با یارو چت میکردم اسم پروفایلش Sag Har بود
گفتم بچه کجایی سگ هار ؟؟
هرچی از دهنش در اومد بارم کرد!
نگو اسمش ساغر بوده
خوب لعنتی مثل آدم بنویس
اون زمان که میگفتن عیده و کدورتها رو کنار بذارید، آجیل کیلویی ۳۰۰هزار تومن نبود...
الان شب عید باید یه دور دیگه به دوست و فامیل زنگ بزنی جنگ کنی تا کدروتها آپدیت بشن!
دانشمندان هنوز نفهمیدن چرا ایرانیا
.
.
.
.
.
.
.
.
وقتی یکی از جای دور بهشون زنگ میزنه داد میزنن
واقعا چرااا
دوست من، شما روزی سه ساعت هم ویدئوهای سلامت و کاهش وزن تو اینستاگرام ببینی
تنها حجمی که ازت کم میشه حجم اینترنتته
طرف اﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﻮ ﻣﻴﻮﻩ فروشی ﺑﻪ ﻣﻴﻮﻩ ﻓﺮﻭﺷﻪ ﻣﻴﮕﻪ ﺁﻗﺎ اﻳﻦ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﺳﺎﻣﺴﻮﻧﮕﺎﺗﻮﻥ ﺧﻮﻧﻴﻪ؟
ﻣﻴﮕﻦ ﻣﻴﻮﻩ ﻓﺮﻭﺷﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﻻی اﻧﮕﻮﺭا ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻧﻤﻴﺎﺩ ﻣﻴﮕﻪ اﺯ اﻭﻥ ال جی ها ﺑﺒﺮ اﻭﻧﺎ ﺧﻮﻧﻴﻪ
برا دختره خواستگار اومده بود مامان و باباش بهش گفتن میخوای درس بخونی
یا شوهرت بدیم ؟؟
سرشو انداخت پایین و گفت:
"هر چی میخونم یاد نمی گیرم
یه عکس از خودم گذاشتم یکی کامنت داد
چقد زشتی
گفتم از بابات که خوش قیافه ترم
گفت حاجی بابام فوت کرد
گفتم معذرت میخوام خدا بیامرزدتش کی فوت کردن؟
گفت همین که عکستو دید سکته کرد مرد
بخاطر نت شبانه بیدار میمونی
بعد میایی استوری میزاری :
فڪرش نمیزاره بخوابم...
مخابرات بزنه تو ڪمرت دروغگو
حیف نون ميره توالت يه ساعت ميمونه...
جفر مياد دم در ميگه
رفیق به قانون جاذبه اكتفا نكن،
خودتم يه زوري بزن
یه بار تو پارک بودم که یه آقایی داد زد
هر کی بستنی میخواد بیاد اینجا...
من به همراه چند نفر رفتیم سمتش...
به همشون بستنی دادو به من که رسید با تعجب پرسید : "تو دیگه کی هستی؟"
همونجا بود که متوجه شدم همه اونا خانوادش بودن ...
به یکی میگن دو دوتا میشه چندتا.میگه چهارتا.
چهارتا گردو بهش جایزه میدن.
دفعه بعدی بهش میگن سه سه تا میشه چندتا.
میگه یه گونی..........
ﺭﻭﺯی ﺟﻮانی اﺯ بزرگی ﭘﺮﺳﻴﺪ:
دو نفر عاشق یکدیگرند ولي علاقه شان را ابراز نمیکنند!
مرد بزرگ ﻗﻮﻃﻲ ﻛﺒﺮﻳﺘﻲ اﺯ ﺟﻴﺐ ﺩﺭآﻭﺭﺩ
ﺳﻪ چوب ﻛﺒﺮﻳﺖ برداشت و ﺩﻭ تای ﺁﻥ ﺭا ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺭ ﻗﻮﻃﻲ ﻧﻬﺎﺩ
ﺁﻥ یکی ﺭا ﻧﺼﻒ ﻛﺮﺩ و با آن ﻧﺼﻔﻪ ﻛﻪ ﻧﻮﻙ ﺗﻴﺰی ﺩاﺷﺖ
ﻻی ﺩﻧﺪاﻥ ﺧﻮﺩ ﺭا ﺗﻤﻴﺰ ﻛﺮﺩ و ﮔﻔﺖ:
حالا میگی چکار کنم؟!؟!؟!!!
طرف میره پیش حیف نون براش خالکوبی کنه
میگه رو کمرم یک مطلب از پدر و مادر خالکوبی کن
حیف نون میگه شعر باشه؟
یارو میگه مهم نیست،،، میخوام حتما مربوط به پدر و مادر باشه و با معنی باشه
جعفر هم پشتش مینویسه
لعنت بر پدر و مادر کسی که اینجا آشغال بریزد
ختم بابا بزرگم کسی نوار قرآن پیدا نمیکرد،
من یه نوار قرآن از مدرسه مون داشتم دادم بهشون
وسط گریه و زاری ملت یهویی گفت:
درس شانزدهم، سوره ی کوثر
معلوم نیست چی میریزن تو این اینترنت ها که انقد زود تموم میشه .
همش مواد نگه دارنده ست .
مامانه توی فروشگاه به بچش گفت چیپس و پفک نمیخرم برات،
پسره چیپسو باز کرد گفت حالا مجبوری بخری
همکلاسی خواهرم فامیلش میر هست
زنگ زده بودخونمون بابام گوشی را برداشت
پرسید شما؟
گفت میرم
بابام گفت خب برو قطع کرد
رفتم تو صرافي گفتم ببخشيد سَوا كنم چنده ؟ گفت چي ميگي ؟
گفتم خودتون رو تابلو زديد درهم ٤٣٥٠ ،
خواستم ببينم جدا كنم چند درمياد؟
بیشور با كش پول دنبالم كرد ميخواست بزنه تو چشمم