کانون

نسخه‌ی کامل: میز گرد کانون
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
(1391 دي 7، 19:56)سـُـها نوشته است: [ -> ]
نقل قول: همین که اکثر کانونی ها افراد مذهبی هستند گواه بر این نکته است.
چ استدلال غلطي! اصلا درست نيست فك كني محدوديتي ك مذهبيون براي خودشون قرار دادن منجر ب اين شده ك گناه خفي رو انتخاب كنن!
چون چاره اي نداشتن!!
اين شيوه اي بوده ك شيطان ب كار گرفته...ربطي ب محدوديت ها نداره.. محل نفوذ شيطان براي مذهبيون از اين زاويه بوده..
كما اين ك براي يوسف زيباييش وسيله امتحانش شد و براي ابراهيم كشتن فرزندش!

به نظر من دلیل این که کسایی که عضو کانونن اکثرا مذهبین این نیس که افراد مذهبی این گناهو انتخاب کردن چون در خفاس..یا مثلا مذهبیا بیشتر خ.ا میکنن...
به نظر من خیلی یا حتی همه افراد غیر مذهبی هم این کارو انجام میدن ولی این مسئله به خاطر گناه بودنش بیشتر برای افرادی که به قوانین خدا پایبندن مهمه که می خوان ترکش کنن..
وگرنه به نظر من اکثر جوونا این مشکل رو دارن.
تازه همه بچه های کانون هم مذهبی نیستن.بعضیا دلایلشون براترک ترس از عوارضشه تا ترس از گناه.
دوستن به نظرتون صیغه کردن زنی و یا رابطه با کسی باعث میشه که خود ارضایی رو کنار بزارم من تا حالا ابن راه رو تست نکردم حقیقتش کسی رو

برای اینکار پیدا نکردم 13




در مورد حدیث حضرت علی (ع) روایت مستند این هستد که ایشون به عنوان تعزیر ، چند بار با ضربه محکم به دست استمناکار زد و بعد از بیت المال براش زن گرفت .



یه نکته ای هم هست :
در مسائل فقهی هم نمیشه هر کسی بگه به نظر من ! غیر از مسائل معرفتی که شما آزادانه میتونین فکر کنیین و دنبال چراییش بگردین ، ولی حد و تعزیری رو خواستین اعلام کنین باید مرجعش کارشناس فقهی و یا فتوای مرجع تقلید باشه ...



سلام آقا میلاد
من با یه قسمت از حرفاتون موافقم:
من خودم یه رابطه درسی رو توی دوره ارشد تجربه کردم: کلاس ما نه تا پسر بود و یه دختر. برای یکی از پروژه های درسی، استادمون ما رو به گروههای دو نفره تقسیم کرد و من با خانم همکلاسیم افتادم. من خیلی چیزها از این موضوع یا گرفتم.
قبلش توی دوره کارشناسی، پسرا و دخترا حتی به هم سلام هم نمی کردند (یعنی اگه پسرا سلام می کردند، دخترا جوابشون رو نمی دادند و این باعث میشد دفعه بعد دیگه سلام نکنند، حالا این که چرا رابطه اینجوری بود رو دقیق نمی دونم). همکلاسیم هم وقتی می خواست با من صحبت کنه اوایلش بریده بریده صحبت می کرد (یعنی با استرس صحبت می کرد). ولی بعدش روابط عادی شد و یه قدری ما اجتماعی تر شدیم.
البته ایشون خیلی دختر با شخصیتی بودند. بهش علاقه مند هم شدم ولی اون یه سال از من بزرگتر بود و من کار نداشتم و سربازی نرفته بودم و ...
سعید جان، به نظرم اگه شرایط ازدواج رو نداری فکر ازدواج نباش. علاقه مند شدن هم اگه به ازدواج منجر نشه فقط دو طرف رو اذیت می کنه. به قول آقا میلاد اول طرز فکر آدم باید درست بشه و دیدمون نسبت به جنس مخالف درست بشه. نگران این هم به نظرم نباش که اگر تجربه کسب نکنی بعدها مشکل پیش میاد و ... . این سن 19 و 20 سالگی که بگذره کم کم اوضاع بهتر میشه.
ممنون
نقل قول: حد خودارضایی مرگ هست...
آقا میلاد، شاید روایتی، حدیثی در این مورد باشه. ولی هر حدیثی رو نمیشه باور کرد، چون احادیث جعلی هم وجود دارند.
......

نیو میلاد جان ، پیش فکر شما در مورد حقیقت شاید غلط بوده و حالا میخواستین حقیقت و درستی رو کشف کنین ،


تا حدودی هم خوب جلو اومدین ،

ولی حقیقت تر ! یا اصل ماجرا این هست ،

مرز ها پاکی هست ،

حضرت زهرا ، امام علی ، امام زمان ، مطهرون هستند ، از طرفی بشون میگن میزان اعمال ، چطور ؟ چون لا یمسه الا المطهرون هستن ،

رمز مسشون یا لمسشون یا رمز ولایتشون ، به طور مطلق پاکی هست ،

دوستی ، دوستی پاک ،

لذت ، لذت پاک ،

شهوت ، شهوت پاک

صحبت ، صحبت پاک ،

خشم ، خشم پاک ،

آرزو ، آرزوی پاک

و همینطور تو هر مسئله ای رو در نظر بگیر


این رو بگیر دستت و برو جلو ، بهتر پیدا میکنی ،

نگاه ، نگاه پاک ،

نگاه با انصاف

نگاه علمی به یه دختر ، نگاه محترمانه و پاک بدور از شهوت ،

نگاه اجتماعی ، پاک

نگاه درسی ، پاک

رابطه اجتماعی ، پاک ،


شرطش اینه که شما فکر و خیال پاک و نیت پاک هم در روابط داشته باشی ،

و سعی کنی این پاکی و معصومیتت رو توی رابطه داشته باشی


بعدش هر چقدر تونستی رابطه داشته باش !! هر چقدر دلت خاص ، فقط مواظب باش که همشون پاک باشن ،

نمی دونم ، خوب چه تفکر با عث شده شما یکم به رفتار ما جوون ها یکم شک کنین ، و احساس کنین که ندیدن و نگارنی ما در رابطه باعث شده که عقده ای بشیم یا اینکه بریم سمت خود ارضایی

خوب این ناشی از دو نوع تفکر هست ،

یه نوع تفکر میگه تو برای حفظ خودت باید ترک دنیا و روابط کنی و با تکنیک ترس بری جلو ، که این رو قرآن به وضوح رد میکنه : و رهبانیت البتدعوها
رهبانیت فقط یه جور پاک کردن صورت مسئله هست ، یا کناره گیری از مشکل ، مثل فرشته ها و بقیه خوب ها که بار امانت خلیفة الهی رو رد کردن

ولی یه نوع تفکر هست که این دنیا ساخته شده که مزرعه و پایگاه تو باشه ، این که اجتماع و جمع یک فرصته برای رشد تو ، و اون جمع کردن تضاد هاست ، این که تو خشم داشته باشی ، آروز داشته باشی ، شهوت داشته باشی ، رابطه داشته باشی ، اجتماعی باشی ، منتها پاکیت رو هم بتونی حفظ کنی ، نه این که مثل فرشته نه خشم داشته باشی و نه شهوت داشته باشی و نه تصمیم رفتن و ترقی از طریق پله های مشکلات و بار های امانت باشه ،


............

این که صورت مسئله مختلط نشدن یا جدایی کامل هست ، ولی راهکار این نیست ، راهکار ، حفظ نیت و پاکی تو هست ، این که تو تویه چه مرحله از ورع و جنبه هستی ،

حد نگاه به نامحرم ، توی تمام احادیث تا جایی هست که توی دلت ترس از گناه یا یه خیال هوس آلود آلوده مطرح بشه

و گرنه اون نگاه پاک و علمی یا اجتماعی به عنوان شهروند ، اصلا نگاه به نا محرم حساب نمیشه ،

نگاه به نامحرم ، آلوده داره و پاک داره
دنیا ، آلوده داره و پاک داره
تکبر آوده داره و پاک داره

هرچی تو اسم بیاری ، آلوده داره و پاک داره


حتی رابطه با خدا گاهی برای تو میتونه آلوده باشه ! وقتی که خدا مگیه : ولا یغرنهم بالله الغرور !! نکنه یه وقت خداپرستی تو باعث غرور و عجبت بشه !!!

..................

پس سعی کن حقیقت ها رو بفهمی و با حقیقت ها زندگی کنی ،

من یه حقیقتش رو بت گفتم ، مرزی که باش خیلی از اعتباریات رو میتونی خوب تشخیص بدی ، پاکی .


................


این که من یا بعضی ها توی دانشگاه سعی میکنیم ، چشم هامون هرز ! نره ، منظورمون از هرز این هست که نگاهمون آمیخته با شهوت و یا تخیلاتی هست که خود من نتونستم کنترل کنم ،

بر عکسش انقدر نگاه اتفاقی و اجتماعی و علمی یا برادرانه داشتیم که حتی توی ذهنمون هم به عنوان گناه تا حالا مطرح نشده ..

................

و در مورد رابطه خاص حضرت زهرا با حضرت سلمان و .. بحث یکم فرق داره و مسائل دیگه ای مطرح هست ، مسئله حلال شدن حرمت پوشش های ظاهری نبوده ، بلکه رابطه حضرت سلمان یا حضرت زهرا یه رابطه ی بشدت پاک و الهی و توحیدی بوده ،

مثل رابطه ای که همین علمای حوزه علمیه قم با بانو امین داشتند ، خیلی رفت و آمد میکردند و گاهی از نظر معرفتی و رفاقتی توی سلوک از هر دوست و رفیقی نزدیک تر بودند ، ولی این مانع از خروج از حرمت های شرع هرگز نشد ،

باز هم مرز این رابطه ی مثلا دیدار عارف بزرگ سید هاشم حداد با بانو امین ، یا مثلن داستانی که علما از تصرفات باطنی و ارتباطات ما فوق طبیعی با نو امین با همدیگه خبر میدند ، یه مرز های توحیدی و با حفظ حریم هاست .

و روابط بسیاری از عارفان بزرگ ، من و شما با حضرت زهرا ، .....


.
هرکاری کردم نشد از حرفای آقا میلاد نقل قول بگیرم
آقا میلاد:نتایج کانون هم مشخصه
کسانی که مذهبی نیستن،7 ماه یا بیشتر عضوند و رکوردشون 20 روز هم نمیشه...

دارلینگ:آقا میلاد همه میدونن من مذهبی نیستم نرمالم اینم میدونن از اردیبهشت که عضو تو کانون تا حالا نشکستم
نقل قول: حرفهام رو هم کامل زدم و مطمئنم روز قیامت بازخواست نمیشم که چرا اجازه دادم جماعتی در جهل خودشون بمونن...

این هم باشه درد و دل ما...
خدایا ما هم از آن دودمانیم / اگر جامانده ایم از کاروانیم...


التماس دعا
یا زهرا53
(1391 دي 7، 21:43)saeed77 نوشته است: [ -> ]دوستن به نظرتون صیغه کردن زن

haha

به به بچه ها بدویید بیایید یه بحث جدید آوردن آقا سعید

کلا ایشون ید طولایی تو این قضیه دارن 1

تا حالا بحث رابطه با جنس مخالف رو مطرح کرده بودن حالا صیغه 1

کی میخواد این بحثو جمع کنه دیگه؟ 42

فکر کنم کار به یگان ویژه ی نیروی انتظامی بکشه 4fvfcja

بچه ها غرض از این پست بنده خواهش کردن برای تموم کردن بحث و ادامه ندادن به این جور بحث هاست...این بحث ها به قول میلاد چون نظر شخصی هستش نیاز به این قدر دعوا و مرافعه نداره...و این وسط هیچ فایده ای هم نداره...یکی قبول داره این رابطه ها رو یکی قبول نداره...یکی میگه اگه من به گناه نیفتم یا ترس از به گناه نیفتن نداشته باشم میرم این کار رو میکنم....یکی میگه نه،من ضعیفم نمیتونم این کار رو بکنم،اگه این رابطه ها رو داشته باشم به گناه میفتم
به قولی من ته این بحث ها رو میدونم واسه همین میگم بهش خاتمه بدیم بهتره
من ی کوچولو بگم اقا حسین ؟


این بحثا تالار داره
برن اونجا بهتره اینجا درد دله
1
نقل قول: حرفهام رو هم کامل زدم و مطمئنم روز قیامت بازخواست نمیشم که چرا اجازه دادم جماعتی در جهل خودشون بمونن...
سلام
می دونید، اکثر آدما فکر می کنن که حرفشون و عقیدشون درسته. چون اگر اینطور فکر نمی کردند که عقیدشون چیز دیگه ای میشد. و این گاهی باعث میشه که ما طرز فکر کسایی که با ما هم عقیده نیستند رو اشتباه بدونیم و اونها رو جاهل فرض کنیم. اما یه احتمالی باید بدیم که شاید اینطور نباشه.
توی مشورت دادن، هر کسی نظر خودش رو میگه و آخرش اون طرف مقابل هست که باید تصمیم بگیره. نیازی نیست که حتماً اون طرف متقاعد بشه و نظر ما رو بپذیره.
ضمن اینکه قوانین سایت محترم هست و تا وقتی یک قانون وجود داره باید بهش عمل بشه.
ممنون
سلام
با اجازه حسین آقا، من یه چیزی بگم:
به نظرم مسئله صیغه، فقط مسئله حلال و حرام شرعیش نیست. کلی مسائل اجتماعی و ... رو باید در نظر داشته باشین.
کریم گفته:توی مشورت دادن، هر کسی نظر خودش رو میگه
حسین میگه:دقیقا...منم منظورم همین بود
حسین نصیحت می کند:یکی میاد نظر میده فرتی حرفاشو نقل قول نزنین


کریم گفته:به نظرم مسئله صیغه، فقط مسئله حلال و حرام شرعیش نیست. کلی مسائل اجتماعی و ... رو باید در نظر داشته باشین.
حسین میگه:کریم حرفت رو قبول دارم...و اینکه من هیچ نظری در مورد صیغه ندارم،کلا تجربه ثابت کرده تو جمعی که خانوم های محترم حضور دارن بحث های این چنینی آخر و عاقبت خوبی نداره42...بابا من جون خودمو دوست دارم...هنوز کلی آرزو دارم 4fvfcja
4fvfcja

نیو میلاد من گفتم تفکر نکن یا نظر نده ؟ یا انحصاری فکر کن

یا عقلانیت رو بذار کنار ؟ یا فکر نکن ؟؟ !!!


Khansariha (18)عینک چشمت رو یکم تمیز کن و قشنگ تر ما رو ببین ، و نیت هامون رو پاک بخون ، Kool


شما آزادی بحث های فقهی راه بندازی و نظر شخصی رو هم بدی ، ولی نمیشه برای بقیه فتوا صادر کنی یا طوری قطعی از یه حکم فقهی برای بقیه حرف بزنی ،

مثل فرق تدبر با تفسیر به رای میشه ، تدبر رو من میتونم برای شما به هدف کاوویدن یا همفکری بگم ، ولی به هدف این که بیام بگم تفسیر این آیه این میشه و برای بقیه جواز این آیه رو صادر کنم ، مجوز میخواد !! (اتفاقا منبع من آیت الله جوادی آملی هست )

یا وقتی شما جواز و مدرک پزشکی نداری ، نمیتونی آزادانه بری مطب بزنی دکتری کنی ، میتونی اظهار نظر بکنی ، ولی تجویز نه !! میتونی فکر بدی ، حرف بزنی ولی "جمله ای که با قاطعیت ازش حرف بزنی و بقیه رو تشویق کنی در مسائل فقهی یا تفسیر قرآن یا علوم ظاهری اجازه اش رو نداری این طور عمل کنی .

.........

من حس کردم یکم شما همچین کاری کردین ، یعنی توی جو کانون تشریف اوردین و یه مسئله فقهی رو با قاطعیت که انگار سند هم دارین اعلام کردین ، در حالی که وقتی میخوایین موضوع رو بگین به دو هدف میتونین بگین :

یا هدفتون هم فکری و مشورت و سوال یا تباد ل نظر هست ،
یا هدفتون گفتن و روایت یه حکم فقهی برای بچه های کانون هست ،

به هدف دوم نمیتونین بگین ن، ما هم نمیتونیم بگین این قطعا درسته ، شاید درست باشه ها ، ولی ما جواز صدورش رو نداریم ، عقلیش اینه صحبت ها و نقد ها و بررسی ها میشه ، منتها اهل هر علمی و متخصص هر علمی نهایتا میاد جواز نهایی و اجرایی شدنش رو صدر میکنه ، البته اینها همه اش توی مسائل ظاهری هست ، نه معرفتی و فکری .




من میتونم برای خودم یه استنباطی داشته باشم ، ولی تا مجتهد نشدم نمیتونم برای بقیه فتوا صادر کنم ، یا مدعی بشم که آقا این قطعا درسته که من میگم ، حد خودارضایی مرگ است ! .


احتمالا نیتتون هم این نبوده ، ولی به اون شکل گفتن و صحبت کردن ، به نظر من برای بچه های کانون که از حد و تعزیر استمنا رو درست نمی دونن جالب نیست و شاید شایسته اخطار هم باشه ،

بلکه میتونستین بگین به نظر من اینطور هست ، ولی حکم فقهی الان این هست .


نیو میلاد میخوای بحث رو ادامه بدی بهتره بریم میزگرد ،


ما هم فکر از اول فکر میکردیم نظر شما مشاوره ای هست ، منتها ایراد رو به طرز بیانتون و سفارش کردن بچه ها به این طرز گرفتیم ،

راستش ترسیدم ، و واقعا باید حق بدین که جای تذکر بود ، حالا اگه شما میدونستین

حداقل جای تذکر و یاد آوری برای بچه های کانون این نکته بود .

و اگه هم جای شما بودم این طور نمیگفتم و این رعایت رو به همین دلیل میکردم .

تذکر هماین بود که کلا سعی کن جواز و صدور چیزی وقتی مدرک یا کارشناس اون بحث نیستی برای بقیه صادر نکن ، نظر بده بحث بکن ولی به بقیه سفارش نکن. بحث این بود .


در باره این نوع استدلال ، بگم که به نظر من درست نیست ،

ما زنا و لواط داریم ، و همینطور بعضی گناهان هستند که مرتبه ای از بعضی از گناهان دیگه اند ،

مثلا اگه من صدای نامحرم رو به نیت لذت جنسی بشنوم ، امام صادق میگه این میشه زنای گوش
یا مثلا اگه تخیلات جنسی رو در ذهنم مرور کنم ، این یک مرتبه ای از زنای ذهن هست .
همینطور نگاه از روی میل و ناپاک به نامحرم ، مرتبه ای از زنا هست ، به نام زنای ذهن .

آیت الله بهجت هم در استفتائاتشون در مورد گناه استمنا گفتند این گناه شبه ای از زنا هست ، یعنی منظورشون این بوده ، مرتبه یا شبه یعنی یه تجلی یا تصویر نه خودش

همینطور منظور امام صادق همینطور بوده ،

....................................

در مورد بزرگ بودن گناه ها ، ما یه مسائل ظاهری به نام حد و تعزیر داریم ، و یه مسائل باطنی ، توی مسائل ظاهری برای حد و تعزیر ، فاکتور های متفاوتی هست ، شاید به این شکل مقایسه نشه نظر قطعی داد ،


ولی از نظر باطنی ، همه گناهان بزرگ هستند ، یه سری گناهان کبیره هم هستند ، که اکثر گناهانی که ما سراغ داریم ، دروغ و غیبت و فحش و تهمت و.. این ها همشون گناهان کبیره هستند ،

ولی نمیشه گناهاهن رو اصلا با هم مقایسه کرد ، چون هر گناهی مرتبه و درجه خودش رو داره ، مثلا ما یه دروغ میگیم ، گناه کبیره است ، منتها امام صادق میگه ، چه بسا یک دروغ گناهش از 70 تا زنای با زن شوهر دار بد تر بشه ،

از نظر باطنی بالاترین گناهان ، نا امی کردن دیگران یا بردن آبروی دیگران هست ،

کلا همه گناهان مثل زنا و لواط و .. وقتی حد و تعزیر و مجازات براش مطرح میشه که این گناه از درون بیاد به بیرون ، یعنی مثلا شما برین توی جمع و جلوی بقیه انجامش بدین طوری که بقیه بفهمن ، و قبح گناه از بین بره ،

این میشه که گناه میاد ظاهری و آشکار میشه ، مثلا دزدی 20 تا شرط برای رسیدن به حدش داره و همینطور زنا 4 تا شاهد میخواد ،

و یا قتل چون یه آسیب بیرونی به یکی دیگه هست ، اینقدر گناهش بالاست ، و تعزیرش قتل هست .


............................................................................................
.............................................

پس بقیه گناهان رو ما اگه لغزیدیم و انجام دادیم ، خدا بخشنده و مهربانه بشرطی که بعد توبه اون رو در درون نگه داریم و نه آبرو خودمون رو ببریم و نه کاری کنیم قبحش از بین بره ،

و البته استمنا هم مثل زنا یا لواط نیست بلکه شبه ای از اون هست ،

و میزان آلودگیش هم مراتب داره و خودت میتونی تشخیص بدی ،

یه دفعه میری ، یک لحظه وسوسه میشی و یه خیالی میکنی سریع بر میگیردی ، این یه مرتبه ای از زنا شد ولی خود زنا نیست ، یه آلودگی کم رنگ بود تا گفتی استغفرالله رفت ،

منتها خود زنا و لواط از این لحاظ که اولا ظلم به دیگری هست ،
و دوما یک لذت متفاوت هست که تو می چشی و ممکنه چشدینش مثل جریان خود ارضایی معلوم نباشه که ترک کنی ،


برای خود آدم کاملا مشخصه که چقدر گناه عظیم و وحشتناکیه و چقدر میتونه تو رو دور کنه طوری که شاید شانس برگشتن ایمان نداشته باشی ،



بنابر این سعی کن گناهان کبیره رو ازشون به طور کلی دوری کنی ، و اونها رو با هم مقایسه نکنی ، و گناهان بعضی مرتبه ای از بعضی دیگرند یعنی یه سایه ای از اون تاریکی اصلی هستند ، که پرداختن به اونها ترس این مره که به خود او ن ظلمت گرفتار بشی ، و هیچ غفلت و گناهی رو نباید کوچیک در نظر بگیری ، همه بزرگند ، منتها مکافات هاشون برای تو بعضی وحشتناک و بعضی رو سریع میتونی جمع کنی ،

یکجا یه حرف یا حرکتی باعث نابودی یه ملت میشه و یکجا یه حرف و حرکتی رو وقتی گفتی همین که از طرف عذر خواهی کنی اون رو خدا بخشیده و تو جبرانش کردی ، در حالی که همون یه حرف کوچک گناه عظیمی بود چون پیش یه ناظر عظیم به اسم الله انجام شد ،

ولی حد عدالت اینه که تو خودت رو به اندازه مکافات گناه برای توبه با اون در گیر کنی ، یعنی نه این که وقتی یه خود ارض کردی ، چند هفته هی خودت رو زجر و مکافات بدی و هی بش فکر کنی و بخودی بزرگش کنی طوری که از کار و زندگی بیافتی ،

بله پیش خدا بزرگ بود ، ولی گناه بزرگتر راعایت نکردن عدل و تعادل در درگیری با مشکلات هست ، شما توبه میکنی و به کار و زندگیت میرسی ، روحیه رو هم حفظ میکنی ، تا با کمک هم با یه روحیه خوب و خدا و ایمان به کمک و رحمانیتش ترک کنی ،

نه این که بجای توبه دچار یه گناه بزرگتر به نام استنکاف و کناره گیری از امتحان ها و مشکلات زندگی ، ضعف روحیه و عزت نفس و کم کردن اعتماد بنفس ، دشمنی با خود و .. بشی ،
این ها که میشه واویلا !!

پس هر چیز و مکافاتی به جای خود و همه گناه ها بزرگند ، ولی مکافات یه گناه با یه گناه دیگه فرق داره ، اگه شما دل و فکر 100 نفر رو تاثیر قرارا دادی و آلودگی بزرگی توی دل هاشون بوجود آوردی مسلما مکافات و حساب پس دادنش برای شما و تعزیری که خودتون از شکستن این حرمت میکنین ، باید بیشتر باشه و شما باید بیشتر مکافات برای خودتون پیش بیارین تا جبران بشه این کار .

امید وارم فهمیده باشین ،

همینطور هر گناه و شکستن هر حرمتی یه تعزیری داره ، بش میگن تعزیر حرمت ، امام صادق میگه تعزیر حرمت ، برای ترک گناه لازم هست ،

یعنی یه مکافات و حساب رسی خودت به ازای اون گناه داشته باشی ، فرق داره کسی که هیچ گناهی نمیکنه و همه حدود و حلال و حرام رو رعایت میکنه ولی اصلا براش این اجرا مهم و جدی نیست و کار براش روز مره شده ، تا کسی که خدا رو دوست داره منتها لغزش هایی میکنه ولی براش خیلی مهم هست و غم دار و آروز بدل ترک و پاکی هست ، میگن که حالت دومی بهتر هست ،

چون کیفیت و توجه و جدی بودن و اون میزان علاقه مهم هست ،

خوبه برای استمنا آدم خودش رو تعزیر کنه ولی برای هر چیزی به جای خودش ، . این میشه حفظ تعادل ، و تقوا همینه وگرنه افراط و تفریط خودش گناه و بی تقوایی بالاتر هست .




همه این ها و حرف هایی که گفتم ، هیچکودوم در باره حد و تعزیر اجتماعی که علم فقه و صدورش که جواز کارشناس علم فقه میخواد نبود ،.
.
سلام
جالبه ها..
آقا اصلا كسي كاري ب شخص شما نداره ك..
موضوع مهمي ك داره در موردش صحبت ميشه حرفايي هست ك ميزنين!
چ شما.. چ هر كس ديگه اي مطرح ميكرد جواب ميگرفت..


قطعا هم ك جهت شما اصلا طرف خاصي نيست...4fvfcja


تمام شد!303

ياعلي.53
یکی از دو ستام نوشته بودند:(خب اینکه شما ندیدید دلیل نمیشه که وجود نداشته باشه!!!!

در زمان حضرت علی یه جوونی هم میره همینو میگه حضرت علی میگه باید تو قبر اتشش بزنن

حالا بگذریم توبه میکنه و میاد بیرون و حضرت گریه میکنه...اینا ربطی به ما نداره...)
مربوط به گناه لواط بوده نه استمنا که داستانش در کتاب گناهان کبیره آمده و فرد برای مجازاتش که سوزاندن بوده آماده میشه و ملائکه به گریه میفتن و حضرت علی به اون مرد میفرماد خدا توبت رو پذیرفت اگه بنا به حد خوردن باشه
فکر کنم شنیدم که بهتره پیش کسی اقرار به گناه نکنید چون خودش یعنی اقرار کردن گناه است خدایا مارو جهنم نبر تو همین دنیا عذاب کن