کانون

نسخه‌ی کامل: من و دلتنگی و این بغض مدام ...
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
هى لعنتى!
بیا باهم بازى کنیم:
تو پاکت های خالی سیگارم را بشمار،

من هم،
“شماره غریبه هاى توى گوشى أت را”

این تو نیستی که مرا از یاد برده ای
این منم که به یادم اجازه نمیدهم حتی از نزدیکی ذهن تو عبور کند
صحبت از فراموشی نیست ، صحبت از لیاقت است !!!
ﺍﺯ ﯾﮏ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ, ﺣﺬﻑ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ
ﻋﺎﺩﺗﻬﺎ ﺭﺍ
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻫﺎ ﺭﺍ
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺭﺍ . ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺭﺍ . ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺭﺍ
ﯾﮏ ﮐﺎﻏﺬِ ﺳﻔﯿﺪ ...

ﯾﮏ ﺑﻪ ﻧﺎﻡِ ﺧﺪﺍ !
ﯾﮏ
ﻧﻘﻄﻪ ﺳﺮِ ﺧﻂ
ﺍﺯ ﯾﮏ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺑﺮﺍﯼِ ﺧﻮﺩﺕ
ﺑﺮﺍﯼِ ﺩﻟﺖ
ﺭﻭﺯ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺍﻧﯽ
ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ
ﺍﺯ ﯾﮏ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ
ﺑﺮﺍﯼِ ﺁﺩﻡ ﺑﻮﺩﻥ .. ﺁﺩﻡ ﻣﺎﻧﺪﻥ
ﺑﺮﺍﯼِ ﺍﺣﺴﺎﺳﺖ
ﺑﺮﺍﯼِ ﺧﻮﺩﺕ
ﻣﯽ ﺭﻭﯼ

ﭘﺸﺖِ ﺳﺮﺕ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﯿﻢ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯽ....
نــَـه بــــه دیــروز هــآیی کـــه بودی می اندیشــَمــ

نـــَـه بـــه فـــــَــردآهــآیی کـــه شــآیـَـد بیــــآیی

میخـــــــوآهــَـم امـــروز رآ زنــدگـــی کــُنــمــ

خواســـتی بــآش…

خواســـتی نَبــآش…
گوش کنین
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﻧﭽﭙﺎﻧﯿﺪ ﭼﺮﻭﮎ ﻣﯿﺸﻮﯾﺪ .
مواظب خودتون باشین !

کوتاه که بیاین ، از روتون میپرن …

!
همه اخطار ها "زنگ " ندارند

 گاهی

 "ســــــکوت"

 آخــــــرین "اخطــــــار" است !
چه “شوری” میزند دلم وقتی…

در چشم دیگران

انقدر “شیرین” میشوی !
عشق، تصميم قشنگي ست، بيا عاشق شو
نه اگر قلب تو سنگي ست، بيا عاشق شو 
آسمان زير پروبال نگاهت آبي ست 
شوق پرواز تو رنگي ست، بيا عاشق شو 
ناگهان حادثه ي عشق، خطر كن، بشتاب 
خوب من، اين چه درنگي ست، بيا عاشق شو 
با دل موش، محال است كه عاشق گردي
عشق، تصميم پلنگي ست، بيا عاشق شو 
تيز هوشان جهان، برسر كار عشقند 
عشق، رندي است، زرنگي ست،بيا عاشق شو 
كاش در محضر دل بودي و ميديدي تو 
بر سر عشق، چه جنگي ست! بيا عاشق شو 
« مصلحت نيست كه از پرده برون افتد راز» 
صورت آينه زنگي ست، بيا عاشق شو 
مي رسي با قدم عشق به منزل، آري... 
عشق، رهوار خدنگي ست، بيا عاشق شو 
باز گفتي تو كه فردا!!! به خدا فردا نيست 
زندگي، فرصت تنگي ست، بيا عاشق شو 
كار خير است، تأمل به خدا جايز نيست! 
عشق، تصميم قشنگي ست، بيا عاشق شو
عشق می اید

پاورچین پاورچین

وگاه سریع وبرنده


ازكجا بی انكه بدانی

وتا با خبر شوی

كفش های ترا برده است

مثل دلت كه دیگر نمیدانی دركجاست...
می پسـندم پاییـز را

که معافـم می کنـد

از پنـهان کردن


دردی که در صـدایم می پیچـد ُ

اشکی که در نگاهـم می چرخـد

آخر همه مـی داننـد

سـرما خورده ام . . . !
خیلی ها برای لذت بردن از زندگی ، گذشته ی خود را رها می کنند و می گویند: امروز انگار نخستین روز عمر منه!

اما من ترجیح می دهم که بگویم امروز آخرین روز از زندگی منه و میخواهم از لحظه لحظه ی آن استفاده کنم گویی که فردایی در کار نیست ...
گاهی باید از دلواپسی، نگرانی و تردید دست بکشید

و ایمان داشته باشید که همه چیز درست خواهد شد،

شاید نه آنگونه که شما انتظار دارید، بلکه آنگونه که صلاح در آن است.53258zu2qvp1d9v53258zu2qvp1d9v53258zu2qvp1d9v
طلاهایش را که داد ...
از در ستاد پشتیبانی جنگ بیرون رفت ...
جوان داد زد
خانوم رسید طلاها !
خندید و گفت:
من برای پسرم هم رسید نگرفتم......!53258zu2qvp1d9v
.


 چه کسی می گوید : که گرانی شده است ؟
 دوره ی ارزانی است !
 دل ربودن ارزان، 
 دل شکستن ارزان 
 دشمنی ارزان، کینه ورزی ارزان 
 تن عریان ارزان 
 آبرو قیمت یک تکه ی نان 
 و دروغ از همه چیز ارزان تر 
 قیمت عشق چقدر کم شده است 
 کمتر از آب روان 
 و چه تخفیف بزرگی خورده است 
 قیمت هر انسان ...




53
زمان
ساز سفر میزند...
بی هیچ پاداشی حراج محبت کنیم
که همه ما خاطره ایم!53258zu2qvp1d9v53258zu2qvp1d9v53258zu2qvp1d9v