آره!
من ب اين اعتقاد دارم..
يعني بايد تو دلت خواستن باشه ميلش باشه تا نيروهات هم جهت بشن و بري سمت انجام دادن..
بعد استمرار ك داشته باشي ايان برات ايجاد ميشه و بعد هم ديگه خود بخود انجام ميدي..
و
خدا مراقبه.. در همه حال..
اما اختيار داريم!
ياعلي.:x
واقعا مراقبه ؟
نه شک دارم
ی خورده بی انصافیه ولی اره انگار نتوانستن نخواستن است
:-h
بانو قرار نشد ب اصل شك كنيم!
قياس كردن خدا با ما درست نيست..چون اصلا تو ي ظرف نيستن..
خدا هم عالمه.. هم كريم.. هم مهربان.. هم توانا..
اساسا تو ذاتش نيست ك غفلت كنه.. بي توجهي كنه..
اختيار خودت رو هم ببين.. ببين چي نميذاره..
اون موقع خدا هم بهت كمك ميكنه..
فداي جمع...
ياعلي.
سلام دخترا خوبین؟
بچه ها من یه مشکلی دارم
اصلا نمیتونم عصبانیتمو کنترل کنم
زود از کوره در میرم
کم حوصلم
اصلا نمیدونم چرا اینجوریم
داغونم به خدا
(1391 اسفند 15، 11:00)ترلان نوشته است: [ -> ]سلام دخترا خوبین؟
بچه ها من یه مشکلی دارم
اصلا نمیتونم عصبانیتمو کنترل کنم
زود از کوره در میرم
کم حوصلم
اصلا نمیدونم چرا اینجوریم
داغونم به خدا
من هم یه مدت طولانی این مشکل رو داشتم
الان وقتایی که عصبانی میشم سعی می کنم چیزی نگم
یه چند بار تمرین کردم
وقتی عصبانی بودم به خودم گفتم هیچی نگو
و هیچی نگفتم
دیگه برام شده عادت وقتی عصبانی میشم ناخودآگاه میگم هیچی نگو
البته بعضی وقتا واقعا سخته
مخصوصا اگه طرف مقابل ...(
)باشه
اون موقعها دیگه میزنم به سیم آخر
سلام
بچه ها من رمز دخترونه رو ندارم
پ پ دادم به سها خانم
اصلا محل نذاشت
منم دخترونه میخوام
سلام
گل گلكم.. محل گذاشتم..
اومدم ديدم پروفايلتو.. ديدم يك يگفته بود ميل بزن ب سها..
ديم پ پ دادي..
گفتم تا ميل زد بهم بهش رمزو ميدم..
خوشگل خانوم با اون كلاه نازت بهم ميل بده..
تو ايميل مديران توي بخش پل ارتباطي آدرس ايميلمو گذاشتم..
ارادت..
ياعلي.
سلام
خوبین؟ سوال مانا خیلی خوب بود
بخصوص که سال جدید هم توی راهه و باید کم کم انگیزه هامون رو بیدار کنیم تا یه تکونی به خودمون بدیم و سال جدید رو بهتر شروع کنیم. نه؟
بچه ها اون لحظه سال تحویل یه موتور محرکه خیلی قوی هست تا همه چی رو از نو شروع کنیم و خودمونو بیشتر " تربیت " کنیم.
خوبه این موتور محرکه قوی رو الکی از دستش ندیم
خب مانا جون منم پا به پات توی بحث میام :
اول انگیزه رو تعریف کنیم چیه :
روانشناسان دو نوع انگيزه را از هم تفکيک کرده است:
انگيزهي دروني و انگيزهيبيروني.
انگيزهي دروني عبارت است از: تمايل دروني به يادگيري موضوعي خاص در جهترسيدن به رضايت دروني، لذت و کسب مهارت در آن موضوع.
از طرف ديگر انگيزهي بيرونيعبارت است از: انگيزه براي انجام کار و موفقيت در آن کار از طريق تکميل و به انجام رساندن هدفي از پيش تعيينشده.
سلااااام
به به ...بحث ژدید
خیلی هم خوب....منم خیلی باهاش موافقم....
خوب مهمترین چیز از نظر من اینه که ما بدونیم در برابر نعمتی به نام
زندگی مسئولیم!!
این نفس زندگیه که باید درک بشه.....اینکه من تو این دنیا چیکاره ام؟
قراره چیکار کنم؟
به کدوم سمت قراره برم؟
خلاصه که از کجا آمده ام،آمدنم بهر چه بود؟به کجا می روم آخر؟.......
ولی اونچه که مسلمه اینه که
ما در باید در برابر زندگیمون پاسخگو باشیم....
و چی بالاتر از اینکه این مسئولیت درک بشه و انگیزه ایجاد کنه.....
من مسئولم که یک زندگیه سالم داشته باشم...مسئول حفاظت از روحمم هستم....مسئول زمانم هستم!مسئولم که به
بهترین و مفیدترین شکلی که در توانم هست زندگی کنم....
وگرنه
باید پاسخگو باشم.....
خوب این از ایجاد انگیزه(که البته چه من ایجادش کنم و چه ایجادش نکنم اون
وجود خواهد داشت!)
و خوب بحث بعدی بحث
چگونگی عمل کردن هست!
سلام بچه ها من نمیدونم چرا کلا با بحثو قیدو بند مشکل دارم ا ز تنبلیه حتمن!
شدیدا تنبل شدم باز خوبه برای خوردن غذا یه تکونی به خودم میدم همشم خوابم همش بیحالم
کلا ادم یه چیز جدیدی رو میخواد شروع کنه اولش رغبتی نداره
( آزادم عزیز فیزیک خونده میدونه...هر وسیله ای رو اول بخواید تکون بدین یه اینرسی داره که مقاومت میکنه به حرکت...)
مهم اون شروع کردنه هستش.
برای حالتهایی که انگیزه نیست....معمولا بعد از شروع به کار انگیزه بوجود میاد.
در برخی حالتها هم که انگیزه اولیه هست...بعد از مدتی از اون انگیزه کم میشه.
باید هر دو تا حالت رو در نظر بگیریم...اگه الان انگیزه نداریم تو کدوم یکی از این حالتهاییم؟
چطورین آبجیای خوبم؟؟
یه سوال این بخش ایمیل مدیران کجاست خو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام
ما خوبيم.. شما چطوري؟
بانو همي ي كم بگردين.. پيدا ميشه..
توي تريبون مديريت.. تالار پل ارتباطي.. تاپيك ايميل مديران.. پست دوم يا سوم!:d
ارادت..
ياعلي.
سلام
اقا ما دیشب علی رغم میل باطنی و اجبارا رفتیم عروسی
من واقعا نمی دونم چرا انقد از مراسم جشن و بزن بکوب بیزارم(فک کنم بعد از یک سال بود میرفتم عروسی!!)
بعد اون وسط یه خانومی بود..داشت جلوی داماد و دوربین و اینا میرقصید بعد خیلی برام جالب بود که اون بنده خدا روسری سرش بود و چقدم حواسش بود که روسریش نیفته!!
من هرچی سعی کردم اصن نتونستم درک کنم قضیه چیه؟!!کلا در تناقض یه سر میبرد!!!
خوب اون رقص به اون شیوه چی بود!!بعد اون روسری چی خوب؟؟؟!
هی از دیشب میخواستم با یه نفر راجع بهش صحبت کنم هی غیبت میشد!اینجا گفتم که غیبت نشه
آخیـــــــــــــش...سبک شدم