سلام
خوبین؟ خوشین؟
ماه محرمو به همه تسلیت می گم ایشالا موقع عزاداری همدیگرو فراموش نمی کنیم.
دیروز مهمون داشتیم کلی کار داشتم اخر شب اینقد خسته بودم که اصلن نا نداشتم بیام حالتونو بپرسم. ایشالا که هرجا هستین خوب و پاک باشین.
نازی جون موضوع خیلی خوبی انتخاب کردی ابجی. این چیزیه که واقعا خیلی بهش نیاز داریم.
برای دوری از افکار منفی تلقین مثبت مخصوصا قبل از خواب و اول صبح کمک کننده است. تغییر حال و هوایی که توش هستیم هم می تونه کمک کنه مثلا اگه تنها هستیم بریم جایی که چند نفر دیگه کنارمون باشن یا اینکه با یه دوست صحبت کنیم حالا یا رودررو یا با تلفن یا چت یا هرچیز دیگه ای.
گاهی وقتا خوردن یه لیوان اب خنک هم میتونه به تمرکز حواسمون کمک کنه . انجام مدیتیشن هم خیلی خوبه مخصوصا اگه با تکرار یک ذکر باشه. البته ذکر خدا به تنهایی خیلی موثره.
می تونیم هر وقت فکر منفی اومد سراغمون چند ایه قران بخونیم یا یکی از دعاهایی که خیلی باهاشون انس داریمو بخونیم مثلا من خودم دعای کمیلو خیلی دوست دارم و واقعا هر وقت می خونم حالم کاملا عوض میشه.
ورزش کردن، گوش دادن به موسیقی ( موسیقی خوب یا به قولی فاخر) هم می تونه کمک کنه فکر منفی رو از ذهنمون دور کنیم.
اما به نظر من از اینا مهمتر پیشگیریه. یعنی قبل از اینکه فکر منفی بیاد سراغمون جلوشو بگیریم. حالا چطوری خوب اینم خودش بحثیه. من چند تا چیز به نظرم میرسه دیگران هم هرچی به فکرشون میرسه بگن که استفاده کنیم.
یکی از چیزایی که فکر می کنم مهم هست و متاسفانه می بینم خیلی داره باب میشه اظهار غم و غصه کردنه. مثلا از هرکی میپرسی خوبی ؟ میگه: ای بد نیستیم. هستیم حالا ....
و ازین جور چیزا. بهتر نیست بجای این بگیم الحمدالله . خدا روشکر و جمله های مثبت دیگه. در واقع منظورم اینه که بیام یه تغییر رفتاری تو خودمون بوجود بیاریم که اول از هر چیزی شاکر وقانع باشیم. وقتی ما به جای شکرگذاری خدا و قناعت به لطفش همش شکایت می کنیم ناخوداگاه همه چیزای منفی رو سمت خودمون میکشیم و خوب افکار منفی هم مستثنی نیستند.
من خودمو مثال میزنم . خوب من 31 سالمه ، اکثر هم سنو سالام الان یا سرکارن و اندازه این مدتی که من سابقه بیکاری دارم اونا سابقه کار دارن ازدواج کردنو دارن بچه هاشونو بزرگ می کنن یا اینکه ادامه تحصیل دادنو خلاصه بگم یه جورایی من ازشون خیلی عقبم. ولی میدونین چی تو زندگی منو بیشتر عقب انداخت ؟ ناشکری کردن . هی نشستم فکر کردم وای خدایا چرا اونا اینو دارن من ندارم چرا و چرا و چرا .... میگین اینا چه ربطی به افکار منفی داره ؟ خیلی ربط داره . اولا که با این افکارم دچار افسردگی شدم ، دوما همین افکار یه راه باز کرد برای افکار منفی . شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشه خیلی وقتا قبل از خ.ا اول چند روز دپرس می شدم و یاد مشکلاتم می افتادم بعد برای فرار از غم و غصه هام غرق رویاهایی می شدم که در نهایت می رسیدم به افکار منفیو اخرشم که دیگه معلومه.
وقتی خدا رو شکر می کنیم خدا به ما ارامشی میده که به ما قدرت کنترل ذهنمونو میده. شاید ایناکه میگم از نظر علمی درست نباشه ولی من بارها اینا رو تجربه کردم.
یه راه دیگه برای پیشگیری درگیر کردنه ذهن با موضوعات خوب و سازنده است. بعضی وقتا من فکر می کنم ذهنم یه لحظه اگه به چیزی مشغول نباشه می میرم
یه جایی خوندم که ذهن ما ناخوداگاه به سمت مشغول بودن میره. یعنی همیشه ذهنمون درگیر یه مسئله ای هست حالا هرچی. خوب چه بهتر که این مشغولیت به چیزای خوب باشه.
برنامه ریزی داشتن، انجام فعالیتهای مفید مثل ورزش، مخصوصا مطالعه، کارهای صنایع دستی و .... همه کارایی هستن که ذهن انسانو از افکار منفی دور می کنن.
فعلا چیز دیگه ای به ذهنم نمیرسه . بازم روی این مسئله فکر میکنم. هرچی به ذهنم رسید میگم. ایشالا که مفید باشه.