1391 شهريور 20، 8:40
[align=-WEBKIT-AUTO]
معلم: جامد چیست؟
دانش آموز: مگه خودتون نمی دونید؟
معلم: چرا می دونم
دانش آموز: پس چرا وقت کلاس رو الکی می گیری؟
يارو نشسته بوده پشت بنز آخرين سيستم، داشته صد و هشتاد تا تو اتوبان ميرفته،
يهو ميبينه یک موتور گازی ازش جلو زد!
خيلی شاكی ميشه، پا رو ميگذاره رو گاز، با سرعت دويست از بغل موتوره رد ميشه
یک مدت واسه خودش خوش و خرم ميره، يهو ميبينه متور گازيه غيييييژ ازش جلو زد
ديگه پاک قاطی می کنه با دويست و چهل تا از موتوره جلو ميزنه
همينجور داشته با آخرين سرعت ميرفته، يهو ميبينه، موتور گازيه مثل تير از بغلش رد شد
طرف كم مياره، ميزنه كنار به موتوريه هم علامت ميده . خلاصه دوتایی واميستن كنار اتوبان، يارو پياده ميشه، ميره جلو موتوريه، ميگه: آقا ! من مخلصتم، فقط بگو چطور با اين موتور گازی روی ما رو کم کردی؟
موتوريه با رنگ پريده، نفس زنان ميگه
والله ... داداش... خدا پدرت رو بيامرزه وایستادی!...کش شلوارم گیر کرده به آیینه بغلت
نتیجه اخلاقی
اگه می بینید بعضی ها در کمال بی استعدادی پیشرفت های قابل ملاحظه ای دارند
ببینید کش شلوارشان به کدام مدیر گیر کرده
سر کلاس تنظیم خانواده ، استاد گفت
کسی اینجا متاهله ؟یکی از بچه ها گفت : من
!همه یه جوری برگشتن نگاش کردن، در این حد که طرف گفت
خب باشه طلاقش میدم
آدمایی که زیاد میخوابن تنبل نیستن انگیزه ای واسه بیدار بودن ندارن وگرنه شما بگو ساعت ۵ صب بریم شمال، هرکی پانشه
اینا
رو اصلن از پست هپی برنداشتم
مدیونید اگه همچین فکری بکنید