کانون

نسخه‌ی کامل: من و دلتنگی و این بغض مدام ...
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
هوا گرفته بود و باران میبارید

کودکی گفت: گریه نکن خدا، درست میشه....
53258zu2qvp1d9v
(1391 مرداد 28، 17:37)حمید خان نوشته است: [ -> ]قانون 2500 ساله برای رسیدن به خوشبختی
چه می خواهید؟ یک کار خوب؟ یک رابطه عاشقانه بادوام؟ سفر یک ساله در اقیانوس آرام در کشتی مجلل خودتان؟ یا فقط بهتر کنار آمدن با خودتان؟ شاید یک یا چند مورد از اینها را در زندگی بخواهید. اما ورای همه اینها و خیلی آرزوهای دیگر، همیشه آرزوی رسیدن به خوشبختی وجود دارد. یک راه عالی برای پیدا کردن نکات مفید و امتحان شده این است که به عقب برگردید. به تاریخ نگاه کنید. ایده هایی را پیدا کنید که طی چند هزار سال گذشته بارها و بارها امتحان شده است. در زیر به 7 مورد از این نکات اشاره می کنیم. 1. انتخاب با شماست اکثر افراد به همان اندازه که ذهن خود را برای شاد بودن آماده می کنند، شاد هستند. – آبراهان لینکلن (Abraham Lincoln) برای ساختن یک زندگی شاد، بهچیزهای زیادی نیاز نیست؛ همه چیز در خودتان است، در طرز فکر خودتان. – مارکوس آرلیوس آنتونیوس (Marcus Aurelius Antoninus) دنیای آدم های شاد از دنیای آدم های ناشاد متفاوت است. – لودویگ ویتگن اشتاین (Luwig Wittgenstein) اینکه خودتان و دنیایتان را چطور می بینید، انتخاب ها و عادت های آگاهانه شما هستند. عینکی که برای نگاه کردن به همه چیز به چشم می زنید، نحوه تفسیر شما از اتفاقات را رقم می زند. و بنابر این تفسیرهاست که عمل می کنید. و همه اینها زندگی شما را می سازد. می توانید تصمیم بگیرید که در چیزهای خیلی کوچک زندگی شادی و خوشبختی را ببینید. می توانید انتخاب کنید که همه اتفاقات را به طریقی مثبت تحلیل کنید. و انتخاب های شما مقدار شادی که در زندگی پیدا و ایجاد می کنید را تعیین می کند. 2. به امروز فکر کنید، نه دیروز و نه فردا. وقتی یک در خوشبختی بسته می شود، در دیگری به رویتان باز می شود، اما معمولاً ما آنقدر به آن در بسته چشم می دوزیم که در جدیدی که باز شده است را نمی بینیم. – هلن کلر (Helen Keller) نادان خوشبختی را در دوردست ها می جوید، دانا آن را زیر پای خود می رویاند. -- جیمز اوپنهایم (James Oppenheim) شما فقط امروز را دارید. فقط همین امروز را. دیروز خاطره ای بیش نیست و نمی توانید تغییرش دهید. فردا خیالی بیش در ذهنتان نیست. سعی کنید بیشتر در زمان حال زندگی کنید؛ در همین امروز. نگران آینده و گذشته تان نباشید. درغیراینصورت بخش مهمی از شادی و خوشبختی را که همین الان در اختیارتان است از دست می دهید. 3. قدرشناسی را فراموش نکنید. انسان ها عاشق شمردن مشکلاتشان هستند اما لذت هایشان را نمی شمارند. اگر آنها را هم می شمردند می فهمیدند که به اندازه کافی از زندگی لذت برده اند. – فئودور داستایوفسکی (Fyodor Dostoevsky) ما معمولاً فراموش می کنیم که خوشبختی درنتیجه به دست آوردن چیزی که نداریم، به دست نمی آید، بلکه از تشخیص و قدردانی بابت چیزهایی که داریم به وجود می آید. – فردریک ******************************گ (Fredrick Keonig) باید قدردان کسانی باشیم که شادمان می کنند؛ آنها باغبانان مهربانی هستند که روحمان را شکوفا می سازند. – مارسل پروست (Marcel Proust) یکی از ساده ترین و سریع ترین راه های تبدیل روحیه منفی به مثبت، قدرشناسی و شکرگزاری است. چند چیزی که می توانید بخاطر آن خدا را شکر کنید و قدردان باشید عبارتند از: نور خورشید و هوا. سقفی که بالای سرتان است؛ سلامتی تان، یک برنامه تلویزیونی خوب؛ یک فیلم یا آهنگ زیبا. دوستان و خانواده تان، همکارانتان و ... یک دقیقه امتحان کنید و ببینید چه تاثیر خوبی بر احساستان خواهد داشت. با شکرگزاری و قدرشناسی از دنیای اطرافتان احساس فوق العاده ای پیدا می کنید و روحیه افرادیکه از آنها قدرشناسی می کنید نیز عالی می شود. 4. به فردی دیگر کمک کنید به خوشبختی برسد. از آنجاکه با لذت دادن به دیگران لذت بیشتری می برید، باید تلاش بیشتری برای شاد کردن دیگران به کار گیرید. – النور روزولت (Eleanor Roosevelt) هزاران شمع را می توان با یک شمع روشن کرد بدون اینکه زندگی آن شمع کوتاهتر شود. تقسیم خوشبختی هیچوقت از آن کم نمی کند. – بودا (Buddha) اگر می خواهید برای یک ساعت خوشبخت باشید – چرت بزنید. اگر می خواهید یک روز خوشبخت باشید – به ماهیگیری بروید. اگر می خواهید یک سال خوشبخت باشید – پول ارث ببرید. اگر می خواهید همه عمر خوشبخت باشید – به یک نفر کمک کنید. – ضرب المثل چینی خوشبختی مانند یک بوسه است. برای اینکه از آن لذت ببرید باید آن را با کسی سهیم باشید. – برنارد ملتزر (Bernard Meltzer) مطمئناً این یکی از متداول ترین باورهای موجود درمورد خوشبختی است. شاید کلیشه ای به نظر برسد اما خیلی خوب عمل می کند. وقتی باعث خوشبختی و خوشحالی فردی دیگر می شود—مثلاً با کمک کردن به او در کاری—می توانید آن را حس کنید، ببینید و بشنوید. و آن احساس شادی و خوشبختی دوباره به سمت خودتان جریان می یابد. بعد تازه کلی اعتماد به نفس پیدا می کنید که توانسته اید کسی را شاد کنید. و بخاطر عمل متقابل، این امکان وجود دارد که آن فرد هم برای شاد و خوشبخت کردن شما تلاش کند. 5. چند مورد از آرزوها و خواسته های کم ارزش تر خود را فراموش کنید. اگر می خواهید فردی را شاد کنید، نباید به دارایی های او اضافه کنید، از خواسته هایش کم کنید. – اپیکور (Epicurus) هیچوقت نمی توانید از چیزهایی که لازم ندارید به اندازه ای به دست آورید که شادتان کند. – اریک هوفر (Eric Hoffer) غنی ترین کسی است که لذت های ارزان تری دارد. – هنری دیوید تورو (Henry David Thoreau) اگر به جای بیشتر و بیشتر و بیشتر، کمتر بخواهید، احتمال برآورده شدن خواسته ها و آرزوهایتان بیشتر خواهد شد. و اگر چند مورد از این خواسته هایی که خیلی برایتان مهم نیستند را دور بریزید مطمئناً احساس استرس و نگرانی کمتری هم خواهید داشت. زندگی برایتان آرام تر و بهتر می شود و از روزتان لذت بیشتری می برید و متوجه می شوید که خوشبختی همان موقع هم در زندگیتان وجود دارد. 6. کارهایی را انجام دهید که دوست دارید. موفقیت کلید خوشبختی نیست. خوشبختی کلید موفقیت است. اگر کاری که انجام می دهید را دوست داشته باشید، موفق خواهید شد. – آلبرت شوایتزر (Albert Schweitzer) خوشبختی در داشتن پول نیست؛ در لذت به دست آوردن و تلاش خلاقانه است. – فرانکلین دی. روزولت (Franklin D. Roosevelt) کاملاً بدیهی است. اما خیلی راحت ممکن است در دام انجام کاری که دوست ندارید بیفتید و ندرتاً پیش بیاید که کارهایی را انجام دهید که واقعاً دوست دارید. شاید نتوانید خودتان کاری که الان باید انجام دهید یا چند ساعت در روز یا هفته مجبوری انجام دهید را انتخاب کنید اما همیشه قدرت انتخاب دارید. همیشه زمان دارید. انتخاب با خودتان است. 7. یا حداقل کاری انجام دهید. عمل همیشه با خوشبختی همراه نیست اما هیچ خوشبختی بدون عمل به دست نمی آید. – بنجامین دیزرائلی (Benjamin Disraeli) بیست سال دیگر بخاطر کارهایی که انجام ندادید ناامیدتر خواهید بود تا نسبت به کارهایی که انجام دادید. پس کشتی زندگی تان را از منطقه امن بیرون بیاورید و به اکتشاف و خیال در دریای زندگی بروید. -- مارک تواین یکی از بهترین راه ها برای نرسیدن به خوشبختی این است که خودتان را عقب نگه دارید و هیچ کاری نکنید. همیشه وارد عمل شدن آسان نیست، ممکن است ترسناک و سخت باشد. اما اگر وارد عمل نشوید، خیلی چیزها را از دست خواهید داد؛ مثل خیلی از لحظاتی که می توانید با آدم های مختلف بگذرانید و خیلی تجربیاتی که می تواند خوشبختی زیادی برایتان به ارمغان آورد.
یاد دارم در غروبی سرد سرد
می گذشت از کوچه ما دوره گرد
داد می زد :
کهنه قالی می خرم
دست دوم جنس عالی می خرم
کاسه و ظرف سفالی می خرم
گر نداری کوزه خالی می خرم
اشک در چشمان بابا حلقه بست
عاقبت آهی کشید
بغضش شکست
اول ماه است و نان در سفره نیست
ای خدا شکرت
ولی این زندگی است؟
بوی نان تازه هوشش برده بود
اتفاقا مادرم هم روزه بود
خواهرم بی روسری بیرون دوید
گفت :
آقا سفره خالی می خرید؟؟؟Tears
آرزو دارم :
خورشید رهایت نکند
غم صدایت نکند
ظلمت شام سیاهت نکند
و تو را ز دل آن کس که تبت در تن اوست
حضرت دوست جدایت نکند ...
کار سختی نیست
تغییر جایگاه ِ آدمها توی دلت؛
وقتی قرار است یک دوست معمولی
یک هم صحبت گاهی به گاهی
یک رفیق لحظه های خوب
یک دفعه تبدیل بشود به یک دوست صمیمی تر
به یکی که رفیق تمام لحظه هاست
به یکی که بیشتر از بقیه رویش حساب میکنی...
.
اما
امان از اینکه بخواهی راه ِ رفته را، برگردی؛
.
سختی کار آن وقتی است
که بخواهی
یکی را که عزیز ِ دلت بوده
آرام ِجان لحظه هایت بوده
عزیزِ همیشه و هنوزت بوده
برگردانی و بنشانی در جایگاه یک دوست معمولی؛
- یکی مثل همه -
که گاهی هست و گاهی نیست
که بود و نبودش چندان فرقی نمی کند برای دلت
بودنش البته خوشحالت میکند
اما نبودنش دیگر دردناک نیست...
.
تلخ میگذرد
این روزها را میگویم
که قرار است
از - تو -
که آرام ِ جان ِ لحظه هایم بوده ای
برای دلم
یک انسان معمولی بسازم...

پ.ن:
1-صبر هر آدمی بالاخره یک روزی، یک جایی، میان یک حادثه ای، تمام می شود...نه؟!
2-ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران... وای به حال دگران

در پایان زندگی
از روی :
تعداد مدرک هایی که گرفته ایم
میزان مالی که اندوخته ایم
و کارهای بزرگی که به انجام رسانده ایم
در مورد ما قضاوت نخواهد شد ...
بلکه از ما خواهند پرسید :
آیا گرسنه ای را سیر کرده ای؟
برهنه ای را لباس پوشانده ای؟
و بی خانه ای را پناه بخشیده ای؟
گرسنه ی،نه فقط گرسنه ی لقمه ای نان ...
برهنه،نه فقط از تن پوش که برهنه از عزت و احترام انسانی ...
و بی خانه،نه فقط از خشت و گل که بی خانمان به سبب طرد شدن و رانده شدن ...
من 1شعار کوچولویی دارم واسه خودم
امیدوارم فقط در حد شعار نباشه
که اونم اینه
هیچ وقت به خودت نگو من بدمSmiley-face-thumb
من گناهکارم
تو بهترینی53258zu2qvp1d9v
اطرافتو نگاه کن17
ببین چقد غم آدما رو گرفته
ببین چقد دیگران تو مشکلات خودشون غرقن
ببین چقد آدمای گناهکارتری از تو وجود دارن
ببین چقد از خیلیا بالاتری42
تو بهترینی317
خودتو دوس داشته باشvarzesh
به کوچیکترین نکته مثبت خودت لبخند بزنKhansariha (46)
و به لطف خدا امیدوار باشMuscular
تو میتونی41Khansariha (48)41
ایمان داشته باش317317
دشت ها آلوده ست
در لجنزار گل لاله نخواهد رویید
در هوای عفن آواز پرستو به چه کارت آید؟


فکر نان باید کرد
وهوایی که در آن
نفسی تازه کنیم


گل گندم خوب است
گل خوبی زیباست
ای دریغا که همه مزرعه ی دلها را
علف هرزه ی کین پوشانده ست


هیچ کس فکر نکرد
که در آبادی ویران شده دیگر نان نیست
و همه مردم شهر
بانگ برداشته اند
که چرا سیمان نیست
و کسی فکر نکرد
که چرا ایمان نیست


و زمانی شده است
که به غیر از انسان
هیچ چیز ارزان نیست ...


( حمید مصدق )
بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست
باز می پرسمت از مسئله دوری و عشق
و سکوت تو جواب همه مسئله هاست
امشب شب رویای تو بود و تو نبودی

در دل همه آوای تو بود و تو نبودی

دل زیر لب آهسته تمنای تو میکرد

در حسرت دیدار تو بود و تو نبودی . . .


53535353535353


[تصویر:  5639.jpg]
چشم در چشم توبودن زیباست..
من و این میل مقیم حرم خلوت یار
خواندن واژه ی زیبای "مرو"
توو این دعوت زیبا که " بمان"
از نگاهی که به من دوخته ای
و تو خود میدانی
باتو باران زیباست..
گر بگیری تو دگر دست دلم,
نقطه چینی نمناک,از زمین تا به خدا بنشانی
سر آن سفره پرمهر یقین,
فهم باران به فروبستن چتر من دیر آمده ام,
می مانم خیس این واژه ی آویخته از سقف خدا
دست در دست تو بودن غوغاست..
در سکوتی که پر از حس دعاست..
و نرفتن , ماندن دست لرزان من و دامن عشق,
با تو از "من" گفتن درک آغوش تودر خلوت عشق,
چشم در چشم تو در باور زیبای حضور
حرف ناگفته لب, مانده به دل شب
و این مهر نگاه تو و این باور خیس و کلامی زیبا پ
شت در را توبینداز که به نجوا,
تو به این عاشق باز آمده ات می گویی:
که من می مانم " آه ای دیر آمده, دیگر تو بمان"
.
.
[تصویر:  56df735557e102589be763c4b5f4d01783ff50c9.jpeg]
پیکر تراش پیرم و با تیشه خیال
یک شب تو را ز مرمر شعر آفریده ام
تا در نگین چشم تو نقش هوس نهم
ناز هزار چشم سیه را خریده ام
بر قامتت که وسوسه شستشو در اوست
پاشیده ام شراب کف آلود ماه را
تا از گزند چشم بدت ایمنی دهم
دزدیده ام زچشم حسودان نگاه را
تا پیچ و تاب قد تو را دل نشین کنم
دست از سر نیاز به هر سو گشوده ام
از هر زنی تراش تنی وام کرده ام
از هر قدی کرشمه رقصی ربوده ام
اما تو چون بتی که به بت ساز ننگرد
در پیش پای خویش به خاکم فکنده ای
مست از می غروری و دور از غم منی
گویی دل از کسی که تو را ساخت کنده ای
هشدار زان که در پس این پرده نیاز
آن بت تراش بوالهوس چشم بسته ام
یک شب که خشم عشق تو دیوانه ام کند
بینند سایه ها که تو را هم شکسته ام
نامم را پدرم انتخاب کرد!
نام خانوادگی ام را یکی از اجدادم!
دیگر بس است!
راهم را خودم انتخاب خواهم کرد...
دکتر علی شریعتی



انسان نمی تواند به آسمان نیندیشد ...
چگونه می تواند؟!
مگر انسانهایی که عمر را بی چِرا به چریدن مشغولند ...
و سر به زمین فرو برده اند ...
و پوزه در خاک دارند ...
و غرق در آب و علف اند ...
اینها که "گوسفندان" دو پایند ...
دکتر علی شریعتی
هنگامی که تمام بهشت را با نگاهی

براندام درخت پنجره اتاقم تجربه می کنم چرا ناراحت باشم؟

وقتی که بهترین موسیقی ها را

درسکوت اتاق کوچکم می شنوم چراغرق شادی نباشم؟

گاه یک لبخند،

آن قدر عمیق می شود که گریه می کنم

گاه یک نغمه،

آن قدر دست نیافتنی است که با آن زندگی می کنم

گاه یک نگاه

آن چنان سنگین است،

که چشمانم،

رهایش نمی کنند

گاه یک عشق آن قدر ماندگار است
که فراموشش نمی کنم ...
من رقص دختران هندی را بیشتر از نماز پدر و مادرم دوست دارم...
چون آنها از روی عشق و علاقه می رقصند
ولی پدر و مادرم از روی عادت نماز می خوانند ...
دکتر علی شریعتی