو نمیدیم؟

استفاده از فکر = به کار گیری منطق = سبک سنگین کردن = تصمیم گیری درستSmiley-face-thumb

مگه منطق کاری رو که سر تا پا ضرره تایید میکنه؟

آره میدونم ...

وقتی وسوسه میاد چشم و گوش عقلمون بسته میشه ...

انگار اصلا ریموت عقلمون میوفته دست شیطون ... هر کانالی بخواد میزنه ... اصلا خاموشش کنه

خوب چی کار میشه کرد؟

باید به عقلت پسوورد بدی ... قفل شیطون بهش بزنی ...cheshmak

برای اون لحظه هامون برنامه بریزیم ...

وقتی وسوسه اومد ...

مثلا به خودمون بگیم ... "هر وقت وسوسه اومد من از جایی که هستم، از جوی که داره باعث انحرافم میشه دوری میکنم یا اینکه ذکر میگم یا اینکه وضو میگیرم یا اینکه میرم جلوی یه آینه و چندین بار به خودم میگم که من این کار رو نباید بکنم تا ملکه دهنم شه یا ..."

اینجا هم تاپیک های فوق العاده ای هست ...

تاپیک مدیریت قبل از شکست یکی از خوب هاشه ... اورژانس هم هست برای لحظات وخیم ...

البته الان بچه هایی که متاسفانه شکستن تاپیک مدیریت بعد از شکست هم بسیار مفیده ...

بچه ها، هم من هم شما میدونیم که این کار هیچ ارزشی نداره ...

پس بیاید به این اعتقاد برسیم که این کار پوچه ...

موقع امتحاناست و قطعا فشار خیلی بالاتر ...

خیلی از شکست ها این روزها یا به خاطر خراب کردن امتحانه یا بعضا به خاطر سختی امتحان پیش رو و اینا باعث ناامیدی ظاهری میشن (توسط شیطان) ... پس وقتی شیطون مارو ناامید میکنه ما از خ.ا به عنوان یه پناه گاه برای آروم کردن خودمون استفاده میکنیم دریغ از اینکه قبل از انجامش غافلیم از این که خ.ا ویرانه ای بیش نیست که نه تنها کمکی بهمون نمیکنه بلکه بدتر ما رو به زیر میکشه ...

به عنوان آخرین مطلب یه اصلی تو ذهنمون باشه بد نیست ... و اون اینه که

"ما کاری رو باید انجام بدیم که عاقبتش برای ما فواید مثبت به همراه بیاره و باعث پیشرفت بیشتر بشه ... پس کاری رو که فایده نداره که هیچ کلی هم ضرر داره و باعث سختی های بیشتر تو زندگیمون میشه رو از ذهنمون کنار بگذاریم و بگیم که انجام یک چنین کاری احمقانه ترین تصمیم گیری ممکنه ... پس انجامش نخواهیم داد"

بچه ها بیاید مارماهی نباشیم ... تکلیفمون رو با خودمون مشخص کنیم

بیاید بگیم که ما میتونیم ... با آگاهی بیشتر شروع میکنیم ...

و هرگز یادمون نره تا خدا هست:

ناامیدی جایی ندارهSmiley-face-thumb

ببخشید زیاد حرف زدم ... فک کردم نیازه که بگم ...

دوستان من یه مدتی یه مشکلاتی برام پیش اومده متاسفانه نمیتونم بیام کانون ... خودم هم خیلی دلم تنگ اینجاس ... Tears

ایشاللا دفعه بعد که اومدم همه اعلام وضعیت ها سبز باشه ...Khansariha (46)

به امید رهایی از این قفس ... 317

به امید روزهای قشنگ .... 317

ممنونKhansariha (8)

در پناه حق 53
(1391 خرداد 20، 16:32)مجتبی نوشته است: [ -> ]فرق نمیکنه چه تلوزیون چه چرخ زدن بلاخره مشغولی که بشه فکر رو تمرکزش رو عوض کرد . به نظر من برو تویه جمع یا مثلن با کسی صحبت کن .

این سوال ها رو هم بپرس از خودت :
.
تغییر مرکز توجه به ضررها :
1) اگر تغییر نکنم ، چه ضررهای ، جسمی ، روحی ، خانوادگی و ... برای من خواهد داشت ؟

تغییر مرکز توجه به چیز هایی که از دست می دهیم در صورت عدم تغییر :
2) اگر این تغییر را به وجود نیاورم ، چه چیز هایی در زندگی از دست می دهم ؟

تغییر مرکز توجه به عذاب و رنج عدم تغییر :
3)تکرار اینکار چقدر برایم عذاب آور است ؟

4)اگر تغییر نکنم چه رنج هایی برایم به ارمغان می اورد ؟

.
.
تغییر مرکز توجه به احساسات منفی توام با عدم تغییر
5) ماندن در این عادت چه احساسات منفی در من به وجود می آورد ؟
6) این احساسات منفی چطور روابط خانوادگی و تاثیراتم را بد و کم می کند .
.

سوال عذاب آور اصلی ) مدام این سوال را تکرار و تمرکز خود را بیشتر روی این سوال معطوف کنید ، برای مثال :
.
.
چرا (به چه دلایلی ، از چه چیز ، چقدر ) از عادت (قبلی ) متنفرم ؟
خصوصیات :کاربرد صفت ، تغییر مرکز توجه به پیدا کردن صفت تنفر به جای فعل نفرت ، بر شمردن دلایل نفرت ، زیاد کردن و ...
.
به یاد حق خانوم 1276746pa51mbeg8j شما که ترک کرده بودین ، توی این چند روز از سرزنش و افکار منفی بپرهیزین ، فقطه یه برنامه کامل تر تهیه کنین ، الان ماه رجبه حیفه این فرصت خوب رو برای نزدیکی به خدا با شکستن از دست بدین مخصوصا روزهای باقی مونده رو ، یه برنامه فعالیت و ذکر خوب هم بذارین که متناسب با همین ماه باشه ، دعاای ماه ، همین لااله الاالله که میگم ، زیاد بگین ، خیلی اثر داره برای هوای نفس ، آدم رو مسلط میکنه .


کیوان جان توی روزهای امتحان سعی کن مخصوصا یکی دو روز مونده به امتحان خودت رو کنترل کنی ، اگه هم شکستی یه خواب کامل برو و بعدش هم خوب درس بخون ولی یکی دو روز مونده به امتحان رو نمیشه کاریش کرد اگه بشکنی امتحانتم خراب میکنی ، اصلا سر جلسه تمرکز و اون انرژی خوب جواب دادن رو هم نداری حتی اگه خونده باشی پس حسابی خودت رو 2 3 روز مونه به امتحان حفظ کن ، ایشالله برای امتحان بعدی این مورد ها رو بیشتر در نظر بگیر .
چهل روش موثر برای ترک خود ارضايي


سه نكته‌ي مهم مشترك براي تخفيف و درمان ميان همه‌ي امراض و عادات وجود دارد:
• در درمان هر بيماري يا ترك هر عادت، مهم‌ترين قسمت عزم و اراده‌ي فرد براي درمان و ترك عادت است.
• عدم يأس و نااميدي براي ترك و ايمان به علاج آن.
• در نظر گرفتن زمان براي ترك و درمان.
1. نخستين گام براي درمان استمناء، اعتقاد و ايمان به درمان‏پذيري آن و دوري از يأس و نااميدي است. اما رسيدن به نتيجه و ايجاد هرگونه تغيير و دگرگوني نيازمند گذشت زمان، انتخاب راه صحيح و به كارگيري دقيق دستورها است. از همه اينها مهم‏تر، اراده و خواست فرد، نقش كليدي و محوري را ايفا مي‏كند. درمان و چاره جويي بايد منطبق با خواست فرد باشد؛ زيرا تا وقتي كه او نخواهد، مي‏توان با قاطعيت گفت كه درمان نخواهد شد.
بنابر اين بيمار اگر بخواهد، مي‏تواند بر بيماري اش غلبه كند و جمله معروف – خواستن توانستن است- عين حقيقت است.
2. تلاش براي تقويت اراده از گام‏هاي مهم در امر بهبود است. نگوييد اراده از ما سلب شده است! ممكن است اراده انسان ضعيف شود؛ ولي هيچ گاه از بين نمي‏رود. نشانه اينكه هنوز اراده باقي است، اين است كه شخص اين عمل را در حضور ديگران و در هر شرايطي انجام نمي‏دهد. براي تقويت اراده، راه‏هاي زيادي پيشنهاد شده كه از جمله آنها تلقين به خود است. اراده همچون نهالي است كه بايد آن را پرورش داد تا به مرحله خودشكوفايي و ثمردهي برسد.
ويكتور پوشه – روان شناسِ فرانسوي – مي‏گويد: افراد مبتلا به استمناء، هر روز به دفعات مختلف با تمركز فكر به خود بگويند: «من به خوبي قادرم اين اعتیاد را از خود دور كنم، من قادرم». تكرار اين عبارت ساده، اثر عجيبي در تقويت اراده و روحيه دارد.
پل ژاگو بر آن است كه: تلقين، قبل از خواب نيز مؤثر است.
3. سعي شود شكم به هنگام خواب، بيش از حد معمول پر نباشد.
4. از پوشيدن لباس‏هاي تنگ و چسبان اجتناب گردد.
5. از نگاه كردن به مناظر، فيلم‏ها و تصاوير تحريك كننده، خودداري شود
6. از شنيدن و خواندن مباحث و مطالب جنسي و حتي شوخي‏هاي تحريك‏كننده و فكر كردن در اين امور، دوري شود.
7. از خوردن مواد غذايي محرك، مانند خرما، پياز، مرچ، تخم‏مرغ، گوشت سرخی، و غذاهاي چرب – اجتناب و به ميزان ضرورت اكتفا شود.
8. قبل از خواب مثانه تخليه شود.
9. از نوشيدن افراط گونه آب و مايعات پرهيز شود.
10. از دست ‏ورزي با اندام جنسي، بايد اجتناب نمود و در هيچ شرايطي، نبايد دست‏ ورزي كرد
11. هرگز نبايد به رو خوابيد.
12. به منظور تخليه انرژي – زايد بدن، به طور منظم و زياد بايد ورزش كرد.
13. براي اوقات فراغت خود، برنامه داشته باشد و آن را با مطالعه، ورزش، عبادت و … پر كند.
14. سعی کنید کمتر در مكاني خلوت و تنها و دور از نظر ديگران باشید. هرگاه مورد هجوم افكار جنسي واقع شدید، بايد بلافاصله از مكان خلوت و دور از نظر ديگران خارج شود و خود را به كاري سرگرم كند. در اين زمينه گفت و گو با دوستان، مشاركت در برنامه های جمعي بسيار مفيد است. تلقين به شخص كمك مي‌كند تا اراده‌ي خود را تقويت كند و به خود بگويد كه مي‌تواند استمنا را كنار بگذارد.
15. منحرف كردن فكر بسوی دیگری در صورتي كه تحريكي براي استمناء اتفاق افتاد.
16. دوري از خيال‌پردازي و سرگرم بودن به كارهاي مفيد مانند مطالعه، ورزش و …
17. تنهايي، كليد اقدام به استمنا است. لزا تنها نمانید.
18. هر وقت به فکر این کار افتادید به خود بگوئید که آلان خدا من را می بیند.
19. هر وقت به فکر این کار افتادید به خود بگوئید که می خواهید در مقابل چه کسی گناه کنید
20. هر کاری که شما را به فکر این کار بیندازد آن کار را سریع ترک کنید.
21. هر صحنه ای که شما را تحریک می کند آن صحنه را ترک کنید.
22. به خدا توکل کنيد.
23. قاطعانه براي ترک این عمل تصميم بگيريد. (اگر قبلاً نيز تصميم به ترک جلق گرفته باشيد اما موفق نشده باشيد، اراده شما تا حدي ضعيف شده است. در اين صورت بايد به خود تلقين کنيد که اراده قوي اي داريد. براي اين کار موفقيت هاي خود در زندگي را در ذهن مرور کنيد و مرتب به خود بگوييد که من بسيار پر اراده هستم و تصميم به هر کاري که بگيرم، آن کار را انجام خواهم داد)
24. از رفت و آمد با کساني که شما را مستقيم و غير مستقيم به جلق دعوت مي کنند، دوري کنيد و رابطه خود را با دوستان جلقي تان تا حد ممکن کم کنيد.
25. از صحبت کردن در مورد مسايل شهوت انگيز دوري کنيد.
26. از بودن در مکان هاي تنها خودداري کنيد و وقتي به حمام و دستشويي مي رويد، در را قفل نکنيد. بعد از شستشو حمام را سريع ترک کنيد.
27. از نگاه کردن به بدن عريان خود نيز اجتناب کنيد.
28. سعی کنید تماس بدنی با دیگران و لو در شوخیهای دستی پرهیز کنید.
29. روزه گرفتن دو روز در هفته براي کم کردن حس شهوت جويي شما بسيار مفيد است. اگر قادر به روزه گرفتن نيستيد، غذاي خود را به حداقل برسانيد و وعده غذايي ظهر را نخوريد. سعي کنيد به هنگام خواب شکم شما بيش از حد معمول پر نباشد.
30. شبها قبل از خواب مطالعه کنيد و با لباس کامل بخوابيد و بعد از بيدار شدن سريع رختخواب را ترک نماييد. همچنين هرگز به رو نخوابيد.
31. سعی کنید دائما وضو داشته باشید.
32. از ذکر خدا ولو در دل غافل نشوید.
33. شبها تنها نخوابید و یا در جایی بخوابید که فرصت انجام این عمل نباشد.
34. بیاد داشته باشید که تصمیم دارید این عمل را ترک کنید.
35. بعد از تصمیم حتی یک بار هم سراغ این عمل نروید زیرا اراده شما را سست خواهد کرد.
36. یاد مرگ انسان ساز است .
37. پشیمانی بعد از عمل را بیاد داشته باش.
38. این احتمال را بده که دیگر زنده نمانی و بدون توبه در پیشگاه خدا حاضر شوی.
39. مضرات این عمل را بیاد داشته باش.
40. این را بدان که بخاطر لذت چند لحظه ای از رحمت خدا دور می شوی.
منبع:www.coo.ir
این رو هممون میدونیم ها ولی خیلی وقتا ترجیح میدیم فراموشش کنیم:

(1391 خرداد 23، 19:06)سـُـها نوشته است: [ -> ]بچه ها ترک ی بُعدی نیست...
نمیشه بگی میخوام ترک کنم.. اما کارهات مثل قبل باشه..

=======================

خیلی هامون شکستامون به خاطر مشکلاتیه که داریم. میخوایم مشکلاتمون و خ.ا با هم دیگه درست شن.
ولی همیشه یه مشکلاتی هست، یه وقتایی کمتر یه وقتایی بیشتر.

اگه منتظر تموم شدن مشکلات بمونیم تا ترک کنیم،
شاید بیهوده منتظریم.
عادت ها مثل تارهای نازک هستند .هر بار که یه عادتی رو انجام مثل اینه که یه تار رو تارهای قبلی می کشیم. اگه همین طوری ادامه بدیم، این تارها تبدیل به یه بند محکم میشه.

شاید اولش بگیم حتی اگه تو شرایط نامساعد باشیم نمیشکنیم . هر چند خودمون میدونیم که فریبه.

تهش هم شاید ناراحت بشیم و بگیم این آخرین بار بود.

ولی باید مواظب همین یه تار، یه تار بود.

دوستمون حرف قشنگی زد:

(1391 خرداد 21، 16:41)fullofsins نوشته است: [ -> ]
به این فکر کن که دنیای تو، تمام اون دنیایی که فکر میکنی داری، همین یه لحظه ایه که داری توش زندگی میکنی. دیروز دیگه نیست و فردا هم نیومده. تو مجبور نیستی برای فردا بجنگی. مجبور نیستی الان امتحان ده روز آینده ات را بدی. نبرد تو توی این لحظه اس. تو الان باید بجنگی...وظیفه ات اینه که توی این لحظه پاک بمونی...همین...



بیاین روند رو برعکس کنیم.
بگیم همین یه بار ، فقط همین یه بار رو نمیشکنم. همین یه بار برم سراغ یه کاره دیگه. همین یه بار به تعویقش میندازم.

این یه بار، یه بار گفتنا کم کم قویمون میکنه

بیاین امتحان کنیم
منم یا سها خانوم موافقم.
به نظر من وقتی خ.ا هست خیلی مشکلاتو با خودش میاره و خیلی مشکلاتو تشدید میکنه.وقتی تصمیم بگیریم ترک کنیم باید کارهای خوبی که توی مدت ترک ازشون غافل شده بودیم رو از نو شروع کنیم.باید خلاءهایی که توی این مدت به وجود اومده بوده پر کنیم.
می خواستم بگم اگه یکی مثل من لغزشاش زیاده چرا باید فکر کنه با اومدن تو کانون بازم مشکل حل نشد و بذاره بره؟! و با رفتن قریب به یقین اوضاع بد و بد تر بشه؟!
چرا نباید این طور فکر کنه که از وقتی اومده بوده کانون چقدر آمار گناهاش کم تر شده بوده؟!و چقدر حالش بهتر بوده چون فکر می کرده لااقل داره تلاش می کنه هر چند خیلی ناقص.
همین!
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38