کانون

نسخه‌ی کامل: میز گرد کانون
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
(1388 شهريور 11، 5:04)maryam نوشته است: [ -> ]با کمک بچه های کانو ن بخصوص داداش داوود جی تی و رز زرد تونستم اعتماد بنفسم رو به دست بیارم و روحیم برای ترکش قوی کنم .
به امید اینکه بتونیم من شما باهم برای همیشه ترکش کنیم تا بتونیم از لحظه لحظه های زندگیمون بهترین استفاده رو ببریم شاد باشیم گذشته گذشت فردا مال ماست.

سلام مريم جان

خوشحالم كه اين حرفو مي زني / ديدي ديدي بلاخره تونستي و موفقم شدي كه ترك كني من و تمام بچه ها هم وظيفه خودمون مي دونيم كه به دوستان خودمون كمك كنيم !!!

ان شاالله كه برا هميشه تركش كردي !!!41


cheshmak
بچه ها با اجازه من يه تبصره اضافه كنم!
منظورم از آگاهي كه گفتم رشد فكري بودا هر آگاهي بايد يه مرجع معتبر و قابل اعتماد داشته باشه منظورم اين نبود كه يكي از دوستش هم اين جريان رو ياد بگيره اسمشو بزاريم آگاهي ، اتفاقا اين روش كاملا مخربه البته همه هم اينو مي دونيم ، همون خانواده و كانون خودمون بازم ميگم به نظر من بهترين روش واسه بالا بردن آگاهيه البته سايت هاي اينترنتي و كتاب هم ميشه روش حساب باز كرد ولي مثه اينكه واسه تنها مضر بوده ، ميشه گفت اين ها يه شمشير دو لبه ست بستگي به همون مرجعش داره كه چجوري باشه
با تشكر!
منم میگم
از بس فضول بودم تو سنی که نباید خیلی چیزا رو ببینم دیدم و گرفتار شدم!
ولی یه چیزی بگم شاید جالب باشه من تا همین چند ماه پیش فکر میکردم این مشکلو خودم اختراع کردم!
هیچکسم همچین مشکلی نداره!
به خاطر همین در پی ترک نبودم!
تا این که یه روز دیدم یه نفر خیلی داغونه از اونجایی که با هم خیلی صمیمی بودیم ازش خوستم بهم بگه چی شده!
گفت با خودشه قرار گذاشته بوده تا اربعین امام حسین ... نکنه ولی شکسته اینو که شنیدم شاخ دراوردم!
تصمیم گرفتم راج بهش بیشتر بدونم تو اینتر نت سرچ کردم درست فردای روزی که تصمیم گرفته بودم ترکش کنم و شکستم اینجا عضو شدم!
خداروشکر تا الانم پاک پاکم!

mahdi_69

جوونی کجایی که یادت بخیر4fvfcja
خوب جمعتون که جمع گلتون کمه4fvfcja
داستان منم از سوم راهنمایی شروع میشد بغل دستیم سر کلاس این کار رو یادم داد!
میگفت منو پسر خالم با هم میزنیم17 تو هم برو بزن اشکالی نداره که!!! دیگه این همه سختی نمیکشی که چه جوری بخوای نیازتو تامین کنی!!
منم یه روز تو خونه تنها بودمو یه فیلم گذاشتم هنوز به بلوغم نرسیده بودم42
خلاصه هرچی پیش رفت بیشتر تو این منجلاب پیش رفتم!
منم چون از اون بچگی از بدو تولد وقتی به دنیا اومدم خیلی ضعیف بودم!! از همه ی همسنای خودم یه سر و گردن کوچیک بودم!برای همین کسی شک نمیکرد که من این کار رو میکنم! همه فکر میکردن من همین جوری ضعیف هستم!!!
تا اینکه این اواخر خسته شدم تازه من نزدیکای آذر پارسال تو گوگل در رابطه با این کار سرچ کردم ولی متاسفانه کانون رو پیدا نکردم شاید اگه اون موقع به لینک کانون بر میخوردم تا الان ترک کرده بودم ولی الانم خوشحالم که 1 ماه میگذره از این کارم و دیگه اصلا به فکر این کار نیستم!
تازه الان دارم زخم زبونه اطرافیان رو میشنوم!
که چرا انقدر تو ضعیفی!
ولی با خودم گفتم اشکال نداره تو 4 سال با خود ارضایی به نظر خودت داشتی حال میکردی حالا هم برای اینکه به تعادل جسمی و روحی برسی باید 4 سال زجر بکشی!
والدینم تو این زمینه به نظرم نقش داشتن به نظر من خانواده خیلی مذهبی بودن یه عیبی داره خانواده بی بند و بارم یه عیب باید بین این دو تعادل باشه که من از همون خانواده خیلی مذهبی ضربه خوردم!
مثلا مادرم میرفت روضه میومد میگفت حاج آقا رفته منبر میگه این اینترنت شیطانه نزارید بچه ها تون پای نت بشینن!
ولی من که با هزار جور مشکلم بود پای نتم میشستمو کار خودمو میکردم!
ولی همیشه پدر و ماردم به خاطر مضراتی که از این و اون در رابطه با اینترنت شنیده بودن همیشه نسبت به من یه
سوظنی داشتن! همیشه منو میپاییدن ولی این مراقبت نبود که زجر دادن بود!
اگه پدر و مادرم تحصیل کرده بودن همون تو نوجوونی میتونستن بیان history منو ببینن که کجا میرم اونوقت اگه سایت بدی هم میرفتم میتونستن منو راهنمایی کنن!
اینا همش بر میگرده به خودم و نا آگاهی و خانواده!
منم نمیدونم چرا همش پسرا تو مدرسه در این رابطه با هم صحبت میکنن اصلا یعنی چی یه پسر بیاد در این رابطه حرف بزنه؟
اونوقت دخترا همش به فکره درسن یه کم که سنشون بالا میره وقتشونو میزارن که این پسر رو ببین چقدر خوش تیپه اون یکی رو ببین چقدر هیکلیه!
شووخیییییی
سلام
تنها جان مثل همیشه بحث خوبی رو شروع کردی از این بابت ممنون.
انشااله که بحث خوب پیش بره و نتایج خوبی هم داشته باشه.

یه دعا میکنم بلند آمین بگین...
خدا لعنت کنه اونی که این شلوارای فاق کوتاه رو اختراع کرد...بیشمار.!!!

فقط همینو میخوام بگم ...چون اینروزا این بیشتر از همه چیز منو سر کلاس عذاب میده
فقط به خاطر اینکه این منظره ی افتضاحو نبینم مجبورم یه رب زودتر برم سر کلاس که
ردیف اول جام بشه....وگرنه گردنم درد میگیره از بس سرمو بالا نگه میدارم...!!!!

و یه دعا دیگه هم میکنم واسه اینم بلند آمین بگین ...
خدا لعنت کنه اونی که به دخترای ما تلقین کرد هر چه بیشتر آرایش کنن خوشگل تر میشن..بیشمار.!!!

این دیگه توضیح نمیخواد...
بعضی وقتا واقعا دلم واسه پسرا میسوزه که مجبورن چه چیزایی رو تحمل کنن..

صمیمانه از خدا میخوام تا این درک و فهم رو بهمون بده تا بدونیم چی واسمون خوبه چی بد...
بفهمیم که ما مال خداییم ...از پیش خودش اومدیم و قرار هم هست که پیش خودش برگردیم.
ارزش خودمون ، قیمت واقعی و شان والا مون رو بشناسیم.
این طوری نه خودمون تو آتیشی که مشتعل کردیم میسوزیم.. نه کسی رو با خودمون به آتیش میکشیم..

موفق باشین ..یاعلی.

mahdi_69

سلام
ممنون تنها خانوم بابت این بحث کلی حرف دارم از دانشگاه و این دخترا!!!!!!!!!
سها خانوم شما راست میگی!
دخترای بنده خدا اونایی که وضعشون بهتره همیشه زودتر از بقیه میان تو کلاس میرن ردیف جلو میشینن!
حالا بد بختی جدیدا پسرا دست دخترا رو خوندن میرن طوری مشینن که نصف کلاس یعنی از بغل دخترا نصف پسر!
یعنی کلاسو نصف میکنن یه عده پسر با دختر جلو یه عده ام عقب!
(نمیدونم چی بگم از این رفتارشون)
شما که دخترید بگید من که حالات دخترا رو نمیدونم!اون دختره بی حجابه خوشش میاد وقتی که در کلاس بازه از کلاس رد میشه نصف پسرا هو میکشنو متلک میندازن و سوتکی میکشنو4fvfcja و.....
حالا دخترای با حجابم باید به هیزومه اینا بسوزن تر و خشک با هم قاطی میشه!
مثلا همین دیروز!
چون اوایل ترمه کلاسا تغییر میکنه رفتم کلاس 111 دیدم چند تا دختر با وضع خراب نشستن گفتم برم بپرسم چه کلاسی دارن!
من درست اومدم یا اشتباه!
ازش پرسیدم خانوم کلاسه چی داری!
با یه حالته عشوه گرانه میگه بیولوژی!53258zu2qvp1d9v
خوب مثلا هدفت از این کار چیه؟
مثلا توقع داشته منم باهاش بخندم؟
بهش شماره بدم؟
انقدر وضع جامعه خراب شده من خودم به پسرا اعتماد ندارم چه برسه به دخترا(البته ناگفته نماند دختره خوب هم زیاده)!!
از هر 6 تا دوستی که دارم با یه خانواده و یه طرزه فکر(یعنی مذهبی)3 تاشون این کارن!
توی دانشگاه ما 3 تا در داره!
1 در استاد! 1 در دخترا!1درم برا پسرا!
ما خیلی کم دخترا رو میبینیم!
این خیلی خوبه به قوله یکی از پسرا میگفت من هرچی کلاس مختلط ترمه قبل داشتم همشو افتادم اصلا حواسم به درس نبوده الان این ترم همشو مرد بر برداشته!
خودشون به نتیجه میرسن!4fvfcja
واقعا تنها خانوم حرفه خوبی زدی!
ماها که پدر و مادرامون مذهبی و قرآن خون و همش مواظب رفتار ما بودن!همش مواظب این بودن که نونه حلال بیارن سر سفرشون این وضعمون شده!
وای!
من اصلا فکرشو میکنم یه روزی این پسری که این کار ها رو میکنه!فشن میکنه و.. بخواد بچه تربیت کنه!
خدا آخر و عاقبته فرزندامونو به خیر کنه!
بینید در رابطه با رفتار دخترا چی میشه حجابشونو رعایت کنن!
خوب آخه زشته!
من که پسرم باید تحمل بکنم نباید دنباله این کارا برم!
زشته!
گناه داره!
چه جوری میتونم با دختری که حجابشو رعایت نمیکنه!
100 قلم آرایش کرده مانتو تنگ تمامه اعضا و جوارحش معلومه4fvfcja درس بخونمو زندگی کنم و وقتمو بگذرونم!
من هیچی!
اون 4 تا پسری رو هم که عینه من هستن ولی جنبشو ندارن پس فردا به گناه آلوده میشن چی؟؟
چند تا از این رشته پزشکیا لباساشون به دست(از این لباس سفیدا دکتریا)این ور اون ور از این کلاس به اون کلاس میرن که چی؟؟
یه پسر بیاد بهشون بگه آره این لباس سفیدا دکترا کارشون درسته ها بعدش دنبالشون راه بیوفته!
باور کنید دوستم از تهران اومده بود خیلی خیلی پسر خوبیه!
با کلاسو خوش تیپم هستا حتی عکسه یکی از مراجع هم روی جزوش هست چند وقت پیش اومده بود به من میگفت تو که ماشین داری بریم اتو بزنیم!(یعنی تحته تاثیره دانشگاه قرار گرفته بود)
ولی من راهنماییش کردم که آره این کارا اخر و عاقبت نداره و از این حرفا!
من هیچ نظر سیاسی هم نمیخوام بدم ولی به سیاست هم ربط داره!
یعنی اینا که میتونن جلوی همه چی رو بگیرن چرا جلوی ساخت و طراحی این نوع مانتو ها رو نمیگیرن!
چرا جلوی فروششو نمیگیرن!
خودشون دارن با دسته خودشون جامعه رو خراب میکنن!
خدا پدر خلخالی رو بیامرزه همه ی معتاد ها رو از دم اعدام میکرد!
ما باید زور بالا سرمون باشه تا چیزی رو حالیمون بشه!
خوب از منبر بیام پایین4fvfcja

mahdi_69

بله همینطوره اگه ارزش خودشون رو میدونستن به عنوان یه وسیله برا پسرا محسوب نمیشدن53258zu2qvp1d9v
سلام
من فکر می کنم خیلی مسخره واشتباهه که یه پسر اینقدر روی حجاب دختر فوکوس کنه.خداییش من که خودم اصلا توجهی به لباس پوشیدن پسرا ندارم اما گاهی یکی از دخترای کلاسمون که خیلی به این چیزا توجه می کنه میاد مثلا میگه که اره فلان پسره رو دیدی مثلا همهی لباساش پیدا بود.خیلی معذرت می خوام ها ولی مجبورم بگم.
تو جامعه ی ما که فعلا پسرا دست دخترا رو تو بد حجابی بستن.
طرز موهاشون.ارایش کردن و ابرو ورداشتنشون.بلوز های تنگ و کوتاه و شلوار هایی که داره از کمرشون می افته و خیلی چیزهای دیگه.
طرز نگاه کردنشون از همه بدتر.اخه چطور به خودشون اجازه میدن اینطوری ادمو برانداز کنن.قبوله که بعضی از دخترا انگار دانشگاه و خیابونو با مهمونی عروسی اشتباه گرفتن اما به نظر من این به پسرا ربطی نداره.همونطور که بد لباس پوشیدن پسرا به دخترا ربطی نداره.من همیشه برای خودم اینطوری در نظر می گیرم.به من چه که دیگران این طوری میکنن؟من انقدر شخصیتم رشد پیدا کرده که تحت تاثیر هیچ چیز قرار نگیرم.اصلا این افکار که وای چرا پسرا اینطوری ان و وای چرا دخترا اونطوری ان تا حالا به مغزم نرسیده.ادم ها عقاید مختلف دارند.قبول دارم که بعضی ها از قصد و برای منحرف کردن افراد اینطوری لباس می پوشن اما اغلب اینایی که اینطوری لباس می پوشن فقط برای خوشگلیه یعنی هیچ قصد بدی ندارن اما از عواقب کارشون با خبر نیستن.مثلا فکر نمی کنن که با این قیافه میان ممکنه چه خطراتی براشون وجود داشته باشه.
من خودم همیشه به این فکر میکنم که مگه حضرت یوسف نبود؟؟// من می خوام یوسف باشم که ا ینقدر اعتقاداتش قوی بود که یه لحظه نلغزید که اگر میلغزید همه ی گناهش به گردن خودش بود نه زلیخا.زلیخا هم یه ادم احمق و نادان و بی اطلاع بود که یه سری کمبودهای معنوی تو زندگیش داشته ولی شیطان مجسم که نبوده.
توی خود قران هم هرجایی درباره ی حجاب زن صحبت کرده گفته باید یک زن برای حفاظت خودش حجاب داشته باشه تا اون کسانی که در قلبهاشون مرض و بیماری هست درباره ی اون به خیال خام نیفتند و گفته حجاب برای محافظته زنه.اما هیچ کجا نگفته زنا های بد حجاب عامل فساد هستند.عامل فساد از درون خود ادمیه که توی قلب و روحش مرض و بیماری هست.
مثلا حتی خود من زمانی که خودارضایی میکنم ویعنی توی قلب و روحم مرض هست و این به هیچ عامل بیرونی مربوط نیست .مقصر منم.نه کسی که خواسته و نا خواسته شاید منو یاد یه کار بد بندازه.همه ی ما اشتباه می کنیم. و ممکنه این اشتباه نا اگاهمنه مون باعث اذیت یه نفر دیگه بشه.
منظورم اینه که یه پسر یا دختر باید اینقدر قوی و محکم باشه که اجازه نده هیچ کس منحرفش کنه.خیلی خوشم اومد از حرف یکی از پسرای کنون که یه جا گفته بود این پسر هایی که میگن خودارضایی ما تقصیر دختراس بدحجابه اشتباه میکنن.من هرگز به هیچ دختری اجازه نمیدم منو تحریک کنه.این خیلی خوبه.
من فکر میکنم ادم ها عقاید مختلف دارن و ما باید همه ی مردم رو دوست داشته باشیم چون خدا دوستشون داره شاید خودشون یه روز بفهمن و پشیمون بشن و باید بین همین مردم همه ی اعتقاداتمون رو حفظ کنیم.این که بریم توی یه جمعی که همه چیزش درسته و دیگران هیچ اشتباهی نمیکنن که شاید گاهی یه اثر خیلی کوچیک روی ما داشته باشه و یا توی جمعی که اصلا جنس مخالف نیست و همه با حجاب کامل هستند و بعد خودمونو نگهداریم که هنر نیست.هنر اینه که بین همین مردم با همین عقاید و افکار رفتار های مخلوط غلط و درست زندگی کنیم ولی بازم شیوه ی زندگیه خودمونو حفظ کنیم و روی عقایدی که برای یقین اوردن بهشون خیلی تاوان دادیم تا ابد بمونیم و حتی یه لحظه هم نلغزیم.
هنر اینه!
مگه خود ما اشتباه نمی کنیم؟بی خیال اشتباهای بقیه بشین تا بقیه هم و از همه مهمتر خدا هم بی خیال اشتباهای مابشه.
حتی خود شیطان هم روز قیامت برای کارای اشتباه ما مقصر نیست.قران میگه شیطان فقط دعوت میکنه و تنها بندگان منحرف و کافر دعوتشو قبول می کنن
برا همینه که من خیلی بدم میاد که یه پسری بیاد همش از حجاب دخترا انتقاد کنه وبه نظر من اون دختر نمی فهمه اگر می فهمید به خاطر خودش حجاب میگذاشت.اصلا حجاب برای خود دختر هاست.دلیلی نداره که پسر ها همش بیان روی این موضوع تمرکز کنن وغر بزنن لازم نیست پسرا سنگ حجابو به سینه بزنن.وهر کسی باید بدنبال اشتباهات خودش باشه بیشتر از هرچیزی
من انقدر خودمو قوی و با اراده می دونم که احساس میکنم تنها کسی که سرنوشت منو می سازه و توی سرنوشتم دخیله خودم هستم وبس. ونه هیچ کس دیکه حتی اگر من با دیدن رفتار یه پسر یاد خودارضای بیوفتم واینکارو بکنم(که تاحالا همچین چیزی رخ نداده.مثال میزنم ) مقصر منم که اینقدر ذهنم منحرفه .
تو خوانواده ی ما همه حجاب رو تو مهمونیا رعایت می کنن ورفتار رو هم همین طور اما من بازم به دام خودارضایی افتادم.پس از این موضوع میفهمم که خود ارضایی ربطی به این چیز ها نداره.که بقیه بد حجابن.یه مسئله ی درونیه!یه بیماری و افسردگی ه روحیه!

بعد از اون می خوام به دخترا بگم اگر یه پدر یا برادری که دختر یا خواهرشو دوست داره بهش می گه درست لباس بپوش اگه دقت کنین به خاطر خودش میگه تا شخصیتش اینجوری پایمال نشه.از بس دوسش داره این حرفو میزنه ونمی خواد کسی از دخترش سو استفاده کنه چه با نگاه و چه جور دیگه.هیچ وقت یه پدر به دخترش نمیگه حجابتو رعایت کن.یعنی چی انجوری میری بچه های مردمو منحرف میکنی؟هیچوقت اینو نمی گه.خود خدا هم تو قران هرگز اینطوری حرف نزده!


به قول امام علی :از نشانه های پرهیزگاران این است که پیوسته نفس خود را متهم میدارند.

یا به قول یه بزرگ دیگه که اسمشو یادم نیست:بدبخت ترین افراد کسی است که ذری ای دیگران را در سرنوشت خودش دخیل بداند.

این ادم هایی که فرا فکنی میکنند و اشتباهات خودشون رو به گردن دیگری می اندازند هرگز تو زندگی موفق نمی شن و به هیچ جا نمی رسن.
همینی که ادم فکر کنه دیگرا باعث تحریک من به خود ارضایی یا هر کار دیگه میشن باعث میشه ادم نتونه ترک کنه.

البته اینو بگم من اصلا نمی خواستم بیام از لباس پوشیدن پسرا انتقاد کنم چون فکر میکنم اصلا به من مربوط نیست.که دیگران چه لباسی می پوشند و چیکار می کنند.هرکس هرطور دلش میخواد زندگی میکنه.شاید اون پسر(یا فرقی نداره دختر)عشقش میکشه اینطوری بیاد بیرون.اگر کار خوبی میکنه که هیچی اگرم کار بدی میکنه ضررشو خودش میبینه .به من چه؟من برم خودمو درست کنم.من اینو همیشه به خودم میگم.و تا حالا هم این فکر به ذهنم نرسیده که تقصیر دیگرانه.همش تقصیر خودمه.اصلا کاری به رفتار دیگران ندارم.اگر اینارو گفتم برای این بود که بگم خود پسرا بدتر از دخترا لباس می پوشن. اما این دلیل بر هیچیز نیست.دلشون می خواد ایطوری باشن

یه موضوعی که منو اذیت میکنه طرز نگاه کردن بعضی از پسر هاست.خصوصا این فروشنده های روسری و ...-ماسفانه بعضی از اقایون بدجوری تو نخ دختر ها هستند.مثلا این مطلب عروسی رفتن دختر ها .یه مسائلی هم هست که من اصلا ربط به کل پسر ها نمیدمش.چون فکر میکنم این کارا رو یا افغانی ها می کنن یا ادم هایی که تومایه های افغانی ها هستند و فرهنگشون خیلی پایینه.مثلا توی خیابونای خلوت حرکات زشت می کنن یا حرفای فوقالعاده زشت به ادم میزنن طوری که گاهی واقعا اعصاب ادمو خورد می کنن.
یا گاهی توی اتوبوسی که میرم از خونه به شهر محل تحصیل(اخه فقط یک ساعت و نیم راهه) بعضی ها ته اتوبوس واقعا اذیت می کنن.
شعار من تو زندگی اینه.دیگران هر کاری دلشون می خواد می کنن به من ربطی نداره.حتی اگر به ظاهر به من ظلم میکنن برام مهم نیست چون هیچ کس نمیتوننه به من ظلم کنه و منو زمین بزنه.فقط سرنوشتم به دست خداو خودمه!در پایان می خوام بگم بچه ها من نه با کسی دعوا دارم نه حال وحوصلشو دارم .خواهشا کسی به خودش نگیره و اگرم نا خواسته حرف بدی زده شده ناراحت نشه.من قصد توهین ندارم.

mahdi_69

الی خانوم من ناراحت نشدما ولی منظورتون از این آدمایی که مطلب عروسی رفتن دختران رو میزارن چی بود؟؟
من گذاشتم اون مطلب رو4fvfcja
حرفه شما درست در رابطه با اینکه خودمون مقصر هستیم!
ولی من فکر میکنم پسرا نباید خیلی با طرزه لباس پوشیدنشون موجب آزار دخترا بشن!
مگه قرآن نگفته زن لطیف تره باید زینت های خودشو بپوشونو!
خوب ما تو جامعه ای هستیم که وقتی یه دختر بد حجاب پیداش میشه همه هنگ میکنن!
چون این چیزا رو ندیدیم!
چون برامون کمتر اتفاق افتاده!
اون خارجیه چرا این چیزا براش مسئله ای نداره!
چون از این چیزا سیره!
جامعه ی ما طوریه که پسرامون دارن تشنه جنسه مخالف میشن!
چون محدودن!
چون حتی وقتی یه پسری میاد تو دانشگاه از یه دختری حتی یه سوال درسی میکنه!حراست میاد بالا سرش میگه داری چی کار می کنی؟
این محدودیت ها خیلی خیلی زیان باره!53258zu2qvp1d9v
بین مهدی 69 عزییز من یادم نیست کی اون مطلبو گذاشته اما می خوام اینو بگم که اگر ادم خودش فکرشو پاک کنه هیچ چیز تحریکش نمیکنه .مثلا خودمن اصلا نه کاری به لباس دخترا دارم نه پسرا.و هیچ کدوم اذیتم نمی کنه.
اما می گم اخه ادم نباید اینقدر تو نخ جنس مخالف باشه منظورم کسی تو کانون نیست.کلا دارم میگم.
درضمن همه ی پسرا هم اینطوری نیستن که تشنه ی جنس مخالف باشن.ادم باید سر خودشو به زندگیشش گرم کنه.به در س و کار و کارای مهمش برسه اون موقع است که دیگه حتی فرصت فکر به این چیزارم نداره.
به قول امام علی:اگر ذهن خودتو به اون کاری که درسته مشغول نکنی ذهنت تورو به کاری که نفست دوست داره مشغول میکنه!اصلا قبول ندارم همهی پسر ها اینطوری نیستن.

بستگی داره فکر و ذکر ادم تو زندگی چی باشه!

فقط به خودمون فکر کنیم.بذاریم مردم راحت هر کار می خوان بکنن.مگه ما کی هستیم خود خدا هم بنده هاشو تو دنیا رها کرده تا هر کار فکر میکنن درسته بکنن.ما کی هستیم که مو رو از ماست رفتار مردم بکشیم.؟هان؟من میگم دیگرانو ولش کنیم.اصلا بهش فکر نکنیم.
من با نظر M.D. Eli جان عزيز 100% موافقم !! Smiley-face-thumbSmiley-face-thumbSmiley-face-thumb

مهدي_69 منم دقيقا منظورم همين بود / به نظرم داداشي تو كلا روي دخترا خيلي حساسيا / چه تو خيابان چه تو دانشگاه چه تو عروسي ها / بابا بي خيال / بچسب به زندگيت !!

cheshmak

mahdi_69

به من چه؟53258zu2qvp1d9v
حساس نیستم فقط میخواستم کمی بخندیم53258zu2qvp1d9v
سلام به همه
منم با نظر الی عزیز و داداش رز موافقم
من خودم بعضی وقتا که از دانشگاه میام بیرون تا برم خونه انقد افراد ناجور میبینم که دیگه خودم راه رو واسه خودم باز میزارم میگم من دیگه نمیتونم تحمل کنم .. که این اشتباه محضه
یعنی تمام تقصیر و گردن دیگران میندازیم بعد میگیم خدایا خودت دیدی که من تقصیری نداشتم
انقد پیله کردن به اینکه آی این دختره اینطوریه و آی اون پسره این طوریه بدتر باعث میشه که ذهن ما درگیر بشه
اگه بجای اینکه خودمونو درست کنیم هی بیایم بگیم تقصیر با کیه و همه چیزو گردن دیگران بندازیم ، وضع ما بهتر که نمیشه هیچ بدتر میشه
وقتی چشم ما هوس باز بشه ، یکیم که همه چیزو رعایت کنه باز به چشم ما یه جای کارش ایراد داره
به خاطر چی ؟
چون ما دنبال بهونه ایم

دلت را خانه ی ما کن
مصفا کردنش با من
یه چیزی بگم
من واقعا منظورم مهدی نبود ازین حرف
خیلی کلی گفتم

mahdi_69

خوب همینه دیگه شما قصدتون این نبود ولی میاید یه چیزی میگید رزم ادامش میده میگه تو نسبت به دخترا حساسی!
تو چی کار داری به کار دخترا و... از این حرفا53258zu2qvp1d9v