مهدی منتظر/۲۷ مرداد/۷۳ روز پاک
هفته سوم سبز
حامدحامد/ از 26 مهر/ 14 روز خوب
شهریار / ۱۰ آبان / شروع روز های خوب
ارادتمند / 2 مهر / 8 روز خوب
امیدوارم همگی توووووووووووووپ باشید
(1399 آبان 10، 23:04)*شهریار* نوشته است: [ -> ]شهریار / ۱۰ آبان / شروع روز های خوب
سلام داداش خوبم
خیلی ناراحت شدم.
خیلی تلاش کردی و زحمت کشیدی
بهت افتخار می کنیم داداش
امیدوارم نا امید نشی و به تلاشت ادامه بدی
یا علی
اهورا جان
خیلی دمت گرم که پاکی جمع کردی و برای گروهمون تلاش کردی و تا آخرش سبز موندی.
مردونگی کردی.
اما مهم تر از همه اینها، پاکی برای خودت بوده.
داداش توی عالی بود و تونستی ۲۸ روز پاک داشته باشی.
خیلی ناراحت شدم از شکستت، اما کاریه که شده.
الان وقتشه که محکم و جدی نذاری که تکرار بشه و بتونی برگردی به مسیر پاکی.
فایده نداره داداش، چرا به خودمون آسیب بزنیم؟ یه بار خ.ا هم زیاده.
(1399 آبان 10، 23:45)ارادتمند شهدا نوشته است: [ -> ]ارادتمند / 2 مهر / 8 روز خوب
امیدوارم همگی توووووووووووووپ باشید
ماشاءالله علیرضا جان
دمت گرم.
(1399 آبان 10، 23:26)B DeL نوشته است: [ -> ]سلام
سعید/26مهر/014
به به حاج سعید. خیلی نگرانت بودیم.
خدا رو شکر که صحیح و سالم و پاک برگشتی اینجا
بقیه رفقا هم عالی هستین.
دوستان حالا وقت دیدن نامه اعمالمونه
تا فردا نتایج مسابقه گروهی رو می دن.
احتمالا ما تو مسابقه چهارم بشیم
الان باید دید که چرا وقتی مسابقه گروهی شرکت می کنیم برای پاکی مشارکت نمی کنیم
الان خوبه من با چماق اهورا خدمتتون برسم؟
نه خوبه اخه؟
پ.ن:حامی گرامی من از طرف شما این حرف ها رو زدم و شما مسئول عواقبش هستین
خب رفقا مسابقه گروهی تموم شد.
با این که آخر شدیم (احتمالا) چیزی از ارزش های ما کم نمی شه.
ولی جدی، می خواستم از چندتا از بچه ها ویژه تشکر کنم که یک ماهه اساسی برای پاکی و گروه تلاش می کنن.
و توی بله عضو شدن و گردهمایی ها رو میان.
از دیوار تشکر می کنم.
دیوار جان شما جات اون بالا مالا هاست، خودت رو به کم نفروش.
درسته گرفتاری و مشکلات و استرس ها هست، اما از پسش برمیای قطعا.
از حامدحامد عزیز تشکر
اهل دل و با صفا و دوست داشتنی.
بزرگ تر ماست و ما ازش یادمیگیریم. توی پاکی حرف نداره، یه ذره افت کرده مدتی، اما به نظر میاد که کم کم داره بر می گرده به روزهای اوج.
محمدرضا هم همچنین
دقیق و درست حسابی
کلی روز پاک جمع کرده و پر قدرت داره جلو میره و کم کم به فکر ریزه کاری ها پاکیش افتاده و اونها رو داره سر و سامون می ده.
مهدی منتظر هم حرف نداره
من خودم بهش غبطه می خورم. پر از انرژی و شوری که مخصوص نوجوونیه. داداش حسابی استفاده کن از موقعیتی که توش هستی برای سازندگی خودت. از همه لحاظ درسی و فکری و اخلاقی و ...
علیرضا عزیز دل
علیرضا آرامش خاصی داره. درونش بر عکس. پر از جوش و خروشه.
من علیرضایی رو دوست دارم که احساساتش رو بیشتر بروز بده. حداقل توی گروه و کانون.
اگر ناراحته فریاد بزنه. ما اینجا یادگرفتیم که کسی رو قضاوت نکنیم.[1]
اهورا
پر انرژی، پر از انرژی، پر از انرژی.
اهورا برای کارهای بزرگ ساخته شده. اگر چیز بخواد بهش می رسه.
اهورا تنها چیزی که می تونه تو رو زمین بزنه همین خ.ا و فیلم و عکسه. اینا رو ردیف کنی می ری جلو. (این جمله رو از من یادگاری داشته باش.)
[1] کانون اگر محیط رو شاد می کنه، برای اینه که تلخی هاش نچربه. برای این که برایند قضیه شاد باشه. این نباید باعث بشه که ما خودمون رو سانسور کنیم. اصل داستان کانون درامه، تلخه. شکست خودش تلخه، پیامداش تلخه. بیشتر از او ماها معمولا از جای دیگه هم رنج می بریم. ما آدمای شادی نیستیم. ما آدمایی هستیم که می خوایم شاد باشیم. اگر فرق این دو جمله رو نفهمیم، هیچ وقت شادی واقعی رو تجربه نمی کنیم.
(1399 آبان 11، 1:56)mahdimontazer نوشته است: [ -> ]دوستان حالا وقت دیدن نامه اعمالمونه
تا فردا نتایج مسابقه گروهی رو می دن.
احتمالا ما تو مسابقه چهارم بشیم
الان باید دید که چرا وقتی مسابقه گروهی شرکت می کنیم برای پاکی مشارکت نمی کنیم
الان خوبه من با چماق اهورا خدمتتون برسم؟
نه خوبه اخه؟
پ.ن:حامی گرامی من از طرف شما این حرف ها رو زدم و شما مسئول عواقبش هستین
داداش من از خودم و بچه ها راضی ام.
می دونی چند بار بچه ها از شکست حتمی برگشتن؟
مخصوصا محمدرضا و اهورا که حسابی انرژی گذاشتن برای مسابقه.
در هر صورت ما بهتر شدیم و قدم رو به جلو برداشتیم.
اگر دوباره متوقف شیم فایده ای نداره، سر می خوریم سر جای اول یا عقب تر. اما اگر قدم های بعدی رو برداریم، جلو می ریم.
نقل قول: داداش من از خودم و بچه ها راضی ام.
می دونی چند بار بچه ها از شکست حتمی برگشتن؟
اره،بچه هایی که فعال بودند گل کاشتند واقعا.
ولی ما تو مسابقه ۹ نفر بودیم،
از ۹ نفر حدود ۵،۶ نفر حضور فعال داشتند.
بقیه چی پس؟
نمیشه انتطار داشت که هم کم فعالیت کرد و هم پاک موند