کانون

سلام ...
خوبید خانوما ؟!!!!!!
چقدر مردادی ؟!!!!! خدای من !!!!!!

----------------------------------------------------------------------------

رکسانا جان ... خوبی عزیزم ؟!!!!
عزیزم .. گروهها همیشه همینطورین .. گاهی ساکت و گاهی خیلی شلوغ ...
پس خودت رو به خاطر سکوت و خلوتی های گاه و بیگاه ناراحت نکن ... اینا گذراست ...
عزیزم اوضاع ترکت چطوره ؟!!!! خوب پیش می ری ؟!!!

----------------------------------------
مسافر کوچولو ... عزیزم ، اول از همه خودت رو ناراحت نکن و شرمنده ی کسی جز خودت و خدات نباش ...
کمی خودت رو آروم کن ..و بعد با خودت منطقی رفتار کن ... علت های شکستت رو پیدا کن ... و همینطور راه حل هاش رو پیدا کن ...
باید یادمون باشه که نباید ، به روش های تکراری بشکنیم ... هرگز .
و این یکی از مهمترین اصوله ... عزیزم ... حتما با خودت صحبت کن ... ( کار خنده داری نیست ) .. این کار باعث می شه که با خودت صادق باشی ، و بتونی با خودت درست رفتار کنی ...
عزیزم ...
از شکست هات ، پلی به سمت پیروزی بساز .. عقبگرد نکن ... و نذار ناراحتی هات باعث درجا زدنت بشه .. پس با قدرت بیشتر و نیروی بیشتر بلند شو ... خودت رو برای ماه رمضان آماده کن .. این کار باعث می شه که بیشتر به خودت توجه کنی .

عزیزم ... عاشق خودت باش و برای تک تک لحظه های پاکیت ارزش قائل شو ....
امیدوارم در پناه خدای مهربون ، پاک و سلامت باشی .

------------------------------------------
راز شاد زیستن در کجاست ؟!!!!!

اغلب مردم تقريباً به همان اندازه اي شاد هستند كه انتظارش را دارند. اما شاد بودن هميشه آسان نيست.
شاد بودن مي تواند يكي از بزرگترين مبارزات ما در صحنه زندگي باشد و گاه مي توان تمام پا فشاريها، انضباط فردي و تصميماتي را كه براي خود فراهم آورده ايم مخدوش كند. از آنجايي كه انسان افكار و انديشه هاي خود را برمي گزيند، الزلماً تعيين كننده ميزان شاديهاي خويش است براي شاد بودن بايد بر افكار شاد تمركز كنيم ،

اما ما غالباً بر عكس عمل مي كنيم. اغلب تعريف ها و تمجيدها را نا شنيده مي گيريم اما حرفهاي نا خوشايند را مدتها در ذهن نگه مي داريم. اغلب مردم تعريف ها و تمجيد ها را ظرف چند دقيقه فراموش مي كنند، اما يك اهانت را سالها به خاطر مي سپارند. آنها مانند آشغال جمع كن هايي هستند كه هنوز توهيني كه بيست سال پيش به آنها شده است با خود حمل مي كنند. اما شما سعي نكنيد سطل زباله سي سال پيش را به اين طرف و آن طرف بكشيد.

شاد بود نمي تواند كاري دشوار باشد. لازمه شاد زيستن جستجوي زيبايي ها و خو بيهاست. يكي زيبايي منظره را مي بيند، ديگري كثيفي پنجره ها را. اين شما هستيد كه انتخاب مي كنيد كه چه چيزي را ببينيد و به چه چيز بينديشيد.
هر يك از ما براي شاد زيستن به يك تصميم نياز داريم. مي توانيم هر روز براي خود خاطر نشان كنيم كه وقت محدودي در اختيار داريم تا از اين عمر كوتاه بيشترين بهره را بيريم.
آيا اين پيام يك هشدار زيبا نيست؟ ما بايد از زمان محدودي كه در اختيار ماست حداكثر استفاده را ببريم . دقت كنيد كه براي بهره برداري بيشتر از زندگي دنيا تغيير نمي كند بلكه اين ما هستيم كه بايد تغيير كنيم.

ميزان ناخشنودي ما در واقع فاصله ميان واقعيت و آرزو است. فاصله ميان واقعيت كنوني هر چيز با آنچه كه بايد باشد. بنابراين اگر ما توقع كمال نداشته باشيم شادي آسانتر بدست مي آيد. بنابراين قلم و رنگ در اختيار شماست. پس بهشت را نقاشي كنيد و بعد وارد آن شويد.

------------------------------
خانومای مهربون نسیمی ... از زندگی لذت ببرید ... و این لذت ، مانع خیلی اتفاقای بد زندگیمونه ...
باعث می شه که دیدگاهمون تغییر کنه و از لحظه لحظه ی زندگیمون لذت ببریم ... کار سختی نیست ... کمی همت می خواد ..و کمی لبخند . از هر اتفاقی ، چه خوب و چه بد درس بگیریم ... و اونو به دیگران هم یاد بدیم . این راز شاد زیستنه ... این که ما و دیگران در کنار هم برای زیبا زندگی کردن تلاش کنیم . پس همت کنین ... بگین بسم الله ... و برای زندگیتون تلاش کنین .. به امید روزهای پر از عشق .

سلااام
دیوار اینجا کدوم وره!!! من روم الان همون وره..
اول یه چیزی بگم.. مهتااااااااااااااب!!!!!!!!!
یه چیزایی تو قالب سایت عوض شده خیلی خوبه ولی.. اون قبلنا وقتی شکلکا زیاد بود اختار میداد و میتونستی کمش کنی که 15 تا بشه..
من الان یه عالم پست نوشتم شکلکش 17 تا بود فقط.. اختار داد ولی همش پاک شد..
فکر کنم کلی به نفع شما بوداااااا.. دیگه خسته نمیشین از خوندنش
بچه ها یه عااااااااااالم ببخشید سرم خیلی شلوغ بود.. ولی دلم حسابی تنگ شده بود براتون.. خودم از اون اسم حامی که روم گذاشتن خجالت مکشم
ولی پستای همتون از وقتی که نبودم خوندم.. خوشحالم که نشکستین واگه شکستین زود خودتونو پیدا کردین ویادتون نرفت که خدا بازم منتظره..
ماینز جووووووووونم ممنون که سلاممو به بچه ها رسوندی
سها جونم و مهتاب جونم قول میدم این قضیه 2-3 روز نبودن تکرار نشه.
راستی تولد بوده و من جا موندم انگار.. حیف شد.. دلمان بسی کیک میخواااست.. ولی بچه ها کیک کوچیک بوداااا چرا رضایت دادین.. تولد 3تایی بود..
ماه جونم مسافر کوچولو جونم پارمیدای عزیز تولدتون با 2 روز تاخیر مباااااااارک
3بار شکلکارو شمردم الان که از 15 تا بیشتر نشده باشه..

سلام
خوبید؟

فقط اومدم یه چیزی بگم و برم!
دلم واسه آواتار گیتا تنگ شده بود

سلام به همه ي خانماي گل نسيم حياتي
دوستون دارم
من الحمدالله بهترم
برام دعا ميكنيد؟!!
مرسي

دعا گوی همتون هستم .

سلاااااااااااااااااااااااااام من اومدم
ماه مبارک نزدیکه

پاشین خونه دلتونا اب و جارو کنید

خدایا توفیق پاک بودن و موندن بهمون بده

سلااااااااااااااام
رکسانای عزییییییییییییییییزم منم دلم برا همتون یه دنیاااااااااااااااااا تنگ شده بود
مهتاب جوووووونم واسه من که هنوز اون مشکل بود.. حتما به سها جون میگم

مهتاب جوووووووونم حرفات خیلی قشنگ بود به دل میشست..
من قشنگ حرف زدن بلد نیستم ولی همچین یه گله درست حسابی دارم از همه نسیم حیاتیا.. غیر یکی دو نفر..

بچه ها چرا اینجا این قدر سوت کو!!!!

یه وقتایی اینجا پاتوق هممون بود.. اون وقتا که بهترین جا واسه درد ودلامون بود.. اون وقتا که تازه تو گروهمون اسم نوشته بودیم..

الان خیلی از بچه هااااااااا هستن ولی نیستن..چرا!!!!!!!!!!!

خیلی از جاهای کانون هستن.ولی اینجا نیستن.. یا فقط میان یه تشکر میزنن ومیرن..

بیشتر بچه ها یا تو تایبیکایی که خودشون سرپرستن فعالیت دارن یا تایبیکای دیگه..

اینا درست.. خیلی هم عالیه.. ولی خب نباید یادمون بره که گروه اصلی هممون نسیم حیاته..

هممون با نسیم حیات شروع کردیم..

معرفی یامون تو نسیم حیات بود.. الان نامردیه سرمون جاهای دیگه گرم باشه نسیم حیات اینقدر سوت وکور باشه..

فکر تازه واردایی که دوباره عضو میشن رو هم بکنید.. وقتی ما تازه وارد بودیم.. یه عده این نسیم حیاتو حسابی شلوغ کرده بودن.. پر صدا

وشور وشوق بود.. واسه همینا بود که ما جذب شدیمو موندیمو وخواستیم که پاک باشیم..

الان دیگه ماهاست که نسیم حیاتو همون قدر سبز وپر رنگه نگه داریم واسه اونایی که دلشون میشکنه و خدا راه اینجارو نشونشون

میده..

فکر کنم زیاد حرفام زیاد شد.. ببخشید دیگه..

یه بسم الله سبززز وخوشکل

واسه پاکی ماه پاک خدا رمضان میخوام..

یه بسم الله از همه نسیم حیاتیاااااا

بچه ها ماه توبه هستااااا.. توبه این ماه میتونه خیلییی بزرگ باشه خیلیییییییییییییی.. میتونه توبه آخرمون باشه واسه این گناه..

واسه تایید حرفای سها جون میگم.. بیاین هممون قبل ماه رمضان از ته ته ته دلامون اونجا که مطمئنیم خدا هست توبه کنیم.. از خودش

بخوایم تو این ماه که ماه مهمونی خودشه و میزبان خودشه توبه هامونو قبول کنه.. پشت توبه هامون بمونه.. وقتی فکرمون داره میره

سمت شکستن یادمون بندازه که توبه کردیم.. یه جوری یادمون بندازه که رومون نشه بشکنیم..

اگه از ته دل بخوایم خدا کمکمون میکنه.. مگه میشه میزبان درخواست مهمانشو اجابت نکنه..

از دستش ندیم این فرصتو بچه هاااا..

بسم الله
(خدایااااااااا به بزرگی اسمت قسمت میدم.وقتایی که یادم میره، تو یادم بنداز که توبه کردم وبه قلبم یاد بده که یادش نره)

سلام بچه ها
هیچی نمی تونم بگم فقط شرمنده ام
شکستم.

ماه جونم همچین شکستی بی دلیل نیستا
خوب فکر کن ببین دلیلش چی بوده.. غصه چیزی ام نخور غصه خوردن همون چیزیه که شیطون میخواد..
نزار یه اشتباه دوباره تکرار شه..
یادت نره خدا تا وقتی تو راهشی همراته وکمکت میکنه و منتظرته..
حتی وقتی که تو راهشم نیستی بازم نگاش سمت تو هست که برگردی..
یادت نره که خدا خیلی دوستت داره..
یه یاعلی بزرگ بگو واسه وارد شدن به رمضان

سلام بچه ها
مرسی مهتاب جونم خوبه خوب
مسافر کوچولوی عزیز ، ماه مهربون دوباره
دعای من و بقیه پشت سرتونه ، بقول گیتا یه بسم الله بگیدو دوباره بلند شید
بچه ها میخوام داستان خودمو بگم براتون
امیدوارم حوصله بکنید تا آخرشو بخونید!
من تا همین چند وقت پیش خیلی اوضاع بدی داشتم. کلی مشکل رو سرم خراب شده بود و کلی استرس و نگرانی داشتم!
اون موقع ها اصلا حس خوبی نسبت به خودم نداشتم.
همش خودمو بخاطر اشتباهات گذشتم سرزنش میکردم و میشکستم و ... دوباره همه چیز از اول!
یه مدتی دور خودم حصار کشیده بودم و هیچکسو راه نمیدادم
اما من خیلی با خودم تنها بودم. خیلی فک کردم. کلی شبا تا صبح گریه میکردم و از خدا میخواستم منو ببخشه، از خدا میخواستم که مجازاتم نکنه بخاطر کارای بدم
خیلی حال بدی بود!
الان که دارم به اون روزا فکر میکنم و مینویسم حالم داره یه جوری میشه
گاهی که با دوستام حرف میزدم و پشتکار و تلاش اونا رو میدیدم واقعا اونقدر از خودم بیزار میشدم که حتی فکرم به خودکشی هم میرفت!
اما بعد از چند وقت با خودم گفتم که چی؟
با این کارا که درست نمیشه چیزی
بقولی مردن شجاعت نمیخواد! زنده بودن و زندگی کردن شجاعت میخواد!
یه روز تصمیم گرفتم خودمو عوض کنم! اخلاقای بد خودمو شمردمو گفتم باید اینارو ترک کنم
برای روزام برنامه ریزی کردم و سعی کردم بهشون عمل کنم.
نمیگم همشونو کامل انجام دادم ، اما سعی خودمو کردم
سعی کردم شاد باشم و بخندم ، حتی اگه واقعا تو دلم پر درد و سختی
سعی کردم آهنگای شاد گوش بدم فقط! آهنگایی که بهم انرژی مثبت بدن
سعی کردم ورزش بیشتر بکنم، خوابمو تنظیم کنم ، وقتای بیهودمو صرف خوندن کتاب مورد علاقم بکنم
سعی کردم به ویژگیهای مثبت خودم فک کنم و اعتماد بنفسمو تقویت کنم
سعی کردم گذشته رو فراموش کنم و نگامو شیش دنگ به جلوم بندازم، به یه آینده روشن و سبز
سعی کردم صداهای اطرافمو هم بشنوم
سعی کردم میدون دیدمو جوری تنظیم کنم که بقیه رو هم ببینم تا بتونم اونا رو هم خوشحال کنم از خودم
خیلی حال خوبیه وقتی آدم از خودش راضی باشه
حال خوبیه وقتی اطرافیانت ، خانوادت و ... تغییراتتو ببینن و بهت افتخار کنن
حس خیلی خوبیه وقتی می بینم مامان و بابام ازم راضین
حس خوبیه وقتی شب که میخوام بخوابم ، به موفقیاتام نگاه میکنم!
درسته که نتونستم به همشون برسم ، درسته که بازم یه جاهایی تنبلی و شیطونی کردم و در رفتم از زیر کار ، اما میتونستم همینم نباشم! ممکن بود خیلی بدتر و سیاهتر ازین باشم!
و این یعنی یه حس خوب نسبت به خودم!
دارم کم کم به خودم اعتماد میکنم
دارم کم کم به خودم علاقمند میشم !
و بنظرم این میشه اول شناخت و رسیدن به خدا
روزای خیلی سختی و گذروندم حتی الان که مینویسم یه کم برگشتم به اون دغدغه ها و نگرانیا و حالم دگرگون شد یکم
اما نه! نباید ب گذشته فک کنم!
حتی فک کردن به آینده ای که مال خودم نیست کلی اذیتم میکنه!
باید فقط به آینده ای فک کنم که تو دستای خودمه! آینده ای که فقط خودم میتونم بسازمش بدون کمک هیچ انسان دیگه ای!
آینده ای که همش حول یه آدم دیگه باشه مال من نیست!
الان سعی میکنم بیشتر سر بزنم به کانون ، یه جورایی این بودن با بقیه و شرکت کردن تو کانون واسم دلگرمی شده. احساس میکنم دوست دارم بیشتر باشم با بچه های اینجا ، برخلاف گذشته که هرزگاهی میومدم سر میزدم و میرفتم
وقتی به یه جایی بند باشید ، وقتی متعهد بشید نمیزارید که شیطون به این راحتیا گولتون بزنه.
اینا رو گفتم چون بنظرم اومد که بعضی وقتا فقط یه تلنگر کوچیک لازمه که آدمو از سقوط کردن به ته یه دره سیاه نجات بده و به راه روشن و درست برگردونه.
گفتم شاید اینجا کسی باشه که حرف من یه کوچولو تکونش بده!
امیدوارم که نباشه کسی ، همتون خوب و گلید
ببخشید که سرتونو بدرد آوردم! و ببخشید اگه خوب ننوشتم! من مث مهتاب نمیتونم قشنگ بنویسم
امیدوارم همه با هم تا ابد ترک کنیم
خیلی دوستتون دارم بچه ها ، خیلی

التماس دعا

خیلیییییییییییییییییی خوب کزدی اینارو گفتی رکسانا جوووووووووووووونم
هممون این دوره هارو پشت سر گذاشتیم..
و خیلی هامونم خیلی وقتا منتظر همون تلنگره هستیم که به خودمون بیایم..
حرفات تلنگر قشنگی بود

الانم نزدیک ماه رمضون هستووو یه دل تکونی درست وحسااااااااااااابی لاذم داریم هممون

سلام به همه ی بچه ها من تازه عضو گروه شدم
ولی دوست دارم یکی یکم کمکم کنه
متأسفانه من بیشتر وقت ها تنها هستم
خیلی اذیت میشم
این اواخر هم که دیگه هیچ
واقعا خسته شدم
ببخشید که اینهمه ناامید حرف میزنم ولی واقعا اینطوریه
تا حالا بیشترین رکورد ترکم 30 روز بوده ولی این اواخر خیلی زیاد میشکنم
نمی دونم چی بگه شایدم تا حالا هیچ وقت ندونستم که الان به اینجا رسیدم

سلام موفقیت جان
خوبی خانوم؟
ناامید نشو هیچوقت ، خدا رو داری همیشه حتی اگه هیچکس نباشه! ما هم هستیم
رو کمک من میتونی حساب کنی
اما فک میکنم قسمت پیام خصوصیتو فعال نکردی! نتونستم برات پیام بفرستم.
از قسمت ویرایش تنظیمات فعالش کن باهم صحبت کنیم

به به ســــــــــــــــــــــــــــــــــلام به همهي نسيم حياتي هاي گل
خوبيد خوشيد؟!!!
من كه خيلي خوبم خدا رو شكر و مطمينم با وجود اين ماه عزيز بهترم ميشم
شماها هم همه بايد خوب و پر انرژي باشيد اينطوري
اصلن راه نداره همه بايد بخندن
بزاريد شيطون اين شكلي شه:smiley-yell:
بزاريد خدا به داشتنمون افتخار كنه
دوستون دارم
بيايد به قول گيتا جون و ركساناي عزيز خودمونو ببخشيم
به جاي لعنت فرستادن به تاريكي و تنهايي يه شمع روشن كنيمو ازش لذت ببريم
هميشه ميگن مردونه
اما اين بار يه بسم الله خانومانه به مددو ياري از خانم فاطمه زهرا(س) برا پاكي ماه مبارك رمضان و انشالله پاكي ابدي.
با اجازه از كسايي كه چند تا پست آخرو نوشتن...
1.گيتا بسم الله
2.مسافركوچولو بسم الله
.
.
.
.......................................
يا علي