منظورت از چند چقدره باد صبا؟
مثلا می شد روزی 5 یا 6 بار انجامش بدی؟
معمولا چند وقت یه بار انجامش میدادی؟
مثلا هفته ای بود یا چند هفته ای یا روزی؟ نمیخوام دقیق بگی
هدفت چی؟ چون فهمیدی گناهه؟ حتما سرچ واسه ترک زدی که اینجا رو پیدا کردی
رکوردت قبل از این حدودا 150 روز چند بود؟ دقیقا بار یکی به اخر
یه موقهی که تصمیم به ترک گرفتم فک کنم حدود یه ماه شد پاکیم ولی نه بیشتر
بعدشم گفتم که دوبار تو ده روزه شکست خوردم قبلشم وضعم خوب نبود .دقیق زمان و تعداد دستم نیست
شده بود سه برا در روز اونم تو ایام امتحانا ولی نه بیشتر چون هربار عذاب وجدان بدی میگرفتم و از خودم بدم میومد
شاید باورت نشه ولی دنبال تنها چیزی که نمیگشتم تو نت رهایی از خ.ا بود....واقعا خدا کانونو گذاشت جلو روم
همه چی با هم اولش گناه بود بعدش چیزای دیگه
میدونی من برام خیلی مهمه که مادر خوبی باشم
و اصلا در مخیله ام نمیگنجید با این حرکت زشت بتونم یه بچه صالح رو تربیت کنم
گفتم اول خودم پاک باشم بعد بچه ام رو پاک تربیت کنم
به نظرم مقام مادر خیلی بالاست و مسئولیتش خیلی سنگینه
بعدشم از اینکه ظاهر و باطنم شبیه هم نبود بدم میومد
چقدر خوب بود سوالات هدفام برام یادآوری شد
ممنون
چقدر خوب ک ثابت قدم بودی صبا
عذاب وجدان، چ حس بازدارنده خوبیه
من الان بعد 100 روز شکستم اما عذاب وجدان ندارم
پیش خودم میگم اشکال نداره از اول شروع کن، مهم اینه از دفعه های قبل بهتر دووم اوردی
اخه بدبختی اینه من خیلی ضایع میشکنم، بدون هیچ برانگیختگی زیادی
یعنی تو لحظه بحران خودم بیشتر حسمو برانگیخته میکنم یجورایی فکر میکنم چون زمان زیادی رو(از نظر خودم) پاک بودم پس میتونم جلو خودمو بگیرم
اما بعدش تلاشی برای جلوگیری از لغزش نمینم
اولش میگم تو که ی مورد از مسابقه رو شکستی، پس روزات 0 میشه پس حالا ک میخوایی از اول شروع کنی بقیه مواردم بشکن
نمیدونم چیکار کنم حس معنویم و عذاب وجدانم بالا بره
تو ام جواب بده عزیزم
قبل این صد روز چند روزه بودی؟
همه سوالایی که پرسیدم جواب بده
بسوی خدا جون
من هنوزم از خودم میترسم
برای همین حتی وقتی ببینم دارم به موقعیت خطرناک فقط نزدیک میشم سریع جهت ذهنم رو عوض میکنم
با خودم نمیگم من میتونم مقاومت کنم
یا اینکه بگم خودم میدونم تا کجا حد و نگه دارم
من بارها سر این مسئله شکست خوردم
پس حتی نزدیکشم نمیشم چون مطمئن نیستم با دیدن این عکس یا این موقعیت تنهایی کار دست خودم میدم یا نه
همیشه خودمو اول راه میبینم
به اون ستاره ها دل نبند یا اعتماد نکن
فقط یه لحظه غفلت لازمه که از دستشون بدیم
یادمه یه متن خوندم تو کانون درمورد بدن بود که مرحله به مرحله توضیح داده بود که از کجا این فرآیند شکل میگیره
مثل یه توپ میمونه که ما شروع میکنیم حرکتش میدیم و از کوه بالا میبریم
هی با خودمون میگیم من حواسم هست که نرسم به قله فقط یه کم دارم میبرمش بالا
حد و حدود هم رعایت میکنم
ولی وقتی به خودمون میایم که توپ رسیده به قله و خودش بدون کنترل ما داره راه و ادامه میده و خودشو به سمت دره پرتاب میکنه
هیچ وقت نباید بذاری توپت از کوه بالا بره
وقتی مراحل علمیش رو خوندم فهمیدم کجا باید متوقفش کنم که هم توقفش آسونتر بشه هم اینکه تو حاشیه امن باشم
هیچ وقت به توانایی خودتون در کنترل کردن حدود اعتماد نکنید
سلام
ب محضی ک ترس رفت و ب خودمون حق دادیم لغزش میاد...
هیچ وقت حق شکست نداریم و هیچ وقت نمیتونیم بگیم اشکال نداره..
روحیه ک اینطوری باشه روزای خوب زیاد میشه ان شاء الله..
و
(1394 خرداد 13، 15:02)گلبرگ نوشته است: [ -> ]گروهها :
خانم لبخند-انیس- بادصبا-گلبرگ-آزادم======> پ مثل پاکی
و
M12-mahsa.milad--سها -رها1361-سنا =====> کولاک
از همدیگه خبر داریم؟
یه گروهیم؟
دو گروه با هم رقابت داریم؟
همدیگه رو تشویق می کنیم؟
مشکلمونو مطرح می کنیم ؟کمک می خوایم از هم؟
یا فقط اعلام وضعیت داریم ؟ من سبزم من قرمزم و .... این مسابقه ی گروهیه؟
با چه انگیزه ای میایم شرکت می کنیم تو مسابقه ؟
برای چی اسم انتخاب می کنیم ؟
......
و....
و....
یا علی
سلام
اینا ک گفتی خب اساسا مسابقه های گروهیه..
اما این ک چرا نیستن....
من خودم ب شخصه خیلی بد عمل کردم..
یا انگیزش بیرونی میخواد یا رقبت درونی..
بیرونی تا حد کمی ادا میشه اما درونی نیست تا هماهنگی اتفاق بی افته..
الان تو گروه ما (
M12-mahsa.milad--سها -رها1361-سنا) ب حول و قوه الهی من با هیچ کدوم حرف نزدم!!!
عیب از منه اما خب شوق بیرونی هم ندیدم..
سری قبل ک با می تی بودم بهتر بود اوضاع ...
ببخشین!
(1394 خرداد 14، 23:37)می توانم نوشته است: [ -> ]الان داری جاهای دیگه رو میخونی
من میپرسم تو جواب بده
چند وقت قبل کانون درگیر بودی؟ خیلی...بیشتر از چیزی ک تو ذهنت بیاد.
الان رکوردت چقدره؟ چند سال..
رکورد دقیقه قبل از اون چی؟ منظورم بار یکی به آخره یادم نیست!
بیشترین تعدادی که تو یه روز انجامش دادی چقدر؟ خیلی مسخره ی دوره ای یادمه زنگ تفریح بود حتی..خاک تو سرم!
چند وقته کانونی؟ ی ماه دیگه میشه شش سال
قبل کانون وضعییتت چند وقت یه بار بود؟ پراکنده..شاید گاهی چند ماه.. گاهی هم...
یعد از چند وقت از شروعش تصمیم به ترک گرفتی؟ از 17 سالگی..شایدم کمتر..دبیرستان میرفتم..
بعد چند وقت کانونو پیدا کردی؟ خیلی وقت بعدش.. قبلش اصلا نت نداشتم..
هدفت از ترک چی بود؟ هدف خاصی به جز ترک داشتی؟ از گناه بودنش بدم میاومد.. حس بدی بهم میداد..
خدا پشت و پناه لحظه هامون..
یاعلی.
می بینید من چقدر خوبم
وقتی با من هم گروه باشید چقدر همه چی عالیه
سها جان مرسی جواب دادی
ولی بار در روز رو ننوشتی شاید صلاح دیدی؟ ممنون می شم بگی
سلام سها جان
خوبی ؟
خب من احوال هم گروهی هامو پرسیدم کسی جواب نداد؟ نمیدونم کجایید
سلام دخترا
من الان تو کدوم گروهم؟
اگرم نیستم نمیخواد اسمم رو وارد کنید
**********
من میپرسم تو جواب بده »»
چشم
چند وقت قبل کانون درگیر بودی؟ »»
تابستون 88 با این قضیه درگیر شدم
الان رکوردت چقدره؟
100 روز بود که شکستم از اول اسفند
رکورد دقیقه قبل از اون چی؟ منظورم بار یکی به آخره؟ »»
این سوالت خیلی گنگه متوجه نشدم چه زمانی مد نظرته!!
اما قبل این 100 روز 133 روز خوب داشتم
بیشترین تعدادی که تو یه روز انجامش دادی چقدر؟ »»
خجالت میکشم بگم
چند وقته کانونی؟ »»
تیر میشه 1 سال
قبل کانون وضعییتت چند وقت یه بار بود؟ »»
اوایلش چون برام تازگی داشت زیاد بود، یادمه ی مدت هر روز یا بیشتر
زمانی ک تصمیم ب ترک گرفتم سعی کردم هی فاصله لغزشامو زیاد کنم،تلاشم این بود تا میتونم نشکنم و شکستم از زمان قبلی کمتر نباشه
بعد این راهکار 40 روز 70 روز 30 روز و ... پاکی داشتم، میدونی چیزی ک وجود داره وقتی میشکنم تا چند روز درگیرم تا دوباره خودمو جمعو جور کنم
بعد از چند وقت از شروعش تصمیم به ترک گرفتی؟
فکر کنم 5 یا 6 ماه بعدش دقیق یادم نیست شایدم 8 ، 9 ماه
بعد چند وقت کانونو پیدا کردی؟ »»
نمیدونم چون من از طریق ی سایت دیگه با اینجا آشنا بودم اون موقع خودم تو ترک بودم و اینجا عضویت نداشتم
هدفت از ترک چی بود؟ هدف خاصی به جز ترک داشتی؟ »»
سلامت جسمی و روحی (آخه بعدها خوندم ک اینکار ذهنو شرطی میکنه و در زندگی زناشویی تاثیر منفی داره) - گناه بودنش
*****************
میتی جون این سوالا برای چیه؟ چ کمکی میکنه؟
راستش دنبال یکی میگردم با شرایط شبیه خودم
منم تقریبا از 88 دچارش شدم انقدر اون روزا تاریک بود که درست یادم نیست
گفتی خجالت منم نمیگم اما می شد بارها طی روز انجامش بدم
دیدم دارم دیوانه میشم تصمیم به ترک گرفتم یه چند ماهی مشغول بودم نشد رکوردم فوقش 4 روز شد
بعدش کانونو پیدا کردم
اون اولا تا بیست روزم تقریبا رفتم
منتها هر وقت می شکستم مشکل چند بار در روز برام میشد مساله و مجبور میشدم برگردم ده روزه!
این شد که خیلی اونجا موندم که اقی سیزده هم لطف کردن یاداوری کردن
بعدشم دیگه اصلا از ده روزه هم بالا نمی اومدم!
اگر این چند روزه رو در نظر نگیریم از لحاظ سریالی شدن و بار در روز بهتر شدم از لحاظ رکورد اخیرا تقریبا ده روز یادو هفته یه بار بودم
واسه این همه مدت که تو کانون بودم خیلی روند کندیه
من اولا خیلی با فاصله زیاد انجام میدادم ولی بعدش دیوانه وار انجامش میدادم میشنوید بیمرگونه واقع وصف حالم بود
داشتم فکر میکردم شاید من بهتر از این نمی شم و باید بابت همینقدر بهبود خدا رو شکر کنم و بی خیال شم
ولی خب به سوی خدا هم شرایط نزدیک من بوده دیگه
نمیدونم چی بگم
کاش بقیه هم بگن ز وضع حالشون
شاید یه مقدار ذهنم روشن تر شد
اخه اون موقع تو هر مسابقه سه بار میشکستی باید برمیگشتی عقب
یه مسابقه قبل تر
فکر کن هر روز روزی جند بار خ.ا جدی سگ جون بودما
تعجب داشت که زنده موندم و اصلا پام به کانون واز شد
منم این مشکل رو هنوز دارم
وقتی میشکنم هی میگم از فرصت استفاده کن چون بعد دوباره مسابقه رو شرو کنی نمیتونیاا، دیگه باید پاک بمونی
علتش اینه ک جنبه معنوی در من ضعیف شده، عذاب وجدان ندارم
البته اینبار میخوام ب خودم سخت بگیرم برای همین تو مسابقه کنترل ذهن شرکت کردم.
ماشاالله تو که الان رکوردت خوبه
اره بابا خیلی خوبه!
رکورد بعدیم 30 بود
اون دفعه صادفی بود تقریبا
نه من حرفم مسابقه نیست
دیوونه میشم
دیوانه معادل مانند دیو
سلام دوستان و همگروهی های عزیزم
خانم لبخند ، باد صبا ، آزادم و گلبرگ جونم
من که عالی ام
سبز سبزم
شما چطورین؟
چه اسم قشنگی داریم ما
پ مثل پاکی
انشالله همیشه پاکیم .... بــــــــــــله
راستی به سوی خدا هم جزء گروه ماست آیا؟
سلام
فقط میتونم بگم شرمنده ام که تو گروه ثبت نام کردم اما فعالیتی اینجا نداشتم
شرمنده ام که از حال همگروهیام خبر ندارم
شرمنده ام از شما ، از خودم و بیشتر از همه از خدا
خدایا خودت کمکم کن
بچه ها حالم خوب نیست یه اتفاقی منو بهم ریخته
میدونم اتفاق بهونست
هیچکس و هیچ چیزی رو مقصر نمیدونم
این منم که باعثش میشم فقط خودم
لطفا یه مدت حواستون به من باشه
دیگه نمیخوام ...