(1399 بهمن 21، 17:58)_رعنا_ نوشته است: [ -> ]فقط اینکه x مجهوله چیکارش کنیم؟
.
.
.
اختیار دارید
صورت مساله در واقع اینطور هست:
شما یک بردار ستونی به اسم w دارید
مثلا
w=[1 2 3]^T
اون علامت T رو گذاشتیم تا نشون بدیم این یه بردار ستونی هست.
طبیعتا برای اینکه عملیات برداری معنی پیدا بکنه حاصل
A^T*x
هم باید یه بردار ستونی باشه (تو مثال ما یه بردار ستونی به طول ۳)
چون جمع و تفریق برداری فقط وقتی معنی میشه که دو تا بردار دقیقا هم شکل داشته باشیم.
A در مساله شما یک ماتریس هست
x هم یک بردار ستونی هست؛ x برداریه که ما میخوایم طوری قرارش بردیم که حاصل اون عبارتی که شما عکسش رو فرستادین در کمترین حالت باشه (در ادامه بیشتر توضیح میدیم)
با توجه به توضیحی که در بالا دادیم، A^T و x باید طوری در هم ضرب بشن که حاصلش یه بردار ستونی (در مثال ما به طول سه باشه مثل w)
دقت کنید که A^T و x به صورت قاعده ضرب ماتریس در بردار در هم ضرب میشن نه درایه به درایه
برای اینکه حاصل ضرب،یه بردار ستونی به طول ۳ باشه حتما باید تعداد ستونهای ماتریس A با طول بردار w یکی باشه (به خاطر اینکه اولا A ترانهاده میشه و تعداد سطرهای A^T با تعداد ستونهای A برابر هست؛ ثانیا در ضرب A^T*x برداری حاصل میشه که طولش با تعداد سطرهای A^T یکیه که اینم همون تعداد ستونهای A هست)
حالا برای اینکه ضرب A^T و x در هم امکانپذیر باشه، باید تعداد ستونهای A^T (که همون تعداد سطرهای A) هست با طول بردار ستونی x یکی باشه؛ اما لزومی نداره که با طول w (یعنی ۳ در مثال ما یکی باشه) مثلا میتونه ۴ باشه.
چون x بردار مجهولیه که ما باید بهینه سازی رو روش انجام بدیم، بیاین اینجوری نمایشش بدیم مثلا:
x = [x_1 x_2 x_3 x_4]^T
با توجه به توضیحاتی که دادیم، ماتریس A^T باید (در مثال ما) ۴ ستون و سه سطرح داشته باشه (یا در واقع ماتریس A باید ۴ سطر و سه ستون داشته باشه)
به عنوان یه مثال عددی فرض کنید:
A= رجوع به عکس
که با این حساب A^T میشه:
رجوع به عکس
حالا شما این A^T رو به صورت ضرب ماتریس در بردار در x ضرب میکنید؛ یعنی سطر اول A^T رو در x ضرب میکنید، بعد سطر دوم رو، بعد سطر سوم رو که میشه:
رجوع به عکس
که در ادامه این سه مقدار رو با z = [z_1 z_2 z_3]^T نشون میدیم
و یه بردار به طول سه به دست میاد و حالا این بردار از اون w که بود
1
2
3
و وقتی از هم کم کنیم میشه:
رجوع به عکس
و بعد این سه مقدار به توان ۲ میرسن به صورت تک تک و با هم جمع زده میشن و جذرشون گرفته میشه تا نرم این بردار ستونی (همین آخرین چیزی که در سه سطر در بالا نوشتیم) به دست بیاد
حالا چون مساله مینیموم سازیه (و چون میبینید که اون z_i ها تو دلشون به x_jها وابسته هستن) این ۴ عنصر بردار x باید طوری تعیین بشن که این مقدار نهایی (یعنی همین نرمی که حساب کردیم که نهایتا یه عبارتی میشه بر حسب x_1 تا x_4) کمترین مقدارش به دست بیاد (یعنی مقدار کمینه یا همون بهینه)