(1400 مهر 22، 1:31)Queen نوشته است: [ -> ] (1400 مهر 22، 0:06)آقای ضربتی نوشته است: [ -> ]یاد جوونی های خودم افتادم هر روز اینجا دعوا بود
دعوایی بین من و شما تو یه مسابقه ی کانونی بود
بعد آقا رامین مدیر انجمن شاد بودن، اومدن یکی یکی پست هامون رو پاک کردن و به من پیام دادن که دیگه ادامه ندم و دعوا فیصله پیدا کرد
دعوا سر این بود که ضربتی میگفت چرا بچه ها به دخترا رای میدن ولی به من رای نمیدن
وسط مسابقه کلا تاپیک رو بستم تا دو هفته ؛ تا اومدم باز کنم بازم دعوا راه انداخت بازم بستم
ضربتی تنها کسی بود که تو کل دوران کانونیم بهش اخطار دادم . بعد هم فکر کنم پاک کردم
کلا ضمینه فعالیتش رو شاد شاد بود هر روز میومد تو یه تاپیک یه شری به پا میکرد و میرفت
.
.
.
عاشق جان ؛ برادر کوچیکتر
ولی من از تو کوچیک ترم ؛ فکر میکنم چند ماه بزرگتر از منی
برعکس همه من تبریک میگم بابت انتخاب خوبی که داشتی
تمرکزت رو بذار رو زندگیت تو یک سال اندازه ی کل این 7 سال رشد میکنی
من خودم تجربه کردم که میگم ..
ممنونم بابت همه زحمت هایی که کشیدی
و ممنونم بابت اینکه با قهر کردن و مظلوم نمایی نرفتی .
این شیوه ی رفتن که داری معلومه میخوایی برای اینده ت کاری کنی
امیدوارم موفق باشی
دوستان شما هم همگی برید به کار و زندگیتون برسید کانون تا یه جایی خوبه اگه اصراف نداشته باشه ؛ اگه به اصراف بکشه ضررش بیشتر از خیرشه
روزی نیم ساعت بیشتر برای این سایت وقت نذارید .
وقتتون رو خوب استفاده کنید
خب به پایان این برنامه رسیدیم
حالا دختران نینجا شما هم برید با هم دیگه آشتی کنید و از دل هم در بیارید
واقعا چقدر خوشحالم که پسرم
دختر بودن چقدر سخته ؛ کلا دیس و دیس بک های خیلی سنگینی دارید
خیلی دوست داشتم کانون مجازی نبود ؛ با یه جعبه شیرینی میومدم کانون از تک تک بچه ها دلجویی میکردم و دختران نینجا رو با هم اشتی میدادم
ولی میخوام یکم معذرت خواهی کنم
معذرت میخوام از عاشق بابت پست آخرم
معذرت میخوام از اقای چکاوک بابت تمام بحث هایی که داشتیم و اینکه ایشون چقدر شبیه یکی از اعضایی بودن که قبلا هم با هم مشاجره داشتیم و ازم ناراحت بودن
معذرت میخوام از مرد مجاهد .. چون خداییش هیچوقت ادبیاتم یاریم نکرد که پست هاتون رو کامل بتونم متوجه بشم
اعتراف میکنم اکثر اوقات بعضی از واژگان رو گوگل میکردم که ببینم چه معنایی میده
همچنین میخوام معذرت خواهی کنم از خانوم یاقوت بابت تمام کنایه هایی که تو این چند روزه بابت انتقاد به دختران نینجا داشتم ؛ ولی در کل هر چی گفتم حقش بود
خیلی هم خوب کردم که گفتم
از اون جعبه شیرینی بالایی یدونه شیرینی بردارید و الکی هم ادای آدم قهرا رو در نیارید ؛ گوتور گوروم بابا ...
در انتها هم میخوام از خودم معذرت خواهی کنم که تو این سه روز کلی از کارهام رو عقب انداختم بابت حضور در کانون
خیلی تو عمرم اصراف کردم
برای تهذیب نفس تا به ثمر نرسیدن هدف دلخواه در کارم دیگه کانون نمیام .
باشد که خداوند منان ما را یاری کند
من دیگه برم ؛ شما هم با هم دوست باشید و همدیگه رو دوست بدارید . بخصوص دختران نینجا