کانون

نسخه‌ی کامل: اگر می خوای بخندی بیا تو این تاپیک!!!!
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
[align=-WEBKIT-AUTO]
معلم: جامد چیست؟
دانش آموز: مگه خودتون نمی دونید؟
معلم: چرا می دونم
دانش آموز: پس چرا وقت کلاس رو الکی می گیری؟
[تصویر:  biggrin.gif][تصویر:  biggrin.gif][تصویر:  biggrin.gif]
يارو نشسته بوده پشت بنز آخرين سيستم، داشته صد و هشتاد تا تو اتوبان ميرفته،
يهو ميبينه یک موتور گازی ازش جلو زد!
خيلی شاكی ميشه، پا رو ميگذاره رو گاز، با سرعت دويست از بغل موتوره رد ميشه
یک مدت واسه خودش خوش و خرم ميره، يهو ميبينه متور گازيه غيييييژ ازش جلو زد
ديگه پاک قاطی می کنه با دويست و چهل تا از موتوره جلو ميزنه
همينجور داشته با آخرين سرعت ميرفته، يهو ميبينه، موتور گازيه مثل تير از بغلش رد شد
طرف كم مياره، ميزنه كنار به موتوريه هم علامت ميده . خلاصه دوتایی واميستن كنار اتوبان، يارو پياده ميشه، ميره جلو موتوريه، ميگه: آقا ! من مخلصتم، فقط بگو چطور با اين موتور گازی روی ما رو کم کردی؟
موتوريه با رنگ پريده، نفس زنان ميگه
والله ... داداش... خدا پدرت رو بيامرزه وایستادی!...کش شلوارم گیر کرده به آیینه بغلت

نتیجه اخلاقی
اگه می بینید بعضی ها در کمال بی استعدادی پیشرفت های قابل ملاحظه ای دارند
ببینید کش شلوارشان به کدام مدیر گیر کرده
[تصویر:  biggrin.gif][تصویر:  biggrin.gif][تصویر:  biggrin.gif]
سر کلاس تنظیم خانواده ، استاد گفت
کسی اینجا متاهله ؟یکی از بچه ها گفت : من
!همه یه جوری برگشتن نگاش کردن، در این حد که طرف گفت
خب باشه طلاقش میدم
[تصویر:  biggrin.gif][تصویر:  biggrin.gif][تصویر:  biggrin.gif]
آدمایی که زیاد میخوابن تنبل نیستن انگیزه ای واسه بیدار بودن ندارن وگرنه شما بگو ساعت ۵ صب بریم شمال، هرکی پانشه
[تصویر:  biggrin.gif][تصویر:  biggrin.gif][تصویر:  biggrin.gif]

اینا [تصویر:  biggrin.gif][تصویر:  biggrin.gif][تصویر:  biggrin.gif]
رو اصلن از پست هپی برنداشتم
مدیونید اگه همچین فکری بکنید[تصویر:  biggrin.gif]
زن در حال قدم زدن در جنگل بود كه ناگهان پايش به چيزي برخورد كرد.


وقتي كه دقيق نگاه كرد چراغ روغني قديمي اي را ديد كه خاك و خاشاك زيادي هم روش نشسته بود.


زن با دست به تميز كردن چراغ مشغول شد و در اثر مالشي كه بر چراغ داد طبيعتا يك غول بزرگ پديدار شد....!!!


زن پرسيد : حالا مي تونم سه آرزو بكنم ؟؟


غول جواب داد : نخير ! زمانه عوض شده است و به علت مشكلات اقتصادي و رقابت هاي جهاني بيشتر از يك آرزو اصلا صرف نداره


زن اومد که اعتراض کنه


که غول حرفش رو قطع کرد و گفت :همينه كه هست....... حالا بگو آرزوت چيه؟


زن گفت : در اين صورت من مايلم در خاور ميانه صلح برقرار شود و از جيبش يك نقشه جهان را بيرون آورد و گفت : نگاه كن. اين نقشه را مي بيني ؟ اين كشورها را مي بيني ؟ اينها ..اين و اين و اين و اين و اين ... و اين يكي و اين. من مي خواهم اينها به جنگ هاي داخلي شون و جنگهايي كه با يكديگر دارند خاتمه دهند و صلح كامل در اين منطقه برقرار شود و كشورهايه متجاوزگر و مهاجم نابود شون.


غول نگاهي به نقشه كرد و گفت : ما رو گرفتي ؟ اين كشورها بيشتر از هزاران سال است كه با هم در جنگند. من كه فكر نمي كنم هزار سال ديگه هم دست بردارند و بشه كاريش كرد. درسته كه من در كارم مهارت دارم ولي ديگه نه اينقدر ها . يه چيز ديگه بخواه. اين محاله.


زن مقداري فكر كرد و سپس گفت: ببين...


من هرگز نتوانستم مرد ايده آل ام راملاقات كنم.


مردي كه عاشق باشه و دلسوزانه برخورد كنه و با ملاحظه باشه.


مردي كه بتونه غذا درست كنه(!!!) و در كارهاي خانه مشاركت داشته باشه.


مردي كه به من خيانت نكنه و معشوق خوبي باشه و همش روي كاناپه ولو نشه و فوتبال نگاه نكنه(!!!!!)


ساده تر بگم، يك شريك زندگي ايده آل.


غول مقداري فكر كرد و بعد گفت : اون نقشه لعنتي رو بده دوباره يه نگاهي بهش بندازم....!!!
سوال: با توجه به اينکه يکي از دلائل اثبات دعوي، اقرار است، آيا بنده مي توانم با استناد به اقرار شفاهي شوهرم مبني بر اينکه « خر بوده که به خواستگاري من آمده » او را تحويل باغ وحش بدهم؟
پاسخ: بله که مي توانيد؛ اتفاقا مسئولين باغ وحش هم از اينگونه خرها که بصورت داوطلبانه غذاي شيرها و کروکوديل ها مي شوند به شدت استقبال مي کنند!

-----------------------------------------------------------------------------------------

سوال: با توجه به اينکه مهريه همسر من حدود 500 ميليون تومان است ولي ديه او فکر کنم يه 90 ميليوني باشد لذا به نظر شما بهتر نيست که به جاي پرداخت مهريه اش با خودرو از روي او رد شوم و سپس ديه اش را بپردازم؟
پاسخ: مسلم است که بهتر مي باشد فقط نبايد فراموش کنيد که گاهي عزرائيل هم از پس برخي زنان بر نمي آيد پس به نفعتان است پس از رد شدن از روي همسرتان، مجددا دنده عقب گرفته و چندبار رفت و برگشت از رويش رد شويد و جهت محکم کاري چند تا دستي و تيکاف هم روي جسدش بکشيد سپس با اورژانس تماس بگيريد!

-----------------------------------------------------------------------------------------
سوال: يکساعت پيش، عاقد از طريق اينترنت و چت روم، در حال جاري کردن صيغه عقد دائم من و پسر مورد علاقه ام که در شهر ديگري زندگي مي کند بود که درست در لحظه ايکه من مي خواستم جواب بله را بدهم بواسطه خرابي خطوط، ديسکانکت شدم. حالا تکليف صيغه نيمه کاره ما چيست؟
پاسخ: شما فقط بايد برويد و دعا کنيد که در فاصله دي سي شدن تا کانکت مجددتان، هيچ دختري از دخترانيکه در اد ليست ياهوي پسر مورد علاقه تان حضور دارند، آن نشده و پيامي حاوي لفظ « بله » براي او نفرستند وگرنه عجالتا بايد باز هم سال ها صبر کنيد تا شايد دوباره تقي به توقي بخورد و يکنفر حاضر به ازدواج اينترنتي و آنلاين با شما گردد

. ------------------------------------------------------------------------------------------
سوال: به موجب ماده 179 قانون مدني، شکار کردن موجب تملک است پس چرا آقاي قاضي، پسران پولداري که توسط من شکار شده اند را به تملک من در نمي آورد؟
پاسخ: مقصود از شکار، استفاده از تير مخصوص کمان يا تير اسلحه مي باشد و استفاده از سلاح چشم و تير نگاه جهت شکار شامل اين ماده نمي شود. مضافا اينکه شکار شامل حيواني مي شود که ذاتا حيوان است نه انساني که با ديدن چشم و ابروي شما خر شده!
-----------------------------------------------------------------------------------------
نازنين . ل از مشهد : دختري هستم 25 ساله ؛ بمدت 6 ماه به عقد پسري درآمدم که بعدا فهميدم من را فقط بخاطر ثروت ميلياردي پدرم مي خواسته و بهمين دليل هم از او جدا شدم . حالا مي خواستم ببينم تکليف هداياي ميليوني که در دوران عقد براي او خريدم چيست ؟!
پاسخ : بدليل حساسيت پرونده ، آدرس مي دهم که حضورا به دفترم مراجعه فرماييد تا در خصوص اموال ميلياردي و هداياي ميليوني و ازدواج و آينده مان بطور خصوصي گفتمان نماييم
وقتی مو تو غذا باشه،فرقی نداره مژه ی دلبر باشه یا سیبیل اکبر!:

*************
اگر پیاده روی و دوچرخه سواری برای سلامتی مفیده پستچی باید همیشه زنده باشه!
یه نهنگ تمام روز رو شنا می کنه، ماهی و آب می خوره ولی باز هم چاقه!
یه خرگوش بیشتر وقتا در حال دویدنه و جنب و جوش داره
و گیاه خواره ولی فقط ۱٫۵ سال عمر می کنه!
یه لاک پشت جنب و جوش نداره، به آرامی حرکت می کنه
و هیچ کاری نمی کنه ولی ۴۵۰ سال عمر می کنه!
خودتون قضاوت کنید، باز هم می گید ورزش کنم !؟

*************
داشتیم با مامانم وسایل انباری رو مرتب میکردیم


یه دفعه مامانم یه جعبه مدادرنگی ۲۴رنگ قاب فلزی رو از توو کارتون درآورد


نگاش کرد و زد زیر خنده!!!


گفت: میدونی این چیه؟


اینو خریده بودم هروقت معدلت ۲۰شد بدم بهت


حیف واقعا!!!


خاک تو سرت !!!
*************


یکی زنگ زده منم اصلا حوصلشو نداشتم.


شروع کردم نصفه نصفه حرف زدن یعنی مثلا انتن ندارمو قطع میشه و از این حرفا...


میگه صدات قطع و وصل میشه ولی صدای ضبط ماشینت واضح میاد
!!
*************


شوخ طبعی یکی از ویژگی های مردان جذابه...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اما به یاد داشته باشید که هرگز دختری رو پیدا نمیکنید که بیخیال بهرام رادان بشه و بره سراغ حمیدماهی صفت !!!

*************
ميگن هر نخ سيگار 3 دقيقه از عمر آدم کم مي کنه!
همچنين ثابت شده اگه از چيزي لذت ببري 5 دقيقه به عمر آدم اضافه ميشه!
نتيجه : سيگارتون رو با لذت بکشيد
ا 2 دقيقه به ازاي هر نخ سيگار
به عمرتون اضافه بشه........!!!

*************
دختره تا دیروز که خونه باباش بود
از شیلنگ حیاط آب میخورد,
الان که ازدواج کرده میگه:
آب معدنی دماوند استاندارد نیست!!
*************
زن در حالی که در آینه نگاه میکنه به شوهرش میگه:
من جدیدا خیلی وحشتناک، چاق و زشت به نظر میرسم...
لطفا یه چیز خوب به من بگو
شوهر: بیناییت فوق العادست عزیزم!!!
*************
تحقیقات دانشمندان نشون داده
جمله ” تا۵ دقیقه دیگه آماده ام.” خانوما
و جمله ” تا ۵ دقیقه خونه ام.” آقایون
یه معنی رو میده!!!
*************
به مامانم میگم میخوام برم بیمارستان ملاقات خاله...
میگه:
تیریپ فامیل دوستی برندار
پرستار خوشگله امروز شیفتش نیست!!!

*************
پسره از مربی بدنسازیش میپرسه:
از کدوم دستگاه بیشتر استفاده کنم که دختر کش بشم؟
مربی: دستگاه خودپردازبیرون از باشگاه!!!
*************
نشسته بودم سر کلاس مامانم بهم اس ام اس داد :

700 هزار تومن ترمی بابای بدبختت داره واسه دانشگاهت پول میده

اونوقت تو سر کلاس گوشیتو چک میکنی ببینی کی اس ام اس داده الاغ؟؟

*************
زن دو قلو حامله بوده بعد از نه ماه مي بينن بچه ها به دنيا نيومدن
ميرن سونوگرافي مي بينن پسر ناف دختر رو گرفته مي گه:
آبجی ، بی غیرتم اگه بزارم لخت بري
*************
اسبه میره سیرک میگه آقا شما برا سیرکتون اسب نمی خواین؟
یارو میگه هنرت چیه؟
اسبه میگه احمق دارم حرف میزنم!
*************

تو مراسم ختم یه بنده خدایی می گن :
مرحوم وصيت کرده ، سياه نپوشين .

يکي داد ميزنه : مرحوم غلط کرده

ما به احترامش مي پوشيم!
*************
قبض موبایلمو به بابام فوروارد کردم آخرشم نوشتم بوووووس
بابام بهم اس‌ام‌اس داد:
اون بوس و پاک کن قبضتو بفرست واسه اون پدر سگی‌ که باهاش حرف میزدی

*************

روش دفع انگل:
30روز فقط چایی و بیسکوییت میخوری
و روز 31 فقط چایی میخوری...
کرم میاد بیرون و میپرسه:
پس بیسکوییت کو؟!!
میگیریش...!
خدایا پس چرا من زن ندارم؟

[تصویر:  fu2111.jpg]
خدایا پس چرا من زن ندارم؟

زنی زیبا و سیمین تن ندارم؟

دوتا زن دارد این همسایه ما

همان یک دانه را هم من ندارم

آژانس ملکی امشب گفت به من:

مجرد, بهر تو مسکن ندارم

چه خاکی بر سرم باید بریزم؟

من بیچاره آخر زن ندارم

خداوندا تو ستارالعیوبی

وبر این نکته سوءظن ندارم

شدم خسته دگر از حرف مردم

تو میدانی دل از آهن ندارم

تجرد ظاهرا”عیب بزرگی است

من عیب دیگری اصلا”ندارم

خودم میدانم این”اصلا” غلط بود

در اینجا قافیه لیکن ندارم

تو عیبم را بپوش و هدیه ای ده

خبر داری نیکول کیدمن ندارم؟

اگر او را فرستی دیگر از تو

گلایه قد یک ارزن ندارم
منبع:pat-o-mat.com
به منشی شرکتمون میگم برو تو پروگرام فایل
میگه کامپیوترو روشن کنم ؟
گفتم نه , چند تا سوراخ پشت کیس گذاشتن
از اونجا سعی کن به حول و قوه الهی وارد بشی
.
.
.
یه سوالی هست مدت هاست ذهن ِ منو مشغول کرده ..
من میخوام ببینم اونی که داشت زبان فارسی رو اختراع میکرد
اون روز اول …
چی شد که تصمیم گرفت قورباغه ق اولش«ق» باشه غ دومش«غ» ؟
.
.
.
دماغتون رو بگیرید و سعی کنید برای ۵ ثانیه بگید «ممممممممم»
بعله یه همچین کارایی بلدم من !
.
.
.
اگه یه موقعی تو یه موقعیتی گیر کردین که یکی می خواست بکشتتون زودی بگین :
>بکش ! بکش راحتم کن معطل چی هسسی؟ د یالا لعنتی !
تو همه فیلما امتحان خودشو پس داده.
البته در مورد سیلی پدر کاملا بی نتیجه بوده !
.
.
.
اگه کسی بهت گفت دوستت دارم
آروم بغلش کن ، نازش کن ، سرشو بذار روی شونت و یواش در گوشش بگو :
اونجایی که تو درس میخوندی ما مدیر مدرسه بودیم !
.
.
.
نصف عمرم در انتظار پر شدن تاکسی گذشت !
.
.
.
نفرین نمیکنم …
خدا ازت بگذره …
بعدم دنده عقب بیاد از روت رد شه قشنگ له شی!!!!
.
.
.
یه تاکسی شخصی اومد مسافر بزنه بد تاکسی خطیه نزاشت
اومد بزور یارو رو برد تو ماشین خودش بد یه کم جلوتر تصادف کرد |:
کلـــــــید‌ اســــــــرار =))))
.
.
.
.
.

.
عزیزم علاوه براینکه جات خالی نیست
سر اینکه کی جات بیاد دعواست
.
.
.
.
.

همه حرووف الفبای انگلیسی رو اینطوری یاد گرفتن یا فقط من اینطوری ام؟
A B C D E F G H I J K elemeno P Q R S T U V W X Y Z
.
.
.
از وختی بابام LCD خریده
یکی از معضلات زندگی مامانم اینه که چطوری گلدون و روش جا بده
.
.
.
یــه وقتایـــی یــه کسایـی رو تـــــو زندگیــمـون راه میدیم
که نــنــه بـابـاشون تــــو خــونـــه بـــه زور راشـــون میــــدادن….
.
.
.
اون گوشه از قلبم که مال هیچکس نیست:
بیست تومن پیش ، ماهیانه چهارصد و پنجاه هزار تومن اجاره
.
.
.
یه دسته هستن که عین کلاغ منتظرن تلفنت تموم بشه تا سریع بپرسن کی بود؟
اینا قابل تحمل
اما اون دسته ای که وسط مکالمه ات هی می پرسن کیه کیه رو باید حلق آویز کرد!
.
.
.
فکر کنم خدا وقتی داشت دماغ ما ایرانیا رو می آفرید
دکمه Caps Lock رو فشار داده بود…
.
.
.
من نمی دونم اون استادی که ترم قبل از درسش افتادم
این ترم دوباره با چه رویی می خواد بیاد سر کلاس !؟
.
.
.
بگو دوچرخه……….سیبیل بابات میچرخه
بگو فرانسه………..بابات قد آدامسه
بگو خاک انداز………….خودتو جلو بی انداز
بگو متکا…………….بخور از این کتک ها
بگو چاقو…………….برو بچه دماغو
بگو اشرف…….. دلم برات قش رفت.
از تفریحات سالم ما دهه شصتی ها
:استاد سختگیر فیزیک اولین دانشجو را برای پرسش فرا میخواند و سئوال را مطرح میکند
شما در قطاری نشسته اید که با سرعت هشتاد کیلومتر در ساعت حرکت میکند و ناگهان شما گرما زده شده اید، حالا چکار میکنید؟
:دانشجوی بی تجربه فورا ً جواب میدهد
. من پنجره کوپه را پائین میکشم تا باد بوزد
:اکنون پروفسور میتواند سئوال اصلی را بدینترتیب مطرح کند
حال که شما پنجره کوپه را باز کرده اید، در جریان هوای اطراف قطار اختلال حاصل میشود
:و لازم است موارد زیر را محاسبه کنید
محاسبه مقا ومت جدید هوا در مقابل قطار؟
تغییر اصطکاک بین چرخها و ریل؟
آیا در اثر باز کردن پنجره، سرعت قطار کم میشود و اگر آری، به چه اندازه؟
.حسب المعمول دهان دانشجو باز مانده بود و قادر به حل این مسئله نبود و سرافکنده جلسه امتحان را ترک کرد
.همین بلا سر بیست دانشجوی بعدی هم آمد که همگی در امتحان شفاهی فیزیک مردود شدند
:پروفسور آخرین دانشجو را برای امتحان فرا میخواند و طبق معمول سئوال اولی را میپرسد
شما در قطاری نشسته اید که با سرعت هشتاد کیلومتر در ساعت حرکت میکند و ناگهان شما گرما زده شده اید، حالا چکار میکنید؟
.این دانشجوی خبره میگوید؛ من کتم را در میارم
.پروفسور اضافه میکند که هوا بیش از اینها گرمه
.دانشجو میگه خوب ژاکتم را هم در میارم
.هوای کوپه مثل حمام زونا داغه
. دانشجو میگه اصلا ً لخت میشم
.پروفسور گوشزد میکند که دو آفریقائی نکره و نانجیب در کوپه هستند و منتظرند تا شما لخت شی
:دانشجو به آرامی میگوید
میدانید آقای پروفسور، این دهمین بار است که من در امتحان شفاهی فیزیک شرکت میکنم واگر
.قطار مملو از آفریقائیهای شهوتران باشد، من آن پنجره لامصب را باز نمیکنم
دانشجو: استادخسته نباشيد
استاد: ممنون.خسته نيستم(نيشخند)
بعداز چند دقيقه...
دانشجويي ديگر: استادخسته نباشيد
استاد: خسته نيستم(نيشخندي عميقتر)

...

چند دقيقه بعد...
دانشجو: استاد خسته نباشيد
استاد: اي باباآقا جان خسته نيستم.اصلاببينم کي خسته ست؟
از بين20نفر دانشجو5-6نفر دستشونو بالا کردن
استاد پيروزمندانه:ب بينيد کسي خسته نيست
دانشجوي حاضرجواب کلاس: استاد ما انقدرخسته ايم نميتونيم دستمونو بالا کنيم [تصویر:  4.gif]




من با این سن و سالم هنوز یه وقتایی از تاريكي ميترسم!
بعد برادر زاده ی 7 ساله م توی تاريكي نشسته،بهش ميگم:
تو تاريكي چه كار ميكني؟
ميگه دارم با روحِ اجسام ارتباط برقرار ميكنم !!


اینا بچه نیستن دایناسورن 22




دیروز خونه مهمون داشتیم ، پرسیدن بچتون کجاست ؟؟؟ مامانم گفت : تو فیسبوک
پرسیدن فیس بوک کجاست ؟


مامانم گفت : جایی که اگه خبر مرگشم توش بنویسه لایک میزنن





یادمه دو روز قبل روز پدر (روز شنبه) تو شرکت پشت کامپیوترم بودم داشتم تو یاهو مسنجر چت میکردم دیدم مادرم آن شد...
پی ام دادم : مامان سلام خوب شد اومدی اینجا، این بابا که نمیزاره منو تو تنها شیم حرف بزنیم که واسه روز پدر چی بخریم؟؟؟
مامانم: سلام پسرم، با پولای تو بخریم یا پولای من؟؟
من: 22 22 مامان چه فرقی میکنه؟؟؟
مامانم: فرق میکنه دیگه اگه من بخوام از پولای خودم بخرم باید از بابات پول بگیرم واسش ...کادو بخرم ولی اگه تو بخری از پولای خودته...
من: چه حرفیه؟؟؟؟؟ باشه من پولشو میدم چی بخریم؟؟؟
مامانم: بابات خیلی آی پد نیو دوست داره 1 ملیون و خورده ایه اونو بخر براش پسرم از طرف خودم و خودت.
من: 22 مامان یکم گرون نیست؟؟؟
مامانم: نه پسرم بابات خیلی زحمت کشه...
من: چشم میخرم امروز.
یهو دیدم گوشیم زنگ خورد اسم مامانم افتاد!!!!
گوشی رو ورداشتم گفتم مامان شما که داشتی یاهو چت میکردی باهام چرا زنگ زدی؟؟؟
مامان پشت تلفن: من؟؟؟؟ من بیرون خونم!!! بابات با لپ تاپ من اومده بود ایمیل هاشو چک کنه حتما اونه با آی دی من آن شده...
من 22 22 22 22 خدا وکیلی اگه من نصف مخ بابام رو داشتم که این همه نقشه میریزه الان تو ناسا بودم...
والاااااااااا گرفتااااااار شدیم به خداااا


تو این سریالها بچه شون کار بد که میکنه، میگن برو تو اتاقت بیرون هم نیا. ما بچه بودیم اتاق نداشتیم، به خاطر همین میگرفتن کتکمون میزدن22


يه بار جوگير شدم يه پيرمرد كور رو به زور از خيابون رد كردم ديدم يه چيزايي مي گفتا شلوغ بود توجه نكردم. اون ور خيابون با عصا زد منو گفت احمق اونجا منتظر پسرم بودم!!


یه بار عاشق شده بودم رفتم تو اتاق درو رو خودم بستم...
بغد یه ساعت صدام کردن که بیا شام بخور داره سرد ميشه !
گفتم من دیگه هیچی نمیخورم ، ميخوام بميــــــــرم :(
گفتن : شام ماکارونیه ، ته دیگ سیب زمینی هم داره كه دوس داري


... یــَــنــی از ماکارونی بیشتر دوســـش داشتی !؟


لـامصبـــــا نقطـــه ضعـــفِ منـــو پیـــدا کــــرده بـــودن 22



آقا داماد چی كاره ان؟
-سفیر ایران در كانادا هستن
+پاشین گم شین بیروووووون
من فقط دختر به مرغ فروش میدم!!
22


به دوستم میگم تو چرا هم زن داری هم دوست دختر؟
میگه : مگه تو وقتی تلویزیون تو خونت داری،سینما نمیری
لامصـــب تو عمرم یکی اینطوری قانعم نکرده بود 22
اون دخترایی که وقتی یه روز نمیبینیشون اعصاب واست نمیمونه !

اون دخترایی که شب پشت تلفن دوتایی خوابتون میبره!

اون دخترایی که باهاشون میری شمال و دیگه دلت نمیخواد برگردی!

اونایی که بهت زنگ میزنن قـــــــــــــند تو دلت آب میشه!

همونایی که وقتی کنارت نشستن بهت اس ام اس میدن دوست دارم !

اونایی که قربون صدقه می رن دلت ضعف می ره !

همونایی که وقتی از دور می بینیشون یه لبخند میاد گوشه لبشون !


این دخترا اصلا به دنیا نیومدن تا حالا هیچ گونه ای از این آدما مشاهده نشده که بخواد منقرض هم شده باشه .دنبال همچنین دختری الکی نگرد برادر من نگرد.
مهندس و برنامه نویس / طنز

یک برنامه نویس و یک مهندس در یک مسافت طولانی هوایی در کنار یک دیگر در هواپیما نشسته بودند.
برنامه نویسه میگه مایلی با هم بازی کنیم؟ مهندس که میخواست استراحت کنه محترمانه عذر خواهی میکنه و رویشو بر میگردونه تا بخوابه.
برنامه نوسه دوباره میگه بازی سرگرم کننده ای است من از شما یک سوال می کنم اگر نتوانستید 5دلار به من بدهید بعد شما از من سوال کنید اگر نتوانستم 5دلار به شما میدهم.
مهندس دوباره معذرت خواست وچشماشو بست که بخوابه.
برنامه نویسه پیشنهاد دیگری داد گفت اگر شما جواب سوال منو بلد نبودید 5 دلار بدهید اگر من جواب سوال شما رو بلد نبودم 200 دلار به شما میدهم .
این پیشنهاد خواب رو از سر مهدس پراند و رضایت داد که بازی کند.
برنامه نویس نخست سوال کرد .فاصله زمین تا ماه چقدر است؟؟ مهندس بدون اینکه حرفی بزند بلا فاصله 5 دلار رو به برنامه نویس داد حالا مهندس سوال کرد .
اون چیه وقتی از تپه بالا میره 3 پا داره وقتی پایین میاد 4 پا؟؟ برنامه نویس نگاه متعجبانه ای انداخت ولی هرچی فکر کرد به نتیجه نرسید بعد تمام اطلاعات کامپیوترشو جستجو جو کرد ولی چیز به درد بخوری پیدا نکرد بعد با مودم بیسیم به اینترنت وصل شد و همه سایت ها رو زیر رو کرد به چند تا از دوستا شم ایمیل داد با چندتا شون هم چت کرد ولی باز هیچی به دست نیاورد بعد از 3 ساعت مهندس رو بیدار کرد و 200دلار رو بهش داد مهندس مودبانه پول رو گرفت و رویش رو برگرداند تا بخوابد.
برنامه نویس او را تکان داد گفت خوب جواب سوالت چه بود؟؟ مهندس بدون اینکه کلمه ای بر زبان بیاورد 5 دلار به برنامه نویس داد و رویش را برگرداند و خــــــوابید!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نتیجه اخلاقی : حسن کل کل با مهندس جماعت خطرناکه حسن !!! (
مهندس هم جواب رو بلد نبود و در جواب سوال برنامه نویس باز 5 دلار داد بهش )


اهمیت الویه در خانه ما:
+ مادر شام چی داریم؟
- الویه
+ مادر صبحونه چی داریم؟
- الویه تو یخچاله
+ مادر نهار حاضره ؟ گشنمه..!!
- یکم الویه مونده هنوز.......
------
این آیپد هم خیلی زود کثیف میشه ها ...دقت کردین تا حالا ؟؟؟.
.
.
.
.


.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
الان متوجه شدین من آیپد دارم یا بیشتر توضیح بدم ؟
----
قبول دارید مــــا نسلی هستیــــم
که بهتــــرین حرفــــ های زندگیــــمان را نگفــــتیم..
...تایپ کردیــــم
------
یارو 95 سال عمر کرده بعد که می میره مینویسن : به دیدار حق شتافت
خو این کجاش شتافته ؟ اینو که به زور بردن
--------
آی حال میده نصف شبی بری صدا تلویزیونو تا ته زیاد کنی....
قیافه ی اون بدبختی که صبحتلویزیون روشن می کنه تصور کنین ...
-----
اگه آموزش و پـرورش مطـالب درسی رو به صورت پست تو فيس بوک ميذاشت؛ شك نكنين الان همه دانشجــوی دکـــترا بودیم
------------
اساسا اگه اونی که از روبرو میاد آشنا باشه و مشغول ور رفتن با موبایلش ، ینی قبل اینکه تو ببینیش دیدتت ، و این از ثابت شده های راه پیچشه !
----------
پسره اس ام اس داده بود:من تقریبا عاشقتم !!منم گفتم بزنقدش !!گفت : یعنی تو هم منو دوست داری ؟21گفتم : نهدیگه،الان جفتمون منو دوست داریم
--------
واقعا بوق مشکلش چیه که بعضی ها آهنگ پیشواز میزارن؟
------
ﺑﺎﺑﺎﻡ: ﺑﺪﻩ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺘﻮ ﺑﺒﯿﻨﻢ !!!
ﻣﻦ: ﺑﺎﺑﺎ ﯾﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﻭﺍﯾﺴﺎ ﺭﻣﺰﺷﻮ ﺑﺰﻧﻢ!
Delete SMS
Delete Video
Delete picture
Delete music
Delete private
Delete number
FORMAT MeMoRy CARD
ﻣﻦ: ﺑﯿﺎ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡﮐﻪ ﺍﺯﺗﻮﻥ ﻣﺨﻔﯽ ﮐﻨﻢ!
ﺑﺎﺑﺎﻡ: ﻧﻪ ﻣﯿﺪﻭﻧﻢ، ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺳﺎﻋﺘﻮ ﺑﺒﯿﻨﻢ!
تجربه نشون داده ،بیشتر دخترایی که فقط عکس چشمشون رو برا پروفایلشون میزارن، هنوز بینی مبارک رو عمل نکردن
هـــــرکسـی را بهــر کاری ساخـتـند....!!
ما رو هم همینـجوری جــاست فـور فان!
-----------
یکی از علائم بیماری سادیسم اینه که میگی: "میشه یه چیزی بپرسم" بعد که طرف گفت چی و اینا !؟
میگی:"هیچی بیخیال" !
------------
آخه خداییش چجوری دلتون میاد ما دهه هفتادیا بریم مدرسه اگه مابریم کی میخوادFBروبچرخونه؟؟
دهه شصتی ها که همشون شکست عشقی
خوردن دلتنگن دهه هشتادیام که کلاًرومخن
مابودیم که اینجاپررونق کردیم بدون دهه
هفتادیاFBهیچه هیچ
---
بی مزه بود می دونم! برای خالی نبودن عریضه بود 4fvfcja
همسر وفادار

مرد خسيسى تمام پول‌هايى که در زندگى به دست آورده بود را جمع کرده بود و در خرج کردن آن، نهايت خست را به خرج می‌‌داد. قبل از مرگش، همسرش را صدا کرد و به او گفت: «وقتى من مُردم، از تو می‌خواهم که تمام پول‌هايم را همراه جنازه‌ام در قبر بگذارى. دلم می‌‌خواهد پول‌هايم را در زندگى پس از مرگم همراه داشته باشم.» او سپس زنش را قسم داد که اين کار را حتماً بکند.
چند ماه بعد، مرد خسيس از دنيا رفت. در مراسم خاکسپارى، همسر و افراد خانواده و دوستانش بالاى جنازه او ايستاده بودند. وقتى مراسم تمام شد می‌‌ خواستند بر روى جنازه خاک بريزند، همسرش گفت: «لطفاً دست نگهداريد!» سپس جعبه‌اى را از کيفش بيرون آورد و آن را همراه جنازه همسرش درون قبر قرار داد.
در راه بازگشت به خانه، يکى از دوستان زن از او پرسيد: «می‌ ‌دونم اينقدر احمق نيستى که تمام پولهاشو توى قبر گذاشته باشى.» زن وفادار جواب داد: «ببين! من يک آدم مذهبى هستم و به قسمى که خوردم عمل می‌کنم. بنابراين تمام پول‌هايش را همراهش در قبر گذاشتم.»
دوستش گفت: «منظورت اينه که تمام پولهاش توى همون جعبه کوچکى بود که توى قبر گذاشتى؟» زن پاسخ داد: «البته!» و ادامه داد: «من تمام پولهاشو به حساب بانکى خودم واريز کردم و براش يک چک به همان مبلغ نوشتم و همراهش توى قبر گذاشتم که اون دنيا نقد کند و خرجش کند.»
[تصویر:  download?mid=2%5f0%5f0%5f1%5f1151138%5fA...ailClassic]