ممنون از جوابت لوک خوش شانس
اگر دقت کنی گفتم در بینهایت به هم میرسند , ولی دیوارهایی که شما فرض کردی در یک نهایت به هم می رسند .
ضمن اینکه دو خط موازی مد نظر کاملا صاف و بدون هیچ انحنایی می باشد . مثل این :
------------------------------------------------------------------------------>
----------------------------------------------------------------------------->
البته به نظر خودم همچین چیزی امکان نداره , دلیلش هم اینه که در هر مقطعی از فاصله که این دو خط رو در نظر بگیریم باز هم همان فاصله یکسان از هم رو دارند .
ولی نمی دونم چرا با این وجود قطع کردن خطوط در بینهایت , یک قانون پذیرفته شده در ریاضیات است .
سلامی گرم به هم صحبتهای خوبم تو تاپیک میز گرد
من یه پیشنهادی برای تاپیک دارم:
از اونجای که بچهها ماشاالله تا آخر هر بحث میرن، به نظرم رسید که بهتره ما برای هر بحث یه مدت زمانی رو ( مثلا ۲ هفته) انتخاب کنیم.
اینجوری هم بحث بیش از اونکه که باید یا شاید بحث نمیشه(کش داده نمیشه)
هم نفر بعدی بیش از حد منتظر نمیمونه.
منتظر نظرات شما هستم
____________________________________________
یاد آوری:
لیست موضوعهای بحث برای تاپیک میز گرد:
۱.آقا قدر: ۲ معنی بودن آهنگها در موقعه نواختن شدن آهنگ از عقب(عکس نواخته شدن )
اشتیاق جان این موضوع را بگذار تو نوبت، دوستان هم رعایت کنند
(1390 مهر 25، 20:11)سها نوشته است: [ -> ]سلام
حتما براتون سواله که چرا Gran Turismo 5 بن شدن..
همونطور که خیلی ها حدس زدن ایشون باریس بودن..
من بهشون تذکر دادم که اگر همون روند رو داشته باشن باز هم بن میشن و خب گوش نکردن! اینه که شرمندشون شدم!
باریس خان یه کاربر عادی بودن که متاسفانه پایبندی به قوانین رو به هیچ وجه رعایت نمیکردن..
متاسفانه بن شدن.
بعد از اون هم بارها عضو شدن و اندکی مدیریت رو مستفیض نمودن !خاصه امیرعلی خان رو!
این شد که برای همیشه بن شدن..
و حالا باز داشتن همون کارها رو تکرار میکردن! (شما ندیدن و نمیدونین چی رو میگم!)
همین..!
صرفا محض شفاف سازی!
در پناه خدا..
یاعلی.
سلام دوستان ، از مدیریت بابت زحماتشون خیلی متشکرم
برای این کاربر ارزوی موفقیت می کنم و امیدوارم حرفهای ما تلنگری باشه که به خودش بیاد ، و به ندای درونش گوش کنه و خودش را از پیله ای که برای خودش تنیده ، رها کنه ، حرفهای ما و یا هر کس دیگری موجب تغییر نمیشه بلکه تنها تلنگری هست که به صدای اشنای درون خودمون گوش کنیم ،
بهونه ای شد تا صحبتی داشته باشم نه درباره این کاربر ، بلکه کلی تر در مورد وضعیت موجود
بزرگترین مشکلی که اکثر ما جوانها در این دوره داریم، این هست که شناخت عمیقی از خودمون و دینمون و جامعه و دنیا به دست نیاوردیم
موج های زیادی هست که مانع از این شناخت میشه و این موج ها با ظاهر زیبا ولی تو خالی و تار عنکبوتی ، ذهن ما را تحت تاثیر قرار میده.
درست مانند درختی که ریشه ای نداره ، حالا این درخت هر چقدر میخواد شاخ و برگ داشته باشه(شناخت های سطحی) در مقابل باد و طوفان (موج ها) هیچ مقاومتی نمی تونه کنه و میپذیره ، چرا که ذهن شرطی شده ، گویی که قدرت فکر کردن را از ما بگیرند. اتفاقا هر چقدر شاخ و برگ داشته باشه سریع تر همجهت میشه با بادی که میوزه.
ولی این درخت اگر ریشه ای داشته باشه ، این شاخ و برگ چقدر زیبا میشه و چقدر زیبا رشد می کنه و در مقابل هر طوفانی ، اصالت خودش را حفظ می کنه
بحرانی که ما داریم تنها خودمون میتونیم حلش کنیم ، با تلاشی اگاهانه ، با تفکر و شکستن حصار خودمون و نه تقلید کورکورانه ، با مطالعه اثار گرانبهایی که در این کشور به وفور یافت میشه ،
بحث و گفتگو و ابراز عقیده خیلی خوبه ، به شرطی که قبل از اون مطالعه ای داشته باشیم و یا خوب درباره ی موضوع مورد نظر فکر کرده باشیم، مسلما با بحث کردن سازنده و به دور از جدل ، نتایج خوبی را خواهیم داشت ، اما نمی تونیم توقع داشته باشیم که با سوال کردن و بحث به شناخت عمیقی برسیم
سلام
نقل قول: بحث و گفتگو و ابراز عقیده خیلی خوبه ، به شرطی که قبل از اون مطالعه ای داشته باشیم و یا خوب درباره ی موضوع مورد نظر فکر کرده باشیم، مسلما با بحث کردن سازنده و به دور از جدل ، نتایج خوبی را خواهیم داشت ، اما نمی تونیم توقع داشته باشیم که با سوال کردن و بحث به شناخت عمیقی برسیم
یه دنیا ممنونم از آقا داوود..
و نقل قول کردم برای تاکید بیشتر..!!!!! خیلی مهمه!
در پناه خدا..
یاعلی.
با سلامی دوباره
نوبتی هم باشه نوبت آقا قدر ه
این هم موضوع بحث این دفعه:
آقا قدر: ۲ معنی بودن آهنگها در موقعه نواخته شدن آهنگ از عقب(عکس نواخته شدن )
آقا داوود من موضوع شما رو به لیست اضافه کردم.
ایشالا به زودی رو اون هم بحث میکنیم.
____________________________________________
یاد آوری:
لیست موضوعهای بحث برای تاپیک میز گرد:
1.آقا داوود: راه سخت جوانهای امروزی از بدست آوردن یک شناخت درست از خودشون و
دینشون و تاثیر دنیا و جامعهٔ امروزی در این روند
بچهها چرا معطّلید؟؟؟
خیل خوب از اونجایی که خبری از آقا قدر نیست و این تاپیک ساکن موند، من جسارت میکنم و خودم رو مجبور میبینم که سوال رو یه جوری دیگه بپرسم تا یخ زودتر شکسته بشه:
همون طور که آقا قدر گفتن یک مستندی به دستشون رسیده که تو اون یک سری آهنگ ،جرات نمیکنم بگم مشهور ولی تا حدودی شناخته شده، از عقب نواخته میشن و در موقع عکس نواخته شدن متن موسیقیٔ اصلی یه معنی دیگیی پیدا میکنه.
حالا میرسیم به سوال من:
اول از همه آیا واقعا موسیقیهایی از اول با هدف رساندن پیامهای خاصی طراحی شدن، یا این فقط ( با توجه به بحث قبلی توسط آقا لاکی لوک) یک فریب حسّهای ما به حساب میاد( در این مورد حسّ شنوایی)؟؟؟؟؟؟
گرفتیم که هم چین چیزی وجود داشته باشه،
طراحان این موسیقی چه کسانی هستند و هدف اصلی آنها چیه؟؟؟
____________________________________________________________
یاد آوری:
لیست موضوعهای بحث برای تاپیک میز گرد:
1.آقا داوود: راه سخت جوانهای امروزی از بدست آوردن یک شناخت درست از خودشون و دینشون و تاثیر دنیا و جامعهٔ امروزی در این روند
سلام به روشنفکران تاپیک میزگرد
به نظر من مهمترین هدفشون اینه که ذهن افراد رو , به بحث کردن در همین مورد جلب کنن , که مثلا عکس متن موسیقی ما این میشه و هیچ هدفی هم جز جذب مخاطب ندارن .
آقا احسان من با شما موافقم
من هم فکر کنم که این فقط یه تصادف بوده
تو فیلمها ولی کم تر تصادفی اتفاق میافته:
فیلم تاثیر بیشتری رو آدمها داره. معمولان شرکتهای معتبر مثل کوکا کلا یا پپسی یا حتا اپل به تهیه کنندگان و کارگردان فیلم پول میدان تا محصول اونها تو فیلم نشون داده بشه. مثلا وقتی بازیگر نقش اول تشنش میشه تو رستوران کوکا کلا سفارش میده و لوگوی کوکا کلا رو تو دوربین میگیره.
مشکل از جایی شروع میشه که دولت کشور ها دستشون رو تو صنعت فیلم میبرن تا از این رسانه برای خودشون و ایدئولوژی خودشون تبلیغ کنن.(پروپاگاندا)
مقدار زیادی از این فیلمها همه ساله اکران میشن. تبلیغات حتما نباید مستقیم به چشم بیان و شاید برای چشم غیر مسلح دیده نشن.یکی از فیلمها که بقول دوستان فیوز رو واقعا از ته سوزند فیلم ۳۰۰ بود.
نمیدونم که فیلم ۳۰۰ رو دیدین یا نه.به هر کی این فیلم رو ندیده قلبا توصیه میکنم حتما این فیلم رو نگاه کنه. الان اگه بخوام در مورد این فیلم به نقد بشینم فکر کنم که حوصلهٔ همه به قدری سر بره که دیگه ادامهٔ پستم رو نخونن به خاطره همین به یک جمله قناعت میکنم.
در این فیلم که نه بر اساس مستند تاریخی یست، نه حتا ذرهای واقعیت توش دیده میشه، من به عنوان یه آدم بی طرف و فقط به عنوان آدمی که تا حدودی از تاریخ سر میآره میتونم بگم که این فیلم یکی از آندک فیلمهایی هست که تونست من رو تا حدی که فکرش رو نمیکردم عصبانی و در این حال به تعجب بیاره
اشتیاق جان از کوکا کولا و پپسی نام بردی .
چون به موضوع مربوط میشه , می پرسم .
یک زمان خیلی سر زبان ها افتاده بود که می گفتن آرم کوکا کولا رو اگر در آینه بگیریم میشود ....... و یا پپسی pay each penny for israel هست , آیا این واقعیته ؟ :s:
(1390 آبان 3، 0:51)ehsan90 نوشته است: [ -> ]اشتیاق جان از کوکا کولا و پپسی نام بردی .
چون به موضوع مربوط میشه , می پرسم .
یک زمان خیلی سر زبان ها افتاده بود که می گفتن آرم کوکا کولا رو اگر در آینه بگیریم میشود ....... و یا پپسی pay each penny for israel هست , آیا این واقعیته ؟ :s:
به موضوع خوبی اشاره کردی،
اولی رو شنیده بودم که وقتی آرم کوکا کولا رو برگردونی به عربی به مسلمونها توهین میشه(لا مکّه لا محمد) . البته با خیلی خیلی خیلی فانتزی.
البته من فکر کنم این هم یک نوه تصادف باشه و نویسنده یا بهتر بگیم طراح این عکس پائینی بیش از حد موضوع رو بزرگ کرده........
من در اینجا لازم میدونم یه نکته رو دوباره یاد آوری کنم : خطّ عربی نسبت به خطوط دیگه مثل لاتین واقعا خط انعطاف پزیریه یه و ما واقعا میتونیم باهاش هر کاری دلمون میخواد بکنیم حتا از خطوط الفبا حیوان بسازیم یا اشیا .
خط عربی و مخصوصاً کارهایی که ایرانیها با این خط حتا در نوشتن روزمره انجام میدان بیشتر از نوشتنه، ما حروف رو نقاشی میکنیم و هر نوشتهای برای خودش هنریه.
مثلا در خطّ لاتین ما امکان بازی با حروف رو به این صورت نداریم.....................
در مورد پپسی فکر کنم اشتباه باشه.
چرا؟؟؟
چونP E P S I فقط ۵ حرف هستن که باهاشون میشه هر جملهای ساخت.
مثلا
Paps Eats Pizza Salami Italiana
Persians Eat" Polo Sabziye Irani"l
ولی دلیل اصلیش اینه که کلمهٔ " Sس" اینجا جا انداخته شده، یا تو جمله مثل بقیه به ترتیب و تناسب نمیخوره.
pay each penny for israel
P E P S I
این به غیر از این که ناشیگری سازندگان این تئوری رو نشون میده، نشون میده که به هر فرضیهای نمیشه اعتماد کرد.
سلام
بچه ها من زیاد در جریان نیستم بحث چیه
اما همینقد بگم که اونایی که این تئوری رو گفتن نظرشون این هست که pepsi مخفف
pay
each
penny to
save
israel هست و میبینید که از s هم استفاده شده
یا حق
pay each penny to save israel
P E P S I
اصلش اینه ...
pay each penny to save iran
P E P S I
البته این اونیه که ما میخوریمااااااااا...
شاید هم منظورشون دلیل واقعی نامگذاریش نباشه. مثلا وقتی ویندوز xp اومده بود بعضی به شوخی می گفتند مخفف expensive هست.
سلام
از همه عذر می خوام که چند وقت نبودم(مخصوصا از اشتیاق)
راستش رو بخواین درگیر یه سری مسایل اعتقادی بودم که هنوز حل نشده برام دعا کنید
تو پست بعدی یه مقاله میزارم که نشون میده این مسایل اتفاقی نیست!!!!!!
اسب تروا(موسیقی شیطانی)
اسب تراوا ماجرای اسبی چوبین است که با استفاده از آن، قلعهی شکستناپذیری که با محاصره و جنگ سقوط نمیکرد، به تسخیر دشمن در آمد. داستان از این قرار است که سربازان دشمن، قلعهای را مدتها در محاصره قرار داده بودند، پس از مدتها جنگیدن ناامید شده و برای تسخیر آن نیرنگی را طراحی کردند. آنها اسبی چوبین ساختند و آنرا در بیرون قلعه گذاشتند و خود عقب نشینی نموده و وانمود کردند که از ادامهی حمله منصرف شده و به احترام مقاومت مدافعین قلعه، اسبی چوبین را به آنها هدیه کردهاند. مدافعین قلعه مفتون زیبایی و عظمت اسب چوبین شدند و آنرا به داخل قلعه برده و مشغول جشن و سرور و پایکوبی گردیدند. اما نیمه شب که آنها مست و سرخوش در خواب بودند، سربازانی که از قبل در دل اسب چوبین پنهان شده بودند از درون آن بیرون آمده و دروازهی قلعه را گشودند و دشمن که در این فاصله با استفاده از تاریکی شب خود را به قلعه رسانیده بود، وارد شده و با غافلگیر کردن مدافعین و قتل عام آنها، قلعه را به تسخیر خود درآوردند.
آن چه که در جهان هستی وجود دارد و انسان به نحوی با آن سرو کار دارد، شعوری بر آن حاکم است و در پشت آن، شعور دیگری نهفته است که در بعضی مواقع ممکن است همان اسب تراوا باشد. به عبارت دیگر همانطور که ماده، ضد ماده و انرژی، ضد انرژی وجود دارد؛ شعور، ضد شعور نیز جزئی از اجزای جهان هستی میباشند. لذا همواره ما در معرض شعور و ضد شعور قرار داریم که بسیار هوشمندانه عمل میكنند.
ذهن انسان پیچیدگیهای بسیار زیادی دارد و از فی ل... های محافظ بسیار قوی برخوردار میباشد. فی ل... عقلی راه ورود هر گونه اطلاعاتی را كه با منطق و باورهای ما مغایرت داشته باشد، میبندد. ذهن قادر است اطلاعاتی را كه به آن میرسد، مورد پردازش دقیقی قرار بدهد حتی اگر وارونه باشد. در ستاد مركزی ذهن، محدودیتی برای فهم زبانهای مختلف نیست و هر مطلبی به هر زبانی برای این ستاد قابل فهم بوده و به كار گرفته میشود. این سطح از ذهن جزیی از ناخودآگاهی بوده، كه ما به آن واقف نیستیم ولی اثرات آن بر روی عملكردهای انسان ظاهر میشود.
با استفاده از همین اصل، شبكه منفی، كلیه اطلاعات غلط خود را به ستاد مركزی ذهن انسان میرساند و رفتار او را تحت تاثیر قرار داده و تمایلات او را به سمت دلخواه هدایت میكند. شعر و موسیقی نیز میتوانند به عنوان اسبهای چوبین مورد سوء استفادهی شبكه منفی قرار گرفته و در حد بسیار گستردهای در این رابطه به كار گرفته شود. زیرا در حالت عادی ذهن انسان اجازهی عبور به بسیاری از اطلاعات را نمیدهد. برای مثال اگر ما بشنویم كه "به شیطان گوش بده!"، شدیداً مقاومت منفی نشان خواهیم داد و از آن اجتناب میكنیم. اما اگر همین دستور در معكوس شعر آهنگی قرار داشته باشد، از آنجا كه ما با كمال میل آن ترانه را گوش میدهیم، اطلاعات نابجای پشت آن مانند اسب تراوا وارد قلعهی وجودی ما شده و در فرصت مناسب اثر خود را به جای خواهد گذاشت. جالب اینجاست كه معكوس شعری كه شنیده میشود هیچ ارتباطی به خود شعر ندارد كه اگر شعر را معكوس بنویسیم به آن دسترسی پیدا كنیم. نكتهی دیگر این كه انجام این كار به كمك تكنیك امكانپذیر نیست و این كار در حد یك اعجاز میباشد.
منبع: مقالات آقای محمد علی طاهری