کانون

نسخه‌ی کامل: شعر و نثر ادیبان
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
چی می خوام بهتر از اینکه با تو مستم با تو هستم
زاهد ریایی شهر  میگه من حسین پرستم
 من هنوز نبودم آقا  تو منو کردی نمک گیر
کمکم کن بشم آقا در میخونه ی تو پیر
همه ی زندگیمو من صدقه سر تو دارم
چه غم از بی کسی دارم تا تو هستی کس و کارم
همه کس و کاره من تو اعتبار من
وقف روضه های تو شد کار و باره من
من گرفتار تو دل بی قرار تو
تکیه گاهم شده روی دیوار تو
همه ی هستمی دله شکستمی
به همه گفته ام تو سرپرستمی
نامتو می برم دل بری می کنم
لحظه ها مو با تو سپری می کنم
میونه مردم شهرم تو منو آبرو دادی
باب مستی و جنون رو به روی دلم گشودی
خونه ی اولم آقا توی بین الحرمینه
خونه ی دومم آقا بزم روضه ی حسینه
نیاد اونروزی که ارباب از در خونت برونیم
کرده ام حسین زهرا نذر عشقه تو جونیم
آقا تو شهر و دیارم بزم عشقه تو شلوغه
غیر عشقه تو حسین جان همه ی عشقا دروغه
از تو یک نگاه بسه یک کربلا بسه
دربه درم نکن ای با وفا بسه
چه ها دیدم حسین دل بریدم حسین
از دست روزگار چی کشیدم حسین
دوباره دل بیقراره
امشب عنایتم کن
آقا اجابتم کن
زدم قید خودم رو
بکش و راحتم کن

همیشه دله بی بی زهرا را شکوندم
حرمت همه ی خوبی ها تو شکوندم

با گناه و بدی و پلیدی و زشتی
پل عبوره تا کربلا را شکوندم

دلم برا حرمت پر می زنه
همش به این در و اون در می زنه

هر شب به روضه ی تو سر می زنه
سالار زینب
در دل دارم
زهجر روی تو بهانه
که خسته ام از این زمانه
به دل ز طعنه های مردم
بسی نشسته تازیانه
از عشق تو
چه ها کشیده این دله من
غمه تو گشته قاتل من
دلی ز خون و دیده ی تر
ز عمرو گشته حاصله من
همه جا پیه تو می رود دلم
شده هجر و دوری تو مشکلم
غمه غربته تو گشته قاتلم
از هجر تو
ببین دلم چه ها کشیده
به دشت بی کسی رسیده
دلم شده مثاله مجنون
که یک نظر تو را ندیده
دلداره من
رخ تو شمع شام تارم
اگر چه بر در تو خارم
همه امید من تو هستی
که جز تو من کسی ندارم
شده ام اسیر و مبتلای تو
چه شود که جان شود فدای تو
بخرم به جان و دل بلای تو
چه شود به روی من نظر کنی
که شبی کنار من سحر کنی
تو به خانه ی دلم نظر کنی
گویم هر دم
فدای آن دو چشمه مستت
طفیل آدمی ز هستت
چه کرده با من آشنایی
چه ها کشیده ام ز دستت
خواهم از تو که پر کشم به سوی کویت
شده دلم اسیر مویت
پر آبو گشته هر دو دیده
که یک نظر کند به سویت