کانون

روز پنچم. وسواس خناس رو بازم شکست دادم دیروز. امروز روز 5 هست.

(1400 مرداد 1، 18:26)SoldierOfAllah نوشته است: [ -> ]بیا با هم ادامه بدیم. من امروز روز 4 ام هستم.
بیا با هم وسواس خناس رو ریشه کن کنیم.
پایه ای؟

باشه پایم‌♡

مسیر نزولی خیلی وقته شروع شده و روحم سنگین و بی حد و مرز به سمت تاریکی ها در حال پیشرفته ، وضعیت کنونی م مایه سرافکندگی کامل هست ، شب ها و صبح ها بیشترین امواج متزلزل کننده رو دریافت می کنم ، زندگی روزمره تحت تاثیر قرار گرفته و نیرویی از درون در جهت تاریکی با نیروی بیرونی همسو شده و باعث افزایش سرعتم شده ، روزها آفتابی و گرم برای من سیاه و کدر شدن ، مبارزه ادامه داره ولی معلوم نیست تا کی ؟!
از اون موجودی که درونم هست ولی هیچ تصوری از شکل و اندازه ش ندارم ، می ترسم و می دونم یه روزی استخوانم رو زیر پاش خرد خواهد کرد.
امروز تواب بر لبه پرتگاه ایستاده بی هیچ طناب و تجهیزاتی و لرزان از سقوطه

(1400 مرداد 2، 16:19)تـــواب نوشته است: [ -> ]مسیر نزولی خیلی وقته شروع شده و روحم سنگین و بی حد و مرز به سمت تاریکی ها در حال پیشرفته ، وضعیت کنونی م مایه سرافکندگی کامل هست ، شب ها و صبح ها بیشترین امواج متزلزل کننده رو دریافت می کنم ، زندگی روزمره تحت تاثیر قرار گرفته و نیرویی از درون در جهت تاریکی با نیروی بیرونی همسو شده و باعث افزایش سرعتم شده ، روزها آفتابی و گرم برای من سیاه و کدر شدن ، مبارزه ادامه داره ولی معلوم نیست تا کی ؟!
از اون موجودی که درونم هست ولی هیچ تصوری از شکل و اندازه ش ندارم ، می ترسم و می دونم یه روزی استخوانم رو زیر پاش خرد خواهد کرد.
امروز تواب بر لبه پرتگاه ایستاده بی هیچ طناب و تجهیزاتی و لرزان از سقوطه

این لحظه ای هست که خداوند تو را در کوره مذاب آزمایش می کند. اگر این دوره را عبور کنی، شاید به برکات و کراماتی نائل شوی که کمتر کسی به آن رسیده. این جهاد در راه خداست.

(1400 مرداد 2، 15:41)سفیر بهشت نوشته است: [ -> ]
(1400 مرداد 1، 18:26)SoldierOfAllah نوشته است: [ -> ]بیا با هم ادامه بدیم. من امروز روز 4 ام هستم.
بیا با هم وسواس خناس رو ریشه کن کنیم.
پایه ای؟

باشه پایم‌♡

پا به پای من بیا با هم ادامه بدیم ببینیم تا کجا میتونیم جهاد کنیم. شمشیر بر کف گیر، دیگر تنها نیستی. با هم این موجود خناس را شکست می دهیم. هر وقت خناس اومد، از همه چیزهایی که تاکنون یاد گرفتیم استفاده کنیم برای شکست دادنش. مهمترین رکن دائم الذکر بودن و یاد خداست. چون با کمک خداوند می توان شکستش داد. من و تو با هم پیش می رویم.

(1400 مرداد 2، 16:19)تـــواب نوشته است: [ -> ]مسیر نزولی خیلی وقته شروع شده و روحم سنگین و بی حد و مرز به سمت تاریکی ها در حال پیشرفته ، وضعیت کنونی م مایه سرافکندگی کامل هست ، شب ها و صبح ها بیشترین امواج متزلزل کننده رو دریافت می کنم ، زندگی روزمره تحت تاثیر قرار گرفته و نیرویی از درون در جهت تاریکی با نیروی بیرونی همسو شده و باعث افزایش سرعتم شده ، روزها آفتابی و گرم برای من سیاه و کدر شدن ، مبارزه ادامه داره ولی معلوم نیست تا کی ؟!
از اون موجودی که درونم هست ولی هیچ تصوری از شکل و اندازه ش ندارم ، می ترسم و می دونم یه روزی استخوانم رو زیر پاش خرد خواهد کرد.
امروز تواب بر لبه پرتگاه ایستاده بی هیچ طناب و تجهیزاتی و لرزان از سقوطه

هیچ معلومه چی میگی تواب جان؟!

ناامیدی و این حرفهای تیره و تار که میزنی، بدتر از اون چیزهایی هست که فکر میکنی درونت هست. اینا دسیسه شیطون ه.

یاعلی بگو و بلند شو، وضو بگیر. دو رکعت نماز بخون. از خدا کمک بخواه.
استعینوا بالصبر و الصلوه

تونستی یه روز هم روزه بگیر. انشاالله تقوا در دلت دوباره زنده میشه

سلام.

دیوار / 1 مرداد / 2 روز خوب

سفیر بهشت / ۳۱ تیر / ۲ روز پاک