سلام
"من از مرگی سخن گفتم ک پیش از مرگ میآید
ب «آه عشق» کاری برتر از اعجاز عیسا کن
خطر کن! زندگی بی او چ فرقی میکند با مرگ
ب اسم صبر، کم با زندگی امروز و فردا کن"
"ن" بده...
یاعلی.
نه هر که چهره برافروخت، دلبری داند
نه هر که آینه سازد، سکندری داند
حافظ شیرازی
دانی که چرا خدا تو را داد دو دست؟
من معتقدم که اندر آن سری هست
یک دست برای آنکه خویشتن داری
با دست دگر ز دیگران گیری دس
ت
سلام
"تنها گناه ما طمع بخشش تو بود
ما را کرامت تو گنه کار کرده است"
"ت" بده...
یاعلی.
"
تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم
از که می نالی و فریاد چرا می داری؟!"
یاد باد آنکه سر خاک توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود.
دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست
آنجا جز آن که جان بسپارند چاره نیست
حافظ
سرچ کردم اینو ی جور دیگه هم گفتن
پ.ن. بعد از اون قضیه شعری ک گذاشتیم و آخرش جور دیگه بود سعی میکنم حتی الامکان شعرایی ک میذارم سرچ کنم ک اشتباه نکرده باشم
اینو ک سرچ کردم چندین جور گفته بودنش ک این شکلی ک گذاشتم در خاطرم بود.
مثلا این:
بحریست بحر عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آنکه جان بسپارند چاره نیست
یا این:
راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
آن جا جز آن که جان بسپارند چاره نیست
سلام
آره.. من اینطور بلدم:
راهیست راه عشق ک هیچش کناره نیست
آنجا جز آن ک جان بسپارند چاره نیست ..
و
"تو زيبايي و زيبايي در اينجا كم گناهي نيست
هزاران سنگ خواهد خورد در مرداب ماه اینجا"
فاضل نظری
"الف" بده...
یاعلی.
ای دل غم دیده حالت به شود دل بد مکن
این سر شوریده باز اید به کنعان غم مخور
"ر" بده
آغاز امامت امام زمان مبارک
کاش قدر شون رو بدونیم
یا علی
رخ تو رونق قمر بشکست
لب تو قیمت شکر بشکست
" خاقانی"
ترسم از آن قوم که بر دردکشان می خندند //// بر سر کار خرابات کنند ایمان را
«حافظ»
م بده
منظورشون اینه که الف بده
می توانم
:d
آدم از بی بصری بندگی آدم کرد
گوهری داشت ولی نذر قباد و جم کرد
یعنی از خوی غلامی ز سگان پست تر است
من ندیدم که سگی پیش سگی سر خم کرد
(اقبال لاهوری)
دل و دینم دل و دینم ببردهست
بر و دوشش بر و دوشش بر و دوش
حافظ شیرازی
شبی کو که بینم رخت را چو ماه
در آن مخمل پر چراغ سیاه
دو چشمم کنم خیره در روی تو
که شاید کنی سوی چشمم نگاه
همیشه کام مرا تلخ می کند دنیا
به قدر تلخی دنیای تان، عسل لطفا !
فرزاد نظافتی