کانون

نسخه‌ی کامل: گروه ۵ آقایان:صراط مستقیم(غیرفعال)(حامی:صادقین-سرپرست:عاشق فاطمه زهرا،یا باب الحوائج)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
سلام دوستان.
خوبید؟
--
طبق لیست امروز نوبت ختم صلوات من هستش و پیشاپیش از بچه ها بابت این ختم صلوات تشکر میکنم.
مطمئناً تاثیر مثبتش رو روی من میذاره. متشکرم.
--
تو روزی که نوبت ختم صلوات میشه، میایم و کمی در مورد خودمون صحبت می کنیم و در مورد پاکی و ... مینویسیم.
--
من چیز زیادی واسه گفتن ندارم. دارم تلاش میکنم تا از حالت اجبار شهوت و اعتیاد رفتاری pr که گرفتارش شدم ، نجات پیدا کنم.
کسی که حالت اعتیاد بهش دست میده ، مثلا اعتیاد به مواد، باید هر طور شده از مواد فاصله بگیره و حتی 100 متریش هم نباشه. واسه منم همینه. باید از عواملی که باعث میشن تو لوپ اعتیاد بیفتم فاصله بگیرم. اما مشکل اصلیم اینه که فقط عوامل (خوراک شهوت)، باعث افتادن تو لوپ نمیشن؛ بلکه خیلی از مسائل و مشکلات و رنج ها میتونن باعث بشن که آدم واسه فرار تو لوپ بیفته. اینه که تا وقتی به مرحله اعتیاد نرسیده ، در پی درمان باشید و مسیر بهبودی رو تا پایان عمرتون ادامه بدین. چون به مرحله اعتیاد و اجبار برسه، خیلی سخت و جانکاه هست و اونموقع فقط پرهیز جنسی کفایت نمیکنه.
تمام.

53
(1399 مهر 22، 19:29)دیوار نوشته است: [ -> ]سلام دوستان.
خوبید؟
--
طبق لیست امروز نوبت ختم صلوات من هستش و پیشاپیش از بچه ها بابت این ختم صلوات تشکر میکنم.
مطمئناً تاثیر مثبتش رو روی من میذاره. متشکرم.
--
تو روزی که نوبت ختم صلوات میشه، میایم و کمی در مورد خودمون صحبت می کنیم و در مورد پاکی و ... مینویسیم.
--
من چیز زیادی واسه گفتن ندارم. دارم تلاش میکنم تا از حالت اجبار شهوت و اعتیاد رفتاری pr که گرفتارش شدم ، نجات پیدا کنم.
کسی که حالت اعتیاد بهش دست میده ، مثلا اعتیاد به مواد، باید هر طور شده از مواد فاصله بگیره و حتی 100 متریش هم نباشه. واسه منم همینه. باید از عواملی که باعث میشن تو لوپ اعتیاد بیفتم فاصله بگیرم. اما مشکل اصلیم اینه که فقط عوامل (خوراک شهوت)، باعث افتادن تو لوپ نمیشن؛ بلکه خیلی از مسائل و مشکلات و رنج ها میتونن باعث بشن که آدم واسه فرار تو لوپ بیفته. اینه که تا وقتی به مرحله اعتیاد نرسیده ، در پی درمان باشید و مسیر بهبودی رو تا پایان عمرتون ادامه بدین. چون به مرحله اعتیاد و اجبار برسه، خیلی سخت و جانکاه هست و اونموقع فقط پرهیز جنسی کفایت نمیکنه.
تمام.

53

سلام دیوار جان

خیلی خوش اومدی به ختم صلوات خودت.
خیلی خوشحالم که خودت زودتر اومدی.

من راستش بیرون بودم و نشد سر تایم بیام.

حالا اوضاع و احوالت خوبه؟
(1399 مهر 22، 19:38)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]
(1399 مهر 22، 19:29)دیوار نوشته است: [ -> ]سلام دوستان.
خوبید؟
--
طبق لیست امروز نوبت ختم صلوات من هستش و پیشاپیش از بچه ها بابت این ختم صلوات تشکر میکنم.
مطمئناً تاثیر مثبتش رو روی من میذاره. متشکرم.
--
تو روزی که نوبت ختم صلوات میشه، میایم و کمی در مورد خودمون صحبت می کنیم و در مورد پاکی و ... مینویسیم.
--
من چیز زیادی واسه گفتن ندارم. دارم تلاش میکنم تا از حالت اجبار شهوت و اعتیاد رفتاری pr که گرفتارش شدم ، نجات پیدا کنم.
کسی که حالت اعتیاد بهش دست میده ، مثلا اعتیاد به مواد، باید هر طور شده از مواد فاصله بگیره و حتی 100 متریش هم نباشه. واسه منم همینه. باید از عواملی که باعث میشن تو لوپ اعتیاد بیفتم فاصله بگیرم. اما مشکل اصلیم اینه که فقط عوامل (خوراک شهوت)، باعث افتادن تو لوپ نمیشن؛ بلکه خیلی از مسائل و مشکلات و رنج ها میتونن باعث بشن که آدم واسه فرار تو لوپ بیفته. اینه که تا وقتی به مرحله اعتیاد نرسیده ، در پی درمان باشید و مسیر بهبودی رو تا پایان عمرتون ادامه بدین. چون به مرحله اعتیاد و اجبار برسه، خیلی سخت و جانکاه هست و اونموقع فقط پرهیز جنسی کفایت نمیکنه.
تمام.

53

سلام دیوار جان

خیلی خوش اومدی به ختم صلوات خودت.
خیلی خوشحالم که خودت زودتر اومدی.

من راستش بیرون بودم و نشد سر تایم بیام.

حالا اوضاع و احوالت خوبه؟

سلام.
ممنوم عاشق جان.
قربونت،
خوبه، سعی میکنیم خوب باشه.  4chsmu1
نقل قول: من چیز زیادی واسه گفتن ندارم. دارم تلاش میکنم تا از حالت اجبار شهوت و اعتیاد رفتاری pr که گرفتارش شدم ، نجات پیدا کنم.
کسی که حالت اعتیاد بهش دست میده ، مثلا اعتیاد به مواد، باید هر طور شده از مواد فاصله بگیره و حتی 100 متریش هم نباشه. واسه منم همینه. باید از عواملی که باعث میشن تو لوپ اعتیاد بیفتم فاصله بگیرم. اما مشکل اصلیم اینه که فقط عوامل (خوراک شهوت)، باعث افتادن تو لوپ نمیشن؛ بلکه خیلی از مسائل و مشکلات و رنج ها میتونن باعث بشن که آدم واسه فرار تو لوپ بیفته. اینه که تا وقتی به مرحله اعتیاد نرسیده ، در پی درمان باشید و مسیر بهبودی رو تا پایان عمرتون ادامه بدین. چون به مرحله اعتیاد و اجبار برسه، خیلی سخت و جانکاه هست و اونموقع فقط پرهیز جنسی کفایت نمیکنه.
تمام.

خب خدا رو شکر که خوبی دیوارجان

ما معمولا به خاطر مشکلات به pr و خ.ا روی میاریم،
اما بارها و بارها این رو امتحان کردیم و تجربه کرده ایم که خ.ا و pr هیچ مشکلی رو حل نمی که.
بدتر کنه بهتر نمی کنه.

وقتی آدم توی زندگی دچار مشکل جدی باشه، حفظ پاکی خیلی سخت می شه.
اما اگر کمی منطقی باشیم، pr هیچ دردی رو درمون نمی کنه.

اما متاسفانه بعضی موقع ها مغزمون دیگه جواب نمی ده و انگار غیر ارادی میشه رفتار ما.
چیکار کنیم که به اون حالت نرسیم؟
(1399 مهر 22، 19:44)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]
نقل قول: من چیز زیادی واسه گفتن ندارم. دارم تلاش میکنم تا از حالت اجبار شهوت و اعتیاد رفتاری pr که گرفتارش شدم ، نجات پیدا کنم.
کسی که حالت اعتیاد بهش دست میده ، مثلا اعتیاد به مواد، باید هر طور شده از مواد فاصله بگیره و حتی 100 متریش هم نباشه. واسه منم همینه. باید از عواملی که باعث میشن تو لوپ اعتیاد بیفتم فاصله بگیرم. اما مشکل اصلیم اینه که فقط عوامل (خوراک شهوت)، باعث افتادن تو لوپ نمیشن؛ بلکه خیلی از مسائل و مشکلات و رنج ها میتونن باعث بشن که آدم واسه فرار تو لوپ بیفته. اینه که تا وقتی به مرحله اعتیاد نرسیده ، در پی درمان باشید و مسیر بهبودی رو تا پایان عمرتون ادامه بدین. چون به مرحله اعتیاد و اجبار برسه، خیلی سخت و جانکاه هست و اونموقع فقط پرهیز جنسی کفایت نمیکنه.
تمام.

خب خدا رو شکر که خوبی دیوارجان

ما معمولا به خاطر مشکلات به pr و خ.ا روی میاریم،
اما بارها و بارها این رو امتحان کردیم و تجربه کرده ایم که خ.ا و pr هیچ مشکلی رو حل نمی که.
بدتر کنه بهتر نمی کنه.

وقتی آدم توی زندگی دچار مشکل جدی باشه، حفظ پاکی خیلی سخت می شه.
اما اگر کمی منطقی باشیم، pr هیچ دردی رو درمون نمی کنه.

اما متاسفانه بعضی موقع ها مغزمون دیگه جواب نمی ده و انگار غیر ارادی میشه رفتار ما.
چیکار کنیم که به اون حالت نرسیم؟

درسته، بعضی موقع ها بر خلاف میل باطنی، در چرخه میفتم.
یکی از راه ها که تو گروه هم اشاره کردم ، یادآوری و فراموش نکردن میتونه باشه.

مورد بعدی که به نظرم خیلی مهمه، بالا بردن سطح توانایی هامون باید باشه. توانایی های مثل ، مدیریت خشم، حل مسئله، تصمیم گیری، و ... ، تا بتونیم انتخاب درست و صحیحی در مقابل مشکلات و رنج ها داشته باشیم. رنجش همیشه هست، حالا واسه یکی کمتر ، واسه یکی بیشتر، مشکلات هم همچنین، ولی یه سری توانایی ها باید تقویت بشه، و همچنین مواردی یاد گرفته بشه که در زمانی که به اصطلاح مغز قفل میکنه، از اونا استفاده بشه. مثلاً یه سری افراد با تماس گرفتن اینکار رو میکنن، تماس با دوست بهبودی و قرار دادن اون رنج در مقابل نور و خارج کردن از مغز.
این مورد رو من تست گرفتم و جواب مثبتی رو من زیاد نداد.
استفاده درست از ابزارهایی که داریم هم میتونه باعث بشه که به اون حالت نرسه، و اگه رسید ، ابزاری برای مدیریت بحران داشته باشیم.

ولی به نظر من بهترین کار پیشگیری و کنترل هست.
مثلا الکلی ها چیزی به نام اولین جرعه دارن؛ یه جرعه نوشیدن از الکل شاید تاثیر چندانی روی یه فرد نذاره؛ اما واسه یه الکلی خیلی گرون میتونه تموم بشه.
واسه من و امثال منم اینه. اولین جرعه از شهوت میتونه خیلی گرون تموم بشه. پس سعی بر این باید باشه که حتی الامکان اولین جرعه از شهوت نوشیده نشه، شاید هم گاهی اوقات عواملی باعث بشه که شهوت بر خلاف میل باطنی ، مصرف بشه. اونجا باید دنبال فرار بود. به هر نحوی.


فکر کنم یه خورده زیاد نوشتم.
نقل قول: درسته، بعضی موقع ها بر خلاف میل باطنی، در چرخه میفتم.
یکی از راه ها که تو گروه هم اشاره کردم ، یادآوری و فراموش نکردن میتونه باشه.

مورد بعدی که به نظرم خیلی مهمه، بالا بردن سطح توانایی هامون باید باشه. توانایی های مثل ، مدیریت خشم، حل مسئله، تصمیم گیری، و ... ، تا بتونیم انتخاب درست و صحیحی در مقابل مشکلات و رنج ها داشته باشیم. رنجش همیشه هست، حالا واسه یکی کمتر ، واسه یکی بیشتر، مشکلات هم همچنین، ولی یه سری توانایی ها باید تقویت بشه، و همچنین مواردی یاد گرفته بشه که در زمانی که به اصطلاح مغز قفل میکنه، از اونا استفاده بشه. مثلاً یه سری افراد با تماس گرفتن اینکار رو میکنن، تماس با دوست بهبودی و قرار دادن اون رنج در مقابل نور و خارج کردن از مغز.
این مورد رو من تست گرفتم و جواب مثبتی رو من زیاد نداد.
استفاده درست از ابزارهایی که داریم هم میتونه باعث بشه که به اون حالت نرسه، و اگه رسید ، ابزاری برای مدیریت بحران داشته باشیم.

ولی به نظر من بهترین کار پیشگیری و کنترل هست.
مثلا الکلی ها چیزی به نام اولین جرعه دارن؛ یه جرعه نوشیدن از الکل شاید تاثیر چندانی روی یه فرد نذاره؛ اما واسه یه الکلی خیلی گرون میتونه تموم بشه.
واسه من و امثال منم اینه. اولین جرعه از شهوت میتونه خیلی گرون تموم بشه. پس سعی بر این باید باشه که حتی الامکان اولین جرعه از شهوت نوشیده نشه، شاید هم گاهی اوقات عواملی باعث بشه که شهوت بر خلاف میل باطنی ، مصرف بشه. اونجا باید دنبال فرار بود. به هر نحوی.


فکر کنم یه خورده زیاد نوشتم.

منم موافقم.
مهمه که همیشه تلاش کنیم سطح هوشیاریمون رو بالا نگه داریم.
به قول تو پیشگیری خیلی بهتر از درمانه.

به قول تو مشکلات و رنجش ها همیشه هست، ما باید یاد بگیریم که باهاشون تعامل درست داشته باشیم.
این مهارت ها رو که گفتی، خیلی خوب گفتی.
به نظرم جدی بهش بپرداز و بپردازیم.

ما خیلی چیزها رو بلد نیستیم، با ترس هامون چیکار کنیم، با استرس و اضطراب چیکار کنیم، با خشم، با ناراحتی، با خوشحالی.
میشه کتاب خوند، از مشاور کمک گرفت.

من می گم باید از چیزهایی که در دسترس ما هست خلاقانه استفاده کنیم.
مثلا اگر تو خانواده کسی باشه که باهاش راحتیم. مثلا خواهر یا مادر.
یا یک دوست خوب، صحبت کردن با همچین کسی خیلی به آدم کمک می کنه.

همین که نخوایم رنجش ها و ناراحتی ها رو سرکوب کنیم، به نظر من اصله.
ما معمولا مشکلات رو توی ذهنمون ایگنور می کنیم، چون خودمون رو شکست خورده می دونیم و در برابر مشکلات ضعیف.

زیاد ننوشتی داداش، بازم برامون بنویس عزیز 302
سلام ...

چخبر دیوار جان ؟

.
.
.

آقا یه سوال ...

چرا من حوصله گروه ترک و خوندن این متن های بلند بالا رو ندارم ؟ Hanghead
(1399 مهر 22، 20:07)AhoorAli نوشته است: [ -> ]سلام ...

چخبر دیوار جان ؟

.
.
.

آقا یه سوال ...

چرا من حوصله گروه ترک و خوندن این متن های بلند بالا رو ندارم ؟ Hanghead


سلام اهورا جان خوبی؟

این خاصیت نسل شماست.
کلا عجولید. 4chsmu1
(1399 مهر 22، 20:12)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]
(1399 مهر 22، 20:07)AhoorAli نوشته است: [ -> ]سلام ...

چخبر دیوار جان ؟

.
.
.

آقا یه سوال ...

چرا من حوصله گروه ترک و خوندن این متن های بلند بالا رو ندارم ؟ Hanghead


سلام اهورا جان خوبی؟

این خاصیت نسل شماست.
کلا عجولید.  4chsmu1


نسل شما چی ؟
همش در حال غر زدن  Swear1

دفعه آخرت هم باشه به نسل ما توهین کنیاااااا ... Swear1

وگرنه خودت میدونی با چی میام برات  4chsmu1
(1399 مهر 22، 20:16)AhoorAli نوشته است: [ -> ]
(1399 مهر 22، 20:12)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]سلام اهورا جان خوبی؟

این خاصیت نسل شماست.
کلا عجولید.  4chsmu1


نسل شما چی ؟
همش در حال غر زدن  Swear1


یه جوری نسل ها رو جدا کردیم،‌ انگار ۳۰ سال فاصله سنی داریم. 4chsmu1

ولی اینقدر پیشرفت تکنولوژی تند شده که دهه هشتادیا و نودیا کلا دو نسل متفاوتن
نقل قول: منم موافقم.
مهمه که همیشه تلاش کنیم سطح هوشیاریمون رو بالا نگه داریم.
به قول تو پیشگیری خیلی بهتر از درمانه.


بله داداش. همینه.
مسئله مهم هوشیاری هست. حتی مهمتر از پاکی!
پاکی به تنهایی شاید نتونه تضمینی واسه مدت های طولانی باشه؛ اما هوشیاری نه تنها پاکی رو به دنبال داره، بلکه میتونه تضمینی واسه بالا بردن سطح کیفی پاکی و همچنین مقاوم تر شدن آدم بشه.


نقل قول: به قول تو مشکلات و رنجش ها همیشه هست، ما باید یاد بگیریم که باهاشون تعامل درست داشته باشیم.
این مهارت ها رو که گفتی، خیلی خوب گفتی.
به نظرم جدی بهش بپرداز و بپردازیم.


بله داداش، اینا باید جزء ضروریات زندگی باشه. و همچنین واسه من خیلی مهمه، و باید تو اولویت های اصلیم قرار بگیره. میدونم.


نقل قول: ما خیلی چیزها رو بلد نیستیم، با ترس هامون چیکار کنیم، با استرس و اضطراب چیکار کنیم، با خشم، با ناراحتی، با خوشحالی.

میشه کتاب خوند، از مشاور کمک گرفت.


درسته عاشق؛ دونستن خیلی مهمه؛ شناخت خیلی مهمه؛ عمل بدون شناخت شاید زیاد کارایی نداشته باشه؛ ولی شناسایی و به همراه عمل میتونه راهی واسه نجات باشه.


نقل قول: من می گم باید از چیزهایی که در دسترس ما هست خلاقانه استفاده کنیم.
مثلا اگر تو خانواده کسی باشه که باهاش راحتیم. مثلا خواهر یا مادر.
یا یک دوست خوب، صحبت کردن با همچین کسی خیلی به آدم کمک می کنه.


صد در صد؛ چون امکانات و ابزارهای آدم ها با هم خیلی تفاوت داره؛ استفاده هوشمند از اونا میتونه تاثیر دو چندانی بذاره.


نقل قول: همین که نخوایم رنجش ها و ناراحتی ها رو سرکوب کنیم، به نظر من اصله.

ما معمولا مشکلات رو توی ذهنمون ایگنور می کنیم، چون خودمون رو شکست خورده می دونیم و در برابر مشکلات ضعیف.


بله؛ زندگی کردن تو ذهن یکی از بزرگترین اشتباهات منه.
تو ذهن آدم اشتباهش رو ، رو سر خودش میزنه، همون جا، متهم رو مشخص میکنه، و حکم میده و خودش رو زندانی و مجازات میکنه.
خارج شدن از ذهن مسئله مهمی توی حل مشکلات و همچنین بهبودی میتونه باشه.
چیزی که واسه من سخت هست. با اینحال در پی تلاش برای خارج نمودن هستم.

نقل قول: زیاد ننوشتی داداش، بازم برامون بنویس عزیز [تصویر:  302.gif]

قربونت داداش، چیز زیادی واسه گفتن ندارم. به قول گفتنی کل اگه طبیب بود، سر خودش رو دوا میکرد. خیلی دیگه مونده تا من سرم رو دوا کنم. الان دیگه بیشتر دوست دارم شما و بچه های خوبی که هستن (و اسم نمیبرم چون میترسم از قلم جا بندازم)، صحبت کنید و من کسب تجربه کنم.

--
داداش من پست قبلیم چند جا اشکال نوشتاری داشتم که ویرایش کردم. فقط گفتم، که توی پستی که نقل قول کردی اون ویرایش ها ثبت نشه.
مرسی.  53
منظورت از "کردیم" چیه ؟؟ Khansariha (51)

مایی وجود نداره ... میدونی که  Hanghead

انقدر من رو با خودت جمع نبند  Swear1
نقل قول: داداش من پست قبلیم چند جا اشکال نوشتاری داشتم که ویرایش کردم. فقط گفتم، که توی پستی که نقل قول کردی اون ویرایش ها ثبت نشه.

مرسی.  [تصویر:  53.gif]

انجام شد.

من با اجازه ات برم شام.
از صحبت باهات خوشحال شدم و بازم می نویسم اگر چیزی به ذهنم رسید.


۱۰ صلوات برای دیوار عزیز.
(1399 مهر 22، 20:07)AhoorAli نوشته است: [ -> ]سلام ...

چخبر دیوار جان ؟

.
.
.

آقا یه سوال ...

چرا من حوصله گروه ترک و خوندن این متن های بلند بالا رو ندارم ؟ Hanghead

سلام.
قربونت اهورا. سلامت باشی.
.
.
.
بلاییه که پیامرسان ها و شبکه های اجتماعی سرمون آوردن. سریع میخوان مفهوم رو به آدم برسونن اونم با پستی کوتاه.
یخورده فاصله بگیریم و واسه سوال هامون کمی مطالعه بیشتر کنیم و متون و مطالب طولانی تر رو بخونیم درست میشه.  49-2

(1399 مهر 22، 20:22)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]
نقل قول: داداش من پست قبلیم چند جا اشکال نوشتاری داشتم که ویرایش کردم. فقط گفتم، که توی پستی که نقل قول کردی اون ویرایش ها ثبت نشه.

مرسی.  [تصویر:  53.gif]

انجام شد.

من با اجازه ات برم شام.
از صحبت باهات خوشحال شدم و بازم می نویسم اگر چیزی به ذهنم رسید.


۱۰ صلوات برای دیوار عزیز.

قربانت عاشق جان.
ممنونم.  53
10 صلوات برای دیوار جان گل گلاب  53

نقل قول: بلاییه که پیامرسان ها و شبکه های اجتماعی سرمون آوردن. سریع میخوان مفهوم رو به آدم برسونن اونم با پستی کوتاه.
یخورده فاصله بگیریم و واسه سوال هامون کمی مطالعه بیشتر کنیم و متون و مطالب طولانی تر رو بخونیم درست میشه.  [تصویر:  49-2.gif]

نخیرم ... اصلا اینطور نیست  Swear1

حالا حال ندارم در موردش بنویسم ... 4chsmu1

متن طولانی بلند بالا میشه  4chsmu1

انشالله بره واسه بعد ...