کانون

نسخه‌ی کامل: میز گرد کانون
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
من خواهش ميكنم تمام مطالب زير رو به مرور بخونيد:

قلب كارش رسوندن اكسيژن از طريق هدايت خون و مواد غذاييه. با استراحت معده اتفاقا قلب هم استراحت ميكنه اما نه به طور مستقيم بلكه با كاهش چربي خون چگالي و وزن مخصوص خون كاهش پيدا ميكنه و علاوه بر اينكه باعث ميشه كه چربي هاي موجود در شريانهاي قلب شكسته بشن و بافت هاي مسدود آزاد بشن و جداره شريانها ترميم بشن بلكه با كاهش وزن مخصوص خون باعث تسهيل عمل پمپاژ و صرف انرژي كمتر ميشه. روزه اتفاقا باعث بهبود عملكرد كليه ها ميشه به شرطي كه وقتي سر سفره اقطاري داري سير ميشي بكشي كنار نه اينكه بگيم يا الله بكشيد كنار كه من روزه بودم. اگر قبل از سير شدن بكشي كنار و بعد از اون از مايعات خيلي استفاده كني كه قطعا همينطوره براي كليه ها خيلي هم خوبه.


حالا در مورد روزه 3 تا مقاله علمي قرار ميدم لطفا بخونيد:

1- مقاله روزنامه رسالت24/7/85:

روزه از ديرباز در ميان ملل گذشته وجود داشته است و مردم از اثرات شفابخش آن آگاهي داشته اند، مخصوصا در ميان کشورهايي چون هندوستان و مصر در ميان آثار باقيمانده از آنها تاکيدات عجيبي نسبت به روزه گرفتن به افراد جامعه شده است. امروزه جوامع غربي با در نظر گرفتن اهميت روزه براي سلامتي بدن، دست به پژوهشها و تحقيقات گسترده اي در مورد اثرات روزه بر بدن زده اند که خود باعث پديد آمدن يک علم جديد به عنوان روزه درماني در شاخه پزشکي شده است و بيشترين کاربرد را در سلامتي افراد جامعه دارا مي باشد. از آنجا که اسلام به عنوان يک دين کامل 1400 سال پيش افراد را موظف به انجام فريضه روزه گرفتن کرده است، حقانيت و درستي احکام دين با انجام اين تحقيقات علمي به بشر ثابت شده و متاسفانه اين کم کاري را براي ما در مورد تحقيق در منابع ديني نيز در خور توجه قرار داده است، زيرا که تمام اثرات تحقيقات علمي دانشمندان غربي در مورد روزه درماني با احاديث ائمه اطهار در مورد آن يکي در آمده است و باعث شرمندگي مي باشد که با داشتن اين گنجينه هاي علمي ما به سراغ آنها نرويم و غربيها کمال استفاده را از آنها ببرند . با اين حال اين مقاله درباره تحقيقات يک دانشمند غربي در مورد روزه درماني و اثرات آن بر بدن انسان مي باشد و خواهشمندم که اثرات روزه درماني را در اين مقاله با سخنان امام علي(ع) و ديگر ائمه در مورد اثرات روزه بر بدن انسان و سلامت روحي افراد مطابقت دهيد که خود باعث حقانيت ائمه اطهار و کلام گوهربار ايشان و عمل به دستورات دين مي باشد.
1- روزه درماني
روزه درماني راهي براي به دست آوردن سلامتي و شادابي است. آيا مي دانيد در صورتي که ذخيره چربي بدن 9 کيلوگرم باشد مي توان تقريبا يک ماه بدون غذا طاقت آورد. 9 کيلوگرم چربي توليد شده در بدن حاوي 80هزار کيلوکالري است که انرژي مورد نياز سي روز را تامين مي کند. متاسفانه در عصر حاضر بيش از حد تلاش روزانه از مواد انرژي زا تغذيه مي کنند و به اين کار همچنان ادامه مي دهند. بدن داراي يک ساعت دروني است که خود به خود فعال مي شود و پيروي کردن از آن به نفع خود ماست.
توضيح بيشتر در مورد اين مورد عبارتند از:
الف) معمولا بيماريهايي که تب شديدي به همراه دارند باعث بي اشتهايي مي شوند، اين عکس العمل بدن نشان مي دهد که تمام اعضا با قدرت تمام سعي بر غلبه کردن بر عفونت دارند و وقتي براي هضم غذا صرف نمي کنند. ساعت دروني بدن دستور بر قطع تغذيه از بيرون مي دهد و بدن تب دار با عکس العمل طبيعي مشغول تغذيه از ذخيره خود مي شود.
ب) وقتي شخصي در گذشته شام کاملي ميل کرده است فردا صبح اشتها به خوردن ندارد پس چرا بايد صبحانه بخورد؟ ساعت دروني بدن شخص تا ظهر، احساس گرسنگي را اعلام خواهد کرد. تجربه ثابت کرده است سيري ارتباطي با ميزان توان جسماني و رواني شخص ندارد. فقط کافي است که ما به بدنمان اعتماد کنيم( !چون از درون داراي ذخيره غذايي هستيم.)
نداي دروني به ما يادآور مي شود که: “فقط نصف بخور! زماني که بيشتر مزه داد دست از خوردن بکش.”
“صبح ها مانند يک پادشاه، ظهر مانند يک آدم معمولي و شبها مانند يک کارگر ساده غذا بخور.” اين دو جمله گفته شده در قسمت بالا دقيقا مطابق دستورات ائمه در مورد چگونگي غذا خوردن بر سر سفره غذا مي باشد مثل اينکه از آنها نقل قول کرده باشند. خلاصه اينکه:
بدن ما تحت تاثير ماست.
2- روزه
روزه از دوران باستان تاکنون به عنوان يک روش درماني به کار برده شده است و به معناي گرسنگي کشيدن و کمبود مواد غذايي نيست بلکه محدود کردن، رساندن مواد غذايي به بدن و قطع کامل تغذيه از بيرون و تغذيه از درون است. همچنين روزه در پيشامدهاي روحي و رواني در جان ما تاثير مي گذارد و موجب تقويت نيروهاي روحي در انسان مي شود تا فرصت نوسازي و زنده شدن دوباره به آنها بدهد. اگر افسار تاثيرات اساسي را بدست روزه بدهيم با شگفتي در مي يابيم که مي توانيم خودمان را به بدنمان بسپاريم و به آن اعتماد کنيم.
روزه نشان دهنده عزم راسخ انساني متفکر و به معناي بکار انداختن نيروهاي درمانگر بدن و ارزاني داشتن يک دوره استراحت به بدن است و باعث ترک عادات نامطلوب (مثل استعمال دخانيات، گوشتخواري يا گياه خواري بيش از اندازه، مصرف زياد ترشي و...) مي شود. بدن جوانتر، لاغرتر و داراي ضرب آهنگي جديد مي شود و از رسوبات قند ذخيره شده در خودش استفاده مي کند و سريعا با وضعيت جديد تطبيق مي يابد. اندامهاي گوارشي در اين مدت بيکار شده در نتيجه مي توانند بعد از سالها کار بيش از حد بهبود پيدا کنند و نيروي خود را باز يابند. روزه يک عمل جراحي بدون چاقوست. چربي هاي زايد بدن از بين مي روند و وزن ما نيز به طور طبيعي کاهش مي يابد و بدن به پاکسازي مواد زايد مي پردازد. ابتدا بافتهاي پير و فرتوت را مورد حمله قرار مي دهد و بعد سلولها و بافتها را احيا و کيفيت آنها را بهتر و جوانتر مي کند که در اين عمل اندامها بيشترين استفاده را مي برند. همچنين در روزه درماني يک سري مواد باقيمانده داروها و مواد سمي مقاوم که از استعمال سيگار و مواد ديگر در بدن مانده اند و مواد مکمل غيرقابل جذب و غير قابل جايگزين مانند مواد رنگي يا کنسروي از بدن دفع مي شوند. دکتر ريدلين به عنوان يک کارشناس علوم تغذيه و سلامتي در جهان غرب از روزه به عنوان يک عامل شفابخش ياد کرده است. در اينجا ما به عنوان نمونه چند مورد از دستاوردهاي اين محقق علوم تغذيه را در مورد اثرات روزه بر بدن ذکر مي کنيم. خون: طبق گفته هاي وي در مورد اثر روزه بر خون انسان در يک دوره روزه درماني احتياجات خون به مواد غذايي با کمترين مقدار تامين مي شود و کمبودي متوجه انتقال مواد موجود در خون انسان نخواهد شد زيرا با استفاده از ذخائر بدن تامين مي گردد و کار انتقال خون بيشتر مي شود و مقادير بيشتري خون به قلب وارد يا خارج مي شود. از طريق تخليه روده و معده فشار خون تغيير مي کند زيرا هرگونه نيروي بازدارنده در محدوده شکم حذف مي گردد.
بيماران عروقي: در مورد اين بيماران روزه کمک زيادي به بدن آنها مي کند. کساني که تنگي عروق دارند و در حقيقت دچار مشکلات تنفسي هستند در طول مدت روزه داري مي توانند حرکت کنند و راه بروند بدون اينکه براي تنفس تلاش زيادي انجام دهند و دچار ترس و وحشت شوند.
عفونتها: روزه مقاومت بدن انسان را بالا مي برد. دستگاه گوارش انرژي مصرف نمي کند و تمام انرژي بدن صرف افزايش مقاومت آن در برابر عفونتها مي شود. در اينجا اين نکته قابل اهميت مي باشد که امام علي(ع) قرنها قبل از کشف اين موضوع توسط دانشمندان غربي در حديثي فرموده اند: روزه بگيريد تا بدنهايتان پر از استقامت گردد و از بيماريها در امان بمانيد و همچنين احاديث متواتر فراواني که از ديگر امامان ما رسيده از جمله امام صادق(ع) که مي فرمايند: روزه گرفتن باعث شادابي بدن وسلامتي جسمي و روحي انسان مي شود که در اينجا به همين چند نکته که امامان ما در مورد فوايد روزه درماني گفته اند بسنده مي کنيم و به ادامه بحث مورد نظرمان مي پردازيم. از ديگر فوايد روزه، درمان بيماريهاي قلبي مي باشد: در بيماري آريتمي (اختلال ضربان قلب) باعث کم شدن تجمع خون در سياهرگ مي شود و قلب دوباره توانايي قبلي خود را باز مي يابد . روزه در درمان سنگ کليه و مثانه، التهاب کبد، تومور ماهيچه رحم (فيبرئيد)، بيماريهاي پوستي (التهاب، خارش، تب خال، جوش، دمل و صورتي شدن آن) و آسم (به جز آسمي که منشا آلرژي دارد) و بيماريهاي دهان و دندان، آب سياه چشم (مهار کردن فشار روي چشم)، کاهش يا درمان حمله هاي ميگرني، بالا بردن توان باروري، پيشگيري از ناراحتي هاي دوران يائسگي در خانمها، انعطاف پذيري جسمي و روحي افراد بالاي 40 سال، آماده کردن انرژي و نيروهاي درمانگر بدن و آرايش و زيبايي درون بدن اثرات فراواني دارد. در اينجا اين نکته قابل اهميت مي باشد که تمام افراد توانايي اينکه روزه بگيرند را ندارند پس اين افراد نبايد روزه بگيرند: کساني که بيماريهاي سل، پرکاري غده تيروئيد، ضعف پيري، مخملک، التهاب معده (اگر منشا روحي داشته باشد)، التهاب روده کوچک که باعث تجمع باکتريها مي شود و ديفتري دارند نبايد روزه بگيرند. بياييد با روزه گرفتن طي اين روزهاي مبارک به فکر خودمان باشيم و همچنين طبق نظر ايشان که با آزموده ها و فرهنگ غربي تناسب بيشتري دارد و عمل به آنها براي ما خالي از اشکال است ما مي توانيم در ايام روزه داري علاوه بر انجام تکاليف عبادي خود به انجام اين گونه اعمال که ايشان توصيه کرده است از قبيل پياده روي (اکسيژن رساني براي از بين بردن پسمانده ها و آلودگي هاي باقيمانده در بدن)، مطالعه، موسيقي، خواب کافي (که در احاديث خواب روزه دار به عبادت تعبير شده است) و استراحت و آرامش که در اين مدت روزه داري تاثير فراوان جسمي و روحي براي بدن انسان به ارمغان مي آورد، عمل کنيم.
نکته مهم در آخر اينکه:
دستگاه هضم غذا بعد از آرامش و سکوني که روزه باعث آن شده است در هنگام باز کردن روزه به يکباره فعاليت شديد و سختي را متحمل مي شود پس بايد مواد غذايي را از مايع به جامد در فاصله زماني مختلف مصرف کنيم. در مدت روزه شخص با خودش ديدار مي کند و بدن فرصت همپايه شدن با روح را مي يابد. “يادمان باشد وقتي بر احساس گرسنگي خود غلبه مي کنيم تازه آن موقع است که بدنمان آزاد شده است.
منابع:
.1 روزه درماني اثر ماريا لانگ ارنست
.2 نهج البلاغه بخش حکمتها
.3 اصول کافي
.4 سنت و سيره پيامبر (ص)

نويسنده : مهدي بيژني

------------------------------------------------------------

2- مجله مركز ملي علوم و تحقيقات و سايت علمي نخبگان:

فواید علمی ـ پزشکی روزه:
الف) درمان بیماریهای حاصله از چاقی
1. بعلت کاهش چربی و عدم رسوب در جدار عروق، تصلب شرایین ایجاد نمی‌شود و سکته مغزی یا قلبی را کاهش می‌دهد.
2. با کاهش پروتئین و گوگرد و ازت، مانع بیماری اورمی ( افزایش بیش از حد اوره در بدن ) می‌شود.


ب) شوک دهنده طبیعی ـ حیاتی و درمان شبه فلجی
در اثر گرسنگی، فعالیتهای سلولی کاهش یافته و حالت ضعف و شبه فلج1 ایجاد می‌شود. موقع افطار با اولین غذا یک شوک2 عمومی در سراسر بدن ایجاد می‌شود. این شوک بدن را از حالت سستی و شبه فلجی خارج می‌کند. و با تناوب یک ماهه، فرصت مناسبی برای دفع سموم جمع شده در سلولها پیدا می‌شود. این عمل مقامت بدن را بالا می‌برد و قدرت حیاتی را زیاد می‌کند.

ج)
پرهیز مطلق، کاهش ذخایر زاید، باز گرداندن تعادل عصبی
پرهیز از غذا در حال روزه داری به منظور صرف ذخایر زاید بدن ضروری است. پرهیز از آب نیز لازم است. دکتر پریور می‌گوید:
1. بیشتر عدم تعادل‌های عصبی و تیک‌های مختلف و تشنجات بعلت ازدیاد آبی است که در بین نسوج عصبی ذخیره شده است. روزه سبب دفع این آب زیادی جمع شده و بازگرداندن تعادل عصبی است.
2. چون آب برای ساختن چربیها بکار می‌رود، پس باید جلوگیری شود.

د) تعدیل میل جنسی
روزه از یکطرف با تزکیه نفس و تصفیه روح و تخلیه فکری، و از طرف دیگر با کم کردن مصرف غذا (که خود سرچشمه شهوات است) امیال شهوانی و جنسی را مهار می‌کند. شوک حیاتی روزه در تمام اعضا بخصوص در دستگاه تناسلی، مانع تخدیر این دستگاه به منشأ روانی می‌شود.

هـ) دفع سموم واردشده به بدن از هوا
بدن برای رفع احتیاجات کمی فلزات (قلیایی ـ خاکی) از راه غذا جذب می‌کند و بموقع هم دفع می‌کند. اگر غیر از راه گوارش وارد بدن شوند، دفع آنها مشکل می‌شود. از راه ‌هاضمه یا توسط اسید معده حل و جذب می‌شود و یا در محلی تجمع کرده که اگر مدتی از ورودشان جلوگیری شود، خودبخود بتدریج دفع می‌شوند. ولی اگر ذرات فلزی ناخالص از راه تنفس وارد خون شوند، چون قابل حل نمی‌باشند، بصورت ذرات معلق در اعضایی که قدرت جذب بیشتری دارند، رسوب می‌نمایند و تا PH قلیایی خون (4/7) کاهش نیابد و اسیدی نشود، آنهم بشرطی که مدتی ادامه یابد، نمی‌توانند در خون حل شوند. به گفته گیومن، فلوری و ... مدت 12 تا 15 ساعت حالت ناشتا ( غذا نخوردن) ذخیره قلیایی خون را تا 60 ٪ پایین می‌آورد. یعنی خون حالت آسیدوز پیدا می‌کند. پس در حال روزه خون موقتاً اسیدی می‌شود و در طول یک ماه، اسیدیته خون بیشترهم می‌شود. در این حال بدن توسط خون اسیدیته می‌تواند ذرات فلزی قلیایی را حل و جذب کند.

و) دو شبهه:
الف: روزه عامل زخم معده
روزه عامل تولید کننده نیست بلکه تسریع کنند و مسهل است. فقط بیماری موجود ( مثل زخم معده ) را تشدید می‌کند و گرنه بر شخص سالم اثر سوئی ندارد و خود بیماری را ایجاد نمی‌کند.
ب: خوف بیجا از گرسنگی
روزه برای شخص سالم رفع اختلال می‌کند، مواد زاید را تخلیه می‌کند، ایجاد شوک حیاتی و احیاء اعضا می‌کند. پس بی زیان است.


1و2: بعضی از اعضای بدن به عللی خارجی ( مثل سرما، میکروبهای هوا، جنابت «خارج شدن منی» و...) یا بیولوژیکی ( اوره و کربن و ... در داخل بدن) دچار سستی و خمودی شده که در اصطلاح شبه فلج نام دارد . برای خارج کردن عضو سست شده از عوامل محرک عضوی استفاده می‌شود که شوک نام دارند . شوک می‌تواند طبیعی (عطسه، لرزیدن ...) یا طبی ( الکتریکی، درمانی، گرمایی ) یا اسلامی (غسل، وضو، اولین لقمه غذا در افطار و ... ) باشد.


دكتر فریدون ضرغام – روانپزشك از اصفهان
روزه، نه تنها جزو واجبات دین ما است كه اثرات روحی آن باعث تقوی و پرهیزگاری انسان می شود، بلكه تاثیر بزرگی نیز بر سلامتی انسان دارد. چرا كه برای استراحت سیستم دستگاه گوارش خصوصاً معده و روده، منظم كردم ترشحات معده و نیز مرتب و منظم كردن اعمال هضم غذا بسیار مفید است.
خلاصه اینكه روزه تاثیرات روحی، اخلاقی و جسمی فراوانی دارد كه بسیاری از پزشكان در قدیم به وسیله آن برخی امراض را درمان می كردند.
در طب جدید نام امساك و پرهیز را به نام رژیم غذایی می گذارند و این نوعی روزه است كه نام های مختلف دارد.
امروزه روانشناسان، روزه را یكی از بهترین عوامل سلامتی شمرده اند. روزه فواید زیادی دارد كه از جمله آنها كمك به بهبود عوارض برخی بیماری ها است، نظیر:
1– هنگامی كه نارسایی های معده و روده، بیمار را دچار دل دردهای شدید می كند.
2– زمانی كه بر اثر پرخوری و كم حركتی، وزن بدن زیاد می شود.
3– در بیماران مبتلا به فشارخون.
4– در بیماری قند.

--------------------------------------------------------------------------

3-ديدگاه هاي دانشمندان غربي و شرقي در مورد روزه و تقارن علم ودين


ارتباط بین دین با علم ، ارتباطی ناگسستنی است . چرا كه خداوند متعال پدید آورنده آن می باشد و با آفرینش كون و مكان ، ظهور و بروز علم در كنار دین نیز ضروری می نماید . بنابراین هم دین و هم علم ، دو حقیقتی هستند كه به ثبوت آفرینش منجر می شوند . خداشناسی دینی كه از زبان اولیای الهی تبیین شده با خداشناسی طبیعی و كیهانی كه از زبان دانشمندان بیان شده است هر دو دارای مقبولیت و رواج می باشد .

در اینجا به تقارن دیدگاههای دینی و علمی درخصوص علت و فلسفه وجود و وجوب روزه می پردازیم . روزه و روزه داری نه تنها به خاطر تأمین سلامت و صحت بدن آدمی حائز اهمیت می باشد ، بلكه موجب تأمین سلامتی روح و جان نیز هست . چرا كه انسان موجودی است سه بعدی ، دارای بعد روح ،‌جسم و ذهن و هر سه بعد با یكدیگر موجب معنی یافتن وی می شود . به عیارت دیگر چنانچه عقل و لزوم سلامتی جسمی آدمی حكم كند ، همان نیز به لزوم سلامتی روح حكم می نماید و انسانی كه به دنبال سلامتی روح خویش در كنار جسمش نباشد نمی توان از او به عنوان انسانی سالم و تكامل یافته یاد نمود. بنابراین در مورد روزه كه یكی از واجبات دینی است ، می توان گفت : «كه روزه داری عبارت است از اجرای یك برنامه مذهبی بهداشتی كامل جسمی و روحی »

در این مقاله هدف ، اهمیت روزه از نظر بهداشت روحی و جسمی است . پروفسور «الكسی سوفورین» می گوید : « جسم به هنگام روزه به جای غذا از مواد داخلی استفاده می كند و آنها را مصرف می كند و مواد كثیف و عفونی كه در جسم هست و ریشه و خمیره بیماری است ، از بین می رود و بدین طریق روزه سبب بهبودی همه بیماری ها است . از این رو جسم خود را به وسیله روزه از داخل نظیف و پاكیزه می كند .»

بنابراین روزه داری باعث هضم چربی های ذخیره در بدن ، دفع سموم فلزی و غیر فلزی وارده از محیط اطراف، ایجاد اعتدال بیولوژیكی و شیمیایی بدن و ... می گردد. به قول یكی از دانشمندان روم باستان : «اولین بیماری، مربوط به پرخوری بود و نخستین درمان نیز روزه گیری است .»

لكسي سوفورين، دانشمند روسي مي‌نويسد: درمان از طريق روزه فايده ويژه‌اي براي درمان كم خونى، ضعف روده‌ها، التهاب بسيط و مزمن، دمل‌هاي خارجي و داخلى، سل، اسكليروز، روماتيسم، نقرس و... دارد، هرچند معالجه از طريق امساك اختصاص به بيماري‌هاي فوق ندارد بلكه بيماري‌هايي كه مربوط به اصول جسم انسان است و با سلول‌هاي جسم آميخته شده همانند سرطان سفليس، سل و طاعون را نيز شفا مي‌بخشد.

دكتر «اتوبوخنگر» در سخنرانی خویش به سال 1965 در یك كنگره پزشكی كه در بغداد و به میزبانی انجمن پزشكی عراق برگزار گردیده ، به بیان اهمیت روزه پرداخته است. وی در این سخنرانی نتیجه مثبت چهل و پنج سال روزه درمانی مریضان خود كه بالغ بر پنجاه هزار نفر بوده اند را ارائه نموده است و آنچه كه در این سخنرانی قابل توجه است ، اینكه معمولاً روزه درمانی وی چهارهفته طول می كشیده است . یعنی تطابق و تساوی زمانی آن با یك ماه روزه داری . آنچه مهم و قابل توجه است این همان زمانی است كه در قرآن برای روزه داری از آن یاد شده است . یعنی یك ماه تمام روزه داری برای تكامل روح و صحت جسم. بر اساس فرمایش حضرت رسول اكرم (ص) كه « المعده البیت الداء و الحمیه هی الدواء» یعنی : «معده آدمی كانون بیماری ها است و پرهیز و امساك نیز داروی و بهترین روش درمان بیماری ها است .»

وی می گوید : «بهترین درمان بیولوژیكی این است كه به وسیله دفع مواد مضر و تجویز علاج طبیعی ، نیروهای درمان كننده یك ارگانیسم یا یك موجود زنده را طوری آزاد كنیم كه وقتی بسیج شدند ، بیماری های مزمن و حاد را شكست بدهند . ما در روش درمان سعی می كنیم سلامت پایدار و كامل را در همان زمانیكه طبیعت برای این گونه نوسازی لازم دارد بازگردانیم . درمان بیولوژیكی و مخصوصاً روزه ، به بهترین وجه این خواسته را برآورده می سازد.»

البته وقتی یك انسان موحد روزه می گیرد ، منظور و مقصود او جز طاعت امر الهی نیست كه از آن می توان به ایمان وفاداری و ایمان فرمانبرداری یاد كرد . یعنی صداقت و ثبات قدم در انجام واجبات الهی . همچنین شاید این وهم در برخی حاصل شود كه چرا روزه داری ؟

ما می توانیم با استفاده از دارو و مراجعه به پزشك به درمان خود بپردازیم . آنچه كه در اینجا قابل تأمل است اینكه تندرستی آدمی به دو قسم می باشد : طبیعی و مصنوعی .

تندرستی طبیعی را كه از مقاومت بافتها در برابر بیماریهای عفونی و دژنرانیو و تعادل دستگاه عصبی ناشی می شود گرامی می‌داریم ، نه سلامتی مصنوعی را كه بر رژیم غذایی ، تزریق واكسنها ، سرم ها ، محصولات غدد ، داخلی ، ویتامینها ، آزمایشهای مكرر پرداخته شود كه به این پرستاری ها نیازمند نباشد . علم طب ، به بزرگترین پیروزی خود ، روزی نائل خواهد شد كه بتواند آثار بیماری و خستگی و ترس را از میان بردارد ، تا آدمیان از آزادی و مسرتی كه محصول تكامل اعمال بدنی و روانی است ، برخوردار شوند.

اما خداوند متعال با امر به بندگان خود ، به روزه داری ، مسرت روحی و فیزیكی را به آنها اعطا نموده است . این امر هیچ گونه دخالت غیر طبیعی و مصنوعی در كاركرد صحیح و مرتب بافتها و اندامهای بدن آدمی ندارد . بلكه روزه داری همان كمال مطلوب رسیدن به اعمال مرتب و صحیح تمام اجزا و اندام آدمی و نیز كمال روحانی او است .

«هنری دیل» در یكی از سخنرانی های خود از پیروزی های چهل ساله اخیر علم درمان شناسی سخن گفته و به كشف سرم های پادزهری و واكسنها و هورمون ها و انسولین و آدرالین و تیروكسین و غیره و تركیبات آلی آرسنیك و ویتامینها و مواد تازه دیگری كه با سنتز حاصل شده و برای تسكین درد یا تحریك اعمال ناكافی بدن سودمندند ، همچنین به بناهای عظیم آزمایشگاه های صنعتی و كارخانجات دارویی اشاره كرده است.

مرحوم «پروفسور الكسیس كارل» در بیان این پیشرفتها می گوید : « بدیهی است كه این همه پیشرفتهای شیمی فیزیولوژی اهمیت زیادی دارند و برای ما رفته رفته اعمال پوشیده بدن را روشن می سازند و طب را بر پایه محكم و صحیحی می گذارند ، ولی آیا می توان از هم اكنون آنها را چون پیروزی بزرگ آدمی در تأمین سلامتی تلقی كرد؟ بعید به نظر می رسد.»

آنچه مهم است اینكه ، سلامت مصنوعی موجبات ارضای روحی و روانی انسانی امروزی نیست و اغلب آزمایشهای مكرر طبی بعضاً باعث خستگی روان انسان ها گردیده است . اكثر داروها و درمان ها گران تمام می شود و نتایج زیادی هم به بار نمی‌آورد. جامعه صنعتی امروز علاوه بر ازدیاد امراض فیزیكی و روحی آدمی ، موجبات سلب نشاط ، آرامش و قدرت جسمی و روحی او را فراهم نموده است : و این همه معضلات و مشكلات جز با روی آوردن به انجام امور دینی در كنار علم میسر نمی گردد.

نكته دیگر اینكه بین روزه داری با خودداری از تغذیه ، تفاوت است . روزه داری در معنای علمی آن رعایت كلیه اصول اساسی مربوط به تغذیه صحیح در زمانی خاص و پرهیز و دوری از خوردن و آشامیدن در یك فاصله زمانی خاص دیگر می باشد كه هیچ تأثیری بر كم شدن فهم و قوای شعوری انسان ندارد ولی خودداری از تغذیه یا به عبارتی گرسنگی در انسان ، موجب پائین آوردن راندمان ذهنی و عقلی او می شود . چون گرسنگی و خودداری از تغذیه در ساعات شبانه روز به صورت نامنظم و غیر‌اصولی ممكن است انجام پذیرد.

یكی از مشكلات حاصله بیولوژیكی در وجود انسان ، ظهور و حركت فزاینده سموم متابولیكی است كه به مرور موجب مسموم شدن بافتها و اندام آدمی می گردد. سموم متابولیك كه نقش تعیین كننده ای در شیوع بیماری دارند ، اكثراً از متابولیسم پروتئین پدید می آیند . اما متابولیسم كربوهیدراتها چون اسید لاكتیك ، نیز این سموم را تولید می كنند . این مواد باید به روش طبیعی دفع شوند ، كه
یكی از عمده ترین روشهای طبیعی دفع این مواد زاید ، روزه داری می باشد .

به عبارت دیگر تفاوت بین گرسنگی و با روزه داری عبارت است از : گرسنگی نوع اجبار و اعتراض داخلی به وجود می آورد كه موجب اختلال در سلسله اعصاب مركزی و وجود اختلال در عروق (جریان خونی و رگ ها ) و دیگر اندام و بافتهای شخص گرسنه می شود ولی روزه دار چون با اختیار خود و اطاعت از اوامر الهی اقدام به امساك و پرهیز از خوردن و آشامیدن می نماید، بنابراین علم و آگاهی (وضع فكری) او به این امر موجب هدایت كاركردی (اعمال متابولیك) تمام بدن وی می گردد.

پژوهش های وسیع یك كلینیك روزه گیری نشان می دهد كه بیماری «پارادنتوز» به هنگام گرسنگی بسیار ، وخیم می شود ولی در موقع روزه خوب می شود . همچنین آسیب «میوكارد» را می توان در اثر افزایش جریان خون و منبع اكسیژن ماهیچه قلب تسكین داد . این موضوع را می توان با گرفتن نوار قلب به نحو آشكار نشان داد .

تفاوت دیگری كه دكتر «اتوبوخنگر» بین گرسنگی با روزه داری بیان می كند : در پایان (زمان) روزه درمانی (روزه داری) افزایش تنوس (خاصیت انقباض عضلات) میو كارد ، در عكسبرداری از قلب مشهود است. هنگام ضعف ناشی از گرسنگی، ورم «اودما» ایجاد و تشدید می شود و موجب پدید آمدن ورم و رسوبات «لیپوفیل دیستروفی» و تراكم چربی در بافت ها می شود . هنگام روزه گرفتن رسوبات چربی و ورم «ادوما» كاهش می یابد، یا به كلی از بین می رود و گرفتن رژیم مناسب در پایان(زمان) روزه ، اثر درمانی روزه را افزایش می دهد .

اما با توجه به تبیین تفاوت بین گرسنگی یا روزه داری ، آنچه كه در ادامه قابل بیان است ، فواید و مزایای عمده روزه داری می‌باشد .

تولیدات فاسد شونده بدن در سه یا چهار روز اول روزه داری، ممكن است بحران تازه ای با ایجاد تپش قلب ، ضعف و سرگیجه های موقت در وضع مزاجی روزه دار پدید آورد. ولی این حالات قابل تحمل است و جای نگرانی نیست . گاهی ممكن است جوش هایی در سطح بدن ظاهر شود، زبان بار پیدا كند ، دهان و پوست بدن بوی بد بدهد . بعضی اوقات (دربرخی افراد ممكن است) تب خفیف و ادرار غلیظ عارض شود ، مثل این است كه عمل دفع مواد زاید بدن تشدید گردیده است. در این هنگام میزان شیره «ایندیكان» و چربی«گزانتول» در خون بسیار بالا می رود و دفع این مواد (هنگام روزه) از طریق ادرار به ده برابر می رسد.

به بیانی دیگر در روزه ابتدا گرسنگی و گاهی نوعی تحریك عصبی و بعد ضعفی احساس می شود ولی در عین حال كیفیت پوشیده ای كه اهمیت زیادی دارند به فعالیت می افتند. قند كبد به خون می ریزد و چربی هایی كه زیر پوست ذخیره شده اند و پروتئین های عضلات و غدد و ... سلول های كبدی آزاد می شوند و به مصرف تغذیه بافتها می رسند .

بالاخره تمام اعضا مواد خاص خود را برای نگهداری تعادل محیط داخلی و قلب ، قربانی می كنند و به این ترتیب روزه تمام بافتهای بدنی را می شوید و آنها را عوض می كند . دكتر «ژان فروموزان» ، روش معالجه روزه ای را به شستشوی احشاء تعبیر می كند كه روزه دار در آغاز روزه ، دارای زبانی باردار است ، عرق بدنی زیاد دارد ، دهان بو می گیرد ‌،گاه آب از بینی راه می‌افتد و این ها علامت شروع شستشوی كامل بدن است . پس از 3 تا 4 روز بو برطرف می شود ، اسید اوریك ادرار كاسته شده و شخص احساس سبكی و خوشی خارق العاده می كند در این حال اعضاء هم استراحتی دارند .

از دیگر فواید روزه داری (همانگونه كه در قبل آمد) هضم چربی های ذخیره بدن ، دفع سموم فلزی وارد شده به بدن از محیط اطراف ، برقراری اعتدال بیولوژیكی و شیمیایی در بدن و ... می باشد ، كه اختصاراً به بیان هر یك از آنها می پردازند .

همانگونه كه می دانید مواد غذایی كه در طی شبانه روز وارد بدن می گردد، دو وظیفه اصلی در بدن دارد : یكی تأمین احتیاجات بیولوژیكی و شیمیایی بدن است كه بر اثر فعالیت های روزانه در بدن به مصرف رسیده و دیگری تأمین دمای غریزی بدن و ایجاد نیروی محرك لازم برای فعالیتهای درونی و بیرونی آن است .

پس، هر فردی به دو منظور فوق نیاز به مصرف مقداری معین پروتئین ، چربی ، مواد قندی ، ویتامین ها ، كربوهیدراتها و آب دارد ولی در عمل آدمی نمی تواند مطابق نیازهای بدن خویش مواد غذایی مورد نیاز روزانه را استفاده نماید. چرا كه برخی از فعالیتهای روزانه وی از قبل غیر قابل پیش بینی می باشد . بنابراین امكان زیاده یا نقصان وجود مواد آلی و معدنی در بدن می‌باشد كه هر كدام موجب ایجاد خلل در بافتها می شود .

ولی آنچه بعضاً در مصرف مواد غذایی روزانه در اكثر قریب به اتفاق افراد اتفاق می افتد ، ورود مواد غذایی مازاد بر احتیاج در بدن است كه به صورت قند و چربی در بافت های مختلف بدن جمع و ذخیره می شود .

قند در بدن یا به صورت قند فعال (گلوكز) است كه آماده احتراق و ایجاد نیرو است و یا اینكه به شكل غیر فعال و ذخیره ای (گلیكوژن) می باشد كه به صورت مولكولهای درشت تری در بدن ذخیره شده و در صورت لزوم تبدیل به گلوكز می شود . تنها عضوی از اعضای بدن كه بیشتر از سایر اعضا اقدام به ذخیره سازی مواد زاید می نماید ، كبد است . در مواقعی كه بدن نیاز به گلوكز داشته باشد قند ذخیره در كبد به گلوكز تبدیل شده و وارد خون می شود تا پس از سوختن ، انرژی لازم را در بدن ایجاد نماید . البته باید توجه داشت كه قند مازاد بر نیاز بدن ، پس از تغییرات چندی در بافتها تبدیل به چربی شده و ذخیره می شود ، از طرفی به علت اینكه قند ذخیره شده در بدن كودكان و افراد مسن كمتر از افراد جوان و بالغ می باشد و باعث بروز زودرس گرسنگی و پائین آمدن مقاومت بدن آنها می شود بدین خاطر در دین مبین اسلام روزه بر این قشر واجب نیست .

مریضان و مسافران و اطفال و پیران فرتوت و زنان باردار از روزه معافند .

دكتر بوخنگر می گوید : « متأسفانه افرادی هستند كه تصلب شرائین در آنها به صورت زودرس شروع می شود. چنین افرادی قدرت واكنش در برابر انگیزه روزه درمانی ندارند ، اما خوشبختانه عده زیادی از افراد مسن هستند كه قدرت واكنش آنها خوب است . مسلماً نمی توانیم بگوئیم كه همیشه سن واقعی با سن بیولوژیكی بدن برابر است.»

اما چربی ها كه مصرف آنها هم باعث ایجاد انرژی در بدن شده و هم باعث به وجود آوردن برخی اسیدهای چرب در بافتهای بدن می شود . ولی مصرف چربی مازاد بر نیاز بافتها در هر روز به تدریج موجب تراكم و سفت تر شدن آنها در اعضای بدن می‌گردد كه علاوه بر بروز بیماری چاقی ، موجب بروز بیماریهای عروقی از قبیل تصلب شرائین و انسداد عروق خونی كه در نهایت چه بسا منجر به سكته های مغزی و قلبی شود ، می گردد. بنابراین یكی از بركات ماه مبارك رمضان و روزه داری در این ماه (علاوه بر آثار تربیتی و معنوی آن) باعث می شود كه چربی های اضافه بدن شخص روزه دار مصرف بشود و بعد اگر مجدداً چربی هایی جای آنها را در ماه های بعد بگیرد تازه و غیر متراكم باشد.

تجمع چربی در اعضای مختلف مانع كار و فعالیت طبیعی و آزاد عضو شده و بیشتر از حالت عادی عضو را به زحمت می اندازد ، مانند تجمع چربی در اطراف قلب كه كارش را سنگین كرده و آن را تحت فشار قرار می دهد . ذرات چربی دور اعضا علاوه بر سایر عوارض مانند بیماری های قلبی و غیره ، چون قادرند بعضی از سموم آلی (مانند d.d.t)را در خود جذب نمایند ، بنابراین نقش اساسی را در بعضی از مسمومیتهای حرفه ای (مسمومیتهای ناشی از شغل و پیشه) بازی می نماید.

یكی دیگر از فواید روزه داری ، دفع سموم وارده به بدن می باشد . از آنجائیكه انسان در طی دوران حیات خود به صورت مستقیم در تماس با مواد سمی و مضر خارجی می باشد كه این سموم غالباً موجب مسمومیتهای خفیف و به تدریج مزمن می‌شود .

با توجه به این كه ذرات بی شمار و بی نهایت ریزی از عناصر و مواد شیمیایی دائماً در فضا معلق بوده و هوا را آلوده می نماید و این همان هوایی است كه در هر دقیقه هر كسی چندین لیتر از آن را فرو برده و از طریق ریه ها وارد خون می كند ، آدمی در هر دقیقه 16 نفس می كشد ، هر تنفس یك دم و یك بازدم معمولی دارد كه شمارش ، نوع و مقدار هوایی كه وارد و خارج می‌گردد ، معین بوده و خودكار و اتوماتیك انجام می گیرد ولی تنفس عمیق سبب می شود نزدیك به دو لیتر هوا كه 1.5 لیتر بیشتر از هوای دم عادی است و به نام هوای تكمیلی وارد ریتین گردد و در بازدم شدید و عمیق باز 3.5 لیتر هوا كه مجموعه ای از بازدم عادی و هوای اندوخته است، به نام ظرفیت حیاتی از دهان خارج می شود و چون در بازدم بسیار عمیق هم ششها نمی تواند كاملاً روی هم جمع كند ، لذا حدود یك لیتر هوا به نام هوای همیشگی در ریه ها باقی می ماند . از این رو هر گز نمی توان اهمیت تغییرات هوا و مخصوصاً آلودگی آن را با مواد مضر و نامأنوس نادیده گرفت به خصوص اگر از آخرین نظریات متخصصین و دانشمندان رشته های مختلف طبی و بهداشتی دایر بر ازدیاد امراض مختلف ناشی از آلودگی هوا درمیان شهر نشینان و ساكنین مناطق صنعتی با خبر باشیم .

از طرفی باید توجه داشت كه اجسام در شیمی ممكن است دارای یكی از سه خاصیت شیمیایی مختلف زیر باشند : یا دارای خاصیت اسیدی هستند (مثل جوهر نمك موجود در سركه ، جوهر گوگرد و تمام مشتقات شبه فلزی كه پس از مجاورت با آب اثر اسیدی از خود نشان می دهد .) و یا دارای خاصیت قلیایی می باشند (مانند : آهك زنده یا مرده ، سنگ قلیا و آمونیاك) و یا اجسامی خنثی به شمار می روند (مانند نمك طعام) كه بنا به اقتضای محیطی و مكانی ممكن است انسانها در طی شبانه روز به طور مستقیم و یا غیر مستقیم با مواد و اجسام مختلف در تماس باشند كه باعث ورود سموم فلزی به بدن می باشد.

این سموم یا به صورت املاح فلزی محلول در مایعات (به ویژه آب) و یا به صورت ذرات معلق (گازهای سمی) می باشد كه در تماس آدمی (مستقیم و غیر مستقیم) با آن در نهایت وارد خون می شود كه مقداری از این سموم دفع شده و مقداری دیگر جذب خون می شود و به مرور موجب بروز بیماریهای خونی و ... می گردد. اینكه اسلام تأكید می كند كه در هنگام روزه داری تنفس و فروبردن دود و بخار غلیظ یكی از مبطلات روزه است بدین خاطر است كه اثرات سوء سمی ذرات معلق در هوا زیاد می باشد . بنابراین روش درمانی ، منحصر به فرد در این زمینه ها ،‌عبارت است از : ایجاد تغییرات اساسی در وضع بیولوژیكی و حالت فیزیكی و شیمیایی محیط خون و نسوج (بافتها) و سلولها ، كه آن نیز در حال سلامتی منحصر به حال روزه داری است . تغییراتی كه در حال روزه داری از لحاظ بیولوژیكی و حالت فیزیكی و شیمیایی در خون و در نتیجه در سلولها و بافتها حاصل می شود ، شرایط فیزیكی و شیمیایی خون را تغییر داده ، بالاخره منجر به حل سموم فلزی رسوب شده در اعضاء و دفع آنها از راه كلیه ها می گردد، كه وقتی این تغییرات به مدت طولانی و با دو تناوب مشخص (در حال ناشتایی و افطار كردن) انجام پذیرد ، مؤثر خواهد بود.

وبالاخره اینكه روزه همچون سایر اعمال عبادی است كه از سوی خداوند متعال بر بندگان خویش واجب شده و نیز مقدمه جهاد اكبر است كه در میان تمام ادیان و به طور كامل تر و جامع تر در بین مسلمین رایج می باشد ، بكوشیم تا در این ماه شریف نهایت بهره و استفاده را از الطاف و عنایات حضرت حق تعالی ببریم و با طلب از درگاه ایزد منان رستگاری خویش و تمام بشریت را آرزو نمائیم كه :

] وَ اِن تَصوُموا خَیرٌ لَكُم اِن كُنتُم تَعلَمُون [ « اگر روزه بگیرید به نفع شما است ، چنانچه آن را درك كنید» (سوره بقره ،‌آیه 184)

----------------------------------------------------------------------------------------



و اما تنها دليلي كه امروز بعضي جوونها ميگن روزه نگيريد واسه كليه ضرر داره اين تيتر يكي از سايتهاست:

روزه نگیرید، به بدن خیانت می شود!
ذيل اين تيتر اومده:
بزرگترين ايراد روزه، نرسيدن
آب به بدن است كه بزرگترين خيانت در حق بدن محسوب مي‌گردد و همچنين روزه براي مغز مضر است!

اين در حاليه كه اگر مقالات بالا رو خونده باشيد متوجه ميشيد كه روزه چه تاثيرات زيبايي داره. البته بايد گفت كه خدا براي مريض ها و كساني كه آسيب ميبينن از روزه گفته كه روزه براشون از وجوب خارج ميشه حتي گاهي روزه گرفتن براي مريض گناهه و ضرر به خود محسوب ميشه كه همه آخوندا هم همينو ميگن. حالا من نفهميدم اين آخوندا چي رو دروغ ميگن!!! اولا مسائل سياسي چيزيه كه نميشه بهش انگ دروغ بست چرا كه مسائل سياسي مسائلي هستند كه به ديدگاه انسان و جهان بيني انسان ارتباط داره و از ديدگاه مادي مسئله اي هست كه كاملا نظريه و هر كس بنا به اعتقادش نظرشو ميگه و گاهي غرض ورزي ميكنه و از ديدگاه الهي هم كه قضيه باز به جهان بيني برميگرده. پس نميشه پاي مسائل سياسي رو باز كرد. ولي در مورد مسائل ديگه كجا روحانيون دروغ گفتن؟؟؟ كجا؟ فقط يه مورد بفرماييد ما هم با شما هم عقيده بشيم. فرموديد آخوندا. يعني بايد يه دروغي باشه كه اكثريت آخوندا اونو تاييد كنن. و الا معصوم كه نيستن. خوب دروغ گو و كسي كه ريا كارانه اون لباس مقدس رو پوشيده (لباسي كه تن امثال علامه محمد تقي جعفري كسي كه از آمريكا دعوت نامه تدريس دريافت ميكنه و علامه طباطبايي و ... بوده) تو هر لباسي داريم دكتر دروغ گو و مهندس دروغگو و ...، من منتظرم فقط يه مورد دروغ از آخوندا عنوان كنيد در غير اين صورت صحيح نيست كه انگ دروغ به اشخاصي كه به علوم متافيزيك و علوم انسان شناسي و خدا شناسي و ادراك هدف خلقت ميپردازند، زده بشه.
من هم با ادامه بحث موافقم Smiley-face-thumb

یه نکته که باید در ارجاع به منابع خارجی بهش توجه بشه ، اینه که ما در دنیا چند جور روزه داریم
مثلا در بعضی روشها ، فرد تصمیم می گیره که تا آخر عمر از خوردن و آشامیدن دوری کنه
یا اینکه از خوردن گوشت اجتناب می شه
در بعضی هم از خوردن غلات
در بعضی هم فقط آب خورده می شه
و ...
مدت زمان روزه ها هم با هم متفاوته
در مجموع وقتی در جایی از محاسن و معایب روزه صحبت شده ، باید ببینیم که منظور نویسنده کدام شکل از روزه است
فقط یه نکته:
اگه بحث میکنین،اصولش رو هم رعایت کنین،
به عقاید هم احترام بذارین،کنایه نزنین،توهین نکنین،آروم باشین،
هرگز قرار نیست نظرهای دیگران مثل نظر ما باشه،
هر کسی نظرشو میگه و نتیجه گیری میمونه برای خود شخص،هر کسی میتونه از بحث هر برداشتی داشته باشه،
سعی نکنین نظرتون رو تحمیل کنین،
مناظره نیست تنها یک گفت و گوی سادس،
سلام
دوستان من به دلایلی تصمیم گرفتم اون بحث روزه رو ادامه ندم....

حالا یه چیزی هست که مدتی فکرم رو مشغول کرده... دوس داشتم نظرات شما دوستای خوبم رو هم بدونم...
بحث جدید: عششششششششششششششق

فروید گفته انسان در نهایت نمیتونه عاشق هیچکی جز خودش باشه

من اولش خیلی جبهه گرفتم مقابل این نظریه و اصلن دوس نداشتم قبولش کنم، ولی هر چی بیشتر فکر کردم بیشتر دیدم راس میگه و انگار چیزی به نام عشق وجود خارجی نداره و همش خود خواهی های خود آدمه یا یه حس غریزیه در جهت بقای نسل... الان هم بدجوری رفتم تو مود افسردگی :13: کاش یکی بتونه این حرف رو یه جوری رد کنه یه جوری که دیگه نشه حرف رو حرفش آورد...
نمیشه گفت عشق واقعی وجود نداره،بودند کسانی که خودشون رو تباه دیگری کردند و عشق رو محقق کردند.
اما بیشتر انسانها اسم علاقه به دیگری واسه ارضا کردن تنهایی و بقیه چیزاشون رو میزارن عشق اما این عشق نیست بلکه خود شیفتگی هست.
4fvfcja

فروید غلط کرده!! 4fvfcja

با این حرفش که عرفان و اخلاص رو میبره زیر سوال .

اخلاص و توحید که برای کسب عظمت شخصی و رسیدن به کمال معنی نمیده

هدف جان خبر نداری قرآن در این باره چی گفته ؟ (من فعلن برم بعد میام ...نظرم رو کامل میگم )
وجود نداره میلاد... منم اول فکر میکردم وجود داره اما همش به خاطر خود آدمه، هر کاری که میکنیم به خاطر خودمونه نه کس دیگه ای... هر چند که دوس ندارم قبول کنم اما نمیشه رد کرد حرف فروید رو...

Tears

من منظورم عشق افلاطونی هستم نه یه چیز درپیت، به یه چیز درپیت قانع نمیشم،منظورم عشقیه که ادم از خود واقعن بگذره... اما واقعن وجود نداره همه ش از سر خود خواهیه...
غلط نکرده کاملن حرفش درسته متاسفانه

به نظر من مولوی اینا بیشتر غلط کردن (کاری به تعصب اینکه مشاهیر کشورمونه و اینا ندارم)

ببینین همه چیز از سر خود خواهیه...

محبت ی که ادم به دیگری میکنه... به خاطر اینه که حس خوبی به خود ادم میده... ادم حس میکنه عجب آدم مهربون و خوبی هستم
مثلن آدم وقتی مراعات حال دیگری رو کنه... مثلن وقتی که از انجام یه کاری خوشش نیاد به خاطر دیگری انجامش نده به خاطر اینه که بعدن بتونه ازش انتظاراتی داشته باشه، یا اینکه این قضیه بودن با هم کش پیدا کنه که باز هم به خاطر خودمه
عشق مادر به بچه... به خاطر اینه که ژن هاش تو اون بچه هست... و به خاطر بقای نسل خودشه

چقدر تلخه Tears
یا مثلن دلتنگی... غم دوری... اینا همه به خاطر خود خواهی به وجود میان چرا؟ چون من که خیلی خودم رو دوس دارم اذیت میشم وقتی فلانی پیشم نباشه و به خاطر همین دلتنگ میشم (در واقع فکر و ذکرم خودمم)

ادم فقط کاری رو میکنه که حس خوبی به خودش بده...
هدف جان من توی دنیای امروز عشق واقعی ندیدم همه خود خواهی بوده جالب اینه که این آدما فکر میکنن که عاشقن اما دارن به خودشون هم دروغ میگن53258zu2qvp1d9v
میلاد من کاری به دنیای امروز یا دیروز یا کشور ایران و آمریکا و چین ندارم...

میگم اصلن چنین چیزی نمیتونه وجود داشته باشه وقتی تو هستی.. وقتی تو هستی نمیتونی عاشق دیگری باشی چون "تو" اجازه نمیدی و فقط به دنبال چیزی هستی که خودت ازش لذت ببری
حالا یه سوال؟
مگه آدم خول شده بخواد خودشو فدای دیگری کنه؟ بابا خودتو عشق است
}من دوست دارم، من، خودم ،خود خودم17}
این من هست که عشق رو بی معنی کردهSmiley-face-cool-2
درسته اگه هدف از اعمالمون همین باشه خیلی تلخه !

یه دفعه داری مشق مینویسی ، یه زره چیز شیرین نوک قلمت چسبیده ، یه مگس میاد روش میشینه ، تو میذاری یه پک بزنه ، این میشه عشق ، 4fvfcja
4fvfcja
به نظر من این فروید خیلی پرت بوده ،
یه سری به نظریات روانشناسی ، کارن هورنای بزن ،

کتاب هاش رو که میخونی میفمی که "تلاش برای کسب عظمت " چطور شخصیت انسان رو از هم پاشونده ، و چیزی از انسانیت براش نذاشته ، همش شده نقاب ، همین چیزی که میگی تلخه ....

..................................................................
بگذریم ، ....

جواب سوالت جواب این سواله ،

که واقعا به چه دلیلی خدا رو میپرستی ؟
نمیدونم چرا، چون بهش احتیاج دارم53258zu2qvp1d9v
تو چرا با ماشین رانندگی می کنی، یا با جارو جارو می کنی، یا با چشم می بینی؟؟؟

به همون دلایل من خدا رو می پرستم 53258zu2qvp1d9v17
میلاد عجب حرف خفنی زدی... چون بهش احتیاج دارم، هم صداقت داشت حرفت هم شهامت!


راجع به کشتن خود... یا فداکاری یا هر اسم دیگه ای داره... بازم به خاطر خودمه، چون لذت میبرم از فداکاری، چون حس میکنم چه انسان بزرگی هستم که در راه عشق دارم جون خودم رو فدا میکنم، چون میخوام نامم بر سر زبان ها بیفته، اسمم جاودانه شه... به هر حال حس لذت فوق العاده ای انسان رو در بر میگیره چه خوداگاه چه ناخوداگاه

فروید واقعن مخ بوده، مگه میشه دانشمند به این بزرگی رو همینجوری بگیم پرت بوده؟ اگه میشه نظریه رو رد کنین (که منم خیلی میخوام ردش کنم اما نمیشه لامصب 13 )
خب منم اعتقاد دارم 99.99% عشق ها ، خود خواهیه، حتی عشق به خدا، درواقع ما اسمش رو عشق می ذاریم، ولی یه چیز دیگه است!

متاسفانه نمی تونم چیزی بگم که حس افسردگی رو از بین ببره، چون خیلی ها فکر می کنن عاشقن و چقد حس مقدسی دارن، ولی خودشون نمی دونن که این یه حسه تو افراد که تو یه سنی نیاز دارن عاشق بشن، دوست داشته باشن و دوست داشته بشن!!!! و در واقع به خاطر اون نیازه که کسی رو دوست دارن، نه به خاطر اون فرد، اگه جوجه ها رو دیده باشید، یکم که بگذره مثلا تو حیاط باشن، وقتی برید پیششون میان دنبالتون ... در واقع اونا به مادر نیاز دارن، کسی رو می خوان که دنبالش برن و به غذا برسن، به خاطر غریزه مادر خواستن دنبال شما راه می افتن، نه به خاطر خصوصیت دیگه ای در شما یا در اونا!!!

ولی چندتا چیز هست، حب نفس یا این که خودت رو دوست داشته باشی اصلا بد نیست، اینم یه چیزیه که خدا گذاشته، لازم هم هست، اصلا می تونید عشق رو روی اون تعریف کنید!

لزوما همه ی کارها برای خودمون نیست، حتی اگه نتیجتا تاثیر خوبی رو خودمون داشته باشه، شما همش به نتیجه نگاه می کنید، خب هر کار خوبی بکنی به نفعته، ولی باید دید تو اون کارخوب رو برای چی انجام می دی؟ من نمی تونم چیزی رو ثابت کنم، ولی به نظر می آد خیلی اوقات افراد کار خوب رو برای خودش اانجام می دن، نه برای خودشون!!!!!

گرایش به نیکی هم در تمام انسان ها هست، پس هر کار خوبی که می کنن دارن، مطابق با فطرتشون انجام می دن، و این بنا به تعریف شما خودخواهیه، در حالی که این طور نیست!

هر کار بدی هم انجام بدن دارن به نفس اماره گوش می دن، پس هر کار بدی هم که بکنن خود خواهیه!!

به نظرم بهتره خود خوااهی رو تعریف کنیم !!!

خوب شد من نرفتم رشته فلسفه 13