کانون

نقل قول: خب رفقا از ما خواستن که برای گردهمایی ها موضوع تعیین کنیم؟

برای گردهمایی این هفته، پنج شنبه و جمعه (ساعت شش و نیم تا هفت نیم)

موضوع پیشنهاد بدین.

فردا شب موضوع رو انتخاب می کنیم.
----
هر کدوم از دوستان که فردا توی جلسه حاضر میشه، باید شکست قبلیش رو بررسی کنه و علت شکست رو مشخص کنه.

سلام عاشق جان.
امیدوارم خوب و خوش باشی.
داداشم، این خودش میتونه یه موضوع باشه، که چی باعث مبشه، با وجود این همه مشکلات دوباره به آدم فراموش میکنه و لغزش میکنه.

ان شاء الله امشب شما موضوع رو مشخص میکنید.
متشکرم. 

(1399 آبان 14، 21:07)*شهریار‌* نوشته است: [ -> ]

(1399 آبان 14، 13:34)حامدحامد نوشته است: [ -> ]حامدحامد/ آغازین روزهای پاکی

تعهد سخت: تا 11 دی ماه، به ازای هر بار شکست، 3 میلیون تومان کمک به نیازمندان یا نهادهای مرتبط با آنها و 3 روز روزه تا حداکثر 10 روز پس از شکست.

خدایا خودت کمک کن.

یا خدا 

میگم حامد جان 

میشه هر موقع من اورژانسی شدم ، اینو برام بفرستی ؟

سکته رو بزنم ، بهتره اینکه بشکنم 

سلام اهورا. امیدوارم خوب و خوش باشی.
اهورا جان ، منم میبینم سکته رو میزنم   .
به امید اینکه لغزشی در کار نباشه تا بخواد همچین جریمه ای اجرایی بشه.
داداشم یه سوال. اهورا شما هم واسه عدم لغزش، عامل بازدارنده ای تحت عنوان جریمه گذاشتی؟
بقیه بچه ها چیزی تعیین کردن؟
من خودم نه. یه زمان کوتاهی جریمه های کوچیک تعیین کرده بودم، ولی چون جوابگو برام نبود، کنارش گذاشتم.
خوشحال میشم بچه ها در این زمینه مشارکت داشته باشن.

(1399 آبان 14، 20:04)mahdimontazer نوشته است: [ -> ]دوستان پیشاپیش برای پاک موندن در مسابقه گروهی این جملات و رفتار های حامی مهربان را که از صندلی داغ ایشون جمع آوری شده یاد آوری می کنم براتون :

نقل قول: 8- اگه بخوای یه نفر رو نفله کنی چیکارش می کنی؟
نفلش می کنم.
با چاقو دو تا می زنم تو قلبش نفله شه. 

نقل قول: 7.تا ب حال کسی رو ب قسط کشتن زدین؟؟؟ 
آره ، یه بار که بچه بودم ، یه بنده خدایی رو به قصد کشت زدم ، جالبیش اینجاست که بهترین رفیقم هم بوده.

نقل قول: بدترین مجازاتی که واسه بدترین فرد در نظر میگیری چیه؟(بدون در نظر گرفتن مذهب واخرت)
فکر کنم این که تو اسید حل شه بدترین مجازات باشه.
یا این که یکی رو یه جا چال کنی تا از گرسنگی بمیره. 

نقل قول: وقتی داری سر کلاس چیزی رو درس میدی، چی اعصابتو به هم می ریزه؟
پچ پچ بچه ها ، یا خنده شون ، این که توجه نکنن به درس و این که خمیازه بکشن.
اون موقع دوست دارم خفشون کنم. 

گفتم از الان حواستون باشه

سلام مهدی جان، امیدوارم خوب و خوش باشی.
داداشم این حامی مهربون کی هست؟
فکر کنم عاشق هم باید همچین کارایی رو ما انجام بده 

نقل قول: سلام عاشق جان.
امیدوارم خوب و خوش باشی.
داداشم، این خودش میتونه یه موضوع باشه، که چی باعث مبشه، با وجود این همه مشکلات دوباره به آدم فراموش میکنه و لغزش میکنه.

این هم موضوع خوبیه.

پس درنتیجه فردا در مورد علت شکست هامون و علت این که آدم رنج های شکست رو فراموش می کنه صحبت می کنیم.  

منتظرتون هستم.

نقل قول: داداشم این حامی مهربون کی هست؟

حامی خود ماست  
واقعا تو کلاس این احساس رو پیدا می کردین؟

(1399 آبان 15، 0:05)mahdimontazer نوشته است: [ -> ]

نقل قول: داداشم این حامی مهربون کی هست؟

حامی خود ماست  
واقعا تو کلاس این احساس رو پیدا می کردین؟

داداش این پست برای دوران جاهلیت من بود.
شما هم رفتی زیر خاکی درمیاریا.  

من الان مهربون شدم دیگه.

نقل قول: داداش این پست برای دوران جاهلیت من بود.
شما هم رفتی زیر خاکی درمیاریا.  

من الان مهربون شدم دیگه.

یعنی الان دیگه خفشون نمی کنین؟
الان فقط کتکشون می زنین؟

سلام و خدا قوت

آسمان / 27 شهریور / 50 روز و خدا را هزاران مرتبه شکر



1- سعید
2- مهدی منتظر
3- شهریار
4- عاشق
5- آسمان

سلام
سعید/26مهر/019

(1399 آبان 15، 8:40)حامدحامد نوشته است: [ -> ]

حامدحامد/ از 10 آبان/ 4 روز خوب

سلام داداش
آفرین به تلاشت، امیدوارم تعهدهایی که برای خودت در نظر گرفتی، ثمر بخش باشه

(1399 آبان 15، 15:29)new Aseman نوشته است: [ -> ]سلام و خدا قوت

آسمان / 27 شهریور / 50 روز و خدا را هزاران مرتبه شکر

سلام برادر
خدا رو شکر، این روزهای پر از پاکی خیلی ارزشمنده، امیدوارم قدرش رو بدونی

(1399 آبان 15، 21:14)B DeL نوشته است: [ -> ]سلام
سعید/26مهر/019

سلام داداش
خوشحالم دوباره با قدرت در مسیر پاکی تلاش می کنی

ان شاء الله همگی پاک و موفق باشید
یا علی

شروعی دوباره 

شهریار / ۴ روز پاک

سلام به رفقای صراطی


امروز توی گروه بله صحبت هایی شد که نیاز دیدم اینجا یه تبصره بزنم پاش.
یه وقتهایی نیاز هست که آدم تکون بخوره تا به خودش بیاد.
مخصوصا وقتایی که شکست براش عادی میشه.

میره جزو روزمرگی هاش، بیست روز پاکی بعد شکست، سی روز بعد شکست. ده روز بعد شکست.
تلاش خاصی برای پاکیش نمی کنه.
باید با خودش یاداوری کنه که هدف هاش توی زندگی چیا هستن.


اما تبصره داره این داستان. وقتی ما نوک قله رو نگاه می کنیم (هدفمون) دلیل نمیشه که یه روزه بهش برسیم.
ما هدف های بلندی داریم، به این قانع نیستیم که فقط پاک باشیم. می خوایم زندگی خوبی داشته باشیم.
می خوایم زندگیمون رو بسازیم. می خوایم الهی زندگی کنیم و بنده خوبی برای خدا باشیم.

می خوایم از صبح که پا می شیم تا آخر شب، یه ثانیه رو هم هدر ندیم.
یا کار کنیم یا عبادت کنیم یا تفریح.

ولچرخی توی نت، توی یوتویوب الکی چرخیدن. دیدن و خوندن کلیپ ها و متن های بی فایده.
از این ها کنده بشیم و وقتمون رو به کسب مهارت،‌مطالعه مفید، دیدن مفید و کار و درس و ... اختصاص بدیم.

اونی که داره دکترا میگیری، بهترین شکل این کار رو بکنه.
اونی که داره کار می کنه توی کارش پیشرفت کنه.
اونی که دنبال کار می گرده، بهترین کار رو پیدا کنه.
اونی که داره درس می خونه، نمره بیست بگیره.
اونی که کنکور می خواد بده، بهترین رتبه رو بگیره.
اونی که تازه دانشگاه قبول شده،‌ بهترین استفاده رو ببره.

اما فراموش نکنیم این قله است.
از فردا پا نشید بگید که من دیگه یک ثانیه هم خطا نمی کنم. یه نگاه حرام هم نخواهم داشت. یه اشتباه کوچیک هم نمی کنم.

هیچ کسی رو دیدید که بپره و برسه به قله؟ اگر بپرید، دو ثانیه بعد سقوط می کنید.
قدم به قدم باید جلو برید. قدم به قدم.

کار یک هفته و یک ماه هم نیست. قدم به قدم.
اینه که عزم جدی می طلبه.

و ۹۰ درصد افراد هم چنین عزم و اراده ای رو ندارن.
قراره جزو ده درصد باشیم. پس صبر و حوصله زیادی طلب می کنه.

آروم آروم.
قدم قدم.



برای این که فقط حرف هم نزده باشیم.
تا هفته آینده ان شاء الله هر کدوم از اعضا، اون کارهای اصلی زندگیش رو مشخص کنه.
الان دغدغه اصلی زندگیش چیه؟ (می تونه چند مورد هم باشه)
اگر هم دوست داشت می تونه کلیتش رو برای ما بگه.

علت گناه و عدم پشیمونی چیه ؟؟
کمکم کنید ، نمیخوام مسابقه رو گند بزنم ...

شهریار / دوباره ۰

همین یکم پیش نماز خونده بودما