کانون

نسخه‌ی کامل: مطالب خواندنی: جااالـــب ... علمییییی ... مفیـــــــــددد
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
«کبوتر به جغد گفت: بهتر است سکوت کنی و آواز نخوانی. آدمها آوازت را دوست ندارند. غمگین شان می کنی. دوستت ندارند. می گویند بدیمنی و بدشگون و جز خبر بد، چیزی نداری.

قلب جغد پیر شکست و دیگر آواز نخواند.

سکوت او آسمان را افسرده کرد. آن وقت خدا به جغد گفت:آوازخوان کنگره های خاکی من! پس چرا دیگر آواز نمی خوانی؟ دل آسمانم گرفته است.

جغد گفت: خدایا! آدمهایت مرا و آوازهایم را دوست ندارند.



خدا گفت: آوازهای تو بوی دل کندن می دهد و آدمها عاشق دل بستن اند. دل بستن به هر چیز کوچک و هر چیز بزرگ. تو مرغ تماشا و اندیشه ای! و آن که می بیند و می اندیشد، به هیچ چیز دل نمی بندد.



دل نبستن سخت ترین و قشنگ ترین کار دنیاست.



اما تو بخوان و همیشه بخوان که آواز تو حقیقت است و طعم حقیقت تلخ.



جغد به خاطر خدا باز هم بر کنگره های دنیا می خواند و آنکس که می فهمد، می داند آواز او پیغام خداست»





جغدِ دلم بخوان، آنقدر بخوان بلکه دلم باورش شود "دل نبستن" را، بلکه دلم آرام شود، بلکه چشیدن تلخی این حقیقت کمی برایم قابل تحمل تر شود. کاش خدا کمی عقل در این دل، تزریق می کرد.



دلم را باد برده، جغدِ دلم بخوانSmiley-face-thumbSmiley-face-thumb5353535353535353
توصیه های یک پلیس-بسیار بسیار مهم

خواندن این متن وقتی از شما نمیگیرد، اما میتواند زندگی شما و یا کسی که دوستش دارید را نجات دهد


1: قویترین قسمت بدن شما آرنجتان میباشد. در صورتیکه به اندازه کافی به شخصی نزدیک هستید که بتوانید از آرنجتان استفاده نمایید، این کار را انجام دهید

2: در صورتیکه دزدی از شما کیف پولتان را خواست، آن را به او تحویل ندهید.
کیف را به سمتی دور از خود پرتاب کنید.
ممکن است این شانس وجود داشته باشد که دزد به کیف شما بیش از خود شما علاقه نشان دهد
و به سمت کیف برود
در این لحظه شما مانند دیوانگان در جهتی دیگر بدوید

3: در صورتیکه شما را داخل صندوق ماشین انداخته اند
چراغ های عقب را در آورید
و دستتان را از سوراخ بیرون برده، دیوانه وار آن را تکان دهید.
راننده شما را نمیبیند، اما سایرین میبینند.
این کار جان افرادی ر نجات داده است
4: خانم ها معمولا عادت دارند که
هنگامیکه پس ار خرید یا کار وارد اتومبیل خودمی شوند
در آن بنشینند و کارهای دیگر انجام دهند
ممکن است کسی شما را زیر نظر داشته باشد و در یک فرصت مناسب
از در سمت پیاده رو وارد اتومبیل شده
اسلحه ای را بر سر شما بگذارد
و به شما گوید که به کجا بروید
به محض اینکه وارد خودرو شدید، درها را قفل کرده و محل را ترک کنید
اگر هنگامیکه سوار خودرو شدید، شخص دیگری نیز در اتومبیل بود و اسلحه ای را به سمت شما نشانه رفت
متوقف نشوید
تکرار میکنم
اتومبیل خود را متوقف نکنید
به جای ترمز کردن،
پای خود را بر روی گاز فشار دهید
و با سرعت به چیزی بکوبانید که ماشین خرد شود

کیسه هوا جان شما را نجات خواهد داد و
اگر شخص دیگری در صندلی عقب نشسته باشد
به محض متلاشی شدن ماشین
به بدترین نحو خسارت میبیند
فرار کنید
بهتر از این است که جسد شما در جایی پیدا شود

5- چند نکته هنگام سوار شدن به ماشین در یک پارکینگ مسقف یا سرپوشیده
- حواس خود را جمع کنید
اطراف خود ، درون ماشین و صندلی عقب را نگاه کنید
زمین سمت پیاده رو را نگاه کنید
- اگر ماشین شما در کنار یک ون بزرگ پارک است
از در سمت پیاده رو سوار اتومبیل شوید
بیشتر قاتل های زنجیره ای قربانیان خودرا در حالیکه میخواهند سوار ماشین شوند
به داخل ون میکشند
- به ماشینی که در سمت خیابان و یا پیاده رو، نزدیک ماشین شما پارک است نگاه کنید.
اگر مردی تنها در صندلی ای که نزدیک ماشین شما است، نشسته است، به عقب برگردسد و با یک نگهبان یا پلیس به ماشین خود نزدیک شده و سوار شوید


6-همیشه از آسانسور به جای پله استفاده نمایید
راه پله ها مکان هایی ترسناک برای تنها بودن هستند
و بخصوص در شب مکان های خوبی برای جنایت می باشند

7-در صورتیکه شخصی اسلحه دارد و شما تحت کنترل او نیستید
همیشه بدوید
شخص مهاجم تنها به شما شلیک میکند در حالیکه شما یک هدف متحرک هستید
احتمال اینکه تیر به شما بخورد 4 به 100 است
و همچنین
بیشتر اوقات مکانی که مورد اصابت قرار میگیرد یکی از ارگان های حیاتی شما نیست
بدوید. ترجیحا به صورت زیک زاگ

8-خانم ها معمولا تلاش می کنند که دلسوز و شفیق باشند
ادامه ندهید! دیگر بس است!!
این رفتار ممکن است به شما صدمه زده و یا حتی به کشته شدنتان منجر شود
تد باندی که یک قاتل بود و قتل های زننجیره ای انجام میداد
مردی خوش تیب و با سواد بود
که از حس شفقت زنان سوء استفاده میکرد
او با عصایی در دست لنگان لنگان راه میرفت و برای سوار شدن به اتومبیل خود درخواست کمک میکرد.

9-نکته امنیتی دیگر:
شخصی به من گفت که دوستش صدای گریه یک بچه را شب هنگام در راهرو شنیده است.
و بدلیل اینکه دیر وقت بوده به پلیس زنگ زده است

او فکر میکرد که این عجیب است. پلیس به او گفت:
هرکاری که میکنی،
در را باز نکن
زن گفت که این مانند صدای یک بچه است که انگاراز پنجره به بیرون خزیده و ممکن است وارد خیابان شود. او نگران بچه است.
پلیس گفت، یکی از واحدهای اعزمی ما در راه است.
هر کاری که میکنی، در را باز نکن!
پلیس به او گفت که آنها فکر میکنند که یک قات قتل های زنجیره ای صدای یک بچه را ضبط کرده است و با استفاده از آن زنان را با فکر اینکه کسی یک بچه آنجا گذارده است، به بیرون از خانه میکشاند. او گفت که آنها هنوز این موضوع را تاید نکرده اند. اما تعداد زیادی خانم تماس گرفته اند که میگویند هنگامیکه شب هنگام در خانه تنها بوده اند، صدای گریه یک بچه را از بیرون در میشنوند

10 – اگر صدا چکه آب از شیرهای یرون خانه در نیمه شب شنیدید
از خانه برای رد یابی مشکل خارج نشوید.
بعضی از دزدان شیر آب شما را مشل دار میکنند تا شما برای پیدا کردن محل صدای چکه از خانه خرج شوید
در صورتیکه صدای آب شنیدید ، از همسایه های خود کمک گیرید.

جالبه..53258zu2qvp1d9v
یاعلی.
آیا خداوند شر را آفریده است ؟!

.
.
[تصویر:  13152612841.jpg]

.
روزی یک استاد دانشگاه تصمیم گرفت تا دانشجویانش را به مبارزه بطلبد.
او پرسید: "آیا خداوند هر چیزی را که وجود دارد، آفریده است؟"
دانشجویی شجاعانه پاسخ داد: "بله"
استاد پرسید: "هر چیزی را؟"
پاسخ دانشجو این بود: "بله هر چیزی را"
استاد گفت: "در این حالت، خداوند شر را آفریده است. درست است؟ زیرا شر وجود دارد."
برای این سوال، دانشجو پاسخی نداشت و ساکت ماند.
استاد از این فرصت حظ برده بود , که توانسته بود یکبار دیگر ثابت کند که ایمان و اعتقاد فقط یک افسانه است.
ناگهان، یک دانشجوی دیگر دستش را بلند کرد و گفت: "استاد، ممکن است که از شما یک سوال بپرسم؟"
استاد پاسخ داد: "البته"
دانشجو پرسید: "آیا سرما وجود دارد؟"
استاد پاسخ داد: "البته، آیا شما هرگز احساس سرما نکرده اید؟"
دانشجو پاسخ داد:
"البته آقا، اما سرما وجود ندارد. طبق مطالعات علم فیزیک، سرما عدم تمام و کمال گرماست و شیء را تنها در صورتی میتوان مطالعه کرد که انرژی داشته باشد و انرژی را انتقال دهد و این گرمای یک شیء است که انرژی آن را انتقال می دهد. بدون گرما، اشیاء بی حرکت هستند، قابلیت واکنش ندارند. پس سرما وجود ندارد. ما لفظ سرما را ساخته ایم تا فقدان گرما را توضیح دهیم."
دانشجو ادامه داد: "و تاریکی؟"
استاد پاسخ داد: "تاریکی وجود دارد"
دانشجو گفت:
"شما باز هم در اشتباه هستید، آقا . تاریکی فقدان کامل نور است. شما می توانید نور و روشنایی را مطالعه کنید، اما تاریکی را نمی توانید مطالعه کنید. منشور نیکولز تنوع رنگهای مختلف را نشان می دهد که در آن طبق طول امواج نور، نور می تواند تجزیه شود. تاریکی لفظی است که ما ایجاد کرده ایم تا فقدان کامل نور را توضیح دهیم."
و سرانجام دانشجو پرسید:
- "و شر، آقا، آیا شر وجود دارد؟
خداوند شر را نیافریده است. شر فقدان خدا در قلب افراد است، شر فقدان عشق، انسانیت و ایمان است. عشق و ایمان مانند گرما و نور هستند. آنها وجود دارند. فقدان آنها منجر به شر می شود."
و حالا نوبت استاد بود که ساکت بماند.
.
.
.
[تصویر:  13152613421.jpg]
نام این دانشجو آلبرت انشتین بود .
استیو جابز از نسل رسول گرامی(ص) است!

یکی از آشنایان استیو جابز بنیانگذار شرکت اپل که چندی پیش فوت کرد، می گوید که شجره نامه جابز نشان می دهد که نسب وی به رسول گرامی اسلام (ص) می رسد...

به گزارش سرویس بین الملل شبکه خبری آتی نیوز، "دانیه الجندلی" یکی از نزدیکان استیو جابز موسس شرکت آمریکایی اپل که چندی پیش درگذشت، می گوید که جابز از نسل رسول گرامی(ص) است و اسم واقعی او "مصعب عبد الفتاح الجندلی " است.
روزنامه " الدستور المصریه" به نقل از دانیه اعلام می کند که شجره نامه استیو جابز نشان می دهد که نسل وی به پیامبر اکرم (ص) و امام حسین(ع) بر می گردد.
این زن سوری می گوید که پدر جوبز پسر عموی پدرش است و نسب پدر آنها به رسول گرامی اسلام می رسد و این شجره نامه در منزل آل الجندلی الرفاعی در شهر حمص سوریه موجود است.
دانیه درباره ازدواج پدر جابز می گوید که عبد الفتاح الجندلی پدر جابز در دانشگاه آمریکایی بیروت درس خواند و سپس از از آنجا به دانشگاه هاروارد امریکا رفت، اما پس از اتمام تحصیلاتش به همراه همسر آمریکایی اش یعنی مادر استیو جابز و منی اسمبسون به شهرش حمص بازگشت.
وی در ادامه افزود: اما اقامت وی در این شهر دو ماه بیشتر طول نکشید و به دلیل ناسازگاری با جامعه خود بار دیگر به امریکا بازگشت و پس از آن دیگر به سوریه بازنگشت.
دانیه تاکید کرد که منی اسمبسون خواهر جوبز دو سال گذشته از شهر حمص بازدید کرد و با خانواده و همه خاندان آل الجندلی- الرفاعی دیدار کرد.



سلام:عذر می خوام که پست رو ویرایش می کنم. پدر عربی استیوجابز با مادرش ازدواج نکرده بود و این فرزند نامشروع رو به پدر و مادر ناتنی اون سپردن. همین استیو جابز خودمون. این فرد یه فرزند نامشروع هم از خودش به جا گذاشته. به نقل از ویکی پدیا.
*وقتي خدا من رو آفريد مطمئن بود اشتباه نكرده پس چرا من خودم رو قبول نداشته باشم؟


*اگر كتاب زندگي چاپ دوم داشت هرگز نمي گذاشتم كه با غلط چاپ گردد


زندگی برگ بودن در مسیر باد نیست، امتحان ریشه هاست



آدم خوشبين كسي است كه جدول را با خودكار حل ميكند و بدبين كسي است كه در خيابان يك طرفه به هر دو سمت نگاه مي كند


يادت باشه دنيا گرده,هر وقت احساس كردي به اخر رسيدي شايد در نقطه شروع باشي!!!


تاريك ترين ساعت شب نزديكترين زمان به طلوع خورشيده


هيچوقت عشق رو گدايي نميكنم چون هيچوقت چيز با ارزشي به گدا داده نميشه


جوانان در لذت بردن از زندگي چنان عجولند كه گويي ديگر وقتي برايشان باقي نيست و پيرها چنان ارام زندگي مي كنند كه گويي ده ها سال ديگر زنده خواهند بود!


آرزوهايت را يادداشت کن .خداوند آنها را فراموش نميکند اما تو از خاطرت ميرود .آنچه امروز داري خواسته ديروز بوده است


نگرا ن کارهایی که در گذشته اشتباه انجام دادی نباش ...تمام شد رفت .... نگران کارهایی باش که باید انجام دهی


*قلب آدما مثه یه جزیره دور افتاده میمونه,این که کی واسه اولین بار پا به جزیره میزاره مهم نیست,مهم اون کسی که هیچ وقت جزیره رو ترک نمی کنه...


*غروب شد خورشيد رفت. آفتابگردان دنبال خورشيد مي گشت ناگهان ستاره اي چشمك زد آفتابگردان سرش را پايين انداخت. آري.... گلها هيچوقت خيانت نمي كنند.


*خداوند همه چيز را در يک روز نيافريد. پس چه چيز باعث شد که من بينديشم ميتوانم همه چيز را در يک روز به دست بياورم


*فقط و فقط وقتی برای کسی معجزه رخ می ده که به معجزه اعتقاد داشته باشه نه وقتی که بهش نیاز داشته باشه


*دو مورد بیهوده ترین احساسات، غصه خوردن برای اتفاقی است که افتاده و نگرانی برای چیزی است که احتمال دارد و در آینده روی دهد


لبخنــــــــــد، راه کـــــــــم خــرجـــــــي براي تغيــــــــر چهـــــــــــره است


*چه تو زنده باشي چه نباشي فردا خورشيد دوباره طلوع مي كنه پس بمون و از سهم از خورشيدت استفاده كن


*همواره به آینده فکر کن ، هنوز کتاب هایی برای خواندن ، غروب هایی برای تماشا کردن و دوستانی برای دیدن وجود دارند


اتفاق اول بايد در درون من رخ دهد تا تكرار آن را در دنياي بيرون ببينم


ما هميشه صداهاي بلند را مي شنويم, پر رنگها را مي بينيم, سخت ها را مي خواهيم


قافل از اينكه خوبها آسان مي آيند,بي رنگ مي مانند و بي صدا مي روند


*هميشه فکر کن تو يه دنياي شيشه اي زندگي ميکني.پس سعي کن به طرفه کسي سنگ پرتاب نکني چون اولين چيزي که ميشکنه دنياي خودته.


*در دنيا جاي كافي براي همه هست پس بجاي اينكه جاي كسي را بگيري سعي كن جاي خودت را پيدا كني


زيبايي فقط در سطح پوست است وزشتي تا اعماق استخوان مي رود*


زندگي قصه مرد يخ فروشي است که ازاو پرسيدند:فروختي؟ گفت:نخريدند،تمام شد


خداوندا ! دستانم خالی اند و دلم غرق در آمال. یا به قدرت بیکرانت دستانم را توانا گردان یا دلم را از آرزوهای دست نیافتنی خالی کن
Khansariha (8)Khansariha (8)Khansariha (8)Khansariha (8)

طلبه ای نزد پدر روحانی ماکاریو رفت و از او خواست بهترین راه جلب رضایت خدا را به او بگوید .

ماکاریو گفت : به گورستان برو و به مرده ها توهین کن .

طلبه دستور پدر روحانی را انجام داد و روز بعد نزد او برگشت .

پدر روحانی گفت : جواب دادند ؟

- نه .

- پس برو آنها را ستایش کن .

طلبه اطاعت کرد و همان روز عصر ، نزد پدر روحانی برگشت . پدر از او پرسید : که آیا مرده ها جواب داده اند ؟

طلبه گفت نه .

پدر روحانی گفت : برای جلب رضایت خدا همین طور رفتار کن . نه به ستایش های مردم توجه کن و نه به تحقیرها و تمسخرهایشان .

این طور می توانی راه خودت را در پیش بگیری .
بیاموزیم که
1. با احمق بحث نکنیم و بگذاریم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند.
2. با وقیح جدل نکنیم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روح ما را تباه می‌کند.
3. از حسود دوری کنیم چون اگر دنیا را هم به او تقدیم کنیم باز از زندان تنگ حسادت بیرون نمی آید.
4. تنهایی را به بودن در جمعی که ما را از خودمان جدا می کند، ترجیح دهیم.
5. از «از دست دادن» نهراسیم که ثروت ما به اندازه شهامت ما در نداشتن است.
6. بیشتر را بر کمتر ترجیح ندهیم که قدرت ما در نخواستن و منفعت ما در سبکباری است.
7. کمتر سخن بگوییم که بزرگی ما در حرفهایی است که برای نهفتن داریم، نه برای گفتن.
8. از سرعت خود بکاهیم، که آنان که سریع تر می دوند، فرصت اندیشیدن به خود نمی دهند.
9. دیگران را ببینیم، تا در دام خویشتن محوری، اسیر نشویم.
10. از کودکان بیاموزیم، پیش از آن که بزرگ شوند و دیگر نتوان از آنان آموخت.
535353535353
حال خوب نشانه هایی دارد مثل: آرامش و صبوری . فعال بودن . مثبت بینی . شادی .4fvfcja317317
... و نشانه های حال بد : تنبلی ، افسردگی ، منفی بافی ، حسادت وغیره. در مقاله پیش اشاره کردیم که منشا اصلی این حالات در درون ماست.در این مقاله به توصیف انسان های این دو گروه می پردازیم :

آدم هایی که حالشون خوبه خیلی به هم شبیه اند، چون واقعی اند، اصیل و باجوهرند. ریشه هاشون به یک منشأ وصله. اما آدم هایی که حالشون بده، خیلی با هم فرق دارند ، چون ذهن های به هم ریخته و نامتعادل دارند، احساساتشون کاذبه و از تصورات اون ها به وجود اومده، این احساسات واقعی نیستند، واکنشی هستند. مثل احساس خشم، قضاوت، مقایسه، ترس و دلهره، بی تفاوتی، حسادت و کینه. این احساسات بر اثر واکنش نسبت به محرکی ناسالم در انسان به وجود می آد. در واقع ریشه ای نیستند. شاخ و برگ هایی پیچیده و درهم اند که فقط فضای ذهن رو اشغال کرده و نیاز به هرس کردن دارند. این ذهن های درگیر، همیشه از ریشه دورند و انرژی زیادی رو به علت توجه به امور بی اهمیت از دست می دهند؛ بنابراین خسته اند و حالشون بده. همیشه دغدغه ای برای ناخوش بودن دارند و در گذشته و یا آینده زندگی می کنند.

افرادی که حالشون بده، همواره در حال گله و شکایت از دست مقصری فرضی هستند. اون ها همیشه کسی رو دارند تا عامل ناکامی های اون ها باشه یا غر می زنند، یا اشک می ریزند و یا حالتی خشمگین و بی تفاوت دارند. همه این حالت های متفاوت به این دلیل در این افراد به ظهور می رسه که ذهن می تونه کیفیتی بسیار فریبکارانه و زیرکانه داشته باشه. ذهن ناآرام همواره به دنبال فراره. چون حوصله و توان رو به رو شدن با تعهدات و مسوولیت های خودش رو نداره.
در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند:« فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند» عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند. ابلیس به صورت پیری ظاهرالصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت:« ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!» عابد گفت:« نه، بریدن درخت اولویت دارد» مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند.

عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست. ابلیس در این میان گفت: «دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است»؛ عابد با خود گفت :« راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم» و برگشت.

بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت. روز دوم دو دینار دید و برگرفت. روز سوم هیچ نبود. خشمگین شد و تبر برگرفت. باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت: «کجا؟» عابد گفت:«تا آن درخت برکنم»؛ گفت«دروغ است، به خدا هرگز نتوانی کند» در جنگ آمدند. ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست! عابد گفت: « دست بدار تا برگردم. اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟»

ابلیس گفت:« آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی»
منبع:کیمیای سعادت[/font][/color]
مسجد جن اثر تاریخی مکه
مسجد الجن مشهورترین و مسجد کهن مکه است. موقعیت آن در پایین کوه حجون به مت حرم، حدود پنجاه متر بعد از پل حجون و در حاشیه قبرستان حجون است. خیابان کوچکی در کنار مسجد با نام «شارع مسجد الجن» وجود دارد که هنوز تابلوی قدیمی آن بر دیوار وجود دارد.

از نامهای دیگر این مسجد «مسجد الحرس» است. این نام از آن جهت است که صاحب الحرس، که در مکه گشت شبانه داشت، به این محل می آمد و در آنجا با عرفا، چهره های شناخته شده و برگزیده قبائل و حراس دیگر، از شعب عامر و ثنیة المدنیین، دیدار می کرد.

نامگذاری آن به مسجد جن به جهت رابطه ای است که با سوره جن دارد. می دانیم که سوره جن یکی از سوره های قرآن است. خداوند در این سوره فرموده است:

[تصویر:  24.jpg]

«جنها آیات الهی را شنیده و به آنها ایمان آوردند»
(۱) گویا این آیات در محلی که به نام مسجدجن شهرت دارد، نازل شده است. برخی نامیده شدن آن را به مسجد البیعه، به دلیل بیعت جن با آن حضرت دانسته اند.

حضرت محمد (ص) در حال بازگشت از طائف، پس از طى مسیرى طولانى با قلبى شکسته و ناامید در مکان این مسجد که به نخله معروف بود، کنار نخل خرمایى نشست و نیمه شب به عبادت و تلاوت قرآن پرداخت. در این حال هفت نفر از جنیان با شنیدن صداى قرآن متوقف شده و آیات آن را به گوش ‍ سایر جنیان رساندند.

پیامبر(ص) بعدها نیز چندین بار همراه عبدالله بن مسعود به این مکان آمد و آیات قرآن را بر جنیان خواند. در شبى سوره جن بر پیامبر نازل شد و خداوند آن حضرت را از اسلام آوردن جنبان با خبر کرد. آیات اول سوره جن به این موضوع یعنی ایمان آوردن جنیان اشاره کرده است.

برخی روایات تاریخی به این نکته اشاره کرده اند که رسول خدا (ص) محل مسجد را برای عبد الله بن مسعود مشخص و معین فرمود.
مسجد در قرن دوم و پس از آن، به همین نام سرپا بوده و مورخان در طول قرون مختلف از آن یاد کرده اند.

محل فعلی مسجد دقیقا در محل قبلی آن است و در بازسازی جدید، مساحت آن به ۶۰۰ متر مربع رسیده است. بنای مسجد محکم و مناره ای در رکن شمال شرقی آن قرار دارد.
در یک شهر ساحلی ، درست هنگامی است که همه در یک بدهکاری بسر می برند و هر کدام برمنبای اعتبارشان زندگی را گذران می کنند، ناگهان، یک مرد بسیار ثروتمندی وارد شهر می شود. او وارد تنها هتلی که در این ساحل است می شود، اسکناس 100 دلاری را روی پیشخوان هتل می گذارد و برای بازدید اتاق هتل و انتخاب آن به طبقه بالا می رود.صاحب هتل اسکناس 100 دلاری را برمی دارد و در این فاصله می رود و بدهی خودش را به قصاب می پردازد.قصاب اسکناس 100 دلاری را برمی دارد و با عجله به مزرعه پرورش گوسفند می رود و بدهی خود را به او می پردازد.مزرعه دار، اسکناس 100 دلاری را با شتاب برای پرداخت بدهی اش به تامین کننده خوراک دام و سوخت می دهد.تامین کننده سوخت و خوراک دام برای پرداخت بدهی خود اسکناس 100 دلاری را با شتاب به داروغه شهر که به او بدهکار بود می برد.داروغه اسکناس را با شتاب به هتل می آورد زیرا او به صاحب هتل بدهکار بود چون هنگامیکه دوست خودش را یک شب به هتل آورده بود اتاق را به اعتبار کرایه کرده بود تا بعدا پولش را بپردازد.

حالا هتل دار اسکناس را روی پیشخوان گذاشته است.
در این هنگام توریست ثروتمند پس از بازدید اتاق های هتل برمی گردد و اسکناس 100 دلاری خود را برمی دارد و می گوید از اتاق ها خوشش نیامد و شهر را ترک می کند.در این پروسه هیچکس صاحب پول نشده است. ولی به هر حال همه شهروندان در این هنگامه بدهی به هم ندارند، همه بدهی هایشان را پرداخته اند و با یک انتظار خوشبینانه ای به آینده نگاه می کنند.
هفت میلیاردمین نفر جهاااااااااااااااااان متولد شد ...

مهر: یک نوزاد فیلیپینی با تولد خود جمعیت جهان را به هفت میلیارد رساند و بدین ترتیب نامش در تاریخ ثبت شد.


به گزارش آسوشیتدپرس، این نوزاد که دختر است دو دقیقه قبل از نیمه شب به وقت محلی در مانیل به دنیا آمد و سمبل جمعیت هفت میلیارد نفری جهان شد.
[تصویر:  714483_orig.jpg]
این نوزاد "دانیسا می کاماچو" نام دارد و پس از تولد اعضای خانواده و کارکنان بیمارستان محل تولد وی، با یک کیک شکلاتی که بر روی آن نوشته شده بود "هفت میلیاردمین نفر جهان" تولد او را جشن گرفتند.
مقامات محلی فیلیپین نیز با یک هدیه تولد این نوزاد را تبریک گفتند.
[تصویر:  714484_orig.jpg]
به نوشته آسوشیتدپرس، مراسمی که برای تولد این نوزاد انجام گرفت پیش از آنکه از بعد جمعیت شناسی مهم باشد به سبب آنکه یک نماد بوده مهم است.
۱) هیچ دستی خالی نیست اگر اهل قنوت باشد.53
۲) رحمت خداوند ممکن است تأخیر داشته باشد؛ اما حتمی ست.53
۳) با افکار زیبا زندگی کن چون زندگی به اندازه ی افکار تو زیباست.Khansariha (8)
۴) وحشی ترین گل ها به عظمت باران تعظیم می کنند.Khansariha (8)
۵) وقتی تنها شدی بدون که خدا همه رو ازت دور کرده تا خودت باشی و خودش...53
۶) دستی که گل اهدا می کند خودش هم بوی گل می گیرد.Khansariha (8)
۷) ابر بارنده به دریا می گفت: من نبارم تو کجا دریایی؟ در دلش خنده کنان دریا گفت: ای ابر بارنده! تو خود از مایی.5353
317317317317
قلب تو کجاست؟؟؟
"رابت داینس زو"قهرمان مشهور ورزش گلف آرژانتین زمانی در یک مسابقه موفق شد مبلغ زیادی پول برنده شود.
در پایان مراسم وپس از گرفتن جایزه زنی بسوی او دوید وبا تضرع و زاری از او خواست تا پولی به او بدهد تا بتواند کودک بیمارش را از مرگ نجات دهد .زن گفت که هیچ پولی برای پرداخت هزینه درمان نداردو اگر رابرت به او کمک نکند کودکش ازدست خواهد رفت. قهرمان گلف درنگ نکردو تمام پول را به زن داد.
هفته بعد یکی از مقامات انجمن گلف به دابرت گفت:ساده لوح خبر جالبی برات دارم!
آن زن اصلا بچه مریضی نداشتی که هیچ حتی ازدواج هم نکرده.اون به تو کلک زده دوست من!
رابرت با خوشحالی جواب داد :"خدا رو شکر ! پس هیچ کودکی در حال مرگ نبوده! این که خیلی عالی.
317317317317317317
(1390 آبان 4، 18:23)m.amin نوشته است: [ -> ]
استیو جابز از نسل رسول گرامی(ص) است!

یکی از آشنایان استیو جابز بنیانگذار شرکت اپل که چندی پیش فوت کرد، می گوید که شجره نامه جابز نشان می دهد که نسب وی به رسول گرامی اسلام (ص) می رسد...

به گزارش سرویس بین الملل شبکه خبری آتی نیوز، "دانیه الجندلی" یکی از نزدیکان استیو جابز موسس شرکت آمریکایی اپل که چندی پیش درگذشت، می گوید که جابز از نسل رسول گرامی(ص) است و اسم واقعی او "مصعب عبد الفتاح الجندلی " است.
روزنامه " الدستور المصریه" به نقل از دانیه اعلام می کند که شجره نامه استیو جابز نشان می دهد که نسل وی به پیامبر اکرم (ص) و امام حسین(ع) بر می گردد.
این زن سوری می گوید که پدر جوبز پسر عموی پدرش است و نسب پدر آنها به رسول گرامی اسلام می رسد و این شجره نامه در منزل آل الجندلی الرفاعی در شهر حمص سوریه موجود است.
دانیه درباره ازدواج پدر جابز می گوید که عبد الفتاح الجندلی پدر جابز در دانشگاه آمریکایی بیروت درس خواند و سپس از از آنجا به دانشگاه هاروارد امریکا رفت، اما پس از اتمام تحصیلاتش به همراه همسر آمریکایی اش یعنی مادر استیو جابز و منی اسمبسون به شهرش حمص بازگشت.
وی در ادامه افزود: اما اقامت وی در این شهر دو ماه بیشتر طول نکشید و به دلیل ناسازگاری با جامعه خود بار دیگر به امریکا بازگشت و پس از آن دیگر به سوریه بازنگشت.
دانیه تاکید کرد که منی اسمبسون خواهر جوبز دو سال گذشته از شهر حمص بازدید کرد و با خانواده و همه خاندان آل الجندلی- الرفاعی دیدار کرد.



سلام:عذر می خوام که پست رو ویرایش می کنم. پدر عربی استیوجابز با مادرش ازدواج نکرده بود و این فرزند نامشروع رو به پدر و مادر ناتنی اون سپردن. همین استیو جابز خودمون. این فرد یه فرزند نامشروع هم از خودش به جا گذاشته. به نقل از ویکی پدیا.


همش درست ولی‌ برای من مهمتر از داستان نامشروع بودن این فرزند یه داستان دیگییه. استیو تقریبا از پدر و مادر " مسلمون" خودش چیزی ندید.از اونجایی‌ که پدر و مادر ۲۳ سالهش موقع تولد او وضع مالی خوبی‌ نداشتن مجبور شدن که پسر خودشون رو بعد از تولدش به یه خانوادهٔ دیگه بدن. استیو در خانوادهٔ جابز به فرزند خوندگی در اومد.استیو تازه در سن ۳۰ سالگی از این موضوع باخبر شد.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66