کانون

نسخه‌ی کامل: میز گرد کانون
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
سلام
انگار این بحث خوابید...یا من دارم اشتباه میکنم؟!17

حالا که باب بحث توحید باز شد و با توجه به اینکه هممون میدونیم(تنها جون هم اشاره کردن)
اگه توحیدمون کامل باشه و یقین داشته باشیم خیلی از سوال ها خود به خود به جواب میرسن..

خواهش میکنم اگه میشه این مبحث رو کامل کنیم...
خود من با وجودی که ایمان قلبی دارم متاسفانه خیلی وقتا نمیتونم ایمانم رو ثابت کنم...یا یه جاهایی وارد بحث نمیشم...مبادا که شک کنم...(حالا میگین ترسو ام....نه...بهتره بگیم ؛احتیاط میکنم)

برای مقدمه یا لااقل تمام کننده کسی میتونه کمک کنه؟

ممنونم..
در پناه امن یاد خدا،ایام به کام..یاعلی.53
سها جون راس میگه... قرار بود اونجور که تنها جان گفته بود پله پله پیش بریم سوالامون و بگیم و اینا پس چی شد؟؟ Tears
تنها جون بخوای من سوال مطرح کنم از الان شروع میکنم تااااااااااااااا سال دیگه همین موقع... ولی الان یهو ذهنم خالی شده 4fvfcja یه جرقه ای باید باشه تا آدم سوالاش بیان 42
دوستان من يه بحثي خونده بودم در مورد وجوب آفرينش خيلي جالب بود

اول چند تا آيه از قران ميارم تو معناي اينها دقت كنيد:
1- الحجر 86 و 85
وما خلقنا السماوات والارض وما بينهما الا بالحق ...........ان ربك هو الخلاق العليم
وما آسمانها و زمين و آنچه بين آنهاست را جز به حق خلق نكرديم و البته ساعتش خواهد آمد............قطعا پروردگار تو آفريننده دانايي است
يس 36
او ليس الذي خلق السموات و الارض بقادر علي ان يخلق مثلهم ؟ بلي و هو الخلاق العليم
آيا آن خدايي كه آسمانها و زمين را آفريده بر آفرينش مثل اينان قادر نيست؟ چرا و او خلاق و داناست

2- آل عمران
ولله ملك السماوات و الارض والله علي كل شيء قدير
ان في خلق السموات والارض واختلاف اليل و النهار لايات لاولي الالباب
الذين يذكرون الله قياما و قعودا و علي جنوبهم و يتفكرون في خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانك فقنا عذاب النار

خداست مالك آسمانها و زمين و خدا بر همه چيز توانا است
قطعا در خلقت آسمانها و زمين و رفت و آمد شب و روز دلائل روشني براي خردمندان عالم است
آنها كه در حالت ايستاده و نشسته و خفته ياد خدا كنند و دائم در خلقت آسمانها و زمين بيانديشند و گويند: پروردگارا تو اين عظمت را بيهوده نيافريدي پس ما را از عذابت نگاهدار

المومنون 115
افحسبتم انما خلقناكم عبثا و انكم الينا ترجعون
آيا پنداشتيد كه ما شما را به عبث آفريديم و هرگز به سوي ما باز نميگرديد؟

3- آيات عدل كه يه چيزي حدود 24 مورد هست كه همگي دلايل عدل خداوند هست كه انسان رو در همه چي بعدل ميخواند:
امرت بالعدل بينكم (الشوري 15)
و خداوند رو در همه چي حتي در آفرينش و تناسب اندام هم عادل معرفي ميكنه:
الذي خلقك فسواك فعدلك (انفطار 7)


اين آيات يك مسائلي رو روشن ميكنه كه پايين بحث ميكنم:

دسته 1 از آيات نشان دهنده اين هست كه خداوند خلاق بالذات است. يعني از صفات خدا خلاقيت هست. (موضوع ديگري هم در اين دسته هست كه يكم بعد مشخص ميشه)

دسته 2 از آيات نشان دهنده اين هست كه خداوند اين جهان رو پوچ نيافريده و اين جهان هدفدار هست

دسته 3 از آيات نشان دهنده اين هست كه خداوند عادل هست و عدالت رو در كون و مكان بر پا ميكنه.

تا حالا ما به اجماعي از خلاق بودن بالذات خدا + هدفدار بودن جهان از منظر سخن خدا (قرآن) + عادل بودن خدا رسيديم.

با اين توصيف بايد گره ها رو باز كنيم. سوال اينه :
ميپرسيم خداوند كه نيازي به آفرينش ما نداشت پس چرا ما رو خلق كرد

بايد در تحقيق اين سوال پرسيد آيا وجودي كه خلاق هست و خلق كردن از صفات اوست و خلق كردن و حقانيت خلق كردن انسان براي اون بديهيه و خلقت اون رو همونطور كه در كلام وحي نازل كرده حق ميدونه ( وما خلقنا السماوات والارض وما بينهما الا بالحق) و علاوه بر اين دو مورد عادل هست( يعني از عدالت خداوند خارج هست كه چيزي قابليت شكوفايي و خلقت و زيستن داشته باشه و خدا اون رو نيافرينه و اين در حاليه كه خيلي داستانها در قرآن به آفرينش موجودات ديگري قبل از انسان اشاره كرده)، آيا دست به خلق اون موجود نميزنه؟

طبيعتا جواب آري هست. درسته كه اين سوال منجر به تحقيق در بعد زمان ميشه اما بكلي ميتونه جواب سوال رو بده.

اين خداوند نيست كه نيازي به خلق مخلوق داره بلكه اين مخلوق هست كه لياقت و قابليت و وجوب به خلق شدن در اون هست. پس وقتي در خلقتي نياز به خلق شدن در مخلوق هست خداوند رحمتش رو از اون دريغ نميكنه و چون لياقت خلق شدن در اون هست خلقش ميكند. دليل خلق انسان نياز خدا به خلق نيست بلكه لياقت و قابليت و شايستگي انسان براي خلق شدن هست كه انسان رو به موجوديت ميرسونه و خدا بواسطه رحمت و عدل و خلاقيت خودش دست به آفرينش اين موجود شايسته ميزنه. و ضمنا صفات خداوند مثل صفات ما نيست خدا صفاتش در ذاتش هست و اگر موجودي لايق يا مستحق اون صفت بشه خداوند لحظه اي درنگ نميكنه و كار به لحظه نميكشه:
****************كن فيكون********************

حالا اين سوال پيش مياد خوب حالا قبول ولي دليل اينكه در ما لياقت خلق شدن وجود داشته چيه؟ اصلا دليل حقانيت خلقت ما چيه كه خداوند ميفرمايد كه ((وما آسمانها و زمين و آنچه بين آنهاست را جز به حق خلق نكرديم و البته ساعتش خواهد آمد...))؟
و اصولا اين ساعت و لحظه اي كه ازش نام ميبره چه لحظه ايه كه در اين لحظه همه علت خلق شدن رو متوجه ميشن؟

اين سوال ماسواي سوال قبلي هست و لزوم پاسخگويي به اون سوال اينه كه ما شروع كنيم با هم يواش يواش بريم جلو...
به نظرم از توحيد شروع كنيم. من كتاب توحيد شهيد منتظري رو پيشنهاد ميكنم. خيلي عاليه. من خلاصه نويسي ميكنم قسمتهاي مهم كتاب رو بعد ما سوالامون رو از دوستاني كه جوابهايي دارن ميپرسيم تا اونا هم جواب سوالاتمونو بدن بعد تو هر موضوع به نتيجه برسيم.

نظرتون چيه؟ اگه موافق هستيد من مقدمه كتاب توحيد شهيد مطهري رو خلاصه نويسي كنم.
من خیلی علاقه به تفکر درباره خدا و عالم هستی که آفریده دارم و واقعا زمانی که بیشتر فکر می کنم بیشتر احساس می کنم هیچی نمی دونم ! اما حالا با اجازه دوستان منم نظرم رو بگم !

به نظر من خداوند منبع فیض است !!
پس این می تونه یکی از دلایلی باشه که با توجه به اینکه فیاض بودن خداوند با آفریدن و ایجاد کردن محقق میشه پس لازمه فیاض بودن آفریدن است .

اما مقایسه با خورشید و یا چشمه جوشان غلطه چون فقط ذات خداست که منبع فیض با اختیار است و هیچ کدوم از اونا اختیاری ندارن!!

میشه به شکل دیگه ای هم گفت و اون اینه که اگه چیزی امکان ایجاد شدن را داشته باشه و خداوند نیز توانایی ایجاد آن را داشته باشه اما آن را ایجاد نکنه، این نیافریدن با توجه به این که وجود خیر ه و منع از خیر بخل محسوب می شه و بخل از خداوند محاله !! پس هدف در آفرینش، فیاض بودن خداوند است
اين هم از دلايل عقلي خيلي خوبي براي اثبات وجوب آفرينش انسان هست.
من خيلي خوشم اومد. اگه امكانش هست همه شركت كنيد.
پست خسته خيلي خوب مختصر و مفيد بود، فيض و رحمت خداوند شامل همه ميشه و استثنا نداره
آقايون و خانم ها بگين، خسته جان شما هم نظرتو در اين باره بگو، به نظرتون شروع با كتاب توحيد شهيد مطهري چطوره؟
بچه ها بحثتون خیلی خفنه

من که مخم سوت کشید

راستش کمی هم شک دارم که شرکت کنم یا نه

آخه یه بنده خدایی گفت برو کتاب های شریعتی رو بخون

من گفتم نمیشه خودیت یه خلاصه ازش بگی

یه چیزایی گفت که آخرش به تمام چیزایی که تا حالا فهمیده بودم شک کردم

و آخرش که خواستم باور هام رو داغون نکنم به خودم قبولاندم که دکتر شریعتی خیلی رو راست و رک و پوست کنده حرفش رو زده

در حالی که شاید واقعیت اینطور نباشه

یه توصیه توحید بحث جالبیه ولی این رو هم در نظر بگیرید که بعضی ها مثل من 20 ساله و یعضی های دیگه 15 ساله هستند و شاید درک و هضم موضوع براشون سخت باشه

ولی باز خودتون میدونید53258zu2qvp1d9v
خب خدا رو شکر فکر کنم سوالام دارن شروع به فوران میکنن!!!

راستش من این بحث توحید زیاد برام جذاب نیست نه اینکه جذاب نباشه ها ولی دغدغه نیست برام چون بیشتر فلسفی هستش... و یه جوری میشه جوابش رو داد و آدم قانع میشه مثلن همین جوابی که خسته داد جالب بود و برای من کافی... برای من حکمایی که تو متن زندگی هستن مهمن مثلن مساوی نبودن حقوق زن و مرد در اسلام و حکم های غیر انسانی و اینا... (رسیدین به اینجاها من در خدمتم البته برای سوال کردن!!!)

ولی فعلن یه سوالی برام ایجاد شد... خدا عادل است. پس چرا یکی کور مادر زاد به دنیا میاد، چرا بچه های افریقایی از سو تغذیه تو سنین کودکی میمیرن... فکر کنم الان میگین اون دنیا حقشون رو میگیرن ولی خداییش ادم با این جواب قانع نمیشه، چه دلیلی داره یکی این دنیا راحت زندگیشو میکنه اون دنیا هم دستش به دهنش میرسه اما این بدبختا همه عمرشون رو باید جون بکنن؟ بدون اینکه گناهی کرده باشن...؟
به نظر منم خیلی خوبه و منم سعی می کنم استفاده کنم به بهترین نحو !!

ققنوس جان شما باید اول به یه ریسمان قوی فکری برسی بعد بقیه رو بررسی کنی در غیر اینصورت ممکنه حتی رشته ی خودت رو هم از کف بدی !!

من تو صفحه قبل به زبانی خیلی ساده دلیل افرینش رو اثبات کردم شما اون رو بخون اگه باز قانع نشدی بگووو تا بیشتر صحبت کنیم !
ناگوارى‏هايى كه در محيط زندگى مثلا یکی کور مادر زاد به دنیا میاد، معلول ناآگاهى انسان از قوانين طبيعت و يا احكام الهى است. طبق تحقيقات به عمل آمده، قسمت عظيمى از معلوليت‏هاى جسمى و روانى فرزندان، معلول ناآگاهى و احياناً بى‏مبالاتى والدين است. چه بسا انسان آگاه و مقيد به اصول زندگى، از اولاد سالم‏تر برخوردار مى‏شود. ولى در برابر اين واقعيت، عدل الهى ايجاب مى‏كند كه گرفتاران بى‏گناه را از طريق پاداشهاى اخروى، (بقره، آيه 155) و يا تخفيف در احكام، (نور، آيه 61) و مكلف ساختن ديگران در اعانت و همكارى با حادثه‏ديدگان و معلولان جبران سازد.

شما فرض کن که انسانها همه با یک نوع شرایط به دنیا می آمدند. همه زیبا بودند و پولدار بودند و با استعداد بودند و .... آیا به نظر شما این دنیایی که این گونه ساخته می شد چقدر با اهداف خلقت این جهان هماهنگ بود؟

آیا اصلا این نوع خلقت می توانست مطابق با حکمت باشد؟
امام باقر (ع ) فرمود:

آدم عرض كرد: ای كاش همه آنها را يكسان و يک اندازه می آفريدى كه داراى يك طبيعت و يك خلقت می بودند، و رنگها و عمرهايشان يكنواخت می بود، و از لحاظارزاق برابر می بودند، تا برخى بر برخى ديگر ستم نمی كردند و هيچگونه حسد و كينه واختلاف در ميانشان پيدا نمی شد.

خداى عزوجل فرمود:

..............
..............
..............
به علم نافذی كه نسبت به آنها دارم ميان صورتها و پيكرهاو رنگها و عمرها و روزيها و اطاعت و معصيتشان تفاوت و اختلاف انداختم ، آنها رابه انواع بينا و كور، كوتاه و بلند، با جمال و پست ، دانا و نادان ، توانگر ومستمند، فرمانبر و نافرمان ، سالم و بيمار، زمين گير و بى آفت تقسيم نمودم تا (هركس را بقدر استعدادش ‍ تكليف كنم و بقدر اطاعتش پاداش دهم و دسته ئى مشاغل سخت ومشكل را عهده دار شوند و نوع انسان باقى ماند و تا) سالم به ناتندرست بنگرد و مرابه سبب عافيتش شكر گزارد و نا تندرست به سالم بنگرد و دعا كند و از من بخواهد تا او راعافيت بخشم ، و بر بلاء من صبر كند تا از عطاء جزيل خود به او ثواب دهم ، و توانگربه فقير بنگرد و سپاس و شكر من بجا آورد، و فقير به توانگر بنگرد و دعا كند و از منبخواهد، و مؤ من به كافر بنگرد و براى آنكه هدايتش كرده ام سپاسگزارى من كند .
ازاينجهت آنها را آفريدم تا در خوشى و ناخوشى و عافيت و گرفتارى و عطاء و منعم آنها راآزمايش كنم ، منم خداوند مالك توانا. من حق دارم همه آنچه را مقدر كرده ام ، طبقتدبير مجرى سازم، و حق دارم آنچه را خواهم به نحويكه خواهم ، تغيير دهم و بعضى ازآنچه را مؤ خر داشته ام مقدم دارم و برخى را كه مقدم داشته مؤ خر كنم . منم خدائی كههر چه اراده كنم انجام دهم و از آنچه كنم بازخواست نه شوم ، و من مخلوقم را از آنچهكنند باز خواست نمايم (زيرا خداى سبحانه و تعالى از لحاظ ذات و صفات كامل و نسبتبه هرچه خواهد و كند عادل و عالم است و مصالح نهانى و دقيقى را كه عقول مخلوقش به آننرسد، می داند و ملاحظه می كند، از اين روی بازخواست و حساب كشيدن از او معنى ندارد،ولى مخلوق هر كه باشد، در كردار و رفتارش خوب و بد و زشت و زيبا يافت می شود پس بايدمورد بازخواست و حساب كشى قرارگيرد.)
(اصول کافی شیخ کلینی – باب ایمان و کفر ، ج2 ص8 ـ 10 روایت 2)
خدا با امام باقر حرف میزد؟
4fvfcja

به نظر من خدا تامین زندگی فقیر ها رو توی سرمایه ثروتمندا قرار داده ،

تا اختیار ما آدم ها و آزمایش ما ادم ها زمینه برای ظهور پیدا کنه ، و عشق تجلی کنه

برای خیلی از ادم های عاشق که به معرفتش رسیدن شاید راحت زندگی کردن امتیاز نباشه ، شاید این یه امتیاز بزرگ برای آدم محروم یا کوری باشه که هنوز این رو نمیدونه ، و همین یه امتیازی باشه برای پرش و پرواز به قله هایی که باش میشه ، به بقیه عشق ورزید و خدمت کرد و آرامش واقعی رو تجربه کرد ، و به راحتی از خاک تا آسمون پر کشید .

اگه بخوایم به عدالت خدا فکر کنیم به نظر من واقعا کم میاریم ، این قدر چیز برای تحلیل و توصیف کردن هست که یکیش کافیه که بتونیم این عدالت رو تا جایی توجیه کنیم اما هیچ وقت کامل نمیتونیم بگیم ، بلکه میگیم تو "عادل تر از اونی که حتی من با تمام فکرم بخوام این رو کامل درک کنم" .

اگه آدم ها ظرفیت هاشون فرق نداشت ، مثلن صبر ما چطوری آزمایش میشد ، هنر ما توی عشق ورزیدن کی ثابت میشد ، چطوری غرور هامون آزمایش میشد ؟ کی میتونستیم بر حسودیمون غلبه کنیم و رشد کنیم ؟ به کی کمک میکردیم ؟ کی احساس میکردیم بدون خدا از "هیچ" هستیم ، و فقط تکیه گاهمون اونه .

و دیگه این که آیا خدا ما رو برای راحت زندگی کردن آفرید ؟ یا برای رسیدن به اهداف آفرینشمون ؟

از این هم قشنگ تر که قرآن میگه :
"ما أصاب من مصیبة الا باذن الله "

یعنی قرار نیست کسی تو رنج و سختی و مصیبتی گیر کنه ، جزء به اذن خدا

یعنی بنای جهان و هستی روی این بنا شده که ما راحت و بدون رنج و مصیبتی زندگی کنیم ، جزء اون کسی که خدا انتخابش کرده برای رسیدن بهتر به اهداف آفرینشش .

اذن خدا خیلی امتیاز داره یه حضور خاصه ، اگه ما میتونستیم عملی این (آیه ) رو درک کنیم و بکار ببریم زندگیمون بهشت میشد ...
راحت زندگی کردن و نکردن با زجر کشیدن فرق داره

یه دبستان جلوی خونمون هست که حیاطش رو میشه از خونمون دید.. چند وقت پیش که داشتم نگاه میکردم یه دختر رو دیدم که رو ویلچر نشسته ... فکر کن یه دختر کوچولوی 7 هفت ساله... تنها یه گوشه بود... آخه اون دختر کوچولوی بیچاره چه میدونه که زمینه ظهور و مراتب بالا چیه و واقعن به چه دردش میخوره؟ اون میخواد بازی کنه بدوئه با دوستاش بالا بلندی بازی کنه.. چند وقت دیگه هم بزرگ میشه شاید عاشق یه پسری شه ولی احتمالش زیاده که عشقش پسش بزنه... شاید بگین سطحی نگرم نمیدونم ولی واقعن برای اینکه خدا قدرتش رو اثبات کنه و به هدف خلقت اشاره کنه یه دختر کوچولو باید همه عمرش رو رو ویلچر بشینه و با حسرت به بقیه دخترا نگاه کنه؟ واسه اینکه یه آدم سالم ببینتش و خدا رو شکر کنه؟


نقل قول: اگه بخوایم به عدالت خدا فکر کنیم به نظر من واقعا کم میاریم ، این قدر چیز برای تحلیل و توصیف کردن هست که یکیش کافیه که بتونیم این عدالت رو تا جایی توجیه کنیم اما هیچ وقت کامل نمیتونیم بگیم ، بلکه میگیم تو "عادل تر از اونی که حتی من با تمام فکرم بخوام این رو کامل درک کنم" .

مجتبی خان همیشه نکات جالبی رو اشاره میکنین و خیلی معلوماتتون بالاست... ممنون... اما تو رو خدا اگه مطلبی هست بفرمایید، این جمله رو که میگن هر چی فکر کنیم تو عقل نمیگنجه رو میشنوم اینجوری میشم 13 تو رو خدا تو پاسخ هاتون اینا رو فاکتور بگیرین مرسی 53
سوالات و دغدغه های هدف تایید میشه،من که جواباشو نمیدونم شما چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟53258zu2qvp1d9v53258zu2qvp1d9v53258zu2qvp1d9v
(1389 تير 24، 22:01)هدف مقدس نوشته است: [ -> ]
نقل قول: اگه بخوایم به عدالت خدا فکر کنیم به نظر من واقعا کم میاریم ، این قدر چیز برای تحلیل و توصیف کردن هست که یکیش کافیه که بتونیم این عدالت رو تا جایی توجیه کنیم اما هیچ وقت کامل نمیتونیم بگیم ، بلکه میگیم تو "عادل تر از اونی که حتی من با تمام فکرم بخوام این رو کامل درک کنم" .

مجتبی خان همیشه نکات جالبی رو اشاره میکنین و خیلی معلوماتتون بالاست... ممنون... اما تو رو خدا اگه مطلبی هست بفرمایید، این جمله رو که میگن هر چی فکر کنیم تو عقل نمیگنجه رو میشنوم اینجوری میشم 13 تو رو خدا تو پاسخ هاتون اینا رو فاکتور بگیرین مرسی 53

منظورم عکس نتیجه ای بود که از این جمله من گرفتی ، منظورم این بود که نمونه و مثال برای پی بردن به عدالت خدا ، خیلیه و داد میزنه ، بلکه باید عمیق تر بشیم و ردش رو بگیریم و با تفکر تا پیداش کنیم و انقدر هست که وقت نمیکنیم به طور کامل او رو درک کنیم بلکه هرچیزی و هر صفتی از خطا منزه از فکر ماست . و خدا پاک و منزه از فکر هایی که ما تا یه جاهایی در موردش درست میریم . "سبحان الله" یعنی همین

و این دلیلی برای به سمتش نرفتن و درکش نکردن نیست ، بلکه تا میتونیم باید خدا رو بهتر بشناسیم ، و مثل شکر کردن میمونه ، ما نمیتونیم خدا رو اون طور که شایسته هست ستایشش کنیم و لی تا جایی که بتونیم خیلی خوبه ، خداشناسی و شناخت صفات خدا هم همین طوره

همین طور این تفکر (یعنی پاک و منزه دونستن خدا از افکار ما ) باعث میشه که تا افکارمون رو به طور مطلق درست ندونیم و اون هارو بیشتر بررسی کنیم و همیشه این رشد برامون میاره و ما قراره تا بی نهایت بریم و بشناسیم و اون جا هم باید بگیم : الله اکبر و سبحان الله !

.......................................................................................................
"خدا مگه ضعیفه که بخواد قدرتش رو به کسی اثبات کنه ؟!"17

منم یه سوال پیش میاد برام ، اگه عکسش بود بیشتر میپرسیدیم ،
اگه من توی رانندگی بی دقتی کردم و زدم بلفرض یه دختر کوچولو رو دچار نقص عضو کردم ،
یا بلفرض پدر و مادری بخاطر نه عدم رعایت و داشتن دانش کافی توی روابط جنسی و .. انتخاب برای ازدواج و .. و سر سری گرفتن موضوع ژنتیکی و . .

و یا حتی اون دکتری که زایمان رو انجام میده بلفرض خدا اونطور عادل بود که ما توی این مثال در موردش فرض میکنیم ،

اگه قرار باشه کسی اشتباه نکنه چطوری میتونه رشد کنه ، یا چظور آزمایش بشه

این بنای قانون مندی طبیعته ، برای این که ما هدایت پیدا کنیم ، یا گمراه بشیم ، به روزی یا نعمتی برسیم یا نرسیم ، قانون مندی خدا هم توی این جهان و هم توی اون جهان اینه که

زمینه و استعداد رو برای اجرای برخی از قانون هاش فراهم کنه

یعنی اگه طبیعت و قانون این دنیا این نبود ، اختیار من نقض میشد ، شاید من دیگه زمینه برای اختیار یا تفکر نداشتم ، حتی توی هیچ زمینه ای ،

دانشمند ها میگن که احتمال زنده و سالم موندن یه نوزاد توی مدت بارداری مادر با یه تفریب عالی صفره ، یعنی یک به چند میلیون (دقیقش رو یادم نیست ) و تولد و زنده موندن هر کودوم از ما یه معجزه است .
....................................................................................................
در باره زجز هم منظورت نمیدونم "درد" بوده یا "رنج " ،
عشق ممکنه با "درد" باشه ولی با "رنج" مخالفه ، هیمنطور روند هدایت خدا اینه که "رنج " به "عشق" تبدیل بشه . کمال یعنی همین ،

آدم های زنده دل این رو بیشتر حس میکنن ، چون تجربه کردن .
دوستان اگه من بد فهمیدم بگید

شما دارید بحث می کنید که هدف از افرینش چیه؟

درسته؟
؟
؟

هدف از افرینش تک تک ماها برای اینه که یک سری کار ها بکنیم و یک سری تاثیراتی بزاریم و بریم

به قول روانشناس ها هر یک از ما رسالتی داریم

ولی وقتی کلمه ی رسالت رو استفاده می کنیم بعضی ازش غول میسازن و خیلی بزرگش می کنن

در حالی که خیلی ساده تر از این حرف هاست.

مثال:
یه روز صبح ساعت 6 صبح از خونه که میخای بزنی بیرون میبینی که دیشب بارون حسابی ای اومده و کرم های خاکی باغچه به دلیل اینکه مشکل تنفسی پیدا کردن، اومدن بیرون و خودشون رو کنار باغچه انداختن

خوب حالا اینجا رسالت شما چیه؟
؟
؟
دوستان اگه آفتاب طلوع کنه و ساعت بشه 7 صبح این کرم ها زیر نور می میرن

بله رسالت شما در این لحظه اینه که با یه تیکه چوب بندازیشون تو باغچه تا قبل از طلوع آفتاب برین توی خاک

چرا به این کار میگیم رسالت؟
؟
؟
چون هیچ کس غیر از شما در اون زمان و اون مکان نیست


این یه مثال ساده بود

البته اگه دقت کنید بقیه زندگی هم به همین سادگیه

ببخشید اگه طولانی شد

(1389 تير 24، 22:42)مجتبی نوشته است: [ -> ]دانشمند ها میگن که احتمال زنده و سالم موندن یه نوزاد توی مدت بارداری مادر با یه تفریب عالی صفره ، یعنی یک به چند میلیون (دقیقش رو یادم نیست ) و تولد و زنده موندن هر کودوم از ما یه معجزه است .

فکر می کنم که احتمال به دنیا اومدن هر یک از ما یک به چند میلیون باشه

لقاح حاصل یه تخمک از خانوم و مسابقه ی میلیون ها اسپرم از اقاست که در نهایت هم فقط و فقط یک برنده داره

و برنده ی هر کدوم از این مسابقه ها من و شما هستیم

حسابش رو بکنید ما خیلی برنده ایم

شما توی کنکور نهایتا با چند هزار نفر مسابقه میدی؟
؟
؟

میبینید ماها برنده ی واقعی هستیم