اینم ناراحت نشین برا بقیه
ب کوکوی رضوانه هم کسی دست نزنه
صحبت عروسی شد... جالبه که من هیچ وقت قصد ازدواج نداشتم و وقتیم مریض شدم دیگه کلا دورشو خط کشیدم تا زندگی خراب نشه اما جدیدا نظرم عوض شده
و دلم میخواد هه
به نظر شما ادمهایی که یه بیماری دارن و درگیر بیماری هستن و زندگیشونو تحت الشعاع قرار داده انصافه ازدواج کنن و همسرشونو درگیر مشکلات خودشون کنن؟
وقتی شما بهش نگی و بعدا متوجه بشه انصاف نیست
ولی وقتی می دونه و کاملا پذیرفته و البته درک و شناخت درستی از وضعیتت داره چرا باید بی انصافی باشه خب خودش داره انتخاب می کنه دیگه
...................
منم قصد ازدواج پیدا کردم
حالا باید حتما تو صف باشیم؟
آتریسا تو ته صفی
ب نظر من بستگی داره بیماری چ باشه..و اینکه ب طرف هم بستگی داره..ولی ازدواج حق همه هست و ب دو نفر بستگی داره بییماری و اینا حاشیه س...با نگاه مثبت نگاه کن.
پ ن:قربونتون من ته ته ته هستم و قصدشم ب هیچ وجه ندارم..انشالله سی اینا ..کلا با عشق و ازدواج و بچه داری جور نیستم..بعدا میام میگم حالا..
زودتر عروسی کنین ک من شیرینی میخوام
مسابقه گروهی این دوره من باز میخوام باشم..
کسی نمیخواد؟
شاید من اشتباه میکنم که میخوام جای طرف مقابل هم تصمیم بگیرم
یا شاید فکر میکنم بعدا بخواد سرکوفت بزنه و منت بذاره
یا شاید فکر میکنم حق ندارم با زندگی یه جوون بازی کنم
بین احساسات و منطقم گیر کردم
حسی که دلش میهواد یه زندگی معمولی داشته باشه
عقلی که میخواد سنجیده رفتار کنه
گاهی کم میارم و فقط میخوام به یه بهانه شرایط رو عوض کنم اما ب چ قیمتی
اگر الان کم میارم و نتونم قوی باشم چجوری تو زندگیی که سخت تر و مسولیتش بیشتر میشه میخوام دووم بیارم در صورتی که در اصل شرایط عوض نمیشه و سخت تر میشه
زندگی ازمون چی میخواد خدا چه انتظاری ازمون داره قراره تا کجا بریم و کی زندگی تموم میشه
سلام
بچه ها دعوا نکنین همتون اول صفین
وااااااااای کوکوسبزی رو نگا کن...خدا خیرت بده ننه ..روحم شاد شد
دوناتا چه خوبن ..اینجا کسی دونات درست کرده ؟ چجوری درست می کنن؟
ردیف وسط سمت چپ اون سیاها شکلاتن ؟ من ازینا هم میخوام
الان کنارم بخاری روشنه ..ولی صبح گرم بود
یه سوال فنی هم دارم
ایا اعتبارای شما هم خودبخود کم شده یا فقط واسه من یهو از 413 شد 393 ؟
جسارتا چطوری همه با هم اول صفیم؟؟؟
(1397 مهر 21، 21:31)مهرخدا نوشته است: [ -> ]شاید من اشتباه میکنم که میخوام جای طرف مقابل هم تصمیم بگیرم
یا شاید فکر میکنم بعدا بخواد سرکوفت بزنه و منت بذاره
یا شاید فکر میکنم حق ندارم با زندگی یه جوون بازی کنم
بین احساسات و منطقم گیر کردم
حسی که دلش میهواد یه زندگی معمولی داشته باشه
عقلی که میخواد سنجیده رفتار کنه
گاهی کم میارم و فقط میخوام به یه بهانه شرایط رو عوض کنم اما ب چ قیمتی
اگر الان کم میارم و نتونم قوی باشم چجوری تو زندگیی که سخت تر و مسولیتش بیشتر میشه میخوام دووم بیارم در صورتی که در اصل شرایط عوض نمیشه و سخت تر میشه
زندگی ازمون چی میخواد خدا چه انتظاری ازمون داره قراره تا کجا بریم و کی زندگی تموم میشه
زیاد نرو تو بحر موضوع...گاهی وقتا باید کمتر فکر کنی و بسپری ب خدا...
ب نظر من همه چ قسمته..ب خدا توکل کن و هرجوری ک دلت میخواد عمل کن
مسابقه ی گروهی کسی نمیاد فقط دو نفر؟دخترا کجان نمیبینمشون زیاد..کم جمعیت شدیم...
آتریسا/معرفی نمیخواد ک/ارزیابی:2روزه پاکم و همه چ خوب شده خداروشکر
برنامه:روزمرگی هام و درسم و مدت ترکم...نمیخوام قرمز باشم...