سلام به رفقای گروه صراط
اول میخواستم تشکر کنم از دیوار عزیز، واقعا خوبه که هوای بچه ها رو داری.
بعدش هم می خواستم چند جمله با بچه های صراط صحبت کنم.
چند تا از رفقامون، تازه شکست داشتن.
خیلی ناراحتم از شکست هاشون،
مخصوصا علیرضا که تازه داشت پاکیش جون می گرفت دوباره زمین خورد.
و این تصمیمش که از کانون بره (امیدوار هر چه زودتر برگرده)
بچه ها زمین خوردن بده، بلند نشدن بدتر.
بدیش این هست که بعد خ.ا آدم اعتماد به نفسش از بین می ره.
در نتیجه، اگرم بخواد بلند شه، میترسه که دوباره زمین بخوره.
و این ترس آدم رو زمین گیر می کنه.
شکست بده، ناامیدی بدتر.
سختیش اینجاست که وقتی یه بار دیگه می شکنی
با خودت می گی، من اگر می تونستم پاک بمونم، چرا شکستم؟
اما رفقا باید بدونید که همه این «نمی توانم» ها ساخته ذهن شماست.
واقعیت نداره.
حامدحامدی که من می شناسم، نمی توانم توی کارش نداره
اهورایی که من می شناسم، خیلی قوی تر و پر انرژی تر از این حرف هاست
علیرضایی که من می شناسم، یک سال پاکی رو مثل آب خوردن داشته
پس چه اتفاقی افتاده، چه چیزی عوض شده؟
اما بچه ها یه چیزی رو در گوشتون بگم،
مقاومت در برابر وسوسه سخته
دوباره بلند شدن بعد از شکست، سخت تر
راحت ترین و تمیزترین و بهترین کار اینه که نشکنیم.
اگر می خواید این پاکی آسون شه، باید رابطه اتون رو با گروه حفظ کنید.
دعواتون کنم؟
اهورا چرا گردهمایی رو نمی آی دیگه؟
بازم دعوا کنم؟
سوشیانس چرا تو مسابقه اعلام وضعیت نکردی؟
خب رفقا از ما خواستن که برای گردهمایی ها موضوع تعیین کنیم؟
برای گردهمایی این هفته، پنج شنبه و جمعه (ساعت شش و نیم تا هفت نیم)
موضوع پیشنهاد بدین.
فردا شب موضوع رو انتخاب می کنیم.