کانون

دیدید اونایی که تازه واردن اکثرا اون بار اول چه خوب جلو میرن و به روزای بالا میرسن

ولی بعد یکی دوتا شکست دیگه نمیتونن اون جوری جلو برن و کم کم دیگه کسی برا پاکی تلاش نمیکنه زندگی عادیش رو ادامه میده به یکی دوتا وسوسه نه میگه و نهایتا به 20 میرسه و میشکنه و بعد روز از نو و روزی از نو  چون دوباره همه چیز براش عادی میشه و انگیزشو از دست میده اگه بشه جلوی اون عادی شدن رو گرفت تلاش ها خیلی بیشتر میشه مثلا من خودم این بار دارم از این عکس ها و شمشیر و اینا استفاده میکنم تا انگیزمو حفظ کنم و از اون حالت عادی شدن خارج بشم خیلیش بر میگرده به خود طرف ولی خب تو گروه هم میشه کاری کرد

(1399 مهر 10، 17:49)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]به نظر به جای گردهمایی هفتگی، موضوع هفتگی داشته باشیم که هر کسی اومد در موردش حرف بزنه بهتر باشه.


من خیلی توی ذهنم هست که گردهمایی رو آنلاین برگزار کنیم. یه جایی که بچه ها راحت سر بزنن بهش.
نظر شما چیه؟

منظورت کجاست داداش؟

(1399 مهر 10، 17:54)صادقین نوشته است: [ -> ]

(1399 مهر 10، 17:49)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]به نظر به جای گردهمایی هفتگی، موضوع هفتگی داشته باشیم که هر کسی اومد در موردش حرف بزنه بهتر باشه.


من خیلی توی ذهنم هست که گردهمایی رو آنلاین برگزار کنیم. یه جایی که بچه ها راحت سر بزنن بهش.
نظر شما چیه؟

منظورت کجاست داداش؟

توی شبکه های اجتماعی اگر گروه داشته باشیم، ارتباط ها خیلی راحت تر میشه.
مثلا می تونیم توی بله یه گروه بزنیم.

(1399 مهر 10، 17:53)(◕‿◕) نوشته است: [ -> ]دیدید اونایی که تازه واردن اکثرا اون بار اول چه خوب جلو میرن و به روزای بالا میرسن

ولی بعد یکی دوتا شکست دیگه نمیتونن اون جوری جلو برن و کم کم دیگه کسی برا پاکی تلاش نمیکنه زندگی عادیش رو ادامه میده به یکی دوتا وسوسه نه میگه و نهایتا به 20 میرسه و میشکنه و بعد روز از نو و روزی از نو  چون دوباره همه چیز براش عادی میشه و انگیزشو از دست میده اگه بشه جلوی اون عادی شدن رو گرفت تلاش ها خیلی بیشتر میشه مثلا من خودم این بار دارم از این عکس ها و شمشیر و اینا استفاده میکنم تا انگیزمو حفظ کنم و از اون حالت عادی شدن خارج بشم خیلیش بر میگرده به خود طرف ولی خب تو گروه هم میشه کاری کرد

دقیقاً همین طوره.
این بستگی به خیلی چیزا داره.
یکی واقعاً زندگیش اون طوری نیست که انتظار داشته و تصور می کنه _چه درست چه اشتباه_ که زندگیش بسیار بده.
به نظرت چه جوری می شه به این فرد انگیزه داد؟
شاید هر چه قدر از پاکی براش حرف بزنیم بی فایده باشه.
البته ممکنه این فرد برای پاکی تلاش هم بکنه ولی به قول شما بعد از پیروز شدن اولیه در مقابل وسوسه ها دیگه توانی در خودش نمی بینه که مقاومت کنه.

گرد همایی آنلاین اگه بچه ها باشن خیلی خوبه 

من یه فکری دارم میتونیم توی گروه خودمون گروه تشکیل بدیم و بچه ها دوبه دو به هم کمک کنن یا حتی  میتونیم تو گروه خودمون مستقل مسابقه برگزار کنیم یا حتی برا بچه ها جشن بگیریم
این جوری به نظرم مشارکت بچه ها بیشتر میشه

(1399 مهر 10، 17:53)(◕‿◕) نوشته است: [ -> ]دیدید اونایی که تازه واردن اکثرا اون بار اول چه خوب جلو میرن و به روزای بالا میرسن

ولی بعد یکی دوتا شکست دیگه نمیتونن اون جوری جلو برن و کم کم دیگه کسی برا پاکی تلاش نمیکنه زندگی عادیش رو ادامه میده به یکی دوتا وسوسه نه میگه و نهایتا به 20 میرسه و میشکنه و بعد روز از نو و روزی از نو  چون دوباره همه چیز براش عادی میشه و انگیزشو از دست میده اگه بشه جلوی اون عادی شدن رو گرفت تلاش ها خیلی بیشتر میشه مثلا من خودم این بار دارم از این عکس ها و شمشیر و اینا استفاده میکنم تا انگیزمو حفظ کنم و از اون حالت عادی شدن خارج بشم خیلیش بر میگرده به خود طرف ولی خب تو گروه هم میشه کاری کرد

کارما جان

نکته خیلی مهمی رو اشاره کردی.
من خودم همین طورم.
سال اول کانون خیلی برام انگیزه بود.
این که اعتبار بگیرم کلی شاد می شدم.
مدال بگیرم، ستاره بگیرم.

اما الان دیگه این طوری نیست. برام هیجانی نداره. حتی مسابقه گروهی.
بیا و فرض کنیم تو خدای نکرده بشکنی، دیگه این عکس و شمشیر که گفتی برات جذابیتی ندارن.

ما باید دنبال انگیزه های اصلی ای بریم که در طول زمان کم رنگ نمیشن و همیشه هستن.

نقل قول: به نظرت چه جوری می شه به این فرد انگیزه داد؟

شاید هر چه قدر از پاکی براش حرف بزنیم بی فایده باشه.

نقل قول: ما باید دنبال انگیزه های اصلی ای بریم که در طول زمان کم رنگ نمیشن و همیشه هستن.

من اول جواب عاشق رو بدم  :
با هم تعارف که نداریم من به شخصه اون قدر ایمانم قوی نیست که بگم من برا رضای خدا ترک میکنم و از این حرف ها آخرش به جایی میرسم که میگم چرا لذت نقد رو ول کنم و نسیه رو بچسبم 
من نظرم رو اینه که انگیزه های سطحی. و متعدد داشته باشیم مگه این که به اون انگیزه اصلی خیلی باور داشته باشیم و اونقدر باشه که به خاطرش نه بگیم به شیطان

آقای صادقین جواب سوال شما رو هم دوتا نظری که داشتم رو تو پست قبلیم گفتم

(1399 مهر 10، 18:01)(◕‿◕) نوشته است: [ -> ]گرد همایی آنلاین اگه بچه ها باشن خیلی خوبه 

من یه فکری دارم میتونیم توی گروه خودمون گروه تشکیل بدیم و بچه ها دوبه دو به هم کمک کنن یا حتی  میتونیم تو گروه خودمون مستقل مسابقه برگزار کنیم یا حتی برا بچه ها جشن بگیریم
این جوری به نظرم مشارکت بچه ها بیشتر میشه

این ها خیلی ایده های خوبی هستن.
می تونیم انجام بدیم.

اما یه جوری انگار کانون رو داریم توی گروه اجرا می کنیم. گروه بندی دوباره، جشن دوباره.
همه این اتفاقها داره تو کانون می افته دیگه.

(1399 مهر 10، 18:07)(◕‿◕) نوشته است: [ -> ]

نقل قول: به نظرت چه جوری می شه به این فرد انگیزه داد؟

شاید هر چه قدر از پاکی براش حرف بزنیم بی فایده باشه.

نقل قول: ما باید دنبال انگیزه های اصلی ای بریم که در طول زمان کم رنگ نمیشن و همیشه هستن.

من اول جواب عاشق رو بدم  :
با هم تعارف که نداریم من به شخصه اون قدر ایمانم قوی نیست که بگم من برا رضای خدا ترک میکنم و از این حرف ها آخرش به جایی میرسم که میگم چرا لذت نقد رو ول کنم و نسیه رو بچسبم 
من نظرم رو اینه که انگیزه های سطحی. و متعدد داشته باشیم مگه این که به اون انگیزه اصلی خیلی باور داشته باشیم و اونقدر باشه که به خاطرش نه بگیم به شیطان

آقای صادقین جواب سوال شما رو هم دوتا نظری که داشتم رو تو پست قبلیم گفتم

یه چیزی بگم کارما.
باید دنبال همون ایمان بگردی.

این انگیزه های متعدد و سطحی خوبن، ولی برای کوتاه مدت.
توی بلند مدت آدم کم میاره.

من به این نتیجه رسیده ام جدی.

باید یه انگیزه خیلی جدی داشته باشی و بهش ایمان کامل هم داشته باشی و احیانا از جنس دنیایی و مادی نباشه.

شاید الان اونقدر بهش مومن نباشی، اما تلاشت باید در جهت همین باشه.

من باید برم رفقا.
دست کارما درد نکنه که یادش بود و گردهمایی رو اومد.  


شب دوباره سر می زنم.

نقل قول: اما یه جوری انگار کانون رو داریم توی گروه اجرا می کنیم. گروه بندی دوباره، جشن دوباره.

همه این اتفاقها داره تو کانون می افته دیگه

میدونم داره اتفاق می افته تو کانون میگم تو گروه خودمون هم باشه شاید انگیزه بچه ها و مشارکتشون تو گروه و درگیر شدن با فعالیت گروهیشون بیشتر بشه

---

نقل قول: شاید الان اونقدر بهش مومن نباشی، اما تلاشت باید در جهت همین باشه.

عاشق من تلاشم در همین جهته خودم میدونم خداهم میدونه اگه این کار حرام نبود من عمرا سمت ترک میرفتم و خب من به خاطر خدا اومدم توی مسیر و وقتی تو مسیر هستم از هر انگیزه و وسیله ای استفاده کنم توی راه خداییم محسوب میشه  من اینطور خودم رو قانع میکنم اگه با این انگیزه ها زود تر برسم هم خودم خوش حال ترم هم خدا  و تناقضی بین حرف من و خودت نمیبینم و میدونم اگه ایمانم اونقدر بشه ترک آب خوردنه ولی تا اون موقع به انگیزه های کوچیک تر نیاز دارم

داداش کارما حتماً همین طوره، وگرنه این همه زحمت برا ترک نمی کشیدی
انگیزه های کوتاه مدت هم در جای خودش خوبه.
ولی در حین این که انگیزه های کوتاه مدت رو پیگری می کنیم بایستی دنبال هدف ها و انگیزه های بزرگ تر هم باشیم.

ابتدای مسیر پاکی مثل نهال کاشتنه.
به مرور زمان این نهال با مراقبت و آبیاری و آفت زدایی به یه درخت تنومند تبدیل می شه.
توی پاکی قدم های اولیه رو باید کوچیک تر اما محکم تر برداشت.
و به مرور دنبال این باشیم که انگیزه هامون رو قوی تر و بزرگ تر کنیم.

اینم از شام ۴۰روزگ‌ی من

خوب بخورین که تا ۴۰۰روز پاکیم چیزی نخواهید دید

سلام
داداش مهدی دست گلت درد نکنه

و حالا این شما و این هم شام مفصل مهمون بنده

به به چقدر شام مفصل
امروز توی کانون از این اتاق به این اتاق پر از غذا بود.