1402 دي 14، 22:27
نقل قول: سرباز گمنام جان امیدوارم خستگیها از تنت در بره و قدری وقت هم بتونی برای کانون بذاری. چون جات خالی میمونه.هستم کنار کانون؛ امیدوارم کانون برای اعضاش مثبت باشه
نقل قول: سرباز گمنام جان امیدوارم خستگیها از تنت در بره و قدری وقت هم بتونی برای کانون بذاری. چون جات خالی میمونه.هستم کنار کانون؛ امیدوارم کانون برای اعضاش مثبت باشه
(1402 شهريور 24، 7:07)آرمین نوشته است: [ -> ]فعالیت کانون از نظر اکثر مراجع تقلید، مصداق اشاعه فحشاء (تشییع فاحشه) داره.
از نظر همه مراجع تقلید معرفیشده جامعه مدرسین حوزه علمیه قم (آیات عظام خامنهای، سیستانی، شبیری زنجانی، وحید خراسانی، مکارم شیرازی و نوری همدانی) اعلام لغزشهای آزادانهای که تو کانون داره صورت میگیره، حرام و گناه هست.
موضوع به همینجا ختم نمیشه.
اعلام تعداد روزهای پاکی هم حرام و گناه هست. شخصی که میگه روز دهم پاکی هستم، بهصورت غیرمستقیم مشخص میشه که ده روز پیش مرتکب گناه شده.
(1402 شهريور 24، 7:07)آرمین نوشته است: [ -> ]واقعاً من چنین وقت و انرژی دارم؟ نمیدونم. توکل به خدا. در حد توانم تلاشم رو میکنم.
(1402 شهريور 24، 7:07)آرمین نوشته است: [ -> ]شهامت میخواد اینکه بیام و اعلام کنم کانون طی 15 سال گذشته، مجوز شرعی برای فعالیت نداشته و باید بگم از این بابت عمیقاً متأسفم.
اما این تنها شهامت لازم نیست.
شهامت دیگه هم این هست که اعلام کنم ما نه تسلیم شدیم و نه ناامید. آماده هر گونه تغییریم. هر تغییری که مورد رضایت و خشنودی خدا باشه.
(1402 دي 19، 0:18)آرمین نوشته است: [ -> ]حیف از این عمر ارزشمندی که اینطور بیهوده صرف بشه و این همه تلاش، خروجی نداشته باشه.
وقتی به این فکر میکنم اون دنیا باید پاسخ خدا رو چی بدم، واقعاً به نتیجهای نمیرسم. میپرسه تو که میدیدی برای این همه فعالیت کسی ارزشی قائل نبود، چرا باز هم فعالیت میکردی و عمرت رو هدر میدادی، من چه پاسخی باید بدم؟
(1402 دي 4، 23:15)سپهرر نوشته است: [ -> ]که البته مسابقه آخر رو به غیر از دو نفر کسی شرکت نکرد و استقبال نشد!
(1402 آبان 23، 0:42)آرمین نوشته است: [ -> ]تا حالا به این فکر کردید که این ارتباط دوستی و همراهی که بین ما تو کانون جریان داره، چقدر ارزش داره؟ چقدر مهمه؟
اگه ارزش داشته باشه و واقعاً مهم باشه حاضر میشیم به خاطرش خیلی کارها انجام بدیم.
امروز آرمین هست و کانون هم برقراره. اما فردا روزی که آرمین نیست و کانون هم برقرار نیست، لطفاً راستش رو به هم بگید.
بگید هر روز تشکیلشده از 24 ساعت بود. هر ساعت هم از 4 تا 15 دقیقه تشکیل شده بود. یعنی 96 تا قسمت 15 دقیقهای. کانون برامون به اندازه یک سهم از این 96 قسمت هم ارزش نداشت. کانون یک درصد زندگیمون هم نبود. هیچ کدوم از ما با گذاشتن 15 دقیقه وقت زندگیمون تباه نمیشد که اتفاقا بالعکس باعث میشد کلی چیزهای دیگه به دست بیاریم. کلی انگیزه ایجاد میکرد که برای زندگیمون بهتر تلاش کنیم. کلی دورهمی روزانه و جذاب برامون رقم میزد.
کانون نیاز به روشنایی داشت. نیاز به نور داشت. کانون نیاز به چلچراغ داشت. هر کدوم از ما کافی بود فقط یه چراغ روشن کنه، کانون چلچراغ میشد. اما چلچراغ شدن کانون، دغدغه ما نبود.