تشکر از چیکا و خاله شادن
دوستان به نیمه دوم پست هم توجه کنید
پ پ دعوت به ثبت نام بود درواقع
ثبت نام دور سی و هفتم مسابقه گروهی «گروه نسیم حیات»
1-
2-
3-
.
.
بشتابید...
اسم نویسی در مسابقه گروهی، فقط با تکمیل فرم امکان پذیره:
1- نام کاربری:
2- معرفی: هر چیزی از خودتون که دوست دارید در موردش به بقیه بگید و بقیه که شما رو نمیشناسن با شما آشنا بشن.
3- ارزیابی: کجای کارید؟ رو به راهید؟ فکر می کنید مهم ترین مشکل تون چیه؟ چی عوض بشه وضعیت پاکی تون تغییر می کنه؟ چی تغییر کنه حال تون بهتر میشه؟ رو چی باید کار کنید؟
4- برنامه: تو هفته ی آینده چه برنامه ای برای خودتون دارید؟ به چه چیزی از خودتون می خواید دقیق تر باشید؟ رو چی سرمایه گذاری می کنید؟ این برنامه می تونه یه برنامه ی خیلی کوچیک مثل 5 دقیقه ورزش روزانه باشه یا یه برنامه با جزئیات فراوان
بچه ها چرا هیچکس ثبت نام نکرد؟
سلام. اينكه بعد ٥ ماه شكستم خيلى درد آوره. فكر كردم چهار روز پيش سوءتفاهم بود. اما مجدداً امروز شد و فهميدم دچار مشكل شدم. فكر كردم ميتونم مثل پارسال حداقل يه سال خوب داشته باشم. اما دريغ كه... هميشه تلاشم به در بسته خورده. خيلى خسته ام. هرچى تقلا ميكنم به در بسته مى خورم، هرچه دست و پا ميزنم بدتر فرو ميرم. نميدونم چه مرگمه. ولى انصاف نيست، من هم دنيا و هم آخرتم رو باختم.
رضوانه من شركت نكردم چون .... نميدونم! شايد نميخواستم بچه ها ناراحت بشن.
(1397 تير 17، 23:16)mojgan نوشته است: [ -> ]سلام. اينكه بعد ٥ ماه شكستم خيلى درد آوره. فكر كردم چهار روز پيش سوءتفاهم بود. اما مجدداً امروز شد و فهميدم دچار مشكل شدم. فكر كردم ميتونم مثل پارسال حداقل يه سال خوب داشته باشم. اما دريغ كه... هميشه تلاشم به در بسته خورده. خيلى خسته ام. هرچى تقلا ميكنم به در بسته مى خورم، هرچه دست و پا ميزنم بدتر فرو ميرم. نميدونم چه مرگمه. ولى انصاف نيست، من هم دنيا و هم آخرتم رو باختم.
رضوانه من شركت نكردم چون .... نميدونم! شايد نميخواستم بچه ها ناراحت بشن.
ایول بابا...بعد 5ماه شکستی اینجوری ناراحتی؟؟؟منم برم بمیرم یعنی ن؟؟؟؟
نکن اینطوری درست میشه بالاخره...سرزنش نکن خودتو..بیخیال
گفتنیا رو آتریسا گفت
ولی مژگان این رسمش نیست با خودت این طوری نباش
(1397 تير 17، 23:16)mojgan نوشته است: [ -> ]سلام. اينكه بعد ٥ ماه شكستم خيلى درد آوره. فكر كردم چهار روز پيش سوءتفاهم بود. اما مجدداً امروز شد و فهميدم دچار مشكل شدم. فكر كردم ميتونم مثل پارسال حداقل يه سال خوب داشته باشم. اما دريغ كه... هميشه تلاشم به در بسته خورده. خيلى خسته ام. هرچى تقلا ميكنم به در بسته مى خورم، هرچه دست و پا ميزنم بدتر فرو ميرم. نميدونم چه مرگمه. ولى انصاف نيست، من هم دنيا و هم آخرتم رو باختم.
رضوانه من شركت نكردم چون .... نميدونم! شايد نميخواستم بچه ها ناراحت بشن.
سلام عزیزم
چرا میگی دنیا و آخرتو باختی ؟ اینطوری نگو ..دنیا که تموم نشده ... هنوز فرصت داری
هنوز میتونی بازم کلی پاکی جمع کنی ... میتونی یه سال خوب داشته باشی
مژگان جان ناامید نشو ... ببین تو که یه سال خوب داشتی من بهت قول میدم که بازم میتونی داشته باشی
ناامیدی از شیطانه ...ناامیدی دام شیطانه برای دوباره گناه کردن ... این شیطانه که بهت میگه نمیتونی ..نمیشه ...
چرا ناامید باشی؟
معنویتو بیشتر کن ... خدا خیلی مهربونه ... توبه واقعی رو میبخشه
امروز نتونستی بیای اورژانس کانون ...واسه خودت بنویس .. تو اون یه سال چطوری پاک موندی
آیا تو اون یه سال هیچوقت وسوسه نشدی ؟ چطور جلوشو گرفتی ؟
چرا میخوای ترک کنی ؟ برای خودت ؟ برای آسیب های جسمی و روحی که به خودت دادی؟
برای خدا ؟ برای آیندت ؟ برای چی ؟
اینا رو همرو با خودت جواباشو مرور کن
و دیدم تو بهترین ها نوشتی میخوای از 10 روزه شروع کنی ..شدیدا توصیه میکنم از همون بهترین ها ادامه بده
اینکه برگردی 10 روزه اصلا به نفعت نیست
امیدوار باش ....
ممنون بچه ها.
ولى آخه كى درست ميشه آتريسا؟ تا وقتى يادمه دارم باهاش ميجنگم. تا كى بايد با احساس عجز و گناه زندگى كنم؟
مى توانم ، با يه گناهكار كه هزار بار توبه كرده و بازم كارشو ادامه ميده چطور باشم؟
من همه راهى رفتم. تنبيه، مهربونى و مراعات، بيخيالى، حساسيت زياد، تدريجى، دائمى، با محدوديت شديد، آزاد و بدون محدوديت، از راه معنوى و دينى، از طريق علمى، از طريق روانشناسى... آخرش چى؟ عذاب وجدان اين لعنتى باعث شد من هيچ لذتى تو زندگيم نبرم و عاقبتم هم كه مشخصه.
من كه تو دوره انسان هاى اوليه نيستم. يه فيلم معمولى نبينم، يه آهنگ رو بايد مراقب باشم، يه رمان نخونم، آرزوى مرد روياهامو نداشته باشم، مثل دختراى اطرافم تو مد و فشن و طنازى نباشم، از ٦ فرسخى آقايون رد نشم... بلكه، بلكه 2 ماه دوام بيارم. زندگى واسه من جهنم شده.
من هميشه فقط دوست داشتم عاشق باشم و مقابل تخيلم عاجز موندم. همين. واقعا هيچوقت كنجكاوى و شيطنت و اين ها نبودم. خب چيكار كنم؟
الان مثل يه آدم آهنى، مثل يه رباتم. باشه ، من به همين شرايط قانع ام. ولى نشكنم، بسه ديگه.
(1397 تير 18، 0:02)rezvaneh نوشته است: [ -> ] (1397 تير 17، 23:16)mojgan نوشته است: [ -> ]سلام. اينكه بعد ٥ ماه شكستم خيلى درد آوره. فكر كردم چهار روز پيش سوءتفاهم بود. اما مجدداً امروز شد و فهميدم دچار مشكل شدم. فكر كردم ميتونم مثل پارسال حداقل يه سال خوب داشته باشم. اما دريغ كه... هميشه تلاشم به در بسته خورده. خيلى خسته ام. هرچى تقلا ميكنم به در بسته مى خورم، هرچه دست و پا ميزنم بدتر فرو ميرم. نميدونم چه مرگمه. ولى انصاف نيست، من هم دنيا و هم آخرتم رو باختم.
رضوانه من شركت نكردم چون .... نميدونم! شايد نميخواستم بچه ها ناراحت بشن.
سلام عزیزم
چرا میگی دنیا و آخرتو باختی ؟ اینطوری نگو ..دنیا که تموم نشده ... هنوز فرصت داری
هنوز میتونی بازم کلی پاکی جمع کنی ... میتونی یه سال خوب داشته باشی
مژگان جان ناامید نشو ... ببین تو که یه سال خوب داشتی من بهت قول میدم که بازم میتونی داشته باشی
ناامیدی از شیطانه ...ناامیدی دام شیطانه برای دوباره گناه کردن ... این شیطانه که بهت میگه نمیتونی ..نمیشه ...
چرا ناامید باشی؟
معنویتو بیشتر کن ... خدا خیلی مهربونه ... توبه واقعی رو میبخشه
امروز نتونستی بیای اورژانس کانون ...واسه خودت بنویس .. تو اون یه سال چطوری پاک موندی
آیا تو اون یه سال هیچوقت وسوسه نشدی ؟ چطور جلوشو گرفتی ؟
چرا میخوای ترک کنی ؟ برای خودت ؟ برای آسیب های جسمی و روحی که به خودت دادی؟
برای خدا ؟ برای آیندت ؟ برای چی ؟
اینا رو همرو با خودت جواباشو مرور کن
و دیدم تو بهترین ها نوشتی میخوای از 10 روزه شروع کنی ..شدیدا توصیه میکنم از همون بهترین ها ادامه بده
اینکه برگردی 10 روزه اصلا به نفعت نیست
امیدوار باش ....
رضوانه ممنونم. خب چيكار كنم. نميشه. ديگه روم نميشه به خدا بگم ببخشيد ريست!!!!
از نو شروع ميكنم، ولى ديدن اين عدد هاى تك رقمى خيلى نا اميدم ميكنه. خيلى تلاش كردم و وقتى عدد يك و دو مياد جلو اسمم حالم گرفته ميشه.
(1397 تير 18، 0:33)mojgan نوشته است: [ -> ]ممنون بچه ها.
ولى آخه كى درست ميشه آتريسا؟ تا وقتى يادمه دارم باهاش ميجنگم. تا كى بايد با احساس عجز و گناه زندگى كنم؟
مى توانم ، با يه گناهكار كه هزار بار توبه كرده و بازم كارشو ادامه ميده چطور باشم؟
من همه راهى رفتم. تنبيه، مهربونى و مراعات، بيخيالى، حساسيت زياد، تدريجى، دائمى، با محدوديت شديد، آزاد و بدون محدوديت، از راه معنوى و دينى، از طريق علمى، از طريق روانشناسى... آخرش چى؟ عذاب وجدان اين لعنتى باعث شد من هيچ لذتى تو زندگيم نبرم و عاقبتم هم كه مشخصه.
من كه تو دوره انسان هاى اوليه نيستم. يه فيلم معمولى نبينم، يه آهنگ رو بايد مراقب باشم، يه رمان نخونم، آرزوى مرد روياهامو نداشته باشم، مثل دختراى اطرافم تو مد و فشن و طنازى نباشم، از ٦ فرسخى آقايون رد نشم... بلكه، بلكه 2 ماه دوام بيارم. زندگى واسه من جهنم شده. من هميشه فقط دوست داشتم عاشق باشم و مقابل تخيلم عاجز موندم. همين. واقعا هيچوقت كنجكاوى و شيطنت و اين ها نبودم. خب چيكار كنم؟ الان مثل يه آدم آهنى، مثل يه رباتم. باشه ، من به همين شرايط قانع ام. ولى نشكنم، بسه ديگه.
میگم خودتو سرزنش نکن یعنی این که رهاش کن و نزار عذابت بده ..فراموشش کن و ب زندگی عادی ادامه بده..تو تجربه ی سال پاکی رو داشتی و حتما ب طور کامل هم ترک میکنی
چرا ربات؟؟؟نکن اینطوری...خودتو محدود نکن..ذهنتو ب سمت منفی موضوع نکشون ...
من خیلی دلم میخواد ی چیزی بگم و تسلی بدم اما نمیتونم چون دقیقا مشکلم همین جمله های تو هستش و خسته شدم اما زدم ب بی خیالی و دارم جلو میرم..منم قدرت تخیل خیلی قوی دارم و همیشه منو ب گند میکشونه اما سعی میکنم تا جا داره مهارش کنم ..
تنها چیزی ک میتونم بهت بگم اینه ک ناامید نشو و کم نیار..من امید الکی ب کسی نمیگم و این واقعیت هست ک تو خیلی بااراده ای چون ترکت ب ی سال رسیده..تو 5ماه ی بار اتفاق افتاده ی دوش بگیر و فکر کن اصلا چیزی نبوده و دوباره شروع کن..ب گذر زمان و گذشته و آینده اهمیت نده...خ ا حاشیه زندگی هستش و خیلی چیزها هستش ک تو باید تو مرکز زندگیت قرار بدی و درگیرشون باشی
بی خیالی طی کن ک میگذره
رضوانه مسابقه گروهی و من تا حالا شرکت نکردم و اصلا ی نوک سوزنم حالیم نیست چیه
وقتش رد شده؟؟؟چیه اصلا؟؟؟ی بار قبلا ها گفته بودیا اما من کند ذهنم دیگه
چیکار باید کرد براش؟
ممنونم كه بهم تسلى ميدين.
بله، حق با شماست. بايد چيزاى ديگه اى رو مركز زندگيم قرار بدم. الان يكم عصبى هستم و قدرت فكر كردن ازم سلب شده.
از فردا باز شروع مى كنم.
دعا كنيد برام بچه ها
مرسى كه وقت گذاشتين.
قربون شما
من از بیکاری از صبح چتر زدم تو کانون ببینم چ داره چ نداره
مژگان جانم من عشق کردم وقتی فهمیدم 1سال پاک بودی و بعد 5 ماه شکست خوردی مطمئنم ک مدت ترکت طولانی تر میشه..زیاد بهش فکر نکن درست میشه..شبتون ب خیر..
(1397 تير 18، 0:51)atrisa نوشته است: [ -> ]رضوانه مسابقه گروهی و من تا حالا شرکت نکردم و اصلا ی نوک سوزنم حالیم نیست چیه
وقتش رد شده؟؟؟چیه اصلا؟؟؟ی بار قبلا ها گفته بودیا اما من کند ذهنم دیگه
چیکار باید کرد براش؟
سلام
اینجوری نگو به خودت
دهه
طی شش هفته مسابقه برگزار میشه
قوانینش
اینجا هست
همگروهی ها باید از حال هم باخبر باشن...
تعامل و همکاری...
همدیگه رو کمک کنن....
تو نسیم صحبت کنن نه که فقط اعلام وضعیت کنن تازه اونم اگه اعلام وضعیت کنن
گروه معنیش چیه ؟ قطعا معنیش بصورت تکی فعالیت انجام دادن نیست
از برنامه هفته بعدشون بگن ..و از پیشرفت یا عدم پیشرفت برنامه هفته قبلشون و دلایلش بگن ... اینا همه برای خودشون خوبه ..
آره وقتش گذشته...الان آقایون تو هفته دوم مسابقه هستن...از خانم ها کسی ثبت نام نکرد.......
و
مژگان اگه میخوای یه روزی بنویسی:
مژگان / 365 روز خوب
باید از 1 روز خوب شروع کنی....
و خدا خیلی منتظر برگشتته ...منتظرش نذار
خدا خیلی عاشقته .. عاشق توبه کننده ها ست... مخصوصا عاشق جوان توبه کننده....
بچه ها ممنون از كمكتون. ديشب خيلى حالم بد بود. امروز كمى بهترم. از نو شروع مى كنم. انشاءالله كه به روز هاى خوبم بر مى گردم.
رضوانه جان ممنونم ازت، فقط چرا از ده روزه مجدد شروع نكنم؟