تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را؟......تو مرا سود و زیانی چه کنم سود و زیان را؟
نفسی یار شرابم،نفسی یارِ کبابم......چو در این دور خرابم،چه کنم دور زمان را؟
مولانا
دشتها آلوده ست در لجنزار گل لاله نخواهد روييد
در هواي عفن آواز پرستو به چه كارت آيد ؟
شعر از: حميد مصدق
در نظر بازی ما بیخبران حیرانند ............ من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
یا رب اندر دل آن خسرو شیرین انداز
که برحمت گذری بر سر فر هاد کند
آجی شهر نو ممنوعه الان خانوم بارونی با چوب میزنه بیرونمون میکنه
نذر و فتوح صومعه در وجه می نهیم
دلق ریا بآب خرابات برکشیم