دیشب از غصه و ناراحتی خواب خ.ا رو دیدم . خواب دیدم انجامش دادم و خیلی ناراحت بودم و گریه میکردم بعد توی خواب ب خودم میگفتم فشار ناراحتی باعث شد اینکارو بکنم. از خواب ک بیدارشدم همش فکر میکردم واقعی بوده. تا اینکه صبح فهمیدم خواب بودم و دست خودم نبوده.
دوست ندارم ختی تو اوج غم و درد هم اینکارو انجام بدم.
(1394 آذر 10، 12:38)خدا همراهمونه نوشته است: [ -> ]دیشب از غصه و ناراحتی خواب خ.ا رو دیدم . خواب دیدم انجامش دادم و خیلی ناراحت بودم و گریه میکردم بعد توی خواب ب خودم میگفتم فشار ناراحتی باعث شد اینکارو بکنم. از خواب ک بیدارشدم همش فکر میکردم واقعی بوده. تا اینکه صبح فهمیدم خواب بودم و دست خودم نبوده.
دوست ندارم ختی تو اوج غم و درد هم اینکارو انجام بدم.
منم بعضی اوقات خوابش رو میبینم و صبحش اعصابم بهم میریزه , شاید داره تو خواب یادآوری میکنه که بعدش حس گناهش آدم رو عذاب میده و عهد شکنی با خودممونه
ترنم جون فانونش سخت نیست که
اضافه ت میکنن
خداهمرامونه جون مشاور چی شد؟تحقیق کردی یه خوبشو پیدا کنی؟
عرض ادب خدمت دوستان
به کیا اعتبار بدم؟
دستا بالا
سلام
انیس : دختران سرزمین نجابت
خانم لبخند:؟
سها : زنده دلان
mobina : دختران سرزمین نجابت
کویین: دختران سرزمین نجابت
سلام ب همگی
خوبید؟
کوئین جیزی نیست عزیزم میگذره. خدا جای حق نشسته اگه من دارم امروز چوب کارای گذشتمو میخورم ی روزی هم کسایی ک دارن الان اذیت ب من میکنند چوب کاراشونو میخورند.
می توانم جان عزیزم هنوز وقت نکردم برم مشاوره. احتمالا برم دانشگاه. مشاوراش خوبند. استادند اکثرا.
بجه های گروه ما چون سه نفر با ماهتاب موافقند در نتیجه اسممونو میذاریم ماهتاب. شتک کنندگان بمونه برای دور بعد شاید باهاش موافقت بشه.
ماهتاب خانوما اسم جدید مبارکککککککککککککککک
می توانم جان میتونی اعتبارای مارو بریزی ب حساب. کلا گروه ما خیلی زرنگن.قراره همه اول بشیم
سلاااااااااااااام
اعتبار های اولین گروهی که اسمشونو قطعی کردن تقدیم شد
نقل قول: افرین! شما زرنگ ترین گروه نسیم هستید چون زودتر از همه اسمتونو انتخاب کردید
گروه ماهاتاب:
سین سین - سنا - خداهمراهمونه - شیدایی - بهار2
ممنون آبجی می توانم. چند روزه نشده خیلی با هم صحبت کنیما. چقدر دلم تنگش ده واسه اون شبایی ک نسیم شلوغ میشد خیلی میحرفیدیم
خب بیاید بحرفیم
چی بگیم؟
دلم یه عالمه غذا می خواد
از وقتی رفتم باشگاه اشتهام ده برابر شده
خوش ب حالت می توانم میری باشگاه. من دیگه بخاطر گردنم نرفتم. نمیدونم اصلا براش مشگل دداره یا ن ولی حس کردم بدتر شدم.
من دلم ی پیتزای گنده میخاد. ولی تنهایی. هیچ کس باهام نباشه
بجه ها دلم میخاد پاشم برم بیرون تا صبح توی خیابونا بچرخم برا خودم. برم چیزای خوشمزه بخرم بخورم. برم مغازه هارو ببینم. تنهای تنها.
چرا ما دخترا امنیت نداریم ک بخایم شب تنها بریم بیرون.
کاش میشد بریم. میرفتم ی دل سیر کنار پل خواجو گریه میگردم. مینشستم آبو میدیدم. سمبوسه میخریدم از دکه آبشار میخوردم. بعدش کنار رودخونه راه میرفتم
من انقدر دلم می خواااااااااد
چندین وقته دلم هله هوله گوشتی می خواد
کاش می شد واقعا تنها رفت شبا تو خیابون گشت و گذار کرد
بچه ها من خیلی تنهام
از زندگی خسته شدم دیگه. نمیخام لوس بازی در بیارما ولی واقعا تنهام