کانون

شهریار
هفته اول مرداد

شنبه : 5
یکشنبه : 7
دوشنبه : 8
سه شنبه : 5

سلام خداقوت
آقای باب الحوائج مدالتون مبارکتون باشه

شنبه: ۴.۵
یک شنبه : ۶.۵
دوشنبه : ۴.۵
سه شنبه: ۵.۵
چهار شنبه: ۹

سلام

زینبی
هفته اول مرداد:

شنبه :4
یکشنبه:10 
دوشنبه:8.5
سه شنبه:9.5
چهارشنبه:10

سلام
صبح همگی بخیررر
زینبی
هفته اول مرداد:

شنبه :4
یکشنبه:10 
دوشنبه:8.5
سه شنبه:9.5
چهارشنبه:10
پنج شنبه:7

سلام و عرض ادب خسته نباشید
خدا قوت به همه برنامه ریز ها
ان شاءالله هفته خوبی داشته باشیم
هفته اول مرداد:
شنبه:9
یکشنبه:7
دوشنبه:4
سه شنبه:10
چهارشنبه:9
پنج شنبه:8
جمعه:7
تشکر میکنم از خانوم ایرانا
بنده هم به داداش ابوالفضل تبریک میگم ان شاءالله موفق باشند
چرا یه دفعه خلوت شد

شنبه:6
یکشنبه:8
دوشنبه:10
سه شنبه:7
چهارشنبه:8
پنجشنبه:7
جمعه:9
میانگین:7.8

نقل قول: چرا یه دفعه خلوت شد 

همه مشغول  ارزیابی اند

سلام به همگی
ممنون زینبی جان


شنبه : آزاد
یکشنبه : بیمار بودم خب
دوشنبه : ۸
سه شنبه : ۸.۵
چهارشنبه : ۷.۲۵
پنجشنبه: ۸
جمعه: ۷.۲۵

سلام
زینبی
هفته اول مرداد:

شنبه :4
یکشنبه:10 
دوشنبه:8.5
سه شنبه:9.5
چهارشنبه:10
پنج شنبه:7
جمعه:5

میانگین:7.71

سلام خداقوت 


شنبه: ۴.۵
یک شنبه : ۶.۵
دوشنبه : ۴.۵
سه شنبه: ۵.۵
چهار شنبه: ۷.۵
پنج شنبه: ۷.۵
جمعه:۶
میانگین: ۶

پ.ن : یه وقتایی رو ک برنامه مون کلا درس خوندن نیست، مثلا برنامه داریم فقط اون روز تفریح کنیم و جمع کردن وسایل مد نظرمونه
رو باید روز آزاد در نظر بگیریم؟ یا میتونیم بر حسب کاری ک میخواییم انجام بدیم نمره گزاری کنیم؟

سلام و عرض ادب خسته نباشید
خدا قوت به همه برنامه ریز ها
ان شاءالله هفته خوبی داشته باشیم
هفته دوم مرداد:
شنبه:8

نقل قول: همه مشغول  ارزیابی اند

ان شاءالله

سلام سلام.
ابتدا امتیازات هفته پیش رو بگم.

1. شنبه:7
   
   
2. یکشنبه:5 ( زیاد جالب نبودم)
   
   
3. دوشنبه:6
   
   
4. سه شنبه:6
   
   
5. چهارشنبه:5
   
   
6. پنجشنبه:6
   
   
7. جمعه:8
   میانیگین هفته اول مرداد ماه:6/1 (اصلا راضی نیستم    )

این هفته یه مقدار مشکل شخصی داشتم.نتونستم خوب عمل کنم.

سلام.
مردادماه
هفته‌اول‌: ۲


هفته‌دوم:

شنبه: 
یکشنبه:
دوشنبه:
سه‌شنبه:
چهارشنبه:
پنج‌شنبه:
جمعه:

(1401 مرداد 4، 17:26)سنــا نوشته است: [ -> ]

چه تجربیاتی کسب کردین تو این مدت

آقا ابوالفضل شما چطور

از کی برنامه ریزی رو شروع کردین؟

چطور تونستین به این حد از موفیقت و اجرای برنامه ها برسید؟

تجربه ی خاصی اگه دارین بگین

بسم الله الرحمن الرحیم.
اول از خداوند متعال تشکر میکنم که همیشه یار و یاورم بوده و با کمک اون تونستم به این مهم دست یابم.
واما بعد...ایام سوگواری و عزاداری امام حسین(ع)،مولای بی کفن و غربی که به خاطر خدا و دینش حاضر شد همه چیش رو بده ...در این روز های پر غصه و غم درسته که زمان دعا و درخواست نیست و باید نوکری کرد،اما درهای رحمت خداوند هیچ وقت باز نیست،در این روزها بنده حقیر را هم بی فیض مگذارید.سپاس

خب نمیخوام زیاد زبون بازی کنم یا سخنرانی..چون همه شما عزیزان دل،از من خیلی خیلی بهتر و جلوتر هستید و از ادب دوره که من چنین کاری رو بکنم.ولی بر حسب وظیفه تجربه خودم رو خدمتتون عرض میکنم.

راستش من از پچگی روز هایی که از اول میدونستم قراره که تو اون روز چیکار کنم رو دوست داشتم.
از همون اولاش از اینکه آدم لنگه ظهر بلند بشه،و معلوم نباشه که میخواد از اون روز چه استفاده ای بکنه متنفر بودم(حتی اگر قرار به تفریح و سرگرمی باشه).

هر چی سنمون زیاد شد،کم کم اهمیت برنامه ریزی و داشتن هدف برام روشن تر شد.
از سال قبل در یک دفتر مخصوص به نام دفتر برنامه ریزی به روش قلمچی          
شروع کردم به نوشتم برنامه روزانه و ثبت ساعت های مطالع در اون.اما این دفتر یه چیزی کم داشت.
اونم این که فقط برای ساعت مطالعه و نوشتن میزان انجام یک عمل مناسب بود.اما تا تابستون امسال با همون ادامه دادم.

از تابستون یه فکری به ذهنم رسید.برای اینکه بتونم بیشترین استفاده از تابستان ببرم و آن را بیهوده هدر ندهم و بتوانم درآن هم مطالعه کنم و علم بیفزایم و هم تفریح و سرگرمی داشته باشم.


 1.اومدم چند تا کاغذ رو از دفترم جدا کردم و اونها رو به هم منگنه کردم.
2.بالای دفتر تاریخ اون روز رو نوشتم،مثلا نوشته شنبه 1401/05/08 
3.اهدافم رو به صورت ریز نوشتم.(همه شون رو،از نماز و قرآن و هیئت بگیر تا زیست و ریاضی و فیلم و موبایل و ناهار و...)
4.اومدم اونها رو در یک ساعت مشخص نوشتم.
مثلا نوشتم 8 الی 8:30 >>>صبحانه                  8:30 الی 10>>>زیست و ریاضی و.....
5.بعدش به هر فعالیت مهم یک امتیاز مشخصی دادم تا کلا امتیاز های اون روز به 10 تا برسه.(کارهای 2 تا 5 رو یک روز مونده به اون روز مینویسم)مثلا مال شنبه رو جمعه شب نوشتم.و...
6.سر ساعت کارهایی که نوشتم رو انجام میدادم و یه تیک جلوشون میزدم.
7.سعی میکردم تایم مشخصی رو هم به تفریح و استراحت و ورزش اختصاص بدم.
8.در پایان هر روز امتیازات رو مینوشتم و ارزیابی میکردم .
9.بعد از ارزیابی تعداد ساعات مطالعه و موبایل و... رو تو دفتر برنامه ریزی ام مینویسم.


خوب ببخشید که سرتو نرو درد آوردم.زیاد حرف زدم.
اما باید همش رو میگفتم.
بی نهایت ممنونم.
امیدوارم که مفید بوده باشه.
     

---

عکسش فقط نتونستم بیارم.
یا شایدم بلد نیستم

شهریار
هفته اول مرداد

شنبه : 5
یکشنبه : 7
دوشنبه : 8
سه شنبه : 5
چهارشنبه : 4
پنجشنبه : 3
جمعه : 3


ایراد من تو برنامه ریزی اینه که نمیتونم کارای کوچیک رو انجام بدم . همیشه کارای مهمم رو انجام میدم 
این خوبه که کارای مهمم تو اولویت باشن، ولی خب هر موقع تمومشون میکنم ، حوصله رفتن سراغ کوچیکا رو ندارم. به جاش میرم وب گردی میکنم و آهنگ گوش میدم که همین باعث شکستنم میشه

مثلا تو برنامه ام هست که نیم ساعت سخنرانی گوش بدم یا بیام کانون سر بزنم 
به جاش میگم بزار یکم وب گردی کنیم حال و هوامون عوض شه و انرژی بگیریم ، بعد از دو دقیقه سر از ناکجا آباد در میارم


مورد بعدی اینه که اصلا حوصله تیک زدن و شمردن امتیازات رو ندارم 
دوست دارم یه چیزی باشه خودش نمره بده و محاسبات رو انجام بده . 
رو کاغذ هم باشه بهتره (رو کاغذ باشه و خودش نمره بده  
دیگه چی اهورا خان ؟  میخوای قابلیت سخنگویی هم داشته باشه ، هر نیم ساعت باهات حرف بزنه ؟ )

مورد آخر اینه که بعد از هر چند روز یادم می‌ره برنامه ریزی رو ، به طور اتوماتیک خودم کارای مهمم رو انجام میدم . 

چیکار کنم یادم نره ؟