کانون

ديدين بعضي وقتا يه پرنده محکم ميخوره به پنجره؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
زياد خودتونو ناراحت نکنين خدا داره "انگري بردز " بازي ميکنه)





یه بار نزدیکی های ونک تو یه ترافیک بدجور گیر کرده بودم یهو انداختم تو یه کوچه فرعی و گازش رو گرفتم ملت هم خیال کردن من بلدم مثل اسب راه افتادن دنبال من!
یکم اینور اونور پیچیدم آخر خوردم به بن بست خیلی ریلکس ماشین
رو ته کوچه پارک کردم رفتم نشستم یه جا، تا نیم ساعت بعد اون ماشینها داشتن سر و ته میکردن که ازکوچه در بیان.. )))





دوستم اس ام اس داده که:
اگه این اس ام اس رسید یه میس کال بنداز،
اگه نرسید دو تا میس کال بنداز!
دو تا میس کال زدم بهش !بعد نوشته :
دهن این ایرانسل سرویس که هیچوقت اس ام اس ها نمیرسه ..!

دختره ميره پيتزافروشي پيتزاسفارش ميده،
صندوقداربهش ميگه: پيتزاتون چند قسمت بشه؟١٢ تا يا ٦تا؟
دختره ميگه : وايي من هيچوقت ١٢ تا نميتونم بخورم همون ٦ تا





شما دختر جوونا یادتون نمیاد… ولی یه زمانى دخترا خواستگاراشونو رد میکردن!





فامیل کسی است که فقط در مراسم ترحیم و عروسی یافت می شود!
و بعد از بغل و ماچ و بوسه ی فراوان، با اظهار شگفتی زیاد،
بهمون می گه:
وااااااای! تو چقدر بزرگ شدی!!!

امروز رفتم ماست بخرم دیدم گرون نشده باید به مسؤلان بگم تا این موضوع رو رسیدگی کنن.

شنیدم توی یخچالتون مرغ دارین! بیاید شادی ها را قسمت کنیم!







دیشب رفتیم خونه خالم یه پسر داره 4 سالشه , اومده میگه "این علامت حاکم بزرگ میتی کومان".
خواستم سرگرم شه احترام گذاشتم
برگشته میگه تو نمیخواد احترام بزاری ؛ تو از خودمونی زومبه!!!!
من









یارو به زنش میگه اگه من بمیرم شوهر میکنی؟ میگه آره. میگه دوستشم داری؟ میگه آره
میگه واسش آبگوشتم درست میکنی؟
میگه نه قورمه سبزی دوس داره





بياين ميخوام با واقعيت زندگي آشناتون كنم
.
.
.
.
.
.
.
.
.

...

.
.
.
.
بچه ها -----> واقعيت زندگي
واقعيت زندگي -----> بچه ها









یه بار با یه بنده خدایی دعوام شد در حد بزن بزن!!!بعد یهو دیدم وسط دعوا نشست شروع کرد خندیدن گفتم واسه چی میخندی؟؟گفت چرا وقتی مشت میزنی مثل این فیلم هندیا صداشم در میاری؟؟؟

ازدواج دو گربه:

دو تا گربه با هم ازدواج کردن!


اوایل زندگی عاشقانه ای داشتن


اولین بچشون به دنیا اومد



دومی هم به دنیا اومد



و سومی هم



اولین قدمهای بچشون


پدر این خانواده سخت کار می کرد


و مادرشون به دنبال خوش گذرونی بود




بچه ها بدون مراقبت بزرگ شدن و بچه هاب بدی از آب دراومدن



یکیشون تروریست شد!



یکی دیگشونم همش تو کلوب شبانه بود!



وکوچیکترینشونم تصمیم به خود کشی گرفت!


وقتی پدرشون فهمید سکته کرد!



مادرشونم عقلشو از دست داد و دیوانه شد!


و این بود عاقبت ازدواج گربه ها

مردي در آمريكا در پارك قدم مي زد كه يهو ديد يك سگ هار به يك دختربچه حمله كرده!
سريعا خودش را به آن ها مي رسونه و با كلي درگيري سگ رو مي كشه و دختربچه رو نجات ميده.
مردم كه صداي گريه ي دختر بچه و صداي سگ رو شنيده بودن دور آن ها جمع ميشن و هورا ميكشن.
بعد كه پليس در آن جا حاضر ميشه دست مرد رو به نشانه ي پيروزي بالا ميبره و به او ميگه تو نماد انسان دوستي و شجاعت مردم نيويورك هستي.
فردا همه ي روزنامه ها و رسانه ها اين اتفاق رو با تيتر درشت در صدر خبرهايشان مي نويسن.
مرد جواب مي ده اما من اهل نيويورك نيستم.
پليس ميگه چه فرقي ميكنه؟
فردا رسانه ها مي نويسن يك شهروند آمريكايي دختربچه اي را از دست يك سگ هار نجات داد.
مرد ميگه اما من آمريكايي هم نيستم.
پليس ميگه پس تو كجايي هستي؟
مرد جواب ميده ايراني.
فرداي آن روز تمام روزنامه ها و رسانه ها در صدر خبرهايشان مي نويسن يك مسلمان تندروي ايراني يك سگ بيچاره ي آمريكايي را كشت!

سلام








یا علی

اگر عادت داری شبا بری پشت بام قدم بزنی، این چند شبو نرو

ممکنه دیده بشی فردا رو عید اعلام کنن.

پیشاپیش عیدتون مبارک