کانون

نسخه‌ی کامل: شعر و نثر ادیبان
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
هدف مقدس جونم که اینقدر دوستت دارم
پس چی شد شعر خارجی53258zu2qvp1d9v


بی صبرانه منتظر درست شدن خط تلفن ریکلوز ام.

سلامم

از دوست به ناوک غم آزرده مشو!
خوش باش که هرچه آید از دوست خوش است!

خیام
یا به اندازه آرزوهاتون تلاش کنید یا به اندازه تلاشتون آرزو کنید .
{ ویلیام شکسپیر }
با سلام ... يه شعر خوب از مرحوم آقاسی !

بسم الله الرحمن الرحیم-

مسلمان نمايان تكنو كرات

ره آوردتان چيست جز منكرات

شما گر نماينده مردميد

چرا ماتو مبهوت وسردرگميد

شمايي كه دين را به نان ميدهيد

كجا در ره عشق جان ميدهيد

نمايندگاني كزين امتند

خدا باور و تشنه خدمتند

اگر خشم ديني ملايم شود

در اين سرزمين غرب حاكم شود

الا اي عارفان بي معارف

جهان انديشه گان شبهه عارف

اگر فرهنگتان فرهنگ دين است

چرا آهنگتان كفر آفرين است

شما گر پيرو خط اماميد

چرا دلبسته ميز و مقاميد

فضاي باز يعني بي حياي

در انظار عمومي خود نمايي

فضاي باز يعني نانجيبي

تظاهر سازي و مردم فريبي

كه ميدان داد اين نوكيسه ها را

حمايت كرد اين ابليسه ها را

سر افرازان براي سر فرازي

ضرورت دارد آيا برج سازي

در پناه خدا !
بخوان به نام گل سرخ در صحاری شب
که باغ ها همه بیدار و بارور گردند

بخوان دوباره بخوان تا کبوتران سپید
به اشیانه ی خونین دوباره برگردند

ز خشکسال چه ترسی که سد بسی بستند
نه در برابر اب
که در برابر نور
و در برابر اواز و در برابر شور
تو خامشی که بخواند
تو میروی که بماند
که بر نهالک بی برگ ما ترانه بخواند
زمین تهی است ز رندان همین تویی تنها
که عاشقانه ترین نغمه را دوباره بخوانی بخوان به نام گل سرخ و عاشقانه بخوان
حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی



شاعرشم یادم نمیاد
کشیشی در بستر مرگ می گفت
وقتی که نوجوان بودم دلم می خواست همه ی دنیا را تغییر دهم

وقتی جوان شدم دلم می خواست کشورم را تغییر دهم

وقتی میان سال شدم دلم می خواست مردم شهرم را تغییر دهم

وقتی پیر شدم ارزو می کردم که ای کاش بتوانم خانواده ی خودم را تغییر دهم
اکنون که در بستر مرگ افتاده ام و دیگر فرصتی ندارم
وقتی به گذشته نگاه می کنم ارزو می کنم که ای کاش خودم را تغییر داده بودم
از اشعار گرانبار خودم خدمت دوستان گرانقدر میخوانم:
اه....
سینه ای صاف کردم

من نخل شدم قرار شد خم نشوم
جز با تو و خنده هات همدم نشوم

یک سیب دگر بچین و حوایی کن
نا مردم اگر دوباره آدم نشوم


به به....
خودم حال کردم شمارو نمیدونم
واقعا مرسی
فوق العاده بود4141
شعر دیگری به تقلید استاد گرامی محمد علی بهمنی سروده ایم
البته به سبک ترانه هست و امکان داره دوستان به طرب بیان پس لطفا مواظب باشید4fvfcja

تو چشات خیلی قشنگه،تو نگات خیلی بلاس
تو حساب خوشگلیت از همه خوشگلا جداس

پیش جام چشم تو ،جام جهان نما چیه
کاشکی میشد بدونم چشمای تو کار کجاست

همه ی ستاره ها رو اگه خورشید بکنن
آسمون باز پیش چشمای تو تاریک و سیاس

تو لبت با اینکه غنچه س بوسه هات مثل گله
تو تنت بلوره اما گیسوهات مثل طلاس

تو منو دوس نداری این و تو چشات می خونم
نمی خواد حاشا کنی دروغگو دشمن خداس

تو کبوتر دلت بر سر هر بومی میشینه
طفلکی مرغ دل من که همیشه رو هواس


من خودم زیاد از این خوشم نمیاد
آخه خیلی سبکه و بی
نه؟
داش حسین پس چرا دیوان شعرهاتو چاپ نمیکنی همه ازش استفاده کنن؟
(1388 اسفند 5، 20:37)khosro نوشته است: [ -> ]داش حسین پس چرا دیوان شعرهاتو چاپ نمیکنی همه ازش استفاده کنن؟

به فکرش بودم ولی شعر درست و حسابی کم دارم4fvfcja

فوقش بشه 20 تا غزل

بقیش همش اراجیفهKhansariha (134)

بعدشم اگه چاپ کنم نصفش ممیزی میخوره

انصافا این ممیزی خیلی دردناکهTears
امشب انگار خون تازه ای تو رگ های منه

یکی از عمق سکوتم داره فریاد میزنه
منو از جاده نترسون نگو که فاصلمون
صدتا کفش سربی و صد تا عصای اهنیه

تو سرم افتاده امشب
هوس قدم زدن

رد شدن از دل اتیش
تو یه چشم به هم زدن

بیا امشب از حصار هر بهانه رد بشیم
لحجه ی ناب و زلال این شبو بلد بشیم

ما دوتا رود خونه ایم تو دریا میرسیم به هم
نکنه طعمه ی دیوارای سرد سد بشیم
این یه قسمت از شعر جدیدمه
امیدوارم لذت ببرید
در حسرت نگاهت گم گشت روزگاران
خاکستری شده مو در حسرت نگاران

لب های سرخ گونت زندان چشمهایم
زیبایی نگاهت آتش زده به کادان

در روزهای عمرم بیش از تو کم ندیدم
لیکن تو بانگاهت مسحوره ای چو ماران

هنگام عشق بازی دستم نداد یاری
تا از تو جان بخواهم همچون قماربازان

.
.
.

مخلوق چشمهایت بی شک منم منم من
آخر تو معنی عشق آن خالق حکیمان

عهدی اگر ببندی باید که پابداری
این رسم عشق بازیست،کردار پاکبازان

مسحور چشمهایت اینک منم منم من
کو آن همه قراری در روزهای باران

گفتی که از درونت می بایدت صبوری
یعقوب سان شدم من ،یادی بکن زپیمان
[b]
سلام اقا حسین

بابا این شعر که مال من نبود

این یکی از شعر های شادمهره

من چون از اهنگش خیل خوشم میاد
نوشتمش
اهنگش خیلی ارامش بخشخ

هیچ کدوم از شعر های این تاپیک مال من نیست

ولی گاهی یادم میره اسم شاعرشو بنویسم42
171717

من فکر کردم شعرای خودته!!!!!!Khansariha (134)

باشه در هر صورت منم دیگه شعرای خودمو اینجا نمی ذارم42