مهریه مامان بزرگم ۴هزار تومنه ،
بابا بزرگم یه چیپس فلفلی خریده تا بحثشون میشه میندازه طرف مامان بزرگم میگه حالا برو خونه بابات
♯♩♯♪♬♬♭♪♩♬♩
♬♭♪♯♬♯♩♪♬♯♩♪♬♭♪♩
♬♯♭♩ ♭♪♩♯
♬♭♪♯ ♪♯♭♩ ♬♪♭♯♬♪♯♭
♬♪♭♯♩♯♪♬
️
آهنگ بے ڪلام براتون گذاشتم . . .
خیلے دلچسبه مخصوصا این قسمتش
♬♪♭♯♬♪♯♭
تشڪر نیازے نیسسسست...
وظیفمه
سال اول دبیرستان یه همکلاسی داشتیم از بچه ها زورگیری میکرد یسری اومد پیش من گفت فردا بیست هزار تومن بیار برام و گرنه بد میبینی.
سرمو اوردم بالا سینمو دادم جلو
صاف تو چشاش زل زدمو و گفتم:
اگه همین امروز بدم تخفیف هم میدی؟
سرکلاس بودیم ، استاد گفت : چقدر زمان داریم ؟
گفتم : در حد دو جمله که با بینندهها خداحافظی کنیم !
بی جنبه بیرونم کرد
خو اعصاب نداری میگفتی از اتاق فرمان واست وقت میگرفتم
به مامانم گفتم: میخوام گوشیمو عوض کنم
گفت: چرا؟؟
گفتم: ۲ ساله دارمش خسته شدم...
برگشت بهم گفت: من تورو ۲۰ ساله دارم چیكار كنم؟
تا حالا اينجوری قانع نشده بودم!
تقریبا ۹۰ درصد مکانیکی ها یادگرفتن عکس لامبورگینی و بوگاتی تو بنر تبلیغاتیشون میزارن
.
.
.
.
.
من نمیفهم چه دلیلی داره و چند درصد امکان داره که یه لامبورگینی بره عبدل آباد سفلی پیش غلام مکانیک، روغن موتور تعویض کنه
الان که داریم اسم این ایالتها رو یاد می گیریم بعدا تو اسم فاميل خیلی قوی میشیم. مثلا اسم شهر با واو: سریع می نویسیم ویسکانسین
اعتماد به نفس فقط آدامس شیک :no:
که سی ساله یه لباس سبز تنشه هنوز به خودش میگه شیک:khansariha (13):
اقا من یه خاطره تعریف کنم
تاحالا شده برید دکتر و اطلاعاتتون از اون بیشتر باشه؟
من خوب خیلی دکتر میرفتم تا پارسال تقریبا با یه دکترای بیمارستانمفیدتهران خیلی شوخی میکنم یادمه یه سری رفته بودم پیش یکی از همین دکترای غدد خیلیم معروفه توی تهران نمیگم اسمشو ولی توی دانشگاه تهران هم تدریس میکنه خلاصه در مطبو که باز کردیم یهو با حجم زیادی از این دانشجو های پزشکی که اومده بودن کار اموزی رو به رو شدم دکتر هم لم داده بود رو صندلی و داشت تفکر میکرد خلاصه تا منو دید بر خلاف همیشه یهو کلی سلام تعارف کرد و کلی حال احوال اون روز انقد عصابم خورد بود از تجویز اشتباه این بشر گفتم میرم شرفشو میبرم قبلش با منشی دعوام شده بود فک کنم صدامونو شنیده بود واسه همین میخواست ابرو ریزی نکنم خلاصه گفتم من یه حالی ازتو بگیرم امروز اقا منم رفتم جلو و کلی باهاش گرم گرفتم گفت برو پیش یکی از این کارموزا تا فشار و نمیدونم قد و این داستان را بگیره خلاصه رفتیم نشستیم فشارمو بگیره واسه چک اپ اولیه و این داستانا طرف ترم اخر پزشکی بود نمیتونست فشار بگیره
همچین با تفکر و دقت داشت وارسی میکرد اون قسمت چسبی فشار سنجو منم به شوخی بهش گفتم داداش میخوای واست جلو بازو بگیرم ؟ اخه من لاغرم خیلی اصلا عضله ندارم یکم نگام کرد گفت نه داداش خرابمون نکن ظفلی خیس عرق شده بود
خلاصه دکتره دید خیلی طول کشید بلند شد اومد بهش گفت بلندشو خودم میگیرم اقا دکتر نشست فشا بگیره شیطونی ماهم گل کرد اول که بهش گفتم اقا فشار سنجتون خرابه باد میده کلی دری وری بهش گفتم عصابشو ریختم بهم سرخ شده بود
هم میخواست فشار بگیره بعد دید انگشت دستام کشیده به اون یکی داشجو ها داشت توضیخ میداد که توی کیس های فلان بیماری انگشت دست ها کشیدس و این داستانا دانجشو عه هم شیطونی گل کرد گفت اره اتفاقا واسه پیانو زدن خوبه منم کم نیوردم گفتم اره اتفاقا من سنتور میزنم و دست کردم توی جیبم مبایلمو در بیارم یکی از اهنگایی که زده بودم را نشونش بدم بعد کلا اون گوشی که میذارن تو گوش تا ضربانا متوجه بشن در اومد از گوش اون دکتره خودکارش افتاد کلی برگه نمیدونم چی بود از دستش افتاد پخش زمین شد دیگه نتونست خودشو کنترل کنه بلند شد داد زد الا موقع نشون دادن هنرهاته؟ بشین ببینم
منم کفری شم بهش گفتم خوب شما یه ساله هنرهاتو نشون ما دادی منم هنرمو نشون بدم چی میشه مگه؟
؟هیچی خلاصه دعوامون شد منم نه گذاشتم نه برداشتم بهش گفتم بیا تا هنرهاتو نشونت بدم رفتم توی فیسبوک یه انجمنی بود مال امریکا بود مطالب علمی دقیق و به روز را در باره بیماری من میذاشت منم سایتا باز کردم رفتم تو پیجشون بلند بلند میخوندم و ترجمه میکردم بعد بهش گفتم این پرونده من کدوم یکی از این چیزایی که اینجا گفته :توی تجویز جناب عالی رعایت شده؟
دیگه هیچی نگفت و رفت نشست روی صندلیش بعدم گفت من کاری با مریض های که میرن تو اینترنت سرچ میکنن ندارم مینویسم برو هزینه ویزتتو پس بگیر
خلاصه یه ابرویی ازش بردم دانشجو هاشو نگو نمیدونستن فحشش بدن یا جلو خندشونو بگیرن
(1399 آبان 15، 19:17)majid78 نوشته است: [ -> ]اقا من یه خاطره تعریف کنم
تاحالا شده برید دکتر و اطلاعاتتون از اون بیشتر باشه؟
من خوب خیلی دکتر میرفتم تا پارسال تقریبا با یه دکترای بیمارستانمفیدتهران خیلی شوخی میکنم یادمه یه سری رفته بودم پیش یکی از همین دکترای غدد خیلیم معروفه توی تهران نمیگم اسمشو ولی توی دانشگاه تهران هم تدریس میکنه
.
.
.
خلاصه یه ابرویی ازش بردم دانشجو هاشو نگو نمیدونستن فحشش بدن یا جلو خندشونو بگیرن
مجید لعنت بهت
منم سر ماجرای دانشجوی پزشکی پیش یه دکتر متخصص گوش و حلق و بینی با دانشجو حرفم شد
آخه یه جوری رفتار میکرد انگار صاحب کل بیمارستانه
من سینوزیت دارم، گوشم هم عفونت کرده، خیلی وقته دارم به خاطرش میرم دکتر و میدونم دردم چیه بعد این نشسته با دوستش مشورت میکنه که آیا این گوشش علائم تومور داره؟!
یاد مقالات گوگل افتادم
منم درد امونمو بریده بود پا شدم میخواستم اون وسط تشریحش کنم
دکتر صدا رو شنید اومد منو دید گفت: عه فلانی اینجایی؟
فقط قیافه دانشجوها
خلاصه که اون دانشجو، جون سالم به در برد وگرنه الآن سه سال حبسم رو داشتم میکشیدم
تا دلت بخواد از این ماجراها داشتم
من اگه پای چوبه ی اعدام منتظر اعدام هم که باشم
باز یکی پیدا میشه میگه ناشکری نکن اینا که غم نیست همین الان کلی آدم هست دلشون میخواد جای تو اعدام میشدن!!
روز اول دانشگاه با بابام رفتم واسه ثبت نام، بهش گفتم : بابا بنظرت من زشتم ؟
گفت : جلو دوستات منو بابا صدا نزن، بگو عمو
یه بار خانوادگی رفتیم تخت جمشید. بابابزرگم گفت: اینجا رو میبینی؟ زمان ما که این قصرا نبود، اینا همهش بیابون بود. فکر کنم پدربزرگم با مادها به ایران اومده
به رفیقم گفتم رنگ مورد علاقه ت چیه؟ میگه این سوالهای بچگونه چیه میپرسی؟
گفتم پتاسیم کلرات با گاز با چگالی ١، ٤٢ ترکیب شه خلوصش چنده؟
گفت رنگ مورد علاقه م آبیه