(1390 مهر 9، 1:22)eshtiagh نوشته است: [ -> ]اسم این رو من میزارم فریب حسّهای ما
یه چند وقت پیش داشتیم در مورد یه فیلسوف مشهور حرف میزدیم(René Descartes)
اون بیشتر در مورد فریب حسّها حرف میزنه:
اون خیلی زود متوجه شد که تمام حسّهای ما به اسانی میشه فریبشون داد......
حسّ بویایی، چشایی، بینی همه فریب دادنی هستن
از خودش سوال میکنه که چرا باید این دنیایی رو که من میبینم واقعی باشه؟؟؟؟
از کجا مطمئن باشم که همش یه توّهم نباشه؟؟؟؟
افرادی که میبینیم، صداهایی رو که میشنویم، همه و همه میتونن یه فریب باشن......
اون تمام دنیا دور خودش رو زیر سوال میبره
بعدا ولی به این نتیجه میرسه که انسان بودن در فکر کردنشه(Cogito Ergo Sum!!!!l)
یعنی تنها چیزی که ۱۰۰% از بودنش مطمئنیم، اینه که ما وجود داریم چون داریم فکر میکنیم
حتا اگه بدنمون هم واقعیت نداشته باشه و فقط یه فریب باشه
Descartes بعدا سعی میکنه که وجود یه خدا رو ثابت کنه ولی این خیلی از بحث خارج میشه
تو فارسی اسمش هست رنه دکارت
کتاب معروفش هم هست گفتاری در روش درست به کار بردن عقل و جستجو در علوم که کتابش رو فروغی به فارسی ترجمه کرده ( فروغی در مورد فلسفه کتاب دیگری هم داره به نام سیر حکمت در اروپا که این کتاب دکارت رو بار اوّل به عنوان ضمیمه ی جلد اوّل اون کتاب منتشر کرده بود)
و جمله ی معروف دکارت هم این جملست که : می اندیشم پس هستم !
البته دکارت بنیان گذار فلسفه ی جدیده ولی اگه دنبال فلسفه ای دکارت اوّل راه فلسفه ی مدرنه . بعد از دکارت فلاسفه ی بزرگ دیگری در شرق و غرب اومدن . تو ایران هم کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم کتاب بسیار جالب و ارزشمندیه که نوشته ی علّامه طباطباییه ( و شهید مطهّری هم بر این کتاب حاشیه نوشته ) که کتاب بسیار جالبیه و از قدما و ارسطو تا دکارت و بعد اون رو هم تو بخش هایی از اون کتاب بررسی میکنه . کتاب خیلی جالبیه اگه حال فلسفه خوندن رو داشته باشی ( خودم کتاب رو دارم ولی حالشو ندارم ! )
(1390 مهر 10، 15:52)Amirhossein18 نوشته است: [ -> ] (1390 مهر 9، 1:22)eshtiagh نوشته است: [ -> ]اسم این رو من میزارم فریب حسّهای ما
یه چند وقت پیش داشتیم در مورد یه فیلسوف مشهور حرف میزدیم(René Descartes)
اون بیشتر در مورد فریب حسّها حرف میزنه:
اون خیلی زود متوجه شد که تمام حسّهای ما به اسانی میشه فریبشون داد......
حسّ بویایی، چشایی، بینی همه فریب دادنی هستن
از خودش سوال میکنه که چرا باید این دنیایی رو که من میبینم واقعی باشه؟؟؟؟
از کجا مطمئن باشم که همش یه توّهم نباشه؟؟؟؟
افرادی که میبینیم، صداهایی رو که میشنویم، همه و همه میتونن یه فریب باشن......
اون تمام دنیا دور خودش رو زیر سوال میبره
بعدا ولی به این نتیجه میرسه که انسان بودن در فکر کردنشه(Cogito Ergo Sum!!!!l)
یعنی تنها چیزی که ۱۰۰% از بودنش مطمئنیم، اینه که ما وجود داریم چون داریم فکر میکنیم
حتا اگه بدنمون هم واقعیت نداشته باشه و فقط یه فریب باشه
Descartes بعدا سعی میکنه که وجود یه خدا رو ثابت کنه ولی این خیلی از بحث خارج میشه
تو فارسی اسمش هست رنه دکارت
کتاب معروفش هم هست گفتاری در روش درست به کار بردن عقل و جستجو در علوم که کتابش رو فروغی به فارسی ترجمه کرده ( فروغی در مورد فلسفه کتاب دیگری هم داره به نام سیر حکمت در اروپا که این کتاب دکارت رو بار اوّل به عنوان ضمیمه ی جلد اوّل اون کتاب منتشر کرده بود)
و جمله ی معروف دکارت هم این جملست که : می اندیشم پس هستم !
البته دکارت بنیان گذار فلسفه ی جدیده ولی اگه دنبال فلسفه ای دکارت اوّل راه فلسفه ی مدرنه . بعد از دکارت فلاسفه ی بزرگ دیگری در شرق و غرب اومدن . تو ایران هم کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم کتاب بسیار جالب و ارزشمندیه که نوشته ی علّامه طباطباییه ( و شهید مطهّری هم بر این کتاب حاشیه نوشته ) که کتاب بسیار جالبیه و از قدما و ارسطو تا دکارت و بعد اون رو هم تو بخش هایی از اون کتاب بررسی میکنه . کتاب خیلی جالبیه اگه حال فلسفه خوندن رو داشته باشی ( خودم کتاب رو دارم ولی حالشو ندارم ! )
می اندیشم پس هستم ! =Cogito ergo sum
من هم همین رو میگم ;)
کسی تا حالا فیلم ماتریکس(matrix) رو دیده؟؟؟
دکارت ماتریکس رو در سال هزارو شیشصد و خوردهای میگه
به خاطره همین این فیلسوف انقدر جالبه
به نظر من حس ششم وجود داره
بارها شده که من تو دلم داشتم یه شعر یا آهنگی رو می خوندم بعدش بلافاصله برادرم شروع به خوندن اون اهنگ یا شعر کرده!!!!!!!!!!!!
برای من که خیلی جالبه!!!
[url=member.php?action=profile&uid=2899][/url]
یه دوست دارم تا حالا خیلی پیش اومده که یه حرفو حتی یه جمله رو با هم بگیم
به نظر من یه نوع خویشاوندی بین بعضی ها وجود داره ( این کلمه خویشاوندی رو از دکتر شریعتی
یاد گرفتم!)
گاهی اوقات این موضوع به خاطر یکسان بودن شرایط ایجاد میشه. مثلا ممکنه یک کلمه، یک شعر خاص رو برای افراد مختلف تداعی کنه.
سلام دوستان ، ببخشید دخالت میکنم میخواستم بگم شما به راحتی میتونید قدرت های درونتان را قوی کنید . حالا هرچی میتونه باشه . مثلا من حدوده 20% سوالات فیزیکی را که ازم میپرسن و خیلی سخته را در کمتر از 10ثانیه با نوشتن چند عدد و ایجاد رابطه بین آنها حل میکنم اما اگر کسی ازم بپرسه از چه راهی رفتی باید روش کلی فکر کنم ، فقط کافیه به صدای درونتون اعتماد کنید من در خیلی از کارهام از این حسم کمک میگیرم حتی تو تفریحاتی مثل ماهیگیری بهم میگه کجا قلاب را بندازم
همایون جان
این میشه تبحر. مثلا شما اگر از یک برنامه نویس حرفه ای هم سوال کنید که مثلا این خط از کد برای چی نوشته شده، ممکنه نتونه پاسخ کاملی بده.
یا مثلا گرامر زبان هم همینجویه.
حس ششم واقعا هست و تعبیریه از اتفاقی که هنوز نیفتاده اما قبلش یه حسی وقوع اون را خبر میده و چند دقیقه و حتی چند ساعت بعد دقیقا همون اتفاق به همون شکلی که تصور شده رخ میده
یه جورایی به شناخت نیروی درون برمیگرده خیلیا هستند که حس قویی دارن اما روش کار نمیکنند همه انسانها این نیرو را دارن فقط باید پرورشش بدن
ولی شاید هم مثلا امواج زلزله رو حس کنند.
و یک سوال:
چه فایده ای داره که این حس قوی بشه؟
موضوع فقط این حس نیست
قوی شدن نیروی درون همه جانبه هستش که این یکی از خصوصیاتشه
یه جورایی نیروی درون بر میگرده به اصل انسان
وقتی که میگیم خودشناسی یعنی بالا بردن قدرت درون
قدرت درون یعنی تمام نیروهایی که انسان را تشکیل دادن و در ناخوداگاه انسان وجود دارن و باید کشف بشن
(1390 مهر 14، 22:11)lukylouk نوشته است: [ -> ][quote='lukylouk' pid='109269' dateline='1317666045']
__________________________________________________________
تا حالا شده برای اولین بار جایی رفتین که براتون خیلی آشنا باشه؟یعنی حس کنین که قبلا هم اونجا بودین؟
تا حالا احساس معمولی بودن کردین؟
تا حالا شده برای اولین بار جایی رفتین که براتون خیلی آشنا باشه؟یعنی حس کنین که قبلا هم اونجا بودین؟
تا حالا احساس معمولی بودن کردین؟
آیا می دونستین که ما آدم ها فقط از 10 تا 20 درصد از مغزمان استفاده می کنیم؟
گری كاسپاروف قهرمان اسبق شطرنج جهان تونسته بود بیشتر از این از مغزش استفاده کنه.
به این میگن دژا وو (Déja vu)
برای من این اتفاق تو خواب خیلی میافته
یعنی من بعضی موقعها صحنههایی میبینم که تو بیداری تکرار میشن
_______________________________________________________________-
من اگه بخوام واقعا راستش رو بگم، باید بگم که به تلپاتیtelepathie اعتقاد ندارم
این افرادی که شما گفتید, به خاطره این با هم این ارتباط رو دارن ,چون هم دیگر رو یه مدت درازی میشناسن و میدونن که طرف مقابل چطور " کار " میکنه و عکسالعملش نسبت به یه سری اتفاق چیه.
و این افراد افرادی هستن که تقریبا مثل هم کار میکنن یعنی نه تنها میدونن که طرف مقابل چطور رفتار میکنه بلکه خودشون هم همون عکسالعمل رو نشون میدان.
کسانی به هم عشق و عاطفه دارن که مثل هم باشن و درونشون مثل هم کار کنه......
به خاطره همین این telepathie فقط بین افرادی اتفاق میافته که هم دیگه رو بیشتر میشناسن یعنی برای افراد غریبه نمیفته
__________________________________________________________________
اگه ما بتونیم از مغزمون بیشتر استفاده کنیم خیلی چیزها تو دنیا عوض میشد
من فکر کنم خیلی از دولتها تو جهان نمیخوان که مغز مردم از اینی که هست پر کار تر بشه
به خاطره همین تو آموزش و پرورش به اندازهٔ کافی پول نمیریزن یا به طور کلی مردم رو از همون اول احمق بار میارن
راستی این هم ثابت شده که افرادی که تحصیل کردن مغزشون کار آماده بالاتری نسبت افراد بی سواد داره
یعنی مدرسهها و آموزش و پرورش نقش اساسی دارن
نه داداش این تلپاتی همه جوره میتونه باشه من بارها برام اتفاق افتاده که اصلا طرف مقابلا نمیشناختم
سلام آقا لاکی لوک و بقیه ;)
من یه سوالی برام پیش اومد
مثل این که با تلپاتی و ........آشنایی داری و در موردش مطالعه زیادی انجام دادی
توی پست قبلیت گفت بودی که تو متافیسیک تلپاتی ثابت شده
من یه نگاهی تو اینترنت انداختم و چیزی پیدا نکردم که تلپاتی رو به صورت "امپیریک" ثابت کنه
امپیریک : یعنی هیچ کسی نتونسته که این رو به صورتی که به طور کلی / عمومی پذیرفته بشه ثابت کنه , مثلا تو آزمایشگاه.
(حتما به خاطره همین جواب این سوال افتاده به گردن متافیسیک
)
متافیسیک معمولان سعی میکنه سوالهایی رو جواب بده که بی جواب موندن مثلا یکی از مشهورترین سوالها اینه که دلیل زندگی چیه...
حالا سوال من اینه که میدونی که کی و چطوری این رو ثابت کرده؟؟؟؟؟
چون واقعا برام جالبه
دستت درد نکنه