1400 مهر 22، 14:47
سلام.
منم خیلی حرف زدم. دیگه همه نظرامو گفتم. دیگه باید منتظر جمع بندی و رای گیری باشیم فکر کنم.
در مورد بسته شدن یادداشت ها حرف آقای سرباز ولایت درسته. خب کاربرهای فعال خیلی اذیت میشن. از طرف دیگه مشکل اسپم است. که احتمالا زیاد میشه و بعد اگر بخواد سر همین تذکر داده بشه دوباره ناراحتی پیش میاد. شاید ناراحتیش بیشتر باشه چون دیگه کاربر جای دیگه نداره که بره حرف بزنه.
در مورد نقدهایی که کردم منظورم فرد خاصی نبود کلی گفتم
فقط گفتم اگر میشه تو تذکر از کلمه های مهربونانه تر استفاده بشه. متن ادبی نباشه. احساس صمیمیت داشته باشه. شایدم من اشتباه میکنم به قدر کافی تذکرها خوب هست. اشتباه جای دیگه ای هست.
در مورد اینکه گفتم وقتی یه اتفاقی میفته افراد مدیریت پشت هم هستن و این یه ناراحتی بزرگ برای کاربر شاکی هست واقعا حس بدیه. نمیتونم انکارش کنم. و بی نهایت ممنونم از آقا آرمین و آقای صادقین که سکوت کردن. این خیلی کمک کرد . خیلی زیاد . میدونم خیلی سخت بوده . ممنون که به خاطر بهتر شدن اوضاع این سختی را قبول کردین.
دیشب آقای عاشق فاطمه زهرا برای بعضی چیزا عذرخواهی کردن. گفتن بعضی از قوانین خلا دارن. حق با شماست. خب این کلمات آب رو آتیش. جبهه گرفتن بدتر میکنه اوضاع را. ممنون واسه همه این صحبت ها.
حرف هایی که میخواستم به مدیریت بگم و گفتم. بدون هیچ قصد یا کینه ای گفتم. هدفم از گفتن این بود که در آینده نحوه تذکر بهتر باشه تا نتیجه بهتری هم گرفته بشه. سعی کردم تو نقدهام درست حرف بزنم. ولی لابد بد گفتم یا تلخ گفتم که بد تاثیر گذاشته. و شایدم کلا من اشتباه میکنم و تذکرها خیلی هم خوبن. که من با شرمندگی فراوان و خواندن دوباره پست ها بیشتر به این نتیجه رسیدم. و معذرت میخوام که نقد اشتباهی را انجام دادم.
من با مدیریت مشکل ندارم فقط چندتا نقد داشتم. که گفتم.
این چند روز کاملا حس کردم مدیریت از دست من شاکی. هر کی میاد اولین و اصلی ترین مشکلش را من عنوان میکنه. کاش زودتر میگفتین باهام مشکل دارین. من خطا کم ندارم. میدونم. وقتی روزای پاکم کم باشه حس آدمی را دارم که عرق خورده و مست. اصلا نمیفهمم چیکار میکنم. روزای پاکم که زیاد میشه اوضاع فرق داره. میدونم احساساتی و زودرنجم ، حتما این اخلاقا همه کاربرا را اذیت کرده . معذرت میخوام. سعی میکنم درستش کنم. ولی نمیدونم چقدر موفقم. این روزا من همش در حال درست کردن خودمم.
یاقوت من نمیدونستم انقدر رفتارم اذیتت کرده. اگر هر بار هر جایی بودی رفتم واسه این بوده که میدونستم حرف همو نمیفهمیم و دعوامون میشه. فقط خواستم جلو دعوا را بگیرم. نه ازت بدم میاد نه باهات دشمنی دارم. نه اینجوریه که بهت فکر نکنم. برام مهمی ولی نمیدونستم چجوری باید حرف بزنیم که مشکل پیش نیاد
فاطمه منم خودم را مقصر میدونم. باید باهات بیشتر همدردی میکردم. روزای بدی بود و نتونستم این کار را انجام بدم. خیلی معذرت میخوام. ولی باور کن کانونی ها، هم خیلی دوستت دارن هم خیلی براشون مهمی. تنها تو مهم نیستی هممون مهمیم . آقای صادقین یه پست نزدن تو میزگرد ولی از دیروز تا حالا جز بیشترین ارسال کننده ها هستن. باقی مدیرها مگه چقدر پست زدن تو میزگرد که اینجوری جز برترین ارسال کننده ها هستن. خب دارن اون پشت حرص میخورن دیگه. من از همه زحمت ها و تلاش های شما یک دنیا ممنونم. فقط میخواستم با نقدهام کمک کنم این تلاش ها نتیجه بهتر بده. هدفم این بود. حتما اشتباه عمل کردم که اینجوری شد. و بنظرم نقدم اشتباه بود. خیلی معذرت میخوام. هر چند دیگه معذرت خواهی فایده نداره. معذرت خواهی فقط یه لحظه آروم میکنه آدم را دیگه تاثیری نداره. باید رفتار بعدش را درست کنی که تاثیر داشته باشه.
نتیجه من از همه مشکلات کانون چه مشکلات رفتاری خودم با بقیه، چه نحوه تذکر ، چه نحوه نقد،چه ارتباط دختر و پسر ، چه ناراحتی و عصبانیت مدیران و... اینه که هممون فقط یک کم به توجه نیاز داشتیم. توجهی که میتونست جلوی خیلی چیزا را بگیره. البته این نظر منه فقط. و احتمالا خیلی هامون مقصریم که این توجه را در زمان مناسب انجام ندادیم تا جلوی مشکل را بگیریم. من معذرت خواهی میکنم که مقصرم.
۱۰ بار نوشتم ،فکر کنم بهتره برم و بعد پاک کردم منم سعی میکنم رفتارم را درست کنم یا میتونم یا نمیتونم. دیگه راه دیگه ای نیست.
همینجا میخوام اگر نتونستم و بازم مشکل ساز شدم بهم بگین، تذکر بدین. این پست هم برای خودم ذخیره میکنم . تا یادم باشه.
سر مشکل قبلی از آقای آرمین معذرت خواهی کردم درست و حسابی نگفتن قبوله.گفتن برنامه ریزی کنم و سعی کنم ساعت کمتری بیام کانون و به زندگیم برسم. سعی کردم. ولی انگار موفق نیستم. الانم یاقوت و آقای عاشق گفتن نرم. وایسم. سعی میکنم هر روز با این حس که برو و همش تو روند کانون مانع درست میکنی مقابله کنم. ولی اینم چقدر نتیجه بده نمیدونم.
ببخشید خیلی حرف زدم. ولی فکر کنم نتیجه این میزگرد یه چیز دیگه هم هست. اینکه در مورد مشکلاتمون حرف بزنیم. اگر کاربر یا مدیری با کاربر یا مدیر دیگه مشکل داره حرف بزنه و بگه. تو همین میزگرد. فکر کنم بهتر باشه.
از همه مدیران تشکر میکنم. از همه اشون معذرت خواهی میکنم. دعا میکنم این اتفاق ها فقط باعث بشه همه چی بهتر و بهتر و بهتر بشه.
اگر آقای عاشق فاطمه زهرا هم نرن لطف بزرگی میکنن به هممون . این حس عذاب وجدان تا آخر عمر با ما میمونه. اگر میشه بمونین.اگر برای موندن شرایطی دارین بگین. مثل چیزی که تو پست اول نوشتین .
ولی نتیجه ها جوری شد که شما گفتین با این شرایط میمونین
یه خواهش دارم که به گزینه نرفتن هم فکر کنین. لطفا
ببخشید خیلی شد.
منم خیلی حرف زدم. دیگه همه نظرامو گفتم. دیگه باید منتظر جمع بندی و رای گیری باشیم فکر کنم.
در مورد بسته شدن یادداشت ها حرف آقای سرباز ولایت درسته. خب کاربرهای فعال خیلی اذیت میشن. از طرف دیگه مشکل اسپم است. که احتمالا زیاد میشه و بعد اگر بخواد سر همین تذکر داده بشه دوباره ناراحتی پیش میاد. شاید ناراحتیش بیشتر باشه چون دیگه کاربر جای دیگه نداره که بره حرف بزنه.
در مورد نقدهایی که کردم منظورم فرد خاصی نبود کلی گفتم
فقط گفتم اگر میشه تو تذکر از کلمه های مهربونانه تر استفاده بشه. متن ادبی نباشه. احساس صمیمیت داشته باشه. شایدم من اشتباه میکنم به قدر کافی تذکرها خوب هست. اشتباه جای دیگه ای هست.
در مورد اینکه گفتم وقتی یه اتفاقی میفته افراد مدیریت پشت هم هستن و این یه ناراحتی بزرگ برای کاربر شاکی هست واقعا حس بدیه. نمیتونم انکارش کنم. و بی نهایت ممنونم از آقا آرمین و آقای صادقین که سکوت کردن. این خیلی کمک کرد . خیلی زیاد . میدونم خیلی سخت بوده . ممنون که به خاطر بهتر شدن اوضاع این سختی را قبول کردین.
دیشب آقای عاشق فاطمه زهرا برای بعضی چیزا عذرخواهی کردن. گفتن بعضی از قوانین خلا دارن. حق با شماست. خب این کلمات آب رو آتیش. جبهه گرفتن بدتر میکنه اوضاع را. ممنون واسه همه این صحبت ها.
حرف هایی که میخواستم به مدیریت بگم و گفتم. بدون هیچ قصد یا کینه ای گفتم. هدفم از گفتن این بود که در آینده نحوه تذکر بهتر باشه تا نتیجه بهتری هم گرفته بشه. سعی کردم تو نقدهام درست حرف بزنم. ولی لابد بد گفتم یا تلخ گفتم که بد تاثیر گذاشته. و شایدم کلا من اشتباه میکنم و تذکرها خیلی هم خوبن. که من با شرمندگی فراوان و خواندن دوباره پست ها بیشتر به این نتیجه رسیدم. و معذرت میخوام که نقد اشتباهی را انجام دادم.
من با مدیریت مشکل ندارم فقط چندتا نقد داشتم. که گفتم.
این چند روز کاملا حس کردم مدیریت از دست من شاکی. هر کی میاد اولین و اصلی ترین مشکلش را من عنوان میکنه. کاش زودتر میگفتین باهام مشکل دارین. من خطا کم ندارم. میدونم. وقتی روزای پاکم کم باشه حس آدمی را دارم که عرق خورده و مست. اصلا نمیفهمم چیکار میکنم. روزای پاکم که زیاد میشه اوضاع فرق داره. میدونم احساساتی و زودرنجم ، حتما این اخلاقا همه کاربرا را اذیت کرده . معذرت میخوام. سعی میکنم درستش کنم. ولی نمیدونم چقدر موفقم. این روزا من همش در حال درست کردن خودمم.
یاقوت من نمیدونستم انقدر رفتارم اذیتت کرده. اگر هر بار هر جایی بودی رفتم واسه این بوده که میدونستم حرف همو نمیفهمیم و دعوامون میشه. فقط خواستم جلو دعوا را بگیرم. نه ازت بدم میاد نه باهات دشمنی دارم. نه اینجوریه که بهت فکر نکنم. برام مهمی ولی نمیدونستم چجوری باید حرف بزنیم که مشکل پیش نیاد
فاطمه منم خودم را مقصر میدونم. باید باهات بیشتر همدردی میکردم. روزای بدی بود و نتونستم این کار را انجام بدم. خیلی معذرت میخوام. ولی باور کن کانونی ها، هم خیلی دوستت دارن هم خیلی براشون مهمی. تنها تو مهم نیستی هممون مهمیم . آقای صادقین یه پست نزدن تو میزگرد ولی از دیروز تا حالا جز بیشترین ارسال کننده ها هستن. باقی مدیرها مگه چقدر پست زدن تو میزگرد که اینجوری جز برترین ارسال کننده ها هستن. خب دارن اون پشت حرص میخورن دیگه. من از همه زحمت ها و تلاش های شما یک دنیا ممنونم. فقط میخواستم با نقدهام کمک کنم این تلاش ها نتیجه بهتر بده. هدفم این بود. حتما اشتباه عمل کردم که اینجوری شد. و بنظرم نقدم اشتباه بود. خیلی معذرت میخوام. هر چند دیگه معذرت خواهی فایده نداره. معذرت خواهی فقط یه لحظه آروم میکنه آدم را دیگه تاثیری نداره. باید رفتار بعدش را درست کنی که تاثیر داشته باشه.
نتیجه من از همه مشکلات کانون چه مشکلات رفتاری خودم با بقیه، چه نحوه تذکر ، چه نحوه نقد،چه ارتباط دختر و پسر ، چه ناراحتی و عصبانیت مدیران و... اینه که هممون فقط یک کم به توجه نیاز داشتیم. توجهی که میتونست جلوی خیلی چیزا را بگیره. البته این نظر منه فقط. و احتمالا خیلی هامون مقصریم که این توجه را در زمان مناسب انجام ندادیم تا جلوی مشکل را بگیریم. من معذرت خواهی میکنم که مقصرم.
۱۰ بار نوشتم ،فکر کنم بهتره برم و بعد پاک کردم منم سعی میکنم رفتارم را درست کنم یا میتونم یا نمیتونم. دیگه راه دیگه ای نیست.
همینجا میخوام اگر نتونستم و بازم مشکل ساز شدم بهم بگین، تذکر بدین. این پست هم برای خودم ذخیره میکنم . تا یادم باشه.
سر مشکل قبلی از آقای آرمین معذرت خواهی کردم درست و حسابی نگفتن قبوله.گفتن برنامه ریزی کنم و سعی کنم ساعت کمتری بیام کانون و به زندگیم برسم. سعی کردم. ولی انگار موفق نیستم. الانم یاقوت و آقای عاشق گفتن نرم. وایسم. سعی میکنم هر روز با این حس که برو و همش تو روند کانون مانع درست میکنی مقابله کنم. ولی اینم چقدر نتیجه بده نمیدونم.
ببخشید خیلی حرف زدم. ولی فکر کنم نتیجه این میزگرد یه چیز دیگه هم هست. اینکه در مورد مشکلاتمون حرف بزنیم. اگر کاربر یا مدیری با کاربر یا مدیر دیگه مشکل داره حرف بزنه و بگه. تو همین میزگرد. فکر کنم بهتر باشه.
از همه مدیران تشکر میکنم. از همه اشون معذرت خواهی میکنم. دعا میکنم این اتفاق ها فقط باعث بشه همه چی بهتر و بهتر و بهتر بشه.
اگر آقای عاشق فاطمه زهرا هم نرن لطف بزرگی میکنن به هممون . این حس عذاب وجدان تا آخر عمر با ما میمونه. اگر میشه بمونین.اگر برای موندن شرایطی دارین بگین. مثل چیزی که تو پست اول نوشتین .
نقل قول: کانونی ها چی می خوان؟ اگر اکثریت دوست دارن که بین دختر و پسر مرزی نباشه، ما تذکر ندیم؟ اشکالی نداره.
من استعفا می دم و میرم تا همه راحت باشن.
اگر می خوان کاربرهای بتونن عقاید الحادی و ضد دینی ترویج بشه توی سایت، باشه بازم من مشکلی ندارم
ولی نتیجه ها جوری شد که شما گفتین با این شرایط میمونین
یه خواهش دارم که به گزینه نرفتن هم فکر کنین. لطفا
ببخشید خیلی شد.