سلام به همه..
خوبین؟
خوشین؟
سلامتین؟
و
خواهش میکنم مونای عزیز..قصد من از این همه اصرار برای اومدن تو کانون و بخوصوص تو گروه اینه که از حال هم باخبر باشیم و اگر مشکلی داریم مطرح کنیم ..جواب دوستامونو بشنویم و انشاالله به راه حل برسیم..
واسه اینکه میگی عصبی هستی..
یه کوچولو توضیح میدم..
ببین..
بدون تعارف میگم که ماها با ترک کردنمون داریم به نوعی یکی از تفریحاتمون رو کنار میزنیم..
تفریحی که در عینه اینکه تقریبا و به صورت موقت و کاذب نیاز جنسی مارو تامین میکرد، انرژی ما رو هم میگرفت..
و تا حدی به نوعی گرفتار رخوت میکرد مارو..
چیزی که همون متاسفانه تجربه اش رو داریم..
کمتر کسی بین ما هست که بعد از "چیز" نشاط داشته باشه..
بیشترمون خسته ..کسل و حتی عصبی میشدیم..
حالا و با این شرایط که برامون ایجاد شده و خصوصا تو روزهای اول
روح سرکش و گرفتار ما داره بهانه گیری میکنه..
نمیتونه انرژی شو تخلیه کنه و دنبال همون احساس بعد از این کار میگرده..
یه مثال با مزه بزنم
بچه ها رو دیدین که میخوان از شیر بگیرنشون؟! چقدر بهانه گیرن و چقدر هم محتاج توجه؟!
و دیدین تو اون چند روز مادرا به هر سازی که بچه بزنه میرقصن تا اون نیازش و عادت از سرش بیفته؟!
حالا داستان ماست..
ما هم مادریم..هم بچه ..
هم میخوایم هم میدونیم که باید ترک کنیم..
اینجاست که درگیری ایجاد میشه و خودشو به طرق مختلف نشون میده..
(تازه..این وقتیه که با تمام وجود و به صورت صد در صد بخوایم که ترک کنیم..)
این حالت عصبی که تو داری مال همینه..
باید برای تفریحت یه
جایگزینه خوب پیدا کنی تا بچه درونت به اون مشغول بشه و کم کم یادش بره که چی کار میکره.. تا اونجا که حتی اگه یه روز بهش بگی که تو اون کارو میکردی بخنده و باور نکنه..
جایگزینهایی که میتونی داشته باشی رو خودت باید انتخاب کنی..
چون هر کسی خودشو بهتر میشناسه..
یکی با ورزش ..
یکی با درس ..
یکی با عبادت..
یکی با موسیقی..
خلاصه راهی که خودت پیدا میکنی...
فقط باید به شدت مواظب باشی که راهت
بد رو بدتر نکنه..باید آگاهانه انتخاب کنی و وقتی هم که معلوم شد ..
تمام قد به عمل کردن بهش اهتمام کنی..
(چه یه کوچولو بزرگی...!!! ببخشین که طولانی شد..)
و برای نیلوی عزیزم هم سلامتی رو اونم هرچه سریعتر از خدا میخوام..
انشاالله که هر چه زودتر رفع کسالت بشه..
همگی موفق باشین..ایام به کام..
مواظب دوستای من باشین..
یاعلی.