گمراه کننده ترین چیز تو دنیا بعد از شیطان رجیم
تخمه ژاپنیه که تو ظرف آجیل فیگور بادوم به خودش میگیره
*****************************************
مورد داشتیم دختره عاشق پسره شده
پسره گفته بیخیال من شو ، من جای خواهرتم !
*****************************************
یه سوالی هست بدجور ذهن منو مشغول کرده
منفی جمله ی “من دارم میرم” چی میشه ؟
من دارم نمیرم !
من ندارم میرم !
نه من دارم میرم !
*****************************************
ﺑﻪ ﺩﺭﺟﻪ ﺍی ﺍﺯ سینگلی ﺭﺳﻴﺪﻡ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺯﻧﮓ ﻣﻴﺰنم
ﺑﻮﻕ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﻣﻴﺨﻮﺭﻩ ﻓﺤﺶ ﻣﻴﺪﻡ ﺑﻌﺪ ﺗﻤﺎﺱ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺘﻪ ﻣﻴﺎﺩ ﺫﻭﻕ ﻣﻴﻜﻨﻢ !
*****************************************
تصمیمش جرئت می خواهد
طپش ، هیجان ، سقوط آزاد
جرئت داری دوباره امتحان کن !
ازدواج مجدد آقایان
*****************************************
چیپسی خواهم خرید
بالنی خواهم ساخت
تا ابد خواهم رفت …
*****************************************
تنها طرحم برای آینده اینه که
اصلا در موردش فکر نکنم !
اقای رندم انجمن ادبیاتو خوب می چرخونه
مخصوصا شعرایی که می ذاره ارزش خوندن دارن
انجمن ادبیاتو ببینید گاهی
آیا میدانید پرستارها دو واحد پاس میکنند
به اسم
آقا چه خبرتون اینجا بیمارستانه
رفته بودم مصاحبه استخدام
طرف گفت نماز جمعه می ری
گفتم :بله می رم
گفت راهپیمایی روز قدس رفتی
گفتم بله
طرف گفت : کیک و ساندیس هم خوردی؟
گفتم : بله
طرف گفت : غلط کردی روز قدس که ماه رمضان
نامرد آخه یه سوال انحرافی در این حد.
مورد داشتیم کارت بانکی دختره تو سی دی رام کامپیوترش گیر کرده
.
.
.
.
.
.
.
.
.
تحقیق کردن فهمیدن میخواسته خرید اینترنتی کنه...
آسوده بخواب کوروش!!!! که ما آنلاینیم
ﺳﺮﻛﻼﺱ ﺍﺳﺘﺎﺩﻩ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ :
ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﻧﯿﺸﺖ ﺑﺎﺯﻩ ﭘﺎﺷﻮ ﺑﺮﻭ ﺗﺨﺘﻪ ﺭﻭ ﭘﺎﮎ ﮐﻦ
ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ :ﻧﻤﯿﺮﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ !!!
ﮔﻔﺖ: ﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ ؟ ﭼﺮﺍ ﻧﻤﯿﺮﯼ ؟ ﻣﯿﮕﻢ ﭘﺎﺷﻮ ﺗﺨﺘﻪ
ﺭﻭ ﭘﺎﮎ ﮐﻦ.
ﻣﻨﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻡ ﮔﻔﺘﻢ :ﺩﻭﺱ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﮐﻼﺳﺸﻮﻥ ﺭﻭ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﺑﺒﯿﻨﻦ !!!
ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺯﺩﻥ ﺯﯾﺮ ﺧﻨﺪﻩ ....
ﺑﻌﺪ ﺍﻭﻣﺪ ﺗﻼﻓﯽ ﮐﻨﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﯿﺮﻓﺘﻢ ﭘﺎﯼ ﺗﺨﺘﻪ
ﮔﻔﺖ :ﺧﻮﺷﮕﻞ ﭘﺴﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺗﻨﺘﻪ ﻣﺮﺩﻭﻧﻪ ﺵ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ؟؟؟
ﻣﻨﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﯾﻠﮑﺲ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺍﮔﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﺷﻮﻫﺮﺗﻮﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﯾﺪ ﺳﺎﯾﺰﺵ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪﻩ !!!
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﻼﺱ ﺗﺮﮐﯿﺪ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩ
ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮔﻔﺖ :ﺧﻮﺷﻤﺰﻩ ﺣﺎﻻ ﺧﻮﺩﺕ ﺣﺬﻑ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﯾﺎ ﻣﻦ ﺣﺬﻓﺖ ﮐﻨﻢ؟؟؟
ﻣﻨﻢ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺟﺪﯼ ﮔﻔﺘﻢ: ﻭﺍﺳﻪ ﯾﻪ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﻫﯿﭻ
ﻓﺮﻗﯽ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ !!!
ﺣﺴﺎﺑﯽ ﻗﺎﻃﯽ ﮐﺮﺩ ﺭﻓﺖ ﺳﻤﺖ ﻟﯿﺴﺖ ﮔﻔﺖ: ﺍﺳﻤﺖ
ﭼﯿﻪ ﺑﻠﺒﻞ ﺯﺑﻮﻥ؟؟؟
ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻮﭼﯿﮑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﻣﯿﺪ ﻫﺴﺘﻢ
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻟﯿﺴﺖ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ
ﮔﻔﺖ :ﺍﻣﯿﺪﻩ ﭼﯽ؟؟؟
ﻣﻨﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺪﯼ ﺻﺪﺍﻣﻮ ﮐﺸﯿﺪﻡ ﮔﻔﺘﻢ :ﺍﻣـــﯿــــــــــــــــــــﺪﻩ ﺟـــﻬــﺎﻥ !!!
ﮐﻼﺱ ﺭﻓﺖ ﺭﻭ ﻫﻮﺍ
ﻣﺎﮊﯾﮑﺸﻮ ﭘﺮﺕ ﮐﺮﺩ ﺟﺎﺧﺎﻟﯽ ﺩﺍﺩﻡ ﺍﺯ ﺑﺎﻻ ﺳﺮﻡ ﺭﺩﺷﺪ ﻭ ﺩﻭﯾﺪﻡ ﺩﺭ ﮐﻼﺱ ﻭ ﺑﺴﺘﻢ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻡ !!!
ﻭ ﻫﻨﻮﺯﻡ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻩ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺑﻮﺩم
.
ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻋﺰﻳﺰﺍنی ﻛﻪ ﻧﺎﻣﺰﺩ انتخابات ﺷﺪﻥ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻣﻴﻜﻨﻢ....
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻗﺪﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺪونن !
ﺩﻭﺭﺍﻥ ﻧﺎﻣﺰﺩی خیلی ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺷﻴﺮﻳﻨﻴﻪ
مردونگی اصلا به پشت بازو ,شکم شش تیکه, گردن کلفتی,سبیل گذاشتن نیست
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مردونگی به اینکه پا برهنه, پاتو بذاری روی سوسک زنده
یعنی من تا الان فکر میکردم این دخترایی که تو رانندگی روسری شون میفته...واسه خوشتیپی دوباره سرشون نمیکنن
نگو .................
نمیتونن فرمون رو ول کنن !!!
من هروقت زمین میخورم
به جای اینکه ببینم کجام داغون شده
فقط نگا میکنم دورم کسی نباشه.
بعد میام خونه میبینم
عه! دستم قطع شده!
این خارجیا واسه چی انقد درخت کریسمسشونو تزیین میکنن ولی نمی خورنش؟
ما هر سال هفت سینمونو تا تهش میخوریم
یه فامیل داریم ماهی قرمزاشم میخوره
بهترین دوست انسان کتابه
.
.
.
.
وسط حرف زدنش بلند میشی میری
هفته ی بعد برمیگردی میگی خب میگفتی!
اصنم ناراحتم نمیشه
ﺯﻧﻬﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻨﺪ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽﭘﻮﺷﻨﺪ !!!
ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝﺗﺮﻧﺪ ﮔﻮﺷﻮﺍﺭﻩ ﺁﻭﯾﺰﺍﻥ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ !!
ﻏﻤﮕﯿﻦ ﮐﻪ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﺑﺎ ﻣﻮﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﻭﺭ ﻣﯽﺭﻭﻧﺪ !!
ﺗﻨﻬﺎ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ،ﮐﻔﺶ ﻣﯽﺧﺮﻧﺪ، ﮐﺘﺎﺏ ﻣﯽﺧﺮﻧﺪ، ﻗﻬﻮﻩ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﯽﺧﻮﺭﻧﺪ !!!
.
.
.
.
.
.
ﺧﻼﺻﻪ ﺗﺎ ﺟﺪ ﻭ ﺁﺑﺎﺩ ﭘﻮﻝ ﺭﻭ ﺧﺎﮎ ﻧﻜﻨﻦ بیﺧﻴﺎﻝ ﻧﻤﯿﺸﻦ
یکی از مواقعی که مطمئن میشی تو دردسر افتادی زمانیه که
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خانوادت اسم کاملتو صدا میزنه
آقای محمد خان تشریف بیارین یه لحظه...
تا حالا دقت کردین ؟؟
تصمیمات مهمی که تو ایام عید.
واسه تغییر نحوه زندگی امسالت میگیری
تا سیزدهم هم دوام نمیاره
طنز: مادر زن و دامادها
زنی سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند. یک روز تصمیم گرفت میزان علاقه ای که دامادهایش به او دارند را ارزیابی کند.
یکی از دامادها را به خانه اش دعوت کرد و در حالی که در کنار استخر قدم می زدند از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخر انداخت. دامادش فوراً شیرجه رفت توی آب و او را نجات داد.
فردا صبح یک ماشین پژو ٢٠٦ نو جلوی پارکینگ خانه داماد بود و روی شیشه اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت»
زن همین کار را با داماد دومش هم کرد و این بار هم داماد فوراً شیرجه رفت توی آب و جان زن را نجات داد.
داماد دوم هم فردای آن روز یک ماشین پژو ٢٠٦ نو هدیه گرفت که روی شیشه اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت»
نوبت به داماد آخری رسید.
زن باز هم همان صحنه را تکرار کرد و خود را به داخل استخر انداخت اما داماد از جایش تکان نخورد او پیش خود فکر کرد وقتش رسیده که این پیرزن از دنیا برود پس چرا من خودم را به خطر بیاندازم؟
همین طور ایستاد تا مادر زنش در آب غرق شد و مرد. فردا صبح یک ماشین بی ام و آخرین مدل جلوی پارکینگ خانه داماد سوم بود، که روی شیشه اش نوشته بود: «متشکرم! ازطرف پدر زنت».