سلام
روز هشتم مسابقه عادت سازی
به نام خدا
تبدیل عادت به "خرده عادت"
تو پست قبلی گفتیم که چرا مغز با برداشتن قدم های بزرگ و یهویی همراهی نمیکنه؟!
خلاصش این بود که مغز ما تمایل زیادی به حفظ بقای ما داره و اهداف و قدم های بزرگ رو مثل یه تهدید برای بقای خودش میدونه و جلوش مقاومت میکنه.
حالا سوال اینه برای شروع یه کار یا ایجاد یه عادت جدید یا ترک یه عادت بد قبلی چه کار میتونیم انجام بدیم تا مغز ما مقاومت نکنه؟
با برداشتن قدم های خیلی کوچیک طوری که مغز ما اصلا متوجه تغییر خاصی نشه ، یه جور گول زدن مغزه ، بعد وقتی که تو مسیر افتادیم و به انجام اون قدم کوچیک پایبند بودیم و بهش عادت کردیم ، میتونیم کم کم رشدش بدیم و قدم هامون رو ذره ذره بزرگ تر کنیم.
به این قدم های کوچیک میگیم خرده عادت.
ویژگی های خرده عادت :
1.قابل اجرا در بدترین روزم
2.زمان اجرا 1 تا 3 دقیقه (اگر بیشتر از اینه اشتباهه ، چون یه روزایی انجامش نخواهی داد)
3.با هدف اجرای 100 درصد نه حتی 95 درصد
یه کار خیلی مسخره که اگه کسی در حال انجامش مارو ببینه ممکنه بهمون بخنده
انقدر انجامش آسون و بی درد و شدنیه که هیچ بهانه ای برای انجام نشدنش نداریم
یه کار خیلی ساده با دشواری 0 که حتی خدای نکرده اگه رو به موت هم باشیم میتونیم انجامش بدیم ؛ حالا مسافرت و بیماری و غیره بماند!
مثال
منی که آدم کم تحرکی بودم و شاید روزی 5 دقیقه هم پیاده روی نمیکردم
یهو بیام هدفم رو بزارم روزی 1 ساعت پیاده روی
یا آمیگدال بیدار میشه و مغز من مقاومت میکنه و احتمالا هیچوقت شروعش نمیکنم و مدام امروز و فردا میکنم
یا بر اثر انگیزه زیاد چند روزی انجامش میدم ولی بعد چند روز که انگیزه افت کرد اونو کنار میزارم ، چون سنگ بزرگ برداشتم و زورم به حملش نمیرسه.
اما اگه اینجوری برنامه ریزی کنم که من قصد دارم طی 6 ماه عادت پیاده روری 1 ساعت رو در خودم ایجاد کنم .
میام ماه اول هدفم رو میزام 10 دقیقه پیاده روی ، 10 دقیقه رو قراره طی 1 ماه بهش برسم نه یه روز!
پس روز اول هدفم رو میزام روزی 1 دقیقه پیاده روی
پس یه عادت بزرگ یک ساعته رو تبدیل کردم به یه عادت کوچیک 1 دقیقه ای
کافیه یه دور، داخل خونه بچرخم به هدفم رسیدم. و تیک میزنم
وقتی همین عادت 1 دقیقه ای رو تونستم هر روز و در بدترین حالتم انجامش بدم ..اونوقت میرم سراغ قدم بعدی روزی 2 دقیقه پیاده روی
یه نکته ای که هست ..همین که کاری رو شروع میکنیم به انجام دادن ، میزان انگیزمون بالا میره و ممکنه بخوایم ادامش بدیم
مثلا همین 1 دقیقه پیاده روی رو وقتی انجامش دادم ممکنه انگیزه بگیرم و تا 10 دقیقه ادامش بدم
ممکن هم هست امروز سرم شلوغ بوده یا بیمار بودم یا به هر دلیلی نتونستم ادامش بدم ، هیییییچ اشکالی نداره
همین که خرده عادتم رو انجام دادم جدولم رو تیک میزنم و احساس رضایت میکنم و بابت یک قدمی که امروز برداشتم خداروشکر میکنم.
چند تا مثال دیگه میزنم
مثلا به جای روزی 10 ص کتاب ====> روزی 2 خط کتاب
روزی 20 تا شنا ===> روزی 1 شنا ، یا فقط قرار گرفتن تو حالت شنا ، یا فقط دراز کشیدن روی زمین ( در این حد مسخره
)
نوشتن برنامه روزانه ====> فقط دفتر و خودکار دستم بگیرم
روزی 1 صفحه قرآن ===> فقط لای قرآن رو باز کنم ببندم
کنترل خشم ===> موقع عصبانی شدن 3 تا نفس عمیق بکشم
سحرخیزی====> ساعت زنگ خورد 1 دقیقه بشینم سرجام بعد بخوابم
و ....
مهم : الان خیلی از دوستان رو میبینم که برای شروع هدف بزرگ و عادت بزرگ انتخاب کردن و خیلی روزها به دلالیل مختلف موفق به انجامش نشدن یا اینکه کلا انجام ندادن و اعلام وضعیتی هم نکردن. دلیلش همینه بچه ها قدم های بزرگ برداشتین.. باید قدم هامون رو خیلی کوچیک تر کنیم. تا همیشه بتونیم تحت هر شرایطی بهش پایبند باشیم.
تکلیف شماره 3 : خیلی مهم
برگردین به عادتهایی که انتخاب کردین، یکم فکر کنید
ببینید چطور میتونید عادتتون رو تبدیل کنید به خرده عادت
و بنویسید اینجا خرده عادتتون رو
از امروز فقط خرده عادت هارو باید انجام بدیم و جدولمون رو تیک بزنیم.
اگه انگیزه پیدا کردیم ادامش میدیم اگه نه همون انجام خرده عادت کافیه!
پست بعدی : ساخت مسیر عصبی
پست های آموزشی قبلی:
پست اول : لوازم مورد نیاز مسابقه (تکلیف 1)
پست دوم : تعریف عادت و خرده عادت و اهمیت عادت سازی
پست سوم :
تغییر عادت چقدر زمان لازم داره؟
پست چهارم:
قدرت چرایی (تکلیف 2)
پست پنجم :
چرا در عادت های بزرگ و یهوویی مغز همراهی نمیکنه؟