1399 اسفند 5، 2:11
1399 اسفند 5، 10:04
ارادتمند / 29 بهمن / 6 روز پاک
1399 اسفند 5، 12:51
سلام و درود به رفقای گل
آسمان / 27 شهریور / 157 روز و خداروشکر
عجب بحث شیرینی "!
اما حیف که من فقط خواننده ام
آسمان / 27 شهریور / 157 روز و خداروشکر
عجب بحث شیرینی "!
اما حیف که من فقط خواننده ام
1399 اسفند 5، 14:58
سلام
این نکته رو باید در نظر داشته باشیم.
وَ أَنْکِحُوا الْأَیامى مِنْکُمْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللهُ واسِعٌ عَلِیمٌ (آیه 32 سوره نور)
مردان و زنان بیهمسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بینیاز میسازد؛ خداوند گشایشدهنده و آگاه است.
وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ ... (آیه 33 سوره نور)
و کسانی که امکانی برای ازدواج نمییابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بینیاز گرداند.
آیه 32 خطاب به بزرگ ترهای جوان ها و مسئولان جامعه اسلامی و خانواده هاست که شرایط ازدواج مجردها رو باید فراهم کنند تا خدا از فضلش بهره مند فرماید.
آیه 33 خطاب به خود مجردهاست که اگر شرایط ازدواج رو ندارند عفت و پاکی پیشه کنند تا خدا از فضلش اون ها رو بهره مند فرماید.
در واقع بزرگ تر ها هستند که باید حرکت و اقدام لازم رو انجام بدن تا جامعه اسلامی به خاطر عدم ازدواج جوان ها به فساد و گناه کشیده نشه.
وقتی بزرگ ترها بذر امید رو در دل جوان ها کاشتند و به جای این که اون ها رو ناامید کنند سعی کردند هر چه بیشتر کمک کنند تا مجردها به ازدواج برسند، خدا هم عنایت می کنه.
وقتی انسان به خاطر نبود ازدواج به سختی و گناه مبتلا می شه یا این نگرانی وجود داره که به گناه گرفتار بشه، ازدواج واجب میشه،
و وظیفه خانواده و مسئولان جامعه اسلامی این هست که تمام تلاششون رو برای رفع موانع ازدواج انجام بدن.
اگر یه برادر مومن گفت مثلاً 10 تومن برای ازدواج کم دارم.
اگر من این پول رو داشته باشم و بهش بدم تا ازدواجش فراهم بشه، به آیه 32 عمل کردم.
اما اگر خودم شرایط ازدواج رو به خاطر مسایل اقتصادی یا خواسته ها و ملاک های طرف مقابل نداشته باشم و ازدواج نکنم و تلاش کنم که پاک باشم، به آیه 33 عمل کردم.
بله وقتی بزرگ تر های جامعه به خدا توکل نمی کنند و سعی نمی کنند از نیروی جوان مومن در راه اعتلای جامعه استفاده کنند و انواع و اقسام موانع بر سر راه ازدواجشون وجود داره،
وقتی طرف مقابل خواسته هایی داره که حاضر نیست ازشون کوتاه بیاد و به یه جوون خوب و مومن اعتماد نمی کنند و اون رو نادیده می گیرند،
وقتی خانواده ها حاضر نیستند امید و حرکت رو در دل جوون ها زنده نگه دارند و حاضر به درک جوونشون نیستند که توی جامعه با وجود لوازم گناه از جمله این همه بدحجابی خانم ها و این همه سایت و شبکه های مجازی، چه قدر داره فشار تحمل می کنه تا پاک بمونه.
با وجود همه این ها بله باید به آیه 33 عمل کنیم.
در حالی که اگر به آیه 32 و همین طور آیات قبل که مربوط به کنترل نگاه و واجب بودن حفظ پوشش و حجاب هست عمل می کردیم به مراتب شرایط بهتری برای ازدواج داشتیم.
یا علی
این نکته رو باید در نظر داشته باشیم.
وَ أَنْکِحُوا الْأَیامى مِنْکُمْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللهُ واسِعٌ عَلِیمٌ (آیه 32 سوره نور)
مردان و زنان بیهمسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بینیاز میسازد؛ خداوند گشایشدهنده و آگاه است.
وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ ... (آیه 33 سوره نور)
و کسانی که امکانی برای ازدواج نمییابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بینیاز گرداند.
آیه 32 خطاب به بزرگ ترهای جوان ها و مسئولان جامعه اسلامی و خانواده هاست که شرایط ازدواج مجردها رو باید فراهم کنند تا خدا از فضلش بهره مند فرماید.
آیه 33 خطاب به خود مجردهاست که اگر شرایط ازدواج رو ندارند عفت و پاکی پیشه کنند تا خدا از فضلش اون ها رو بهره مند فرماید.
در واقع بزرگ تر ها هستند که باید حرکت و اقدام لازم رو انجام بدن تا جامعه اسلامی به خاطر عدم ازدواج جوان ها به فساد و گناه کشیده نشه.
وقتی بزرگ ترها بذر امید رو در دل جوان ها کاشتند و به جای این که اون ها رو ناامید کنند سعی کردند هر چه بیشتر کمک کنند تا مجردها به ازدواج برسند، خدا هم عنایت می کنه.
وقتی انسان به خاطر نبود ازدواج به سختی و گناه مبتلا می شه یا این نگرانی وجود داره که به گناه گرفتار بشه، ازدواج واجب میشه،
و وظیفه خانواده و مسئولان جامعه اسلامی این هست که تمام تلاششون رو برای رفع موانع ازدواج انجام بدن.
اگر یه برادر مومن گفت مثلاً 10 تومن برای ازدواج کم دارم.
اگر من این پول رو داشته باشم و بهش بدم تا ازدواجش فراهم بشه، به آیه 32 عمل کردم.
اما اگر خودم شرایط ازدواج رو به خاطر مسایل اقتصادی یا خواسته ها و ملاک های طرف مقابل نداشته باشم و ازدواج نکنم و تلاش کنم که پاک باشم، به آیه 33 عمل کردم.
بله وقتی بزرگ تر های جامعه به خدا توکل نمی کنند و سعی نمی کنند از نیروی جوان مومن در راه اعتلای جامعه استفاده کنند و انواع و اقسام موانع بر سر راه ازدواجشون وجود داره،
وقتی طرف مقابل خواسته هایی داره که حاضر نیست ازشون کوتاه بیاد و به یه جوون خوب و مومن اعتماد نمی کنند و اون رو نادیده می گیرند،
وقتی خانواده ها حاضر نیستند امید و حرکت رو در دل جوون ها زنده نگه دارند و حاضر به درک جوونشون نیستند که توی جامعه با وجود لوازم گناه از جمله این همه بدحجابی خانم ها و این همه سایت و شبکه های مجازی، چه قدر داره فشار تحمل می کنه تا پاک بمونه.
با وجود همه این ها بله باید به آیه 33 عمل کنیم.
در حالی که اگر به آیه 32 و همین طور آیات قبل که مربوط به کنترل نگاه و واجب بودن حفظ پوشش و حجاب هست عمل می کردیم به مراتب شرایط بهتری برای ازدواج داشتیم.
یا علی
1399 اسفند 5، 23:34
عاشق فاطمه زهرا / 12 دی 99 / ۵۳ روز خوب .................................... در حال جهاد
برادر عزیزم رهگذرجان،
بنده خدای نکرده قصد توهین ندارم. اون هم به بنده های خوب خدا که برای رهایی از گناه خ.ا تلاش می کنند.
اما این دلیل نمیشه که نخوام ضعف های برادرام رو بهشون بگم.
حتی اگر این گفتن ها باعث ناراحتی اون ها بشه.
اول بگم که من خودم رو بالاتر از شما نمی دونم، خدای نکرده.
من هم مشکلات خاص خودم رو دارم.
ضعف های زیادی دارم که قطعا بعد از ازدواج دامن من رو می گیره.
مثلا من مقداری بچه ننه ام،
حالا این که بچه ننگی یعنی چی، خیلی باید در موردش صحبت کرد. اما در هر صورت این مشکل من هست و دارم روش کار می کنم.
دوم این که رهگذر، از نظر من نقاط قوت زیادی داره که توی ازدواج کمکش خواهد کرد.
شغل داره، حقوق می گیره، اهل کار و تلاشه. ذهن اقتصادی داره، از شرایط بازار آگاهی داره.
اما نقطه ضعف هم داره.
همین که الان توی این بحث ناراحت شدی ضعفه.
شما اگر می خوای ازدواج کنی باید خیلی قوی تر باشی.
ممکنه که من اشتباه کنم، اگر اشتباه می کنم بگو.
قراره بحث کنیم و این ها مشخص بشه دیگه؟
صادقین جان من قبول دارم که بزرگ تر ها به وظیفه خودشون عمل نکرده اند.
اگر امید داشته باشیم که شرایط بهتر بشه، یا بزرگتر ها مسئولیت خودشون رو انجام بدن،
باید بشینیم تا موهامون مثل دندونامون سفید بشه.
توی این موضوع باید روی پای خودمون بایستیم.
اگر شرایط ایده آل بود که دیگه مشکلی نبود، حالا که ایده آل نیست، حالا که موانع زیادی سر راهه چیکار باید کرد؟
باید بشینیم؟ یا باید خودمون دست به کار بشیم و موانع رو کنار بزنیم؟
*********
بچه ها ممکنه این بحث دلخوری بوجود بیاره، ممکنه عده ای از من ناراحت بشن و حتی دیگه کانون نیان.
اما بازم من منصرف نخواهم شد که این بحث رو جلو ببرم. اما چرا؟
به نظر من امروز ازدواج یکی از مهم ترین واجب هایی هست که باید بهش بپردازیم.
اگر نماز واجبه، شرایط جامعه ما طوریه که پرداختن به ازدواج از اون واجب تره، به نظر من.
- خطر جدی پیر شدن جمعیت کشور رو تهدید می کنه.
- میانگین سن ازدواج داره میرسه به ۳۰ سال
- آمار طلاق توی کشور
- انحرافات جنسی
- بی حجابی و بدحجابی
آیا این دلایل کافی نیست؟
ازدواج برای ما در باغ سبز نیست،
افتادن توی مسیر ازدواج خیلی سختی داره، طوری که پوست آدم کنده میشه.
اما اگر این وظیفه ما باشه چی؟ اگر اون دنیا خدا ما رو بازخواست کنه که چرا به اندازه کافی براش تلاش نکردید چطور؟
اگر من توی گروهی که میانگین سنیشون بالای بیست و پنج ساله این بحث رو نکنم، اون دنیا چطور جواب خدا رو بدم؟
این که کسی با سن ۲۷ سال میاد و به خاطر خ.ا کمک می خواد من بهش چی بگم؟ بگم ورزش کن؟ بگم کتاب بخون؟
بله همه این ها رو بهش می گم، اما باید بهش بگم که داداش شما زمان ازدواجت گذشته،
**********
تفکر غلطی وجود داره.
این که ما فکر می کنیم همه چیز رو می دونیم در مورد ازدواج. اگر موانع نباشه به خوبی ازدواج می کنیم. هیچ مشکلی هم نخواهیم داشت.
من باز هم تکرار می کنم:
بعد از چندین سال تلاش ناموفق در زمینه ازدواج، مشاوره های مختلف رفتن، بحث کردن با این و اون، خواستگاری های مختلف، خوندن کتاب های مختلف، شنیدن سخنرانی های مختلف،
به این نتیجه رسیده ام که خیلی از جوون های ما هنوز آمادگی ازدواج رو ندارن.
و این که موانع زیادی بر سر راه ازدواج هست، با این که حرف درستیه، اما آدرس اشتباهه.
اونی که آمادگیش رو داشته باشه، این موانع رو بالاخره کنار می زنه.
نقل قول: اول اینکه داداش شما به چه حقی تو مسائل دیگران دخالت می کنی من اگه ببینم شرایطم جوره اقدام می کنم اگرم نه بازم به خودم مربوط هست و اینکه منظورت از مسائل دیگه چیه؟ مگه منو از نزدیک دیدی در مورد اخلاقیات بنده نظر میدی، ( این حرف بنظرم توهینِ، یا مستقیم و یا غیر مستقیم )
در کل من بخاطر همین مسائل بود که میخواستم از کانون برم
و اینکه عاشق جان اگه نظر منو بخوای شما که همه چیز تمامی پس چرا شما ازدواج نکردی داداش.
بهتر آدم خودش رو از دیگران بالاتر ندونه چه از نظر اخلاقی چه مالی و... عمل نیک آدماس که افرادو بزرگ می کنه.
اگه واقعا کسی طالب عمل هست بهتره جای ایراد گرفتن از کار مردم به فکر خودش باشه
ما اگه انسان های کاملی بودیم که هر کدوم گرفتار خودارضایی نمیشدیم پس یه نقصی تو رفتارمون داریم به همین خاطر منم به شما میگم ازدواج نکن عاشق جان، نه بخاطر مسائل مالی...
ما رفتیم.
برادر عزیزم رهگذرجان،
بنده خدای نکرده قصد توهین ندارم. اون هم به بنده های خوب خدا که برای رهایی از گناه خ.ا تلاش می کنند.
اما این دلیل نمیشه که نخوام ضعف های برادرام رو بهشون بگم.
حتی اگر این گفتن ها باعث ناراحتی اون ها بشه.
اول بگم که من خودم رو بالاتر از شما نمی دونم، خدای نکرده.
من هم مشکلات خاص خودم رو دارم.
ضعف های زیادی دارم که قطعا بعد از ازدواج دامن من رو می گیره.
مثلا من مقداری بچه ننه ام،
حالا این که بچه ننگی یعنی چی، خیلی باید در موردش صحبت کرد. اما در هر صورت این مشکل من هست و دارم روش کار می کنم.
دوم این که رهگذر، از نظر من نقاط قوت زیادی داره که توی ازدواج کمکش خواهد کرد.
شغل داره، حقوق می گیره، اهل کار و تلاشه. ذهن اقتصادی داره، از شرایط بازار آگاهی داره.
اما نقطه ضعف هم داره.
همین که الان توی این بحث ناراحت شدی ضعفه.
شما اگر می خوای ازدواج کنی باید خیلی قوی تر باشی.
ممکنه که من اشتباه کنم، اگر اشتباه می کنم بگو.
قراره بحث کنیم و این ها مشخص بشه دیگه؟
نقل قول: بله وقتی بزرگ تر های جامعه به خدا توکل نمی کنند و سعی نمی کنند از نیروی جوان مومن در راه اعتلای جامعه استفاده کنند و انواع و اقسام موانع بر سر راه ازدواجشون وجود داره،
وقتی طرف مقابل خواسته هایی داره که حاضر نیست ازشون کوتاه بیاد و به یه جوون خوب و مومن اعتماد نمی کنند و اون رو نادیده می گیرند،
وقتی خانواده ها حاضر نیستند امید و حرکت رو در دل جوون ها زنده نگه دارند و حاضر به درک جوونشون نیستند که توی جامعه با وجود لوازم گناه از جمله این همه بدحجابی خانم ها و این همه سایت و شبکه های مجازی، چه قدر داره فشار تحمل می کنه تا پاک بمونه.
صادقین جان من قبول دارم که بزرگ تر ها به وظیفه خودشون عمل نکرده اند.
اگر امید داشته باشیم که شرایط بهتر بشه، یا بزرگتر ها مسئولیت خودشون رو انجام بدن،
باید بشینیم تا موهامون مثل دندونامون سفید بشه.
توی این موضوع باید روی پای خودمون بایستیم.
اگر شرایط ایده آل بود که دیگه مشکلی نبود، حالا که ایده آل نیست، حالا که موانع زیادی سر راهه چیکار باید کرد؟
باید بشینیم؟ یا باید خودمون دست به کار بشیم و موانع رو کنار بزنیم؟
*********
بچه ها ممکنه این بحث دلخوری بوجود بیاره، ممکنه عده ای از من ناراحت بشن و حتی دیگه کانون نیان.
اما بازم من منصرف نخواهم شد که این بحث رو جلو ببرم. اما چرا؟
به نظر من امروز ازدواج یکی از مهم ترین واجب هایی هست که باید بهش بپردازیم.
اگر نماز واجبه، شرایط جامعه ما طوریه که پرداختن به ازدواج از اون واجب تره، به نظر من.
- خطر جدی پیر شدن جمعیت کشور رو تهدید می کنه.
- میانگین سن ازدواج داره میرسه به ۳۰ سال
- آمار طلاق توی کشور
- انحرافات جنسی
- بی حجابی و بدحجابی
آیا این دلایل کافی نیست؟
ازدواج برای ما در باغ سبز نیست،
افتادن توی مسیر ازدواج خیلی سختی داره، طوری که پوست آدم کنده میشه.
اما اگر این وظیفه ما باشه چی؟ اگر اون دنیا خدا ما رو بازخواست کنه که چرا به اندازه کافی براش تلاش نکردید چطور؟
اگر من توی گروهی که میانگین سنیشون بالای بیست و پنج ساله این بحث رو نکنم، اون دنیا چطور جواب خدا رو بدم؟
این که کسی با سن ۲۷ سال میاد و به خاطر خ.ا کمک می خواد من بهش چی بگم؟ بگم ورزش کن؟ بگم کتاب بخون؟
بله همه این ها رو بهش می گم، اما باید بهش بگم که داداش شما زمان ازدواجت گذشته،
**********
تفکر غلطی وجود داره.
این که ما فکر می کنیم همه چیز رو می دونیم در مورد ازدواج. اگر موانع نباشه به خوبی ازدواج می کنیم. هیچ مشکلی هم نخواهیم داشت.
من باز هم تکرار می کنم:
بعد از چندین سال تلاش ناموفق در زمینه ازدواج، مشاوره های مختلف رفتن، بحث کردن با این و اون، خواستگاری های مختلف، خوندن کتاب های مختلف، شنیدن سخنرانی های مختلف،
به این نتیجه رسیده ام که خیلی از جوون های ما هنوز آمادگی ازدواج رو ندارن.
و این که موانع زیادی بر سر راه ازدواج هست، با این که حرف درستیه، اما آدرس اشتباهه.
اونی که آمادگیش رو داشته باشه، این موانع رو بالاخره کنار می زنه.
1399 اسفند 6، 10:00
آسمان / 27 شهریور / 158 روز و خداروشکر
کاملا درسته و من موافقم
و میشه به موانع سر راه غلبه کرد . الان دیگه مرد و زن باهم کار میکنن و زندگی رو با هم اداره میکنن .
(1399 اسفند 5، 23:34)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]عاشق فاطمه زهرا / 12 دی 99 / ۵۳ روز خوب .................................... در حال جهاد
اگر من توی گروهی که میانگین سنیشون بالای بیست و پنج ساله این بحث رو نکنم، اون دنیا چطور جواب خدا رو بدم؟
این که کسی با سن ۲۷ سال میاد و به خاطر خ.ا کمک می خواد من بهش چی بگم؟ بگم ورزش کن؟ بگم کتاب بخون؟
بله همه این ها رو بهش می گم، اما باید بهش بگم که داداش شما زمان ازدواجت گذشته،
**********
تفکر غلطی وجود داره.
این که ما فکر می کنیم همه چیز رو می دونیم در مورد ازدواج. اگر موانع نباشه به خوبی ازدواج می کنیم. هیچ مشکلی هم نخواهیم داشت.
من باز هم تکرار می کنم:
بعد از چندین سال تلاش ناموفق در زمینه ازدواج، مشاوره های مختلف رفتن، بحث کردن با این و اون، خواستگاری های مختلف، خوندن کتاب های مختلف، شنیدن سخنرانی های مختلف،
به این نتیجه رسیده ام که خیلی از جوون های ما هنوز آمادگی ازدواج رو ندارن.
و این که موانع زیادی بر سر راه ازدواج هست، با این که حرف درستیه، اما آدرس اشتباهه.
اونی که آمادگیش رو داشته باشه، این موانع رو بالاخره کنار می زنه.
کاملا درسته و من موافقم
و میشه به موانع سر راه غلبه کرد . الان دیگه مرد و زن باهم کار میکنن و زندگی رو با هم اداره میکنن .
1399 اسفند 6، 10:03
ارادتمند / 29 بهمن / 7 روز پاک
1399 اسفند 6، 13:38
سلام
عضو جدید، آقای bahman26 به گروه صراط مستقیم پیوستند.
با آرزوی موفقیت و آرامش برای ایشان و همه اعضا
با تشکر
مدیریت گروههای ترک
1399 اسفند 6، 13:38
سلام
همه پیام ها رو خواندم ، ببنید نظرات متفاوتی وجود دارد اما همه آنها محترم و قابل احترام نیستند ، حتی نظر این حقیر برای دیگران !
اینکه می گم تناقضات باید حل بشه همینه ، ما ایرانی ها در تفسیر به رای استاد شدیم ، اصلا موضوع ازدواج و مسائل اقتصادی و اجتماعی رو فراموش کنیم ، ما دقیقا به کدوم خدا مومن هستیم ؟
بله نقص های زیادی داریم که باید تلاش کنیم برطرف بشوند حالا من کلی تقصیر و بهانه میارم که نظر و کار من درسته ، بله همه ما هر چیزی که خودمون انجام می دیم رو درست می بینیم ، به نظرم هر کسی مسئول تصمیم های خودش و عواقب آنهاست ، نمی خوام به موضوع دامن بزنم با توجه به اینکه تفاوتها در دیدگاه ها بسیار دیده شد برای بنده موضوع ازدواج یک امر غریزی و ... نیست که بخوام به هر قیمتی تن بهش بدم ، ازدواج امروز یک امر علمی هم هست یعنی با تعقل و تفکر همراه هست ، دوست بزرگوار من نگفتم که چشمت رو ببند و با مهریه سنگین زندگی رو شروع کن ، در میان دوستان خودم هستن که با اعداد خیلی ناچیز دارن زندگی می کنند این به ما بر می گرده که توقع ما در چه سطحی هست ، گاهی صد میلیون در ماه هم کافی نیست و گاهی با دو میلیون هم می شه زندگی کرد اما سخت ولی درست ، ما برای بندگی چقدر تن به سختی می دیم در همه ابعاد ؟
توکل بر پایه تعقل هست نه بستن چشم ها
محتاج دعا هستم
همه پیام ها رو خواندم ، ببنید نظرات متفاوتی وجود دارد اما همه آنها محترم و قابل احترام نیستند ، حتی نظر این حقیر برای دیگران !
اینکه می گم تناقضات باید حل بشه همینه ، ما ایرانی ها در تفسیر به رای استاد شدیم ، اصلا موضوع ازدواج و مسائل اقتصادی و اجتماعی رو فراموش کنیم ، ما دقیقا به کدوم خدا مومن هستیم ؟
بله نقص های زیادی داریم که باید تلاش کنیم برطرف بشوند حالا من کلی تقصیر و بهانه میارم که نظر و کار من درسته ، بله همه ما هر چیزی که خودمون انجام می دیم رو درست می بینیم ، به نظرم هر کسی مسئول تصمیم های خودش و عواقب آنهاست ، نمی خوام به موضوع دامن بزنم با توجه به اینکه تفاوتها در دیدگاه ها بسیار دیده شد برای بنده موضوع ازدواج یک امر غریزی و ... نیست که بخوام به هر قیمتی تن بهش بدم ، ازدواج امروز یک امر علمی هم هست یعنی با تعقل و تفکر همراه هست ، دوست بزرگوار من نگفتم که چشمت رو ببند و با مهریه سنگین زندگی رو شروع کن ، در میان دوستان خودم هستن که با اعداد خیلی ناچیز دارن زندگی می کنند این به ما بر می گرده که توقع ما در چه سطحی هست ، گاهی صد میلیون در ماه هم کافی نیست و گاهی با دو میلیون هم می شه زندگی کرد اما سخت ولی درست ، ما برای بندگی چقدر تن به سختی می دیم در همه ابعاد ؟
توکل بر پایه تعقل هست نه بستن چشم ها
محتاج دعا هستم
1399 اسفند 6، 20:35
سلام
ولادت با سعادت حضرت امیرالمومنین مولا علی علیه السلام رو خدمت همگی دوستان _که ان شاء الله پدرهای آینده هم هستید_ تبریک و تهنیت عرض می کنم
-----
صحبت بنده در مورد آیات قرآن بود که دوستان اشاره کرده بودند.
و تفسیر به رای نکردم.
انکحوا فعل امر باب افعال هست.
باب افعال برای فعل های متعدی به کار گرفته می شه.
که این فعل ها دارای مفعول به هستند.
انکحوا به معنای: به ازدواج درآورید.
خطاب به بزرگترهاست.
این لینک رو هم خودتون می تونید ببینید.
آمادگی از نظر شما چیه و چه طور به دست میاد؟
ازدواج به خودی خود سخته و موانع هم نباشه باز هم باید سختی بکشیم.
این که طبیعی هست و بنده هم قبول دارم.
این سختی غالباً در مسیر زندگی انسان هست و چیزی نیست که بشه انکارش کرد.
مسئله اینه که ما تا رسیدن به مرحله اصلی ازدواج موانع تحمیلی در پیش داریم.
بله باید خودمون روی پای خودمون باشیم اما همه جوون ها ظرفیت و توانایی یکسانی ندارند.
بعضی ها از همون بچگی یه سری توانایی هایی دارند و در مسیر درستی قرار گرفتند و تونستند موفقیت های مهمی کسب کنند.
بعضی ها احتیاج به حمایت بیشتری دارند و برای حرکت کردن نیاز به سوخت دارند.
بعضی ها سرخورده هستند و از همون بچگی انواع و اقسام فشارهای روحی بهشون تحمیل شده.
بعضی ها در خانواده مومن بزرگ نشدند و برای این که مسیر درست رو پیدا کنند سختی های زیادی تحمل کردند و حتی گاهی از خانواده هم طرد شدند.
استعداد و توانایی و مشکلات هر کدوم متفاوته.
به همین خاطر بزرگ ترهای جامعه موظف هستند با برنامه ریزی نه فقط روی کاغد و حرف بلکه با عمل و اقدام صحیح و توکل به خدا، استعدادهای جوون ها رو به سمت سعادت و اعتلای فرد و جامعه هدایت کنند.
بله در زندگی های قدیم جوون ها خودشون آماده تشکیل زندگی می شدند.
منتها در زندگی های قدیم یه پدر خانواده رو هدایت می کرد و بچه ها به صورت خودکار به وظایفی که داشتند عمل می کردند.
پسر و دختر و عروس و داماد و همگی معمولاً سر یه سفره بودند و کسی از این مدار خارج نمی شد.
دخترها و عروس ها توی خونه کار می کردند و تولید کننده بودند.
چه صنایع دستی مثل فرش و توی روستاها کارهای کشاورزی و دامداری و امثال این ها.
پسرها هم همین طور. اگر پدر کشاورز بود سرِ زمین می رفتند.
اگر پدر، بازاری بود توی حجره مشغول بودند.
هر کدوم مشغول بودند و بیشتر تولید کننده بودند تا مصرف کننده.
اما الان غالباً این چنین نیست.
یا علی
ولادت با سعادت حضرت امیرالمومنین مولا علی علیه السلام رو خدمت همگی دوستان _که ان شاء الله پدرهای آینده هم هستید_ تبریک و تهنیت عرض می کنم
-----
صحبت بنده در مورد آیات قرآن بود که دوستان اشاره کرده بودند.
و تفسیر به رای نکردم.
انکحوا فعل امر باب افعال هست.
باب افعال برای فعل های متعدی به کار گرفته می شه.
که این فعل ها دارای مفعول به هستند.
انکحوا به معنای: به ازدواج درآورید.
خطاب به بزرگترهاست.
این لینک رو هم خودتون می تونید ببینید.
آمادگی از نظر شما چیه و چه طور به دست میاد؟
ازدواج به خودی خود سخته و موانع هم نباشه باز هم باید سختی بکشیم.
این که طبیعی هست و بنده هم قبول دارم.
این سختی غالباً در مسیر زندگی انسان هست و چیزی نیست که بشه انکارش کرد.
مسئله اینه که ما تا رسیدن به مرحله اصلی ازدواج موانع تحمیلی در پیش داریم.
بله باید خودمون روی پای خودمون باشیم اما همه جوون ها ظرفیت و توانایی یکسانی ندارند.
بعضی ها از همون بچگی یه سری توانایی هایی دارند و در مسیر درستی قرار گرفتند و تونستند موفقیت های مهمی کسب کنند.
بعضی ها احتیاج به حمایت بیشتری دارند و برای حرکت کردن نیاز به سوخت دارند.
بعضی ها سرخورده هستند و از همون بچگی انواع و اقسام فشارهای روحی بهشون تحمیل شده.
بعضی ها در خانواده مومن بزرگ نشدند و برای این که مسیر درست رو پیدا کنند سختی های زیادی تحمل کردند و حتی گاهی از خانواده هم طرد شدند.
استعداد و توانایی و مشکلات هر کدوم متفاوته.
به همین خاطر بزرگ ترهای جامعه موظف هستند با برنامه ریزی نه فقط روی کاغد و حرف بلکه با عمل و اقدام صحیح و توکل به خدا، استعدادهای جوون ها رو به سمت سعادت و اعتلای فرد و جامعه هدایت کنند.
بله در زندگی های قدیم جوون ها خودشون آماده تشکیل زندگی می شدند.
منتها در زندگی های قدیم یه پدر خانواده رو هدایت می کرد و بچه ها به صورت خودکار به وظایفی که داشتند عمل می کردند.
پسر و دختر و عروس و داماد و همگی معمولاً سر یه سفره بودند و کسی از این مدار خارج نمی شد.
دخترها و عروس ها توی خونه کار می کردند و تولید کننده بودند.
چه صنایع دستی مثل فرش و توی روستاها کارهای کشاورزی و دامداری و امثال این ها.
پسرها هم همین طور. اگر پدر کشاورز بود سرِ زمین می رفتند.
اگر پدر، بازاری بود توی حجره مشغول بودند.
هر کدوم مشغول بودند و بیشتر تولید کننده بودند تا مصرف کننده.
اما الان غالباً این چنین نیست.
یا علی
1399 اسفند 6، 22:44
عاشق فاطمه زهرا / 12 دی 99 / ۵۴ روز خوب .................................... در حال جهاد
دقیقا منم با شما هم نظرم.
تواب جان توی این بحث خیلی به شما احساس نزدیکی می کنم.
حرف من خیلی ساده است.
۱- ازدواج خوب و موفق خیلی سخته، اما غیر ممکن نیست.
۲- وظیفه دینی ما اقتضا می کنه که برای ازدواج و بعدش فرزند آوری تلاش کنیم.
۳- خیلی از ما هنوز آمادگی لازم برای ازدواج رو نداریم.
همه این ها یعنی این که بی تفاوت نباشیم، منتظر معجزه نشینیم که موانع ازدواج برطرف بشن، خودمون رو آماده کنیم از یک طرف، از طرف دیگه در رفع موانع بکوشیم. اگر نیت خالص داشته باشیم، خدا هم برکت می ده.
این که ما بخوایم به هر قیمتی ازدواج کنیم، پسندیده نیست.
کسی که مشکل مالی داره،
کسی که شدیدا درگیر خودارضاییه
کسی که مشکلات شخصیتی و روحی داره
کسی که کیس مناسب برای ازدواج پیدا نکرده،
نباید ازدواج کنه، ولی از طرف دیگه باید تلاش و برنامه ریزی کنه.
من الان مشکل مالی دارم، اما می خوام دو شیفت کار کنم، یه پس انداز اولیه داشته باشم، جمع و جور کنم، مثلا دو سال دیگه ازدواج کنم.
این پسندیده است، اما اگر بیخیال باشه و منتظر معجزه، اتفاقی علی القاعده نباید بیافته.
همچنین صادقین جان. بر شما هم ولادت حضرت علی علی السلام مبارک باشه.
دعا می کنم که به زودی زود شما هم پدر بشی و مطمئن هستم که پدر خیلی خوبی هم می شی
صادقین جان من همه صحبت شما رو تایید می کنم.
حرف حق جواب نداره.
این پدر و مادر هستن که باید جوون رو زن بدن.
الان پدر و مادرای ما بچه سی ساله میشه، اصلا عین خیالشون هم نیست،
پیش خودشون فکر نمی کنن این بچه نیاز هاش رو چطور رفع کرده تا اینجا؟
در مواردی متاسفانه، فرزند میخواد تلاش کنه برای ازدواج، خود پدر و مادر میشن سد راه و مانع.
اما دو تا نکته،
- نسبت به پدر و مادرامون کینه نداشته باشیم، این کینه قلب رو سیاه می کنه.
کم کاری کردن درست، اما خیلی جاهای دیگه بیش از حد زحمت کشیدن. این به اون در.
اگر ببخشیم برای خودمون بهتره.
- شما فرض کن خدای نکرده توی تصادف یک پات رو کلا از دست بدی،
از فردا یک پا داری، چیکار می کنی؟ دیگه کلا می شینی توی خونه؟
کار و درس و بیرون رفتن، تفریح و ورزش رو کنار می ذاری؟
تو حق داری که افسرده بشی، بشینی توی خونه. اما من دارم می گم، ناراحتی اشکالی نداره، یک ماه گریه کن، اما بعدش بلند شو. این انتخاب بهتریه.
ما اگر والدین همسویی داشتیم، مثل آدم دو پا به راحتی می دویدیم، الان یک پا داریم، باید همین یک پا رو تقویت کنیم و با کمک عصا و هر طور که شده، به زندگیمون ادامه بدیم.
این قبول. اما فرض کن بزرگ تر ها به وظیفه خودشون عمل نکردن،
شما بیست و پنج ساله شدی. دیگه به رشد کافی رسیدی دیگه،
اما چون در خانواده و جامعه خوبی بزرگ نشدی، آمادگی لازم رو نداری برای ازدواج.
باز می رسیم به مثال یک پا داشتن و انتخاب بین بد و بدتر.
همین که به این فهم رسیدی، بهتر نیست که یک سال زمان بذاری، دو سال زمان بذاری و سعی کنی به وضعیت مطلوب برسی و بعد برای ازدواج اقدام کنی؟
چه تحلیل قشنگی.
********
دوستان من واقعا از صحبت با شما لذت می برم و چیز یاد می گیرم.
خرده ناراحتی و رنجشی که احتمالا داداش رهگذر از ما گرفت، من از طرف خودم عذرخواهی می کنم و امیدوارم که بهترین ها نصیب این برادر عزیزمون بشه.
داداش مطمئن هستم که بهترین تصمیم رو گرفتی، برات آرزوی خوشبختی دارم.
نقل قول: کاملا درسته و من موافقم
و میشه به موانع سر راه غلبه کرد . الان دیگه مرد و زن باهم کار میکنن و زندگی رو با هم اداره میکنن .
دقیقا منم با شما هم نظرم.
(1399 اسفند 6، 13:38)تـــواب نوشته است: [ -> ]سلام
همه پیام ها رو خواندم ، ببنید نظرات متفاوتی وجود دارد اما همه آنها محترم و قابل احترام نیستند ، حتی نظر این حقیر برای دیگران !
اینکه می گم تناقضات باید حل بشه همینه ، ما ایرانی ها در تفسیر به رای استاد شدیم ، اصلا موضوع ازدواج و مسائل اقتصادی و اجتماعی رو فراموش کنیم ، ما دقیقا به کدوم خدا مومن هستیم ؟
بله نقص های زیادی داریم که باید تلاش کنیم برطرف بشوند حالا من کلی تقصیر و بهانه میارم که نظر و کار من درسته ، بله همه ما هر چیزی که خودمون انجام می دیم رو درست می بینیم ، به نظرم هر کسی مسئول تصمیم های خودش و عواقب آنهاست ، نمی خوام به موضوع دامن بزنم با توجه به اینکه تفاوتها در دیدگاه ها بسیار دیده شد برای بنده موضوع ازدواج یک امر غریزی و ... نیست که بخوام به هر قیمتی تن بهش بدم ، ازدواج امروز یک امر علمی هم هست یعنی با تعقل و تفکر همراه هست ، دوست بزرگوار من نگفتم که چشمت رو ببند و با مهریه سنگین زندگی رو شروع کن ، در میان دوستان خودم هستن که با اعداد خیلی ناچیز دارن زندگی می کنند این به ما بر می گرده که توقع ما در چه سطحی هست ، گاهی صد میلیون در ماه هم کافی نیست و گاهی با دو میلیون هم می شه زندگی کرد اما سخت ولی درست ، ما برای بندگی چقدر تن به سختی می دیم در همه ابعاد ؟
توکل بر پایه تعقل هست نه بستن چشم ها
محتاج دعا هستم
تواب جان توی این بحث خیلی به شما احساس نزدیکی می کنم.
حرف من خیلی ساده است.
۱- ازدواج خوب و موفق خیلی سخته، اما غیر ممکن نیست.
۲- وظیفه دینی ما اقتضا می کنه که برای ازدواج و بعدش فرزند آوری تلاش کنیم.
۳- خیلی از ما هنوز آمادگی لازم برای ازدواج رو نداریم.
همه این ها یعنی این که بی تفاوت نباشیم، منتظر معجزه نشینیم که موانع ازدواج برطرف بشن، خودمون رو آماده کنیم از یک طرف، از طرف دیگه در رفع موانع بکوشیم. اگر نیت خالص داشته باشیم، خدا هم برکت می ده.
این که ما بخوایم به هر قیمتی ازدواج کنیم، پسندیده نیست.
کسی که مشکل مالی داره،
کسی که شدیدا درگیر خودارضاییه
کسی که مشکلات شخصیتی و روحی داره
کسی که کیس مناسب برای ازدواج پیدا نکرده،
نباید ازدواج کنه، ولی از طرف دیگه باید تلاش و برنامه ریزی کنه.
من الان مشکل مالی دارم، اما می خوام دو شیفت کار کنم، یه پس انداز اولیه داشته باشم، جمع و جور کنم، مثلا دو سال دیگه ازدواج کنم.
این پسندیده است، اما اگر بیخیال باشه و منتظر معجزه، اتفاقی علی القاعده نباید بیافته.
نقل قول: ولادت با سعادت حضرت امیرالمومنین مولا علی علیه السلام رو خدمت همگی دوستان _که ان شاء الله پدرهای آینده هم هستید_ تبریک و تهنیت عرض می کنم
همچنین صادقین جان. بر شما هم ولادت حضرت علی علی السلام مبارک باشه.
دعا می کنم که به زودی زود شما هم پدر بشی و مطمئن هستم که پدر خیلی خوبی هم می شی
صادقین جان من همه صحبت شما رو تایید می کنم.
حرف حق جواب نداره.
این پدر و مادر هستن که باید جوون رو زن بدن.
الان پدر و مادرای ما بچه سی ساله میشه، اصلا عین خیالشون هم نیست،
پیش خودشون فکر نمی کنن این بچه نیاز هاش رو چطور رفع کرده تا اینجا؟
در مواردی متاسفانه، فرزند میخواد تلاش کنه برای ازدواج، خود پدر و مادر میشن سد راه و مانع.
اما دو تا نکته،
- نسبت به پدر و مادرامون کینه نداشته باشیم، این کینه قلب رو سیاه می کنه.
کم کاری کردن درست، اما خیلی جاهای دیگه بیش از حد زحمت کشیدن. این به اون در.
اگر ببخشیم برای خودمون بهتره.
- شما فرض کن خدای نکرده توی تصادف یک پات رو کلا از دست بدی،
از فردا یک پا داری، چیکار می کنی؟ دیگه کلا می شینی توی خونه؟
کار و درس و بیرون رفتن، تفریح و ورزش رو کنار می ذاری؟
تو حق داری که افسرده بشی، بشینی توی خونه. اما من دارم می گم، ناراحتی اشکالی نداره، یک ماه گریه کن، اما بعدش بلند شو. این انتخاب بهتریه.
ما اگر والدین همسویی داشتیم، مثل آدم دو پا به راحتی می دویدیم، الان یک پا داریم، باید همین یک پا رو تقویت کنیم و با کمک عصا و هر طور که شده، به زندگیمون ادامه بدیم.
نقل قول: بعضی ها از همون بچگی یه سری توانایی هایی دارند و در مسیر درستی قرار گرفتند و تونستند موفقیت های مهمی کسب کنند.
بعضی ها احتیاج به حمایت بیشتری دارند و برای حرکت کردن نیاز به سوخت دارند.
بعضی ها سرخورده هستند و از همون بچگی انواع و اقسام فشارهای روحی بهشون تحمیل شده.
بعضی ها در خانواده مومن بزرگ نشدند و برای این که مسیر درست رو پیدا کنند سختی های زیادی تحمل کردند و حتی گاهی از خانواده هم طرد شدند.
استعداد و توانایی و مشکلات هر کدوم متفاوته.
به همین خاطر بزرگ ترهای جامعه موظف هستند با برنامه ریزی نه فقط روی کاغد و حرف بلکه با عمل و اقدام صحیح و توکل به خدا، استعدادهای جوون ها رو به سمت سعادت و اعتلای فرد و جامعه هدایت کنند.
این قبول. اما فرض کن بزرگ تر ها به وظیفه خودشون عمل نکردن،
شما بیست و پنج ساله شدی. دیگه به رشد کافی رسیدی دیگه،
اما چون در خانواده و جامعه خوبی بزرگ نشدی، آمادگی لازم رو نداری برای ازدواج.
باز می رسیم به مثال یک پا داشتن و انتخاب بین بد و بدتر.
همین که به این فهم رسیدی، بهتر نیست که یک سال زمان بذاری، دو سال زمان بذاری و سعی کنی به وضعیت مطلوب برسی و بعد برای ازدواج اقدام کنی؟
نقل قول: بله در زندگی های قدیم جوون ها خودشون آماده تشکیل زندگی می شدند.
منتها در زندگی های قدیم یه پدر خانواده رو هدایت می کرد و بچه ها به صورت خودکار به وظایفی که داشتند عمل می کردند.
پسر و دختر و عروس و داماد و همگی معمولاً سر یه سفره بودند و کسی از این مدار خارج نمی شد.
دخترها و عروس ها توی خونه کار می کردند و تولید کننده بودند.
چه صنایع دستی مثل فرش و توی روستاها کارهای کشاورزی و دامداری و امثال این ها.
پسرها هم همین طور. اگر پدر کشاورز بود سرِ زمین می رفتند.
اگر پدر، بازاری بود توی حجره مشغول بودند.
هر کدوم مشغول بودند و بیشتر تولید کننده بودند تا مصرف کننده.
اما الان غالباً این چنین نیست.
یا علی
چه تحلیل قشنگی.
********
دوستان من واقعا از صحبت با شما لذت می برم و چیز یاد می گیرم.
خرده ناراحتی و رنجشی که احتمالا داداش رهگذر از ما گرفت، من از طرف خودم عذرخواهی می کنم و امیدوارم که بهترین ها نصیب این برادر عزیزمون بشه.
داداش مطمئن هستم که بهترین تصمیم رو گرفتی، برات آرزوی خوشبختی دارم.
1399 اسفند 7، 0:02
دوستان عزیزان، رهروان صراط مستقیم،
تبریک صمیمانه مرا بهمناسبت میلاد امیرالمومنین امام علی (ع) و روز مرد پذیرا باشید.
ارادتمند: حامدحامد
1399 اسفند 7، 0:24
سلام
با عرض تبریک میلاد با سعادت مولای متقیان امام علی(ع)، اعلام میکنم که دوست عزیز آقای شبگرد، از گروه صراط مستقیم به گروه سرو منتقل شدند.
با آروزی پاکی ابدی برای همه عزیزان
با تشکر
مدیریت گروههای ترک
1399 اسفند 7، 18:09
بهمن شکستم ???????
1399 اسفند 7، 20:38
(1399 اسفند 7، 18:09)bahman26 نوشته است: [ -> ]بهمن شکستم ???????
سلام برادر
خیلی خوش اومدی
برامون از خودت تعریف کن.
علت شکست رو بررسی کردی؟
ان شاء الله پر قدرت شروع می کنی
منتظر روزهای خوبت هستیم.
یا علی
صفحهها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 187 188 189 190 191 192 193 194 195 196 197 198 199 200 201 202 203 204