کانون

نسخه‌ی کامل: میز گرد کانون
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
(1390 شهريور 27، 11:11)lukylouk نوشته است: [ -> ]باید از مدارس شروع بشه
نوش دارو پس از مرگ سهراب هیچ فایده ای نداره
مدارس بهترین راه تربیت هستن


دقیقا همینطوره , کسی که عقایدش شکل گرفته به سختی می توان آن را اصلاح کرد . اینجاست که می گویند :
نرود میخ آهنی در سنگ
خب بغیر از عقاید شرایط زندگی هم خیلی مهمه... مثلا بچه هایی که با غیر هم جنس خودشون زیاد

بازی میکنن یا مسائل دیگه که باعث بلوغ زود رس میشه بعد بچه ای که دچار خودار... میشه

میدونه کارش غلطه و همش احساس گناه میکنه...
حرفهای همتون متین
خوب ما الآن با پسری رو به رو هستیم که بلوغ جنسی زودرس نداره
تو سن بلوغه
من میخوام باهاش صحبت کنم
حالا باید چی بگم
یا چی کار کنم؟
منم خواهری دارم که تو سن بلوغه 42

خب شما باید حواستون بهش باشه منتهی نا محسوس!

بعدم انقدر بهش نزدیک بشین که هر مشکلی داشت بیاد بهتون بگه تا بتونین کمکش کنین
سلام. 53به نظر من هم این ارتباط باید از دوران مدارس شروع بشه. یعنی باید دختر ها و پسرها در یک کلاس درس مثل دانشگاه با هم باشن تا از ارتباط با جنس مخالف ترسی نداشته باشن یا مثلا خجالت نکشند. اما در مورد برادرتون باران جون باید بهش نزدیک بشین Khansariha (18) که همه چیرو براتون بگه.cheshmak اون موقع میتونید بهش کمک کنید.
درباره ی احساسات جنسی بچه های ابتدایی..
یه پسر کلاس سوم ابتدایی رو دیدم که توی نقاشی هاش کاملا نشون داده که به معلمش جور دیگه ای نگاه میکنه !!!
و خیلی دردناک بود

پس باید نزدیک بشم
من کلا آدم راحتیم..زود صمیمی میشم
سردر آرودن از کاراش که سخت نیست 4fvfcja
اما نزدیک شدن سخت تره
چجوری میشه فضای درددل رو ایجاد کرد؟ 42

مثلا بپرسم دوستی داری که دوست دختر داشته باشه؟ 17یا نظرت راجع به این رابطه ها چیه؟
(1390 شهريور 27، 11:39)باران.. نوشته است: [ -> ]حرفهای همتون متین
خوب ما الآن با پسری رو به رو هستیم که بلوغ جنسی زودرس نداره
تو سن بلوغه
من میخوام باهاش صحبت کنم
حالا باید چی بگم
یا چی کار کنم؟



بحث جلبی‌
به نظر من بچه‌ها باید این شانس رو داشته باشن تا خودشون از جنس مخالف یاد بگیرن
در مورد رفتارشون، ادا‌هاشون ، مشکلاتشون
بچه‌ها امروز تازه تو دانشگاه با هم مخلوط میشن ،وقتی‌ که خیلی‌ دیر شده
این مشکل رو توی آمار ازدواج و طلاق هم میتونیم ببینیم
آمار طلاق هر سال افزایش پیدا می‌کنه ( سال ۸۹ ۱۰% بیشتر از ۸۸)(منبع بی‌بی‌سی)
بچه‌ها باید قبل از اینکه دیر بشه با جنس مخالف آشنا بشن
به نظر من بهترین سن آموزش بین کلاس ۷-۸ هست یعنی‌ حدودا سن ۱۴-۱۵

متاسفانه پدر و مادر‌ها هم نمی‌تونن این خلع بوجود آماده توسط آموزش و پرورش رو برای بچه‌هاشون پور کنن. بجاش هر وقت حرف به طرف موضوعهای "اینجوری" میره سریعا موضوع رو عوض می‌کنن و در موردش سکوت کامل می‌کنن


آموزش و پرورش به جای "آموزش" در مورد این موضوع سکوت می‌کنه




این جوری یه حس شرم بی‌ دلیل به وجود میاد

که در آینده فقط مانع بچه‌ها می‌شه


راه حل:
همین طور که بقیه گفتن آموزش و پرورش کوتاهی اصلی‌ رو می‌کنه
درسته که پدر و مادر‌ها کوتاهی‌ می‌کنن ولی‌ تقصیری ندران
اونها هم نه از پدر و مادرشون نه از مدرسه چیزی بهشون یاد داده نشده
تنها کاری که ما میتونیم بکنیم کاری که باران خانوم داره می‌کنه
خودمون آموزش رو تو خونه بدیم
من اگه بخوام این کارو بکنم سعی‌ می‌کنم بچه هم تا جایی‌ که می‌شه سوال بی‌ جواب نداشته باشن
جواب همه چیز رو میدم و به کودک این احساس رو نمیدم که از سوال کردن خجالت بکشه
چون اگه جواب سوال هارو از من نگیره از منبه دیگیی‌ میگیره
امروز با اومدن اینترنت مشکل بزرگ تر شده(عکس اشتباه از زن توسط صفحه‌های مستهجن)

این که به این صفحه‌ها بره به نظر من بد نیست
حتا مهمه چون چیز‌های زیادی یاد میگیره که شما (من که نمیتونم بگم) در مورد سکس یاد میگیره
ولی‌ شما باید بهش
قبلش
بفهمونین که همیشه به زن احترام بذاره

اگه شما امروز به بچه‌ها بگید که زن رو به چشم ماشین سکس نگاه نکنه خودش یه قدم خیلی‌ بزرگ.
(1390 شهريور 27، 12:30)باران.. نوشته است: [ -> ]درباره ی احساسات جنسی بچه های ابتدایی..
یه پسر کلاس سوم ابتدایی رو دیدم که توی نقاشی هاش کاملا نشون داده که به معلمش جور دیگه ای نگاه میکنه !!!
و خیلی دردناک بود


چرا درد ناک بود؟؟؟
این طبیعی
(1390 شهريور 27، 12:44)lukylouk نوشته است: [ -> ][quote='باران..' pid='105982' dateline='1316336419']
پس باید نزدیک بشم
من کلا آدم راحتیم..زود صمیمی میشم
سردر آرودن از کاراش که سخت نیست 4fvfcja
اما نزدیک شدن سخت تره
چجوری میشه فضای درددل رو ایجاد کرد؟ 42

مثلا بپرسم دوستی داری که دوست دختر داشته باشه؟ 17یا نظرت راجع به این رابطه ها چیه؟



نه اینجوری نه
در مورد آیندش ازش می‌پرسیدم
اون حتما میگه که ازدواج می‌کنه....بچه دار می‌شه........
بد ازش می‌پرسی‌ که میخوای‌ زنت چه توری باشه
(اینجا میتونید ببینید که تا حالا نگاهش چقدر تیز شده)
مثلا اگه بگه می‌خوام خوشگل باشه باید یه کم عمیقتر شیئ
مثلا بپرس منظورت از خوشگل چی‌ه.....


تا اینجا میتونی‌ بفهمی که تا چه حد در این باره فکر کرده
ولی‌ ما میخوایم عمیقتر صحبت کنیم
از اینجا ببعد سختر می‌شه. بهتر بود که این رو پسر با پسر حرف میزد
ولی‌ به هر حال با این سوال‌ها کنجکاوش کردین
بعدش من شروع می‌کردم که در مورد یه فامیل دور حرف زدن
می‌گفتم که اون موقهٔ ازدواج ایدز گرفته چون مراقب نبود یا سیفیلیس یا....
به هر حال اون اونموقه حتما میپرسه که این رو چه توری میگیرن
و اونموقع بحث کشیده می‌شه به مریضیهای جنسی‌ و از اونجا میتونید راحت موضوعی رو که میخواید بهش بگید
به نظرم من نبايد كنترل باشه
نه نبايد بي اگاهي باشه
به نظر من پدر مادر بايد اگاهي بدن كه اخرش اينه ديگه خود بچه بايد تصميم بگيره بره يا نره
اگر كنترلش كنيم كه چرا اينكار كردي چرا اون كار كردي بچه جري تر ميشه تكرار ميكنه مثل بچه اي كه بهش ميگن دست به بخاري نزن ميسوزي مخصوصا ميره ميزنه تا تست كنه
و اگر هم اگاهي نباشه مثل همين بچه هايي كه اينجا و من مطالبشون ميخوننم خيلي هاشون از عدم اگاهي شروع كردن

اين دوتا بايد با هم جمع بشه وقتي به يك نفر پيشنهاد ميديد اينكار نكن بايد به پشنهاد بديد چكار كنه

و بعضي موقع ها اينقدر ادم كلش داغ كه اگاهي هم داره ولي ميره طرفش چون از اون كار ميخواد لذت ببره و خودشو اروم كنه
بچه ها 16 سال کم نیست ها ........


من خیلی موارد توی همین کانون داشتم ...

چه دخترو چه پسر ....

که همین مشکلات رو داشتن و میخواستن از من کمک بگیرن ...


با سن های 16 ، 17 ساله ...

ولی دیدم خیلی درک خوبی دارن و کاملن قضیه رو میفهمن ، ولی مشکل این جاست که :

پیشگیری بهتر از درمان است .



سلام دوستان
یک سری از دوستان گفته بودن که باید بچه ها از دوران دبستان با هم باشن ..
اینجا دو قضیه مطرحه :
1- اینکه این قضیه تو اروپا و کشور های خارجی پیشرفته در حال حاضر اثبات شده که دختر و پسر نباید در سن کودکی در یک جا تحصیل کنند و این سیستم آموزشی از اساس و پایه غلطه ...
2-اصلا سوال باران خانم در این مورد نبوده!!!اگه دقت کنید ایشون الان که 16 سال از عمر عزیز برادرشون گذشته میخوان راهی پیدا کنن برای جلوگیری از خیلی اتفاقات بد در آینده ولی شما راهکارهایی دادید که برای بچه 7 الی 9 سالست
یه خورده تو نظراتتون تجدید نظر کنید بهتره دوستان
من چون راهکار جدی ای در حال حاضر به نظرم نمیرسه منتظر شما دوستان هستم تا ببینم میتونم از راهکار های خوبتون برای برادر کوچیک خودم استفاده کنم یا نه ؟
در ضمن با حرف آقا مجتبی هم موافقم 16 سالگی سنیه که همه گذروندید و خودتون خوب میدونید که تو این سن انسان خوب چیز هارو درک میکنه ولی در این سن تصمیمات پایه ی احساسی دارن که متاسفانه اگر والدین اون شخص رو تحت حمایت قرار ندن اون شخص به دوستان و هم کلاسی های خود پناه میبره و بعد از اون دیگه خیلی چیز ها عوض میشه و ممکنه که اون شخص از آموزش های نادرست و غلط هم کلاسی هاش استفاده کنه و ...
هیچ کس نیومد ؟؟؟!!!!
باران خانم به نظر من شما باید طوری در ذهن برادرتون بزرگ بشید که ایشون شما رو به عنوان الگو قرار بدن نه اینکه براشون بزرگتری کنید و نصیحت و از این حرفا ...
بلکه به طور غیر مستقیم طوری در خانواده جلوه کنید که اگر برادرتون به پدر و مادرتون پناه نمیبره به شما پناه ببره و از شما الگو بگیره ..
بعضی مواقع اشخاص با والدین اختلافات کوچکی پیدا میکنند که باعث میشه به خاطر تنهایی فکری و روحی ضربه شدیدی بهشون وارد بشه که در این جور مواقع طوری که باعث اختلاف خودتون با مادر و پدرتون نشه شما باید ازش حمایت کنین و هواشو داشته باشید ...
معمولا پسر ها در سن 15 الی 17 در بالاترین عمق احساسات هستن به طوری که شاید بعضی هاشون روحیه لطیف تر و شکننده تری نسبت به دختر خانم ها دارن ..
البته در ظاهر این طور نیست و شاید خیلی عصبی و پرخاشگر جلوه کنن ولی در اصل و باطن در واقع بسیار شکننده اند .
من با حرف دوستان کاملا مخالفم و اگه یه پسر تا سن 16 سالگی پاک و سالم باشه خیلی راحت روحیات و اخلاقش شکل میگیره چرا که تو روشنایی قلبش جا برای عقاید و اصول زندگی انسانی وجود داره ...
و در واقع اگر از همین سن که درک عمیق همراه با احساس وجود داره (احساسات یک فرد زمینه را فراهم میکند تا با او درباره گناه و مضرات آن صحبت کرد)
اصول زندگی انسانی و حالا اگه خانواده مذهبی هم بود مسایل شرعی در حد کامل براش به طور صحیح و باز توضیح داده بشه (خیلی از والدین به خاطر شرم و حیا این مسایل را با فرزندان در میان نمی گذارند) ،این نوجوان یا جوان ما با توجه به اصولی که در ذهنش شکل گرفته همیشه این موضوع در ذهنش هست که در رابطه با جنس مخالف نباید از یه حریمی عبور کنه و اون حریم همیشه در تارو پود ذهنش هست و این نوجوان از روابط عمومی بهتری نسبت به نوجوانی که این مسایل براش شفاف بیان نشده برخوردار هست ...
چرا که میدونه هنگام صحبت کردن با یک فرد جنسیت فرد مد نظر نیست و اصول اخلاقی میگه که باید به همه یکسان احترام بذاره و یکجور صحبت کنه ...
اگر این مسایل که یه خورده صبر و حوصله میخواد ولی بسیار ساده هست رعایت بشه بسیاری از مشکلات جوانان ما نظیر دوگانگی شخصیت و ازدواج های بدون پایه و اساس از بین میره و دیگه شاهد این نیستیم که آمار طلاق دوبرابر آمار ازدواج بشه ..
فقط یه عذر خواهی به همتون بدهکارم که یکی از قوانین تاپیک که طولانی بودن نامه بود رو نقض کردم امیدوارم من رو ببخشید ...
پس من باید باهاش صحبت کنم

خیلی جالبه ها..
من خودم کلی غر زدم و ایراد گرفتم که چرا پدر و مادرها این کارو نمیکنن
اما الآن تو ذهن خودم این هست که اگه در مورد ازدواج صبت کنم زود نیست!!!4fvfcja
فکر کنم اول باید بهش نزدیک شم و حمایتش کنم بهش پروبال بدم که باهام درمورد مسائل حالا حتی خیلی جزئی صحبت کنه
این خوبه؟
بله به نظر من این خوبه ...
ولی من نگفتم در مورد ازدواج و این حرفا صحبت کنیدا
منظور مسائل پایه و اساسی بود ...
این مساله که بهش نزدیکتر بشید و به قول خودتون پر و بال بدید به خودی خود مدتی زمان بر هست ولی ارزش فوق العاده ای داره..
البته کاملا با نظر دوستمون هم

lukylouk

موافقم....
مثل اینکه توی این تاپیک زیاد حرف زدم ...Khansariha (56)
خودم الان میرم کاری نداشته باشید42




سلام خدمت همه دوستان 303
اولا من بگم که نظر خودمه شاید درست نباشه بلاخره دوستان بامعلومات بیشتر از من هم هستند که بتوانند نظر بظر بدن 4fvfcja
به نظر من همه اینها بر میگرده به دوران نوجوانی وبلوغ و شرایط که پیش میاد
مثلا در این دوران حس کمبود محبت و نیاز به جنس مخالف و نشان دادن خود در بین دوستان و... پیش میاد که در خونه اگه به این مسایل بی اعتنایی شود نوجوان به دنبال آن در کوچه و خیابان میگردد که ممکن است برای هم دختر هم پسر خطرناک باشد.
برای جلوگیری از این باید در خانه با فرزندان دوست بود و با آنها مثل دوست رفتار کرد و برای تخلیه انرزی کاذب باید آنها را به ورزش تشویق کرد و آنها را در محیط های اجتماعی سالم قرار دادتا به رشد فکری برسند.
وقتی در دوران جوانی که بحرانهای نوجوانی سرکوب شده باشدودر دل جامعه با مسایل آشنا شده باشد دیگر خطر تحریکه جنسی خیلی کم میشود و یک جوان بالغ و عاقل میتواند خوب را از بد تشخیص دهد چه اشکالی دارد که با یک جنس مخالف در دانشگاه یا محل کار(زیر نظر خانواده) آشنا شود و به هم در همه مسایل کمک کنند تا باعث پیشرفت هم بشوندو هچنین با اخلاقیات و روحیات هم آشنا شونددر موقع مناسب اگه باشرایط هم جور در اومدند ازدواج موفق داشته باشندKhansariha (56)