سلام بچه ها
من استارت پاکیم رو زدم.
می دونید؟
من وقتی استارت پاکی می زنم، دیگه هیچ کس رو نمی شناسم.
خون جلوی چشم هام رو می گیره.
اصلا یه وضعی.
بابا خدا این قدر به ما نعمت داده.
حالا زن نگرفتیم تا الان نگرفتیم دیگه.
نمردیم که؟
یه نقص کوچیکه که مقصرش هم خودمونیم. خودمونیم آقا اشکال از دم و دستگاه خدا نیست.
یا علتش خ.ا هست که هنوز ترکش نکردیم.
یا علتش تنبلی خودمون هست که تلاش نکردیم برای ازدواج.
یا سخت گیری خودمون هست توی انتخاب فرد مناسب.
یا این که هنوز تکلیفمون با خودمون معلوم نیست و می خوایم ازدواج کنیم.
یا شرایط مالی رو فراهم نکردیم.
یا ....
ایراد از ماست.
این که با ۲۶ سال سن، با ۲۷ سال سن. با ۳۰ سال سن هنوز میایم اینجا می نویسیم. ۲ روز پاک، ۳ روز پاک ...
خیلی درد داره.
اما چرا این رو نمی بینید که هنوز از ترک ناامید نیستید؟
چرا ماه ها و سال ها پاک بودنتون رو نمی بینید؟
چرا نمی بینید که توی دنیایی که این مسائل عادی و گاهی ارزشه، یه عده جوون مرد دارن برای پاکی تلاش می کنن و ثانیه ثانیه پاکی جمع می کنن و با چنگ و دندون بعد از سال ها تلاش، همچنان امیدواران هو مجدانه و مجاهدانه توی مسیر هستن و میان می نویسن ۲ روز پاک.
بابا اصلا پنج سال دیگه ازدواج کردید، دیر نمیشه که؟
چقدر آدما توی ۳۵ سال ازدواج می کنن، توی ۴۰ سال ازدواج می کنن. زندگی خوبی هم می کنن.
بله، درستش اینه که تا الان ازدواج می کردیم و دو تا بچه هم از سر و کولمون بالا می رفت.
اما اگر دنبال درستش هستی، درستش این بود که تا الان ترک می کردیم و سال ها درگیر خ.ا نمی بودیم.
ازدواج هم می کنی. به خدا توکل کن. تو خودت رو درست کن.
حتی لا احب تعجیل ما اخرت و لا تاخیر ما عجلت.
ما برای پاکی خودمون تلاش می کنیم.
احساس کردیم که حالت اعتیاد گونه نسبت به پ***ن و خ.ا نداریم، برای ازدواج هم اقدام می کنیم. (نمی دونم، یک ماه پاکی، یک سال پاکی یا چند هفته پاکی)
حالا این ازدواج چند ماهه به نتیجه می رسه، چند ساله به نتیجه میرسه یا نه. دیگه با خداست.
این قدر هم اعتراض نکنیم.
دیگه خون جلو چشمای من رو گرفته.
قدیمی ها عاشق رو می شناسن.
نمی گم که دیگه نمی شکنم. بالاخره فشار زیاد بشه و از چپ و راست عقب و جلو شیطان حمله کنه، ممکنه کمر خم کنم.
اما قول می دم، اگر هم شکستم راحت نشکنم، یعنی شده شب تا صبح نخوابم، شده از کار بیکار بشم، شده از دانشگاه اخراج بشم، این پاکی رو حفظ می کنم.
دنبال حس و حال خوب هم نیستم. دنبال دوپامین و ... هم نیستم. جنگه آقا جنگ
جهاد اکبر.
خدا خودش یه چی می دونسته که گفته جهاد اکبر.
غرور رو باید زمین بزنیم، حسد رو زمین بزنیم، خشم رو زمین بزنیم، حب قدرت و مقام رو زمین بزنیم، حب مال و منال رو زمین بزنیم.
الان گیر اصلی ما شهوته دیگه. باید بزنیمش زمین. بعدش به چیزای دیگه هم میرسیم اگر خدا بخواد.
اصلا همه شون هم با هم بیان، با پناه خدا و توکل بهش، همه رو شکست می دیم.
تهش هم جلو خدا خاشع باشیم و همه رو از خودش بدونیم.