سلام
اين پست طولانيه..ببخشين..
از رها بابت جمله هاي خوشگلش تشكر ميكنم...
از تواب واسه بودنش ممنونم...
دلم براي مهتاب كلي تنگ شده...
الونه جون تو خوبي؟!
دلم براي پانيذ..پاييز..سروناز..مريم..نيلو...نپتون..تنگ شده..
از سميه خبري ندارم..كاش ناراحت نشده باشه از حرفام...
:13:
و
(1389 آذر 13، 13:24)اسمان نوشته است: [ -> ]سلام به همگی
مخصوصا سهای عزیز
من الانه 76 روز است که پاکم اما این اواخر با بدبختی خودم را کنترل کردم
اما امروز حالم خوب است
هر کسی جملاتی که مقاومت را بالا ببرد بگوید واقعا ممنون می شوم
قزبون همتون
اسمان
سلام عزيز دلم..
آسمان جان خيلي عالي داري مقاومت ميكني...اما به اين دقت كن كه اين كشمكش خستت نكنه..تو اين شرايط ابعاد ديگه رو پرورش بده تا قدرتت زياد بشه..
تا خدايي نكرده تمركز روي اين قضيه باعث نشه كه خسته بشي و كم بياري..
مثلا داري افكارت روكنترل ميكني كه به سمت جن30 متمايل نشه..اين خيلي خوبه..در كنارش جايگزين هاي ديگه اي براي اونها بذار...مثل فكر در مورد اعتقاداتت..يا رشد يه عادت خوب توي خودت..
روي خودسازي خيلي كار كن تا قدرتت توي مبارزه بيشتر بشه..
موفق باشي..
(1389 آذر 14، 12:14)اسمان نوشته است: [ -> ]سلام کسی از سها خبر دارد؟
دلم براش تنگ شده
فداي تو گلم..
سفر بودم..ببخش نشد از خداحافظي كنم..
(1389 آذر 14، 0:24)ماه نوشته است: [ -> ]سلام به همگی منم الان 1 ماهه که پاکم, دفعه پیش ارادم خیلی بیشتر بود ولی در کل بازم خوشحالم که تونستم این یک ماه رو پاک باشم, از رهای عزیز هم ممنون واقعا جملات زیبایی بود.
سلام
ماه قشنگم مبارك باشه يك ماه..
نگو اين جوري...الان هم ميخواي الان هم داري تلاش ميكني..شايد تفاوت باشه..اما مثبت ببين اين تفاوت رو..اجازه نده ضعفي احساس كني تا شيطان ازش سوء استفاده كنه...
خوشحال باش چون ميخواي واسه هميشه پاك باشي و انشاالله اين يك ماه مقدمه هميشه است..
(1389 آذر 14، 20:15)be yade hagh نوشته است: [ -> ]سلام دوستان...
منو اینجا یادتونه؟
تو گروه نمی نوشتم ولی خیلی به فکر همتون بودم و پست ها رو هم می خوندم...
عالیه تبسم جان
خیلی می تونه به همه کمک کنه
من که کاملا موافقم و ممنوم از پیشنهاد خوبت
برا همتون دعا می کنم
به یاد حق
به به ..ببينين كي اينجاست...
سرپرست عاليه مسابقه تازه نفس...دوست خوبه من..
عزيزم اشكالي نداره كه نمينوشتي..اما يه ردي از خودت بذار تا من فكر نكنم نمياي اينجا..
و خانم گلم محكم و مقاوم برو جلو...يك بار براي هميشه...و اينبار همون دفعه است..
(1389 آذر 18، 19:50)shiny نوشته است: [ -> ]
سلااااااااام خانوم گلا ،
چطوری؟؟؟ ایشالا که همه خوب و سلامت باشن ،
منم خوبم ، دارم خوب میشم ،
چقد دلم واستون تنگ شده بود ، خیلی ...
تک تک پستتاتونو میخونم ، خیلی خوبین ،
نمیدونم چرا میخواستم دیگه نیام (البته معلومه چرا ) اما حالا فهمیدم که نمیشه نیام ، مگه میشه نیومد ، کجا میشه این همه مهر و محبت رو بدون توقع پیدا کرد ، خداییش کانونیا بهترینان ،
سلام عزيز..
من كه عالي ام ..انشاالله بقيه هم خوب باشن...و شكر كه تو هم خوبي و داري بهتر ميشي...
خب دل به دل راه داره بانو...
كانون رو من و تو ميسازيم..
ميمونيم تا موفق بشيم..راه ها رو امتحان ميكنيم..هر چند تا كه شد..
اما عزيز من (هم تو هم بقيه) ..يادمون باشه كه بايد تلاش كرد..همه جانبه ..دقيق و با انگيزه..!!!
زیاد حرفم نمیاد
اتفاقا بايد زياد حرف بزني...
چرا گريه؟؟ چرا نيومدن؟؟
این چیه $#% ؟؟؟؟
منم نميدونم...
این یه تهدیده !!!
منم میگم زشت باید اسمشو عوض کنه ،
اسمتو به "زیبا" یا "قشنگ" ( ) تغییر بده
خودش توضيح داد..انشاالله به وقتش خودم براش عوض ميكنم...
این یه خواهشه :
التماس دعا دارم ، شفای بیماران رو یادتون نره .
انشاالله..چشم حتما دعا ميكنم..
(1389 آذر 14، 9:22)تبسم نوشته است: [ -> ]و اما
.
.
.
.
.
بايد يه خبر بد بدم و بگم من براي هر تنبيهي در خدمتم
شكستم بعد از 161 روز
اول بزارين حرف بزنم از خودم دفاع كنم بعد تنبيهم كنين
دفعه پيش كه بعد از چند روز مونده به 100 روز شكستم اومدم اعلام كردم و قول دادم دفعه بعد بيشتر ركورد بزنم و به قولم عمل كردم و الان مي خوام قول بدم كه براي هميشه ركورد بزنم و ديگه هيچ وقت نشكنم.حالا اگه مي خواين تنبيهم كنين من در خدمتم
راستي يادم رفت اينم بگم بعد از هر شكستي ، پيروزي هست و اگه شكست نباشه طعم شيرين پيروزي رو نمي فهميم
حال كنين چطوري خودمو تبرعه مي كنم
:smiley-yell:
:smiley-yell::13:
تبسم عزيزم...بحث من فقط تنبيه نيست...الان بيشتر دلم شكسته...
چند بار تا حالا گفتم..ماها خودمون تنها نيستيم...يا لااقل در مورد من كه اينه...هر بار ميشنوم يكي شكسته دلم ميگيره..و وقتي اون شخص يكي از خوبهاي كانون باشه..يكي از موفق ها، بيشتر..:13:
دفاعتو شنيدم...من بهت اعتماد ميكنم..
و مطمئنم خودت هم به خودت اعتماد داري و ميتوني قولت رو عملي كني..
پس
بسم الله...
يادت باشه اين بار براي هميشه است!
(يه چيزي...اگه اين جوري باشيم كه پيروزيمون بي شكست به دست بياد بيشتر مزه داره...!
)
(1389 آذر 14، 9:22)تبسم نوشته است: [ -> ]كاشكي قبل از اون اتفاق اومده بودم كانون و حرفاتو مي خوندم سها جونم و مطمئنم اگه ديده بودم به خودم اجازه ي همچين كاراحمقانه اي رو نمي دادم.راستش اين چند روزه بر اثر شرايط خاص خيلي زياد پيش اومد كه فكرشكستن از مغزم خطور كنه اما سريع ذهنمو به راه ديگه اي مي كشوندم اما نميدونم چرا اين دفعه نشد.
اما دوباره از صفر شروع مي كنم و مطمئنم مي تونم براي هميشه تركش كنم.
الانم ميگم..
نذار شرايط خاص ايجاد بشه..به هيچ وجه.....مراقب باش...
انشاالله كه ميتوني...
(1389 آذر 17، 20:10)تبسم نوشته است: [ -> ]سها ...شما کجایین پس ؟ من منتظر نظر شما هم هستما
چشم نظر هم ميدم...:s:
طرحت خوبه...
اما نظر من اينه كه فعلا آزمايشي تو گروه خودمون پياده اش كنيم..
يه كم بي تعارف بگم..
براي اين نوع رابطه هاي نزديك( راستش اين تيپ حمايتها خواه نا خواه نزديكي مياره..صميميت!) به شدت معتقدم كه دخترا با دخترا پسرا با پسرا باشن..
(1389 آذر 12، 16:13)Roksana نوشته است: [ -> ]سلام
سلام
من تاحالا اینجا نیومده بودم!
حالا كه اومدي خوش آمدي...
یعنی راستشو بخواین تا حالا به بیشتر از 2-3 جای کانون سر نزدم.
دقت كردم ..بيشتر وقتها فقط تو مسابقات هستي...
اما امروز خیلی دلم گرفته بود و احساس تنهایی میکردم ،
واسه همین گفتم یه گشتی تو سایت بزنم که به اینجا رسیدم!
اول اينكه خدا نكنه دلت بگيره و احساس تنهايي كني...بعد هم كار خوبي كردي...كانون بزرگه و ميشه روش حساب كرد واسه همچين مواقعي...و چه خوب كه رسيدي به اينجا...
حال و هوای سایت روحیه منو عوض میکنه، نمیدونم چرا؟ اما خیلی احساس آرامش میکنم وقتی اینجام.
خب خوبي كانون همينه ديگه...
خوشحالم میکنید اگه منم تو جمع خودتون قبول کنید.
از همين الان ميتوني خوشحال باشي...خودمون هم كلي خوشحاليم...انشاالله كه در كنار هم ميتونيم موفق باشيم..
(1389 آذر 12، 15:20)g_h نوشته است: [ -> ]سلام. من تازه عضو شدم همین الان..
الانم که اینارو مینویسم دارم گزیه میکنم.مامان بابام رفتن بیرون. راحت میشه گریه کرد..
امروز بعد از خود ار.. حالم داشن از خودم بهم میخورد اومدم تو گوگل سرچ کنم بلکه یه چیزی بخونم انگیزه شه واسه ترکم..
کاشکی سر عقل بیام..
راستی 22 سالمه.
دانشجوی تهران
رشتم- عمران
تذم هفتم.
2 سالم هست اسیر این کار لعنتی شدم..
سلام عزيزم..
خيلي خيلي خوش آمدي...
گريه براي چي؟!! الان ديگه بايد خوشحال باشي..خدا يه وسيله خوب بهت داده...يه چيزي كه كمك كنه واسه نگه داشتن انگيزه...
انشاالله ازش درست استفاده ميكني...
تو با اومدنت تو كانون و خواستن براي ترك سر عقل اومدي....
كانون رو خوب و با دقت بگرد..
موفق باشي..
و ___________________________
يه سلام ويژه به زشت عزيز..
كلي انرژي گرفتم از ارسالهات..يه دنيا ممنون...
و تمام سعيتو بكن..
هم زيبا ميشي..هم موفق..
تو كه دوست جون من هستي..من چي؟!!
_____________________
بازم معذرت كه اين همه طولاني شد..اميدارم كسي و چيزي جا نيافتاده باشه...
مواظب خودتون باشين...
درپناه خدا..
ياعلي.