سلام
آقا اول کار واسه آرامش و صفای فضا یه صلوات بفرستید
من فکر میکنم خوبه یه قاعده تعیین کنیم و همه بهش پایبند باشیم که بحث به درستی ادامه داشته باشه.
بیایید متعهد بشیم که حرف همو گوش بدیم و اگه موافق یا مخالف هستیم، در عین حفظ دوستی و احترام نقطه نظراتمون رو بیان کنیم
من یه تشکر هم داشته باشم چه از رامین و خانم یاقوت و چه عاشق که میدونم چقدر مشغله داره و درگیره و همچنین عزیزانی که شرکت کردن
خانم یاقوت چندتا سؤال پرسیدن که لازمه جواب بدم.
خانم یاقوت همونطور که فرمودید، مدیران به فراخور مسئولیت و دسترسی هایی که دارن باید اقدام کنن.
گاهی این مسئولیت ها دچار تغییرات کم و جزئی میشه و گاهی به تغییر سمت منجر میشه.
همچنان که شما علی رغم داشتن مسئولیت انجمن شادشادشاد، یه دوره ای لطف کردید و مسئولیت انجمن های هنر و ادبیات و گفت و شنود رو به عهده گرفتید.
شاید نه با دسترسی های کامل اما دست کم برای رسیدگی.
که بابت این موضوع ازتون ممنونم
متأسفانه توی مدتهایی که گذشت مدیران ارشد و کل درگیر موضوعاتی شده بودن که مانع حضور یا باعث کم فعالیت شدنشون شده بود.
از طرفی کمبود نیروی مدیریت کار رو سخت کرده بود.
به همین خاطر اجازه رسیدگی به بعضی موارد بهم داده شد.
این کار به معنی تغییر سِمت نیست، فقط برای کمک به راه افتادن کارهای کانون خصوصاً اوقاتی که مدیریت ارشد حضور نداره صورت گرفته.
با این حال بعضی مواقع، مواردی هست که با قید فوریت انجام میشه.
من فراموش کرده بودم کجا و برای چی بهتون تذکر داده بودم برای همین پروفایلتون رو تا پیام های پارسال گشتم ولی چیزی پیدا نکردم.
بعدش متوجه شدم که جای دیگری درخواست داده بودم.
اون درخواست هیچ تذکر مدیریتی نبوده و صرفاً خواهشی برای جلوگیری از به وجود اومدن یه مشکل بوده.
هرچند که درخواستم برای ویرایش پستتون شامل ویرایش جملات خودتون نبوده بلکه برای نقل قولی بود که از یه پست گزارش شده طرح کردم
و همین گزارشم، نشون میده که مدیریتم فراتر از انجمن گروه های ترک نیست، هرچند به عنوان مدیر سابق ازتون درخواست کردم پستتون رو ویرایش کنید تا مدیران ارشد تشریف بیارن و به پست مربوطه رسیدگی کنن.
فکر نمیکردم از این بابت ناراحت بشید و فکر کنید خلاف مسئولیت هام رفتار کرده باشم
نقل قول: با توجه ب صحبت های مدیران میگم ، برخی جاها صحبت از وظیفه و تعلق خاطر خارج شده و سمت و سوی مالکیتی ب خودش گرفته !
نمیخوام بگم این برداشت ظالمانه ست؛ اما مسلماً درست نیست.
چون نه من و نه هیچکدوم از مدیران، هیچ احساس تملکی نسبت به کانون نداریم.
اگر جایی میتونیم مفید باشیم پیش میریم و اگر جایی نیاز به فعالیتی فراتر از توانمون باشه، به مقدار توانمون عمل میکنیم.
صحبتم با یا ماه بنی هاشم هم عموماً حول محور لحن تندشون پیش رفت.
البته قبلاً درباره طرحشون برای مدال ها صحبت کرده بودیم و خب، مدیریت مخالف این طرح بوده.
انتقادشون هم یه جاهایی به جا بود و من پذیرفته بودم.
مثلاً اینکه حمایتم از گروه ها به نحو احسن انجام نمیشه و مشارکتم خیلی کاهش پیدا کرده.
اتفاقاً برخی پیشنهادهای آقا عاشق برای ساده سازی روندها رو انجام داده بودم اما متأسفانه کافی نبوده.
که البته این رو معلول محدودیت های خودم میدونم و پذیرفتم.
با این حال شبهه ها رو نمیتونم تحمل کنم.
اینکه کسی مستقیم یا غیر مستقیم وانمود کنه مدیریت سرکوبگر و یا به فکر نیست جداً چیزی نیست که قابل پذیرش باشه و نظرم همچنان همون چیزیه مطرح کردم
نقل قول: بعدش مهدوی پست بعدی خیلی بد اومد گفت امیدوارم فقط نیومده باشی دلتو خالی کنی و برای پاکیت برنامه داشته باشی ....یعنی داره پاکی هاشو به رخ بنده میکشه و دلسوزی بنده برای سرزنده کردن کانون رو خالی کردن دل نشون میده اونم وسط شبانه روزی داره منو تخریب میکنه
یا ماه بنی هاشم جان هیچوقت فکر نمیکردم همچین ظن و گمانی نسبت بهم داشته باشی.
منظور من این بوده:
نقل قول: بازم اگه ناراحت شد کسی معذرت میخوام
خودم خودمو بن میکنم و تا سه ماه نمیام کانون تا ادب بشم
یا علی التماس دعا
همه داریم تلاش میکنیم، داریم زحمت میکشیم و داریم تحمل میکنیم.
بحث کردن این چنینی تحمل میخواد و همه دارن تمام تلاششون رو میکنن چون مدام داره نظرات مخالف مطرح میشه و آدم باید سعه صدر داشته باشه.
این خاصیت چنین گفتگوهایی هست.
اما فریاد زدن انتقاد و بعدش غیب شدن جداً درست نیست.
منم حرفم همین بود.
میخواستم بمونی.
چه طرحت تأیید بشه و چه رد، بمونی و برای پاکیت تلاش کنی.